نقد، بررسی و نظرات کتاب کلاغ - فرشته نوبخت
مرتبسازی: پیشفرض
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۸/۱
30
مجموعه ای از ی سری داستان کوتاه و پوابهام که من اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرارکنم واصلا برام قابل فهم نبود تواکثرداستانها زنها مورد ظلم قرارگرفتنیا ازشون سواستفاده شده یا مورد خیانت قرارگرفتن شاید تا ی حدی این طرز تفکرکه به نگارش دراومده درست باشه اما بنظرم درست نیست که ما زنهارو تا این حد ضعیف و ناتوان نشون بدن بودن زنهای که مثل کاراکتراهای این داستانهادرحقشون ظلم شده اما خیلی ازخانومهاهم بودن که باشهامت ازحقشون دفاع کردن ازنظرخوده من که ی خانومم کتابهای انگیزشی که قهرماناشون خانوم باشن میتونن خیلی تو روحیه همه ی زنهاکه اهل مطالعه ن وکتاب خونن مفید باشه درکل ممنون ازنویسنده محترم که درهرصورت زحمت کشیدن
اول میخواستم به خانم نوبخت به خاطر قلم فوق العاده زیبا و چشم گیرشون تبریک بگم و از ته قلب امیدوارم کتابهاشون به خوبی فروش بره، چون متاسفانه دیدم این کتاب که در سال ۹۰ چاپ شده به چاپ دوم هم حتی نرسیده و واقعا متاسف شدم. امیدوارم چنین اتفاقات کابوسواری برای هیچ نویسندهای نیافته و ایشون از نوشتن ناامید نشده باشن. چون واقعا حیف چنین نویسندهای هست که دست از کار بکشه. اما دلیل من برای دادن ۳ ستاره به این کتاب دیدگاه بسیار شدید فمنیستی نویسنده بود که خوانندگان مذکر رو به شدت ناراحت میکنه. با وجود قلم خوبشون من به زور تونستم این دیدگاه رو تحمل کنم و کتاب رو تا آخر بخونم.
نحوه نوشتن نویسنده، گنگ و باز بود؟! 🙃اما فکرمیکنم هنوز در این نوع نوشتن جا برای مهارت آموزی دارد🤔😎🙄
داستانها کوتاه و حاصل از دلمشغولیهای زندگی است؛ با این وصف که کمی ما رو بیدار از چهره دیگر شخصیت مخاطبمان میکند🤔شخصیتی که میتواند از اصل آنی نباشد که به ما خودش را نشان داده🧐چهره پنهان و عمیق و اصلی که مرموز و بیمناک است 😎چهرهای که پشت نقابی خوب قائم شده، اما چهره واقعیش، شخصیت اصلی کاراکتر داستان است. چهرههایی که با تمام بازیگری خوبش، نقش و هویت اصلی خودش را لو میدهد🙄🤯
داستان آخری اینقدر گنگ بود که یه آن فکر کردم درست میخونم یا نه؟ 😎🤔🙄
داستانها کوتاه و حاصل از دلمشغولیهای زندگی است؛ با این وصف که کمی ما رو بیدار از چهره دیگر شخصیت مخاطبمان میکند🤔شخصیتی که میتواند از اصل آنی نباشد که به ما خودش را نشان داده🧐چهره پنهان و عمیق و اصلی که مرموز و بیمناک است 😎چهرهای که پشت نقابی خوب قائم شده، اما چهره واقعیش، شخصیت اصلی کاراکتر داستان است. چهرههایی که با تمام بازیگری خوبش، نقش و هویت اصلی خودش را لو میدهد🙄🤯
داستان آخری اینقدر گنگ بود که یه آن فکر کردم درست میخونم یا نه؟ 😎🤔🙄
به نظرم بی محتوا بود. خوب به داستانها پرداخته نشده بود و عمق کمی داشت اگر به داستانها بیشتر عمق داده میشد و همچنین موضوعاتی که نظر نویسنده بود باید برجسته تر بیان میشد. دیالوگهای بین کاراکترها داستان خیلی کوتاه بود فضا سازیها و بیان جزئیات مناسب بود اما عالی نبود تویه این کتاب با توجه به فضای آن استفاده از آرایه تکرار و واژه آرایی خیلی خالیه و خیلی عالی میشد که از این آرایهها به عنوان پاشنه آشیل استفاده میکرد. داستانها کامل نبودند
نثر و سبک نویسنده رو دوست داشتم، از خوندنش لذت بردم. داستانها بیشتر دونفره بودند فضایی زنانه و بیان حسی از تنهایی، نازکی و هوش زنانه که مردان کمتر درک میکنند و ازش غافلندو پایانی باز... و اما داستان آخر شباهت عجیبی با ۲ ماهه اخیر زندگی م و رفتن برادرم مثل علی و همان جمله "برو خونه منم میام"🥹😭همراه ماه بانو و ابر بهار قصه گریستم، مگر نه اینکه قصهها همه زندگیاند. آرزوی موفقیت برای خانم نوبخت ممنون کتابراه عزیز 💙🩷
کتاب خوبی بود مجموعه داستانی متشکل از ۱۲ داستان کوتاه با متنی روان و ساده از دیدگاه اول شخص که به موضوع زنان میپردازد و از زبان زنان مختلفی نوشته شده است
پابان داستانها باز است ولی داستان به گونه بوده که درهمان خوانش اولیه مفهوم خود را رسانده است
کتاب از نظر روانشناسی داشت مفهوم انزوا و درون گرایی را با نمایش گذاشته بود و توصیف خوبی نیز داشت
به نظرم نویسنده قلم جذاب و گیرایی دارد ولی هنوز هم جای پیشرفت است
پابان داستانها باز است ولی داستان به گونه بوده که درهمان خوانش اولیه مفهوم خود را رسانده است
کتاب از نظر روانشناسی داشت مفهوم انزوا و درون گرایی را با نمایش گذاشته بود و توصیف خوبی نیز داشت
به نظرم نویسنده قلم جذاب و گیرایی دارد ولی هنوز هم جای پیشرفت است
کتاب کلاغ نوشتهی خانم فرشتهی نوبخت را کامل و دوستداشتنی خواندم چرا که در هر داستان و یا هر قسمت پر بود از صحنههایی که بخوبی به تصویر کشیده شده بود که به زیبایی داستانها میافزود، داستانهایی که فقط یک نوشته نبودند تابلوهای نفیسی از نقاشیهای خلق شده توسط نویسندهی توانا بود که فقط نقاشی نبود، همیشه متحرک بود و بدون اغراق عطر و بوی فضاهای خلق شده هم به مشام میرسید
ممنون از کتابراه 🙏
ممنون از کتابراه 🙏
داستانکها هیچ پند و پیامی نداشت
داستان اخری که به چندین قسمت تبدیل شده بود محتوایی نداشت. (اصلا دلیل طولانی شدن و تفکیک قستمهای داستان مشخص نبود)
درکل کتاب بسیار آماتوری بود که ارزش وقت گذاشتن و خوندن نداشت.
درضمن بعد از این همه کش و قوس دادن تصادف علی، نباید خبر مرگش رو درست تر بیان میکرد؟؟؟؟؟
فقط گفت بعد علی هم به نوشتن باید ادامه بدم😐
داستان اخری که به چندین قسمت تبدیل شده بود محتوایی نداشت. (اصلا دلیل طولانی شدن و تفکیک قستمهای داستان مشخص نبود)
درکل کتاب بسیار آماتوری بود که ارزش وقت گذاشتن و خوندن نداشت.
درضمن بعد از این همه کش و قوس دادن تصادف علی، نباید خبر مرگش رو درست تر بیان میکرد؟؟؟؟؟
فقط گفت بعد علی هم به نوشتن باید ادامه بدم😐
دو داستان اول رو خوندم.
داستان دوم منو برد به دوران نوجوانی و کتابهای قطع جیبی اون موقع.
واژههای زن و مرد که از هم بیگانه هستند، درست مثل آن موقع.
درست عین نگرش سنتی که زن به مرد و مرد به زن داره.
خیلی ماشینی، خیلی بی احساس.
داستان سوم شروع خوبی داشت و پایانی بسیار بد.
داستان دوم منو برد به دوران نوجوانی و کتابهای قطع جیبی اون موقع.
واژههای زن و مرد که از هم بیگانه هستند، درست مثل آن موقع.
درست عین نگرش سنتی که زن به مرد و مرد به زن داره.
خیلی ماشینی، خیلی بی احساس.
داستان سوم شروع خوبی داشت و پایانی بسیار بد.
کتاب پر ابهامی بود و انتهای داستان مشخص نبود ازی طرف خوبکه خواننده میتونه در ذهنش ادامه داستان رو خیال پردازی کنه و از طرفی دیگه بده اینکه خواننده متوجه داستان نمیشه
چنتا از داستانها نه اولش مشخص بود نه اخرش و نه حتی مفهوم داستان جز اخرین داستان ک کامل و صد البته غمگین بود...
چنتا از داستانها نه اولش مشخص بود نه اخرش و نه حتی مفهوم داستان جز اخرین داستان ک کامل و صد البته غمگین بود...