نقد، بررسی و نظرات کتاب باران - علیرضا کبیری

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سما جعفری
۱۴۰۳/۱۰/۳۰
این کتاب داستان های بسیار زیبا و عالی دارد که مشخص است تجربه یک عمر نگاه دقیق به جهان و آدمها و زندگی هایشان دارد. به نظرم آمد که نویسنده بسیار باهوش است که اینهمه ظرافت و تیزبینی در داستانهایش به چشم میخورد. داستان ملیحه، بسیار ماهرانه روایت شده و کاری کرد که در آخر داستان دهانم از تعجب باز بماند. خیلی هنر میخواهد که در داستانی دو، سه صفحه ای خواننده را میخکوب کنی. یک جورهایی مرا یاد فیلم دیگران انداخت. داستان شیرین روایت باورهای خرافی عامه ی مردم و جهالت آنهاست. از آن داستانها که با خواندنشان هم میخواهی بخندی و هم گریه ات میگیرد. داستان پری اما جور دیگری به دل مینشیند. زنی که میخواهد از جبر زندگی بگریزد و تن به سختی میدهد. پا به راهی میگذارد تا به آرزوهایش برسد، اما به اصطلاح خانواده اش نمیگذارند. داستان خیلی از زنهایی که حقشان پایمال شد و کسی به دادخواهی از آن ها بلند نشد.
نادر دریایی
۱۴۰۴/۰۱/۰۸
درباره فقط داستان اوس مرتضی بگم، مرثیه‌ی آدم‌هایی‌ست که تاریخ مصرفشان را قدرت‌ها تعیین کرده‌اند، اما مرگشان را انسانیت ثبت می‌کند. اوس‌مرتضی، خیاطی نیست که فقط پارچه بدوزد؛ او شاهدی خاموش است که جان‌ها را برش می‌زند و زخم‌های جامعه را وصله می‌کند، اما با دستانی که دیگر قدرت تغییر ندارند.
اینجا مرگ، نه حادثه‌ای ناگهانی، که روندی مستمر است؛ در حساب‌های خط خورده، در پارچه‌های عزا، در مغازه‌ای که مشتری ندارد اما دفتری دارد که گواهیِ زیسته‌های سرکوب‌شده را نگه می‌دارد.
این داستان، اعتراض نمی‌کند، شعار نمی‌دهد، حتی به صراحت قضاوت هم نمی‌کند؛ فقط تصویری ارائه می‌دهد از مردی که برای زنده‌ها لباس دوخت، اما مرده‌ها را از بدهی‌شان آزاد کرد. و همین بخشیدن، شاید تنها عدالتِ ممکن در دنیایی باشد که حتی فاتحه‌ی آخرش هم به تأخیر افتاده است.
مانا کیان
۱۴۰۲/۰۳/۲۵
بعضی از داستانها خوب بودن اما بعضی‌ها گنگ و مبهم بودن که من نفهمیدم. مثل داستان میلاد، من به کندی شلیک کردم و مادام ژغه و رشت.
داستان ملیحه، اوس مرتضی، ثریا و اختر تاثیر گزار بودند.
علت اسم داستانهای باران و چمدان چه بود؟
در داستان زهرا، زمان نوزده روز بعد پایان جنگ سال ۶۹ نمیشود.
علت استفاده از اسم نادر در اکثر داستان‌ها چه بود آیا داستانها به هم ربط داشتند، من نتوانستم ارتباطی بیابم
غلط املایی هم داشت، جول و پلاس، آزارده، خدا بیامورزم.
جاهایی الف اضافه آورده شده، مثل اتاق اش، تیز اش، ذوق‌اش، چشمان‌اش
و جاهایی الف حذف شده، مثل زده ست، نگفته ست.
در کل به نظرم بعضی داستان‌هایش ارزش خوندن داره
زهره
۱۴۰۲/۰۱/۰۸
اینو بهتون قول میدم، زمانیکه شروع کنید به خوندن کتاب، تا تموم شدنش کتاب رو زمین نذارید!
داستانها کوتاه، روایت سلیس و عجیب این نویسنده ازش کتاب دیگری نیست، حیفه واقعا، بنظر تازه کار هم نمیان با این قصه‌های فوق العاده
توصیه اکید 👍
محدثه
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
متاسفانه نتونستم با داستان این کتاب ارتباط خوبی بگیرم فضای داستان در عین اینکه من تصور میکردم خیلی صمیمانه تر و با صفا تر باشه برای نامفهوم بود و نتونستم ارتباط عمیقی بگیرم متاسفانه
F.Namazi
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
کتابی بسیار زیبا دارای متنی روان و لطیف
توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونید 🙂
سیدمحمد هاشمی
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
سلام، متاسفانه نگاه منصفانه به دفاع مقدس ندارد