نقد، بررسی و نظرات کتاب راز یک جنایت - جلد اول: قاتل خاموش - امید اشکانی
3.9
89 رای
مرتبسازی: پیشفرض
باسلام خدمت استاد عزیز عالی بود من خیلی لذت برم واقعا سپاس و خدمت اون دوستی که احساس نارضایتی کرده بودند دوست عزیز اولا افرادی مثل من و شما شاید حتی نتونیم یک صفحه از کتاب و به نگارش در بیاریم که همچنین ادعایی مثل شما داشته باشیم ودوم اینکه تمام نویسندههای عزیزمون از افراد باسواد وفرهیخته هستند وهمیشه در مطالعه درست نیست شما به یک فرد نویسنده بی احترامی کنید ویگید که من وقتمو تلف کردم از درون هر کتابی هرانسان شایدیک کلمه یاد بگیره که در طول زندگیش به درد بخوره من متعجبم از شما که اگر کتاب نمیخوندید میخواستید چکار کنید پس لطفا احترام و حفظ کنید من از نویسنده عزیزمون خیلی ممنونم کتاب جالبی بودالبته تذکر من با احترام خدمت دوست عزیزمون🙏🙏🙏🙏
از اونجایی که به ژانر معمایی علاقمند هستم و این کتاب هم یک مجموعهی پنج جلدی هست اون رو خریداری کردم البته عموما در این حیطه، کتابهای ایرانی رو مطالعه نمیکنم (به جز یک کتاب که بسیار عالی نوشته شده)
موضوع هرچند تکراری اما جالبه.
هوش و اعتماد به نفسِ امید (راوی داستان) قابل تقدیر هست.
هنوز جلدهای دیگه رو نخوندم اما به نظرم، جلد اول از پختگی و انسجام برخوردار نیست
بسیاری از جملات، الزامی به گفتنشون نیست و فقط صفحه پر کن هستن.
همه چیز خیلی سریع اتفاق میفته، خیلی زود نتیجه گیری میشه و خیلی زود پرونده بسته میشه.
در حالی که میشد به بعضی از ضروریات، مثل تحلیل و شناخت شخصیتهای فرعی اما موثر در روند قصه بیشتر پرداخت.
امیدوارم در سایر کتابهای این مجموعه، چنین اشکالاتی کمتر دیده بشه.
موضوع هرچند تکراری اما جالبه.
هوش و اعتماد به نفسِ امید (راوی داستان) قابل تقدیر هست.
هنوز جلدهای دیگه رو نخوندم اما به نظرم، جلد اول از پختگی و انسجام برخوردار نیست
بسیاری از جملات، الزامی به گفتنشون نیست و فقط صفحه پر کن هستن.
همه چیز خیلی سریع اتفاق میفته، خیلی زود نتیجه گیری میشه و خیلی زود پرونده بسته میشه.
در حالی که میشد به بعضی از ضروریات، مثل تحلیل و شناخت شخصیتهای فرعی اما موثر در روند قصه بیشتر پرداخت.
امیدوارم در سایر کتابهای این مجموعه، چنین اشکالاتی کمتر دیده بشه.
اگر نویسنده زیر ۱۸ سال باشه میشه گفت قابل قبول بود ولی برای کسی با سن بیش تر به نظر من کار بسیار ضعیفه. پرداختن به جزئیات بسیار غیرضروری مثل این که استاد وارد شد همگی برخاستیم و نشستیم و خیلی موارد از این دست که هیچ نقشی در روند داستان و درک بهتر از شخصیتها نداشت. کلا آشنا نبودن با محیط دانشگاه و استرس خیلی زیادی که دانشجوها داشتن که من تا الان ندیدم همچین چیزی مگر روز امتحان یا فوقش یکی دو روز قبل یا استرس در آزمایشگاه برای بستن یک مدار. اشاره مکرر به سم هسته میوهها بدون نام بردن از سیانید هیدروژن انگار نویسنده حتی نتونسته اسمش رو پیدا کنه. بشدت خنگ جلوه دادن کاراگاهها و پوارو جلوه دادن امید. و بعدشم بشدت تابلو بودن قاتل از همون لحظهای که وارد روند داستان میشه. اینا خلاصهای از دلایلیه که باعث میشه کار خیلی ضعیف باشه. دیدم که نویسنده جلدهای دیگهای هم نوشته. امیدوارم نقدم سازنده باشه و نویسنده بتونه کم کم آثار بهتری بنویسه.
عرض ارادت خدمت جناب امید اشکانی نویسندهی محترم و خوانندگان کتابراه عزیزم بنده در برخورد اولیه با کتاب با جلد سوم داستان مواجع شدم و قبل از مطالعه به سراغ نقد و برسی دوستان رفتم و آن جا متوجه شدم که آن کتاب جلد سوم مجموعه هست، بنابراین بدون مطالعه برای خریدو مطالعه دو جلد قبلی اقدام نمودم. جسارتا در این جلد به بعضی وقایع غیر مهم تمرکز و اصرار شده بود که بیانشان ضروری نبود و در معضی مواقع هم بدون بیان جزئیات به مرحلهی نهایی و نتیجه گیری میرسید. در کل داستان جذاب و دوست داشتنی بود واز مطالعهاش لذت برم و لازم به ذکر هست که خوشبختانه داستان در جلدهای بعدی خالی از ضعف و قویتر از جلد حاظر خواهد بود.
باسلام من معمولا داستانهای جنایی خارجی مثل آگاتا کریستی را دنبال میکنم این مجموعه ایرانی را خریداری کردم جلد اول بنظرمن ازپختگی لازم برخوردارنبودصفحات اول رابطه عادی چند دوست را تعریف میکردوقتی جنایت رخ دادانگارمامورهای پلیس خنگ بودن وخیلی راحت پرونده سپرده شد به یک فرد عادی مثل امیدواوهم بطرز خارق العاده ای!؟ خیلی سریع به نتیجه رسید ومعماکشف شد حالا ازچه راهی وباچه دلیلی نویسنده توضیحی نداد و این مسئله به کتاب لطمه بزرگی زد ودرسیرداستان نویسنده میگه مثلا امید میگویدوبعددرخط بعد دوباره امید: یعنی دوبارامیدتکرارمیشودواین مسئله هم به کتاب لطمه میزند درکل کتاب خوبی بود. باآرزوی موفقیت برای نویسنده وباتشکرازکتابراه
نسخه نمونه رو خوندم و جلد یک رو شروع کردم. به نظر میرسه داستان ادامه دار باشه. کلا متن سادهای داره و خیلی اتفاقات خاصی توی داستان رخ نمیده. اما داستان کشش خوبی داره و باعث میشه پیگیر بشیم و بدونیم قراره چه اتفاقی بیافته. کلا جالب به نظر میاد. سوالات زیادی رو در ذهن خواننده به وجود میاره که در عین سادگی، جذاب هم هست.
باتشکر از نویسنده محترم ولی این کتاب بیشتر تخیلی بود تا واقعی.. اگه قرار باشه یه آدم غیر حرفهای و ناوارد راز جنایتها رو کشف کنه پس دیگه چه نیازی به پلیس و کارآگاه هست؟؟ توی این کتاب کاراگاه عملا هیچ کاری انجام نداد و امید در عرض ۲۴ ساعت همه چیز رو کشف کرد و این خیلی غیرواقعی هست.. استرس امتحان و فضای دانشگاه خیلی غیرواقعیه.. ما که همچین احساسی توی دوران دانشگاه نداشتیم.. ضمنا پسرا انقدر رسمی با هم صحبت نمیکنن و انقدر از هم عذرخواهی نمیکنن..
ممنونم ازشما من به علتهای مختلف چهار بار چشمهامو عمل کردم، شاید هم به خاطر اینکه از دوازده سالگی بدون کتاب هرگز.... بودم، الان دیگه متأسفانه نمیتونم بخونم، صونی گوش میدم، اولش خیلی برام سخت بود که رابطه برقرارکنم ولی الان خیلی خیلی خوشبختانه عادت کردم واین کتاب رو به اشتباهبه جای صوتی خریدم وبعد دیدم که صوتی نیست وسعادت نداشتم که بخونمش با تشکر از شما
اصولافاکتورهای زیادی باعث جذابیت یک رمان پلیسی جنایی میشه که متاسفانه من هیچکدوم ازفاکتورهارو تواین داستان ندیدم، بسیارضعیف وابتدایی، نویسنده خیلی سعی کرده جذابش کنه ولی نتونسته وباتکیه به یکسری ماجراهای بی ربط پیش برده، درضمن پلیس وماموران آگاهی اونجاخنگ بودن وهیچی نفهمیدن ولی آقای امیدفهمید😁خلاصه وقت تلف کردنه
داستان جنایی نوشتن کار سختیه و اینکه یه نویسنده بتونه در اون خوب بدرخشه و همه رو راضی نگه داره واقعا مشکله. اگر دنبال نقد کتاب هستین و ناراحت نمیشین چند نقد سازنده رو به شما بگم. 1: داستان تا موقعی که امید وشهرام به ویلا میرن کشش نداره. 2 مکالمات بین اشخاص زیادی رسمیه، مخصوصا بین امید و دوستانش که همچین چیزی بین پسرها تقریبا بعیده3 آخر داستان رو به راحتی حدس زدم و یقین داشتم شهرام مقصره 4پلیسها در داستان زیادی ساده بودن مگه میشه اینقدر ساده به یه نفر اطمینان کنن و پرونده رو به نوعی به امید بسپارن چون امید هم در اون صحنه حضور داشته و این اعتماد کمی دور از واقعیت هستش.
از قسمتهای خوب داستان میشه به صحبتهای امید برای رفع اتهام جلال اشاره کرد. به نظرم باید بیشتر روی داستان کار بشه. راستی اگر یه نفر از داستان خوشش نیومد و نقدی داشت نباید با اون برخورد نامناسب بشه، اگه ما ایرادی رو ببینیم و به نویسنده بگیم باید با آغوش باز پذیرا باشن چون باعث بهتر شدن متن میشه، باعث میشه کارای بعدی پخته تر باشن. در متن دیدم بعضیها به بعضی دیگر میگن اگه خودت میتونی یه صفحهاش رو بنویس. این جمله چیه که تا یه نفر نقد میکنه بهش میگن؟ یعنی چی؟ مثل این میمونه که یه نفر از آشپزی یه نفر انتقاد کنه و آشپز یا طرفداراش بگن اگه خودت میتونی بیا آشپزی کن. به نظرم میتونه در آینده بهتر بشه. منتظر آثار بهتر از شما هستیم.
با تشکر از کتابراه