نقد، بررسی و نظرات کتاب چگونه با معدل 10/5 دانشگاه سراسری قبول شدم - عباس اژدرالدینی
مرتبسازی: پیشفرض
پونه
۱۴۰۱/۰۶/۲۶
20
جالبیش اینه که همون روش اتگا به خود رو داره میگه، اینکه ادم خودش بخواد، خودش، تلاش کنه، با جدیت، خودش برنامه بریزه، خودش لخواد، من امسال کنکور دادم، برای همین له قدر کافی از همه کتب مربوط به کنکور حالم به هم میخوره که چندتن با دقت نخونمش، اما همین مطالعه فوق سطحی که داشتم هم من رو امیدوار کرد به ایدهام برای دوباره کنکور دادن، به هر حال تنها چیزی که من از ش فهمیدم این بود که در عرصه مطالعه تمام قدر مستقل باشم و روی پای خودم بایستم و خودم را اسیر پندهای کنکوری ازاردهنده اطرافیان دانشمند و با تجربهِ دلسوزم نکنم، و سعی کنم با جدیت و ارامش درس بخوانم، نه کاری به کسی داشته باشم و نه به کاری که کسی به من دارد اهمیت دهم که مورد دوم عملا غیرممکنه و فقط و فقط در شرایط خاص توفیقش مهیا میشه، برای همه کنکوریها ارزوی موفقیت میکنم، نکات کاب مفیده واقعا و تجربیات ارزشمندی توش به اشتراک گذاشته شده، اما میگم اصلا و ابدا به دلیل تجربیات شخصی خودم تمایل به خوندن عمیق هیچ گونه کتاب مرتبط با کنکور ندارم اما اگه دنبال انگیزه گرفتن برای کنکور و اول راه هستید به دردتون میخوره.
سلام، ممنون نویسنده عزیز.
مطمئنم بعدا بخش نظرات رو میخونید.
اولش نمیخواستم بخشهای مربوط به خاطرات رو بخونم ولی جذاب تعریفش کرده بودید.
تحت تاثیر روحیه قوی و بانشاط و شجاعتون قرار گرفتم.
به کسایی که میخوان این کتاب رو بخونن:
بچهها بنظرم یکی از عاملهای موفقیتشون اول از همه روحیه قوی و بچه پررو بودنشون بوده، من خودم همیشه خرخون بودم و بهترین تلاشمو کردم که معدلم کمتر از ۱۹ نشه و تیزهوشان بودم اما روحیه فوق العاده ضعیفی داشتم.
بخاطر نمره پایین گریه میکردم و کل زندگیم رو صرف راضی کردن خانوادم و معلمها کردم، همیشه استرس داشتم، توی هرکاری بجز درس حس بی عرضگی میکردم، توی بازیهای گروهی هم خوب نبودم، ازکنفرانس دادن میترسیدم، هیچوقت سمت علایقم نرفتم... درنهایت خرخونی نجاتم نداد و سال آخر که پارسال میشه کاملا افسرده شدم و بی حس!
نه آرزویی داشتم نه هدفی و از اخلاق ضعیفم بیزار بودم، تازگیا فهمیدم اولین چیز ساختن یه شخصیت قوی هستش، رفتن سمت علایق، شجاع بودن و باور داشتن خوده آدم.
با اینکه توی داستان گفته بودن سالها درس نخوندن و کاره مفیدی نکردن ولی اونجا توی بازیها کاره گروهی، قدرت رهبری، توی جمع بودن و ارتباط با بقیه، حتی دعوا کردن یا روبه رو شدن با شرایط سخت و یهویی، افزایش اعتماد بنفس و شجاعت رو یاد گرفتن، چیزی که اصلا بلد نیستم!
کسی که یه زمان انشاء هم نمینوشت الان تونسته کلی کتاب بنویسه،
چقدر شخصیت مهمه! باور دارم اگه کسی باعرضه بار بیاد بعدا از پس چالشهای سخت برمیاد و روش انجام هرکاری رو به سبک خودش پیدا میکنه.
درنهایت گفتید که از خدا خواستید بهتون اونقدری عمر بده که تجربیاتتون رو باما درمیون بزارید، آرزوی عمری طولانی رو براتون داریم در پناه خدا.
خسته نباشید.
مطمئنم بعدا بخش نظرات رو میخونید.
اولش نمیخواستم بخشهای مربوط به خاطرات رو بخونم ولی جذاب تعریفش کرده بودید.
تحت تاثیر روحیه قوی و بانشاط و شجاعتون قرار گرفتم.
به کسایی که میخوان این کتاب رو بخونن:
بچهها بنظرم یکی از عاملهای موفقیتشون اول از همه روحیه قوی و بچه پررو بودنشون بوده، من خودم همیشه خرخون بودم و بهترین تلاشمو کردم که معدلم کمتر از ۱۹ نشه و تیزهوشان بودم اما روحیه فوق العاده ضعیفی داشتم.
بخاطر نمره پایین گریه میکردم و کل زندگیم رو صرف راضی کردن خانوادم و معلمها کردم، همیشه استرس داشتم، توی هرکاری بجز درس حس بی عرضگی میکردم، توی بازیهای گروهی هم خوب نبودم، ازکنفرانس دادن میترسیدم، هیچوقت سمت علایقم نرفتم... درنهایت خرخونی نجاتم نداد و سال آخر که پارسال میشه کاملا افسرده شدم و بی حس!
نه آرزویی داشتم نه هدفی و از اخلاق ضعیفم بیزار بودم، تازگیا فهمیدم اولین چیز ساختن یه شخصیت قوی هستش، رفتن سمت علایق، شجاع بودن و باور داشتن خوده آدم.
با اینکه توی داستان گفته بودن سالها درس نخوندن و کاره مفیدی نکردن ولی اونجا توی بازیها کاره گروهی، قدرت رهبری، توی جمع بودن و ارتباط با بقیه، حتی دعوا کردن یا روبه رو شدن با شرایط سخت و یهویی، افزایش اعتماد بنفس و شجاعت رو یاد گرفتن، چیزی که اصلا بلد نیستم!
کسی که یه زمان انشاء هم نمینوشت الان تونسته کلی کتاب بنویسه،
چقدر شخصیت مهمه! باور دارم اگه کسی باعرضه بار بیاد بعدا از پس چالشهای سخت برمیاد و روش انجام هرکاری رو به سبک خودش پیدا میکنه.
درنهایت گفتید که از خدا خواستید بهتون اونقدری عمر بده که تجربیاتتون رو باما درمیون بزارید، آرزوی عمری طولانی رو براتون داریم در پناه خدا.
خسته نباشید.
جالب و خوب بود، ولی کسی که هر روز سرنوشت و تکلیفش با تصمیمات سازمان سنجش و دیگر ارگانها تغیر میکند، تاثیر معدل، ترمیم نهایی، یازدهم نهایی شد، ترمیم یازدهم، سال بعد دهم هم نهایی، و باز برا کسب موفقیت ترمیم، استرس تا موعود که وای دوباره باز قانون جدید نیارن؟ قبلا اگه فقط نهاییها استرس کنکور داشتن، الان همه دانش اموزا استرس دارن، معلم داداشم تو کلاس خوب درس نمیده، و تمام نمره هارو بی دلیل کم میده و تنها راه خوب درس دادن و یادگیری شرکت تو کلاسهایی هست که گذاشته به مبلغ ۱۰ ملیون این تنها معلم نیست، پدر من چجوری پول چند کلاس که میشه پنجاه، شصت رو برسونه و اگه نرسونه تو مدرسه که یاد نگرفته برادرم چجوری معدل خوب بیاره چه تجارتی راه انداختن😔
نکات مثبت +دادن راهکار های عملی (اما کم کاربرد) +روند گفته شدن نکات خشک و حوصله سر بر نبودنکات منفی -گفته شدن حواشی نامربوط با موضوع کتاب و غیر جذاب -خب مشخص هست که کنکور اونموقع و با الان خیلی فرق کرده و ابزار های الان بیشتره، بستر اینترنت هست و.... پس شاید نشه خوب نویسنده رو درک کرد چون کنکور آقای نویسنده برای 20 سال پیش بوده! من از کتاب خاطرات ایشون بیشتر چیز یاد گرفتم تا این کتاب یک توصیه از ته دل: من کارگاه های موفقیت چند میلیون تومانی دیده ام. سمینارهای یک روزه چند صد هزار تومانی دیده ام. همه آن ها از روش های مشابهی استفاده می کنند. اینکه به شما بگویند که «شما می توانید» و ارائه مقداری اطلاعات دیگر - عباس اژدرالدینی
این کتاب روش برنامهریزی نویسنده در مطالعه برای کنکور را شرح میدهد و بر اساس منحنیهای فراموشی و تاریخهایی هست که اگر میخواهیم مطلبی را از یاد نبریم، باید تا پیش از فرا رسیدن آن تاریخ، مطلب مورد نظر را مطالعه نماییم. از این روش خیلی خوشم آمد و تصمیم دارم از آن برای مطالعه دروس دانشگاهی و زبان انگلیسی استفاده کنم. اما به نظر من نویسنده حجم زیادی از کتاب را به خاطرات کودکی خود اختصاص داده که البته گفته بود از این کار هدف دارد، اما بهتر بود خلاصهتر باشد. در کل کتاب جالبی هست و دلم خواست بقیهی کتابهای ایشان را هم مطالعه کنم.
عالی ولی یک چیز اینکه خیلیها برای قبولی تو کنکور میگن باید تیز هوشان باشی یا نمونه اول اینکه دوست من تیزهوشانه (من چون علاقه نداشتم به این مدارس نمونه و تیزهوشان و اعتقادی هم بهشون نداشتم شرکت نکردم) شهریه ۵ میلیون ۹۰۰ گرفتن و جالب این است که همه فکر میکنن معلمهای شاخ داره باید بگم اینطور نیست! دوستم گفت معلم هاش با بقیه مدارس هیچ فرقی نمیکند معلم زیست ما زیست اونها رو هم درس میده خب معلم هاش که فرقی نداشت پس خواهشا به این چیزها فکر نکنید
اینکه روشها و حاصل تلاششون رو رایگان در اختیار دیگران قرار دادن نشون دهنده حسن نیت ایشون هست
در کتاب به نکات مفیدی اشاره شده بود که میتونه به هرکسی کمک کنه، چیزی که مهمه اینه که آدم توی مسیری که دوستش داره حرکت کنه... قطعا این مسیر سختیهایی داره اما با اراده محکم میشه هرسختی رو شکست داد
تازه کنکور که آخر دنیا نیست فوقش اگه کنکور هم قبول نشدیم کلی کار هست که بشه انجام داد فقط باید خلاق باشیم
در کتاب به نکات مفیدی اشاره شده بود که میتونه به هرکسی کمک کنه، چیزی که مهمه اینه که آدم توی مسیری که دوستش داره حرکت کنه... قطعا این مسیر سختیهایی داره اما با اراده محکم میشه هرسختی رو شکست داد
تازه کنکور که آخر دنیا نیست فوقش اگه کنکور هم قبول نشدیم کلی کار هست که بشه انجام داد فقط باید خلاق باشیم
روشش کمی وقتگیر است اما واقعا تاثیرگذار بود. من برای دخترم استفاده کردم که هرقدر با او تمرین میکردیم، دیکتهاش خوب نمیشد. اما اجرای این روش واقعا تاثیرگذار بود. با توجه به سیستم عملکردش، تاثیرش روی افزیش تبحر و افزایش بازدهی تمرین و تست و زبانآموزی بدیهی است. خاطرات اول کتاب زیاد است و نویسنده فقط میخواهد بگوید با هر وضعیت درسی و هر معدلی میتوانید اقدام کنید و موفق شوید.
من نویسنده کتاب رو میشناسم. واقعا این کار رو انجام داده و در این کتاب میگه چقدر بازیگوش بوده، چقدر درس افتاده، واقعا معدلش به ده و نیم میرسه اما در نهایت با روش ابداعی خودش موفق میشه که در کنکور قبول بشه. روش مورد استفاده هم کاملا منطقی است. با یک مثال چند صفحهای کاملا توضیح داده.
خاطرات اول کتاب زیاده اما هدفداره.
خاطرات اول کتاب زیاده اما هدفداره.
اینکه کارهای اشتباه نویسنده و تصحیحشون راه انداز یک کنکوری شکی نیست اما نویسنده خیلی غرق حساب کتاب برای روزهای درس خوندنش و برنامه ریزیش کرده که به نظر من برای کسی که 100 الی 200 روز بیشتر به کنکورش نمونده این کار اضافه هست اما خیلی درسهای خوبی میشه از این نویسنده و کتاب ارجمندش گرفت در هر صورت از نویسنده بیشمار قدر دانم
نکته مثبت این کتاب این بود که تجربیاتشون رو بدون هیچ سودی در اختیار بچههایی که سردرگم هستن یا اونایی که مشکل مالی دارن و نمیتونن مشاوره بگیرن میزارن. به نظرم نقطه قوت این کتاب ترغیب ایشون به این مسئله بود اینکه موقعیت رو بپذیریم و باهاش سازگار بشیم نه اینکه بهونه جور کنیم به نظرم عالیترین جملهای بود که شنیدم👌