نقد، بررسی و نظرات کتاب دچار باید بود - مهسا ذوالفقاری

در کل داستان خوبی بود ولی باید بگویم پر بود از غلطهای تایپی و املایی مانند کلمه یاغی که یاقی نوشته شده یا کلمه گره که گیره تایپ شده بود و... به نظر من ایراداتی در ویراستار مطلب بود مثل نبود علایم نگارشی مانند ویرگول و یا گیومه برای نقل قول هاو... که خواندن مطلب را سخت می‌کرد در مورد خود داستان هم باید بگویم به نظرم ریتم داستان خیلی تند و با شتاب بود دختری معصوم که پدرش را از دست داده و مادرش را به نوعی دیگر (ازدواج مادر وترک او) و حتی عشق دوران بچه گی خود را سر سری با مردی زن باره ازدواج می‌کند تا فقط درد تنهایش را پر کند و در کنار خاطرات و مزار پدرش در ایران بماند یعنی به یک جور خودکشی دست می‌زند یعنی زندگی بی‌عشق و... مثلا من نمیدانم لزوم داستان فرعی آشنایی با گارسون در داستان را چون داستان‌های فرعی باید برای بیان منظوری در کنار داستان اصلی بیان شود یا بیان حرفهای زشت از زبان شخصیتهای داستان یا زنی که چندین سال مورد بی‌مهری مردی شده واین قدر به مردها بدبین است و افکار فیمینستی نسبت به مردها دارد یکدفعه با دیدن عشق دوران بچه گیش به او اعتماد می‌کندو بله می‌گوید...

از خوندنش لذت بردم... خیلی ساده و زیبا دلتنگیهای یک زن رو توصیف کرده بود... همینطور به آرامش رسیدنش رو... و قدرت دوست داشتن و دوست داشته شدن رو.... ممنون از کتابراه

با اختلاف مزخرف‌ترین رمانی بود که خوندم
قلم ضعیف و بی محتوا و غلط املایی و بی سروته

خیلی چرت بود از یه جا به جای دیگه میپرید تحریر افتضاح