نقد، بررسی و نظرات کتاب قمارباز - فئودور داستایوفسکی
4.4
63 رای
مرتبسازی: پیشفرض
تقابل منطق و پاکباختگی چیزیه که توی دو تا جمله زیر نشون داده شده: خلاصه این که، یک جنتلمن نباید به قمار رولت و یا به بازى «سى و چهل» جز به اندازه ى یک کار وقت گذران که فقط براى سرگرم کردن و تفریح او درست شده است وقعى بنهد.... راستى انسان وقتى تنها در مملکت بیگانه، دور از وطن و دوستان خود و بى این که بداند از کجا براى زندگى همان روز خود پولی به دست آورد، آخرین، درست آخرین فلورین خود را به مخاطره میاندازد و به قمار میگذارد. راستش دیدگاه راوی را خیلی دوست دارم ولی این میزان پاکباختگی خیلی سخته؛ دنیا و امورات اون برات هیچ ارزشی نداشته باشه؛ یه جورایی میشه عرفان و وارستگی! وقتی جدی بهش فکر میکنم، تپش قلبم میره بالا، تصورش خیلی سخته!!
شخصیتهای داستان
1الکسی ایوانوویچ: شخصیت اصلی و راوی داستان. معلم 2فرزند ژنرال. ارزشش در حد خدمتکاره
2. پولینا. دختر خوانده ژنرال. معشوقه الکسی
3. ژنرال. مردی روس تبار مال باخته
4. مادمازل بلانش. زنی فرصت طلب ک ژنرال میخواست باهاش ازدواج کنه
5. دگریو یا مرد فرانسوی: کسی ک ژنرال به او بدهکار است
6. بابوشکا. خالهی ژنرال ک همه میخوان بمیره و ارثش ب همه برسه
7. مسترآستلی. مرد انگلیسی
با این آشنایی کتابو راحت میتونین بخونین