نقد، بررسی و نظرات کتاب آنابل ملکه جهنم (داستانی ترسناک با یک شروع و نه پایان) - هامون طاهری
3.8
48 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Hosein Momeni
۱۴۰۰/۰۲/۰۷
92
به نظر من خیلی استعداد میخواد تا یه کتاب اینجوری رو بنویسی.. ولی کاشکه یه جوری مینوشتی که آدم سر در گم نشه.. تو آمدی میگی اگه میخواید این اتفاق بیفته بدید صفحه فلان اگه میخواید نیفته برید صفحه فلان اینجوری هم آدم گیج میشه هم خواندن کتاب براش لذت بخش نیس.. این از این مورد به خاطر این مورد یه ستاره کم کردم.. حالا دومین مورد: بعضی از اتفاقاتی که تو کتاب نوشتی باعقل جور در نمیاد مثلا تا اونجایی که من خواندم.. یک موردش این بود که وقتی ماشین میزنه به مری نباید تو میگفتی اگر فکر میکنید مرده مثلا برید صفحه فلان و تو ادامش میگه اون رو میزارید داخل صندوق ماشین بعد اونو تو قبرستان خاک میکنید..؟ 🧐 من تا حالا هیچ کجا از دنیا ندیدم که بچشونو بدون بردن به بیمارستان مرده به حساب بیارن و ببرن خودشان خاکش کنن... و یا اون قسمتی که میگی اگر میخواین زنگ بزنید به آمبولانسبرید صفحه فلان رو بخونید.. و آمبولانس میاد و میبرتش و تو ادامه میگی اگه میخواین به زن اعتماد کنین و پشت در منتظر بمانیدوقتی بهش اعتماد میکنیم و بعد مدتی میاد بیرون چطور میگه مرده و ما خیلی راحت میریم خونهو بعد مادرشو میبریم برا زایمان.. 🧐 مگه نباید کارای فوت و حمل و نقل بچه و منتقل کردن به سردخانه رو انجام بدیم و حداقل یکم اونجا گریه کنیم..؟ 🧐 و مورد دوم اینه مثلا اونجایی که مادر مری حامله است وقتی میبرینش داخل بیمارستان و اونجا آتیش میگیره و من که اون میشه مادرم میرم نجاتش بدم و بیارمش بیرون.. مگه در حال جراحی نبوده که بیمارستان آتیش میگیره؟ 🧐 چطور من میرم نجاتش میدم و به سلامت میریم خونه.. اینم یه مورد دیگه بخاطر اینم یه ستاره کم کردم.. ولی در کل کتاب بدی نیس نسبت به قیمتش.. من خودم ۱۳ سالمه لطفا کل نظر رو بخونین شاید بهتون کمک کنه.
به نظرم کتاب خوبی ولی اینکه نوشتی اگه میخواید این اتفاق بیفته برید این صفحه یا این اتفاق بیفته بریدفلان صفحه این باعث میشه جذابیت کلی داستان از بین بره و اتفاقها قابل پیش بینی باشه و هیجان نداشته باشه و ادم سر در گم بشه و اینکه پایان داستان خیلی یهویی تموم میشه مثلا اینکه خانه روی سرتان ویران شد و مردید این باعث میشه که به نظر برسه شما بدون حوصله این کتاب و نوشتید باید شما برای کتابی که مینویسید یه موضوع کلی انتخاب کنی و داستان و جوری بنویسید که قابل پیش بینی نباشه و باعث بشه اون کسی که داره کتاب میخونه از خوندنش لذت ببره و موضوع پایان رو یجوری بنویسید که مثلا اینطوری نباشه افتاد مرد در مورد داستان مرگ و دلیل شو بنویسید و اینکه از یه چیزی خوشم اومد که داستان بد تموم میشه به نظر من همهی داستانهای ترسناکباید بد تموم بشه نه اینکه با روح دوست بشن چون من یه کتاب خوندم اینطوری بود و اینکه وقتی مری مرد همینجوری بردن بیمارستان و یا خودشون خاک کردن خوب لااقل باید آثار ناراحتی اونجا دیده بشه لااقل یکم گریه کنن بخاطر این یه ستاره کم کردم به هر حال کتاب باحالی بود ولی اگه یکم وقت بیشتری میزاشتید خیلی بهتر میشد
راستش من کتابو نخونده م فقط نظرات خوندم. بخدا شهامت و تلاش و استعداد این نویسندهی کوچولوی عزیز جای هزاران آفرین داره. تو رو خدا چرا انرژی منفی بهش میدین و استعدادش تو نطفه خفه میکنین؟ این کوچولو اگه تو کشورای اروپایی بود حتما ازش تجلیل میکردن و بهترین مدالها و تقدیرنامهها رو میگرفت. من که با تمام وجود بهش افتخار میکنم و دستای کوچولوش میبوسم. آفرین پسر گلم، تو بینظیری😘💝🥀
واقعا عالیه که میبینم همسن و سالام اینقدر فعال هستن خودمم متوجه شدم که بعضیها سن عقلیشون بیشتر از سن جسمیشونه و از اونایی که ما نوجوونارو دست کم میگیرن انتقاد میکنم یعنی چی که میگین بچست خودتون استعداد ندارین بی احترامی نکنین من خودم متولد 86 هستم و 13 سالمه و به خودم و همهی نوجوونا افتخار میکنم💪
دوستان عزیز من خودم هم یک نویسنده کوچولو هستم و سیزده سالمه و خب بزرگترها داستانامو دوست ندارن و خیلی ناراحت میشم و به نظر من تلاش ایشون بسیار قابل تقدیر هستش. 😍نباید انتظاراتون بالا باشه خواهشا این استعداد عالیو خراب نکنین🙏🏼تشکر از کسایی که از بچههای بلند پرواز حمایت میکنن🙏🏼