نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی صد سال تنهایی - گابریل گارسیا مارکز
4.2
325 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سبک این داستان رئالیسم جادویی است. سبک رئالیسم جادویی به داستانهایی اطلاق میشود که همان روند داستانهای رئالیسم را طی میکند با این تفاوت که نویسنده با نهایت هنرش اتفاقات غیرطبیعی و غیر منطقی را در مسیر داستانش پدید میآورد که هیچ خللی در باور خواننده به وجود نمیآورد و جالب تر آن است که موجب جذاب تر شدن و هیجان انگیز تر شدن داستان میشود.
اگر مدتهاست که دلبسته ادبیات داستانی هستید، هر روز چند ساعتی کتاب میخوانید و در خرید و مطالعه کتاب تازهکار محسوب نمیشوید، قطعا از خواندن صدسال تنهایی لذت میبرید. مارکز در این کتاب با هنرمندی تمام جوری عناصر خیال و واقعیت را در هم میتند که ممکن است در هر صحنه ما را با صحنهپردازی و واردکردن یک شخصیت متفاوت شگفتزده کند. خواندن صد سال تنهایی فراغت و ذهنی آسوده میخواهد. از طرفی دهکده خیالی مارکز و وقایع آن میتواند ما را برای مدتی از زندگی روزمره و دلمشغولیهای ریز و درشت دور کند و مثل قصههای مادربزرگ به دنیای خیالی و پرراز و رمز ببرد. صد سال تنهایی مارکز بهترین نماینده رئالیسم جادویی است. خواندن این اثر به ما کمک میکند تا راحتتر درک کنیم چطور درهمتنیدگی خیال و واقعیت میتواند بستری برای موضوعات سیاسی، مفاهیم اصیل انسانی و... باشد.
اگر مدتهاست که دلبسته ادبیات داستانی هستید، هر روز چند ساعتی کتاب میخوانید و در خرید و مطالعه کتاب تازهکار محسوب نمیشوید، قطعا از خواندن صدسال تنهایی لذت میبرید. مارکز در این کتاب با هنرمندی تمام جوری عناصر خیال و واقعیت را در هم میتند که ممکن است در هر صحنه ما را با صحنهپردازی و واردکردن یک شخصیت متفاوت شگفتزده کند. خواندن صد سال تنهایی فراغت و ذهنی آسوده میخواهد. از طرفی دهکده خیالی مارکز و وقایع آن میتواند ما را برای مدتی از زندگی روزمره و دلمشغولیهای ریز و درشت دور کند و مثل قصههای مادربزرگ به دنیای خیالی و پرراز و رمز ببرد. صد سال تنهایی مارکز بهترین نماینده رئالیسم جادویی است. خواندن این اثر به ما کمک میکند تا راحتتر درک کنیم چطور درهمتنیدگی خیال و واقعیت میتواند بستری برای موضوعات سیاسی، مفاهیم اصیل انسانی و... باشد.
کتابی که تا نیمه چیزی ازش متوجه نشدم ولی بعد از اون طوری جذبش شدم که نتونستم ازش دست بکشم و دلم میخواد بارها و بارها بخونمش و اون احساساتی که با خوندنش تجربه کردم رو به دست بیارم حس میکنم در ایوان گلهای بگونیا، پیش طوطی های آواز خوان ودر اتاق نشیمن با ساز پیانولا جا موندم با اورسولا و زندگی پر فراز و نشیبی که داشت هر چند به خاطر اسم های زیاد و مشابه هم که به گوش ما نا آشناست شخصیت ها رو با هم قاطی میکردم و زیاد نمیفهمیدم کی به کیه ولی واقعا از خوندنش راضیم البته کاش شرایطی فراهم بشه که چند گوینده کار رو بر عهده بگیرن مثلا شخصیت های خانم رو خانم ها وشخصیت های آقا رو آقایان گویندگی کنن در هر حال ممنون از نویسنده فقید، ناشر، مترجم وگوینده وتمام کسانی که برای این اثر زحمت کشیدن وکتابراهی های عزیز
بی شک کتابی با قلم هنرمندی برجسته، که زاویههای پنهانی از وجود انسان که جای اشاره نشده را نویسنده دیده و با نهایت ظرافت عنوان کرده، زاویههای پنهانی که تنها با قلمی روان و جادوی نوشته میشود، رمان صد سال تنهایی را اگر شروع به خواندن کنی، تا اتمام آن مثل حس گرسنگی یا..... دوباره و دوباره درخواست میکنی، ادم را از آخر به اول و از اول به آخر مثل جادو خواهد برد ومثل شعر ناب و خالص و عالی که هر کس تعبیری خواهد داشت، (مثل شعر حافظ) هر کس تعبیری از این کتاب خواهد داشت، من تا الان چندین بار با ولع و خواندم و گوش دادم و هر بار گوشهای از این جادو را فهمیدم، عالی عالی عالی، گوینده این اثر هم بسیار عالیست، ممنون و سپاسگزارم
واقعا یه کوه تجربه و هنر رویا پردازی قوی فقط میتونه یه همچین داستانی بنویسه
داستانش بسیار پر هیجان بوده و از دورهای به دورهای دیگر خواننده رو بردن خود هنری بسیار است
ولی احساس میکنم مترجم نتوانسته به زیبایی که نویسنده قصد توصیف مطلب و جذب مخاطب را داشته منظور خود را بیان کند و یا در مورد راوی داستان لحن چندان به دل نمیشیند و خواننده را خیلی سر شوق نمیاورد ولی بدون شک نویسندهاش بسیار ماهرانه حوادث چند نسل را بیان کرده و خواندنش انسان را دقیقا به همان دهکده ماکایدو و خانه اورسولا میبرد و از ان همه تلاش در شگرف میماند
داستانش بسیار پر هیجان بوده و از دورهای به دورهای دیگر خواننده رو بردن خود هنری بسیار است
ولی احساس میکنم مترجم نتوانسته به زیبایی که نویسنده قصد توصیف مطلب و جذب مخاطب را داشته منظور خود را بیان کند و یا در مورد راوی داستان لحن چندان به دل نمیشیند و خواننده را خیلی سر شوق نمیاورد ولی بدون شک نویسندهاش بسیار ماهرانه حوادث چند نسل را بیان کرده و خواندنش انسان را دقیقا به همان دهکده ماکایدو و خانه اورسولا میبرد و از ان همه تلاش در شگرف میماند
برای دومین بار گوش دادم. درمورد خود کتاب که حرفی برای گفتن نمیمونه چون با یک سرچ ساده میتونید ببینین در بین آثار ادبی شاخص دنیا چه جایگاهی داره تنها موردی که ممکنه شما ابهام داشته باشید این نسخه رو تهیه کنید این موضوعه که گوینده و صداگذاری در چه حدیه، در این رابطه باید بگم کاملا صدا منطبق با موضوعه و خیلی عالی ارتباط برقرار میکنید البته برای من که اینطور بود
پیشنهادم برای کسایی هست که رمان دوست دارن من این کتاب رو چند ماهیی طول کشید که خوندم سرگذشت یک خانواده را بر سر یک نزاع مهاجرت کرده و در مکانی دیگر سکنا گزیدند و و شهری را تاسیس کردند برداشتهای متفاوتی از این کتاب میشود داشت من با خوندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که هر چه تکنولژی به جلو رفت باعث از بین رفتن عواطف انسانی شده قدرت و خود پسندی در شخصیتهای این کتاب کاملا مشهود بود
قطعا بیجهت نیست که در زمره رمانهای برتر دنیاستولی از نظر من، صدای یکنواخت راوی داستان، یک روخوانی بیروح است و همانطور که دوستان دیگه هم اشاره کردند تعداد زیاد کاراکترهای داستان و شنیدن پی در پی اسامی نامأنوس آنها، باعث گیج شدن میشود. شاید چون قلعه حیوانات، و شازده کوچولو رو قبلا گوش کرده بودم، با این اثر ارتباط برقرار نکردم.
گذر روزگار بر خانوادهای به نمایش گذاشته شده است که فراز و نشیبها و تلاطم امواج را میماند. میرا بودن زندگانی این دنیا علی رغم طولانی بودن عمر به زیبایی نشان داده شده است. تو گویی انسانی در پس این همه آیند و روند حوادث به تنهایی به نظاره نشسته است. غمها و شادیها، پیروزی و شکست، تنهایی و جمعیت همه گذرا و در پس آن تو گویی هیچ کس این جا نمیزیسته است.
کتابی با ابتدایی پیچیده اما اگر یکی دو بخش بگذره بقدری جذاب میشه که نمیتونید ازش دل بکنید چیزی که برای من جذاب بود طول عمر زیاد شخصیتهای کتاب بود در آخر من یادم میرفت فلان شخصی هم وجود داشته... این داستان با تخیل آمیخته شده و جذابیت خودش رو دوچندان کرده اونقدر زیبا تخیل رو با واقعیت آمیخته که آدم شک میکنه شاید واقعا همچین چیزایی وجود داشته
شخصیت هارو درست از، هم جدا نکرده. مجبورشدم نسخه چاپیشو بخونم تا بفهمم چی ب چیه
مثلا فصل شش. منظور درستش نوهی اورسلاس. اما اینجوری ک تو این کتاب میگه پسرشه! بعد ک میره جلوتر میفهمی پسرش نبوده و کلا قاطی میکنی.. به نظرم این ترجمه به درد نمیخوره. کاش برای کتاب صوتیش ترجمه بهتری رو انتخاب میکردن
مثلا فصل شش. منظور درستش نوهی اورسلاس. اما اینجوری ک تو این کتاب میگه پسرشه! بعد ک میره جلوتر میفهمی پسرش نبوده و کلا قاطی میکنی.. به نظرم این ترجمه به درد نمیخوره. کاش برای کتاب صوتیش ترجمه بهتری رو انتخاب میکردن
دوستان چه خوب میشه اگه کتابی رو متوجه نمیشیم درموردش بی انصافی نکنیم و نگیم که فقط اسم درکرده و معمولیه. (به قول مثل انگلیسی: تا آتیش نباشه، دودی هم نیست!) حتما دلایلی بوده که این کتاب اینقدر محبوبه! باید بیشتر سعی کنیم بفهمیم کتاب رو! گارسیا معروفترین نویسنده کلمبیایی در ژانر رئالیسم جادویی هستش. یعنی فضای کتاب واقعی و افسانهای هستش و چون گارسیا یک چهرهی سیاسی بوده و سالها توسط دولت کلمبیا تحت تعقیب بوده پس درون مایهی سیاسی هم کاملا توی کتاب مشهوده! تنها اسم کتاب و خوف و تاملی که در ما ایجاد میکنه، کافیه که حتما این کتاب رو بخونیم. کتاب زندگی شش نسل رواز خاندان آئورلیانو از زبان شخص سومی نقل میکنه. کتاب در زمانی که حتی جاذبه کشف نشده بود، کلی اتفاقات عجیبی مثل: بی خوابی مطلق سکنهی ماکوندو، ملکیادس و نوشته هاش که در آخر کتاب کدگشایی و ترجمه میشه، پاک شدن حافظه افراد، ۴ سال بارش بی وقفه، نامه نگاری با مردهها و پزشکان خیالی، رفت و آمد روح در خانهای که گارسیا آخر کتاب به ‘بهشت آفت زده’ تشبیهاش میکنه و … رو به ذهن ما میاره! آیا این واقعا بی نظیر نیست؟!! مطمئنم نسخه اصلی اسپانیایی کتاب شگفت انگیزتره!
ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️