نقد، بررسی و نظرات کتاب آذرگان (سرگذشت آب و آتش) - بهار برادران
مرتبسازی: پیشفرض
برکه
۱۳۹۸/۰۱/۱۹
170
و بالاخره پایان سرگذشت آب و آتش از کل داستان تنها یک لبخند موند برای من صحنهی آخر و خیلی دوست داشتم صحنهی قشنگی بود اقدامات خسرو انوشیروان بزرگی ایران باستان که باعث غرور همهی ما با اندکی دست مایهی تاسفه که خیلی هامون هنوز تاریخ و درست نمیشناسیم و ادعای ایرانی بودن داریم من اینقدر تو داستان غرق شدم که انگار خودم داشتم تجربهاش میکردم گاهی باید منو از داستان میکشیدن بیرون اینقدر که همه چی برام واقعی بود اما خوب کماکان همون یک لبخند من گاهی دایانا رو بینهایت بچه تصور میکردم کسی که دقیقا نمیدونه وی میخواد و بلاتکلیفه پوریا رو جدا از پادشاهی یک آدم کاملا متفاوت و گاهی غیر قابل تحمل میدیدم همیشه دلم برای کارن میسوخت نمیتونستم بپذیرم یک نفر اینقدر خوب باشه ولی دایانا کنارش فقط خوشحال باشه نمیتونستم درک کنم اولویت پوریا همیشه دایانا بود حتی وقتی ارشیا با خطر مواجه میشد اگر بخوام به طور کلی بگم یه عنوان یک داستان تاریخی عالی بود اما بعد عاشقانهاش تلخ بود غم داشت شاید هم گهگاه ناجوانمردانه عشق زیبای کارن و دایانایی که هم به خودش هم به پوریا و کارن ظلم کرد.... اما در کل ممنون ازتون خانم برادران. ♥️♥️♥️
خانم برادران خسته نباشید میگم بهتون.. راستش من بین سه جلد کتاب ابانگان رو خیلی بیشتر دوست داشتم... پر از اتفاقاتی که غیر قابل پیش بینط بود و پر از فراز و نشیب و رخدادهایی که پشت هم اتفاق مب افتاد.. ولی توی این کتاب غیر از بخشهای ابتدایی از بعد از ازدواج دایانا و پوریا بیشتر شاهد دعواها و کشمکشهای اوناییم.. بخشهایی مثل شورش کیکاووی و یا شورش مردم البته جزء بخشهای با ریتم خوب کتابن.. راستش وقتی به انتهای کتاب رسیدم جا خوردم دوست داشتم همهی آنچه حاصل تحقیق و مطالعه تاریخی شما درباره شخصیت دایانا بود رو بخونم.. مشابه متنی که انتهای کتاب "عروس بیستم" در رابطه با شخصیت مهرالنساء نوشته شده و نویسنده همهی آنچه هست از شایعات تا منابع مختلف رو نقل کرده.. البته پاسختون در همین مورد به کامنت یکی از دوستان رو خوندم، در واقع درباره مرزبانی همسر کیخسرو چیزی در تاریخ نیومده؟ مشابه دو جلد قبلی جای پانوشتها خالی بود و در آخر یه نکتهای که آیا ایرانیهای باستان برای عذاداری لباس سیاه به تن میکردن؟؟ چون زرتشتیهایی که میشناسم در مراسمهای سوگواری سفید میپوشن.. در گذشته متفاوت بوده؟؟بازهم ممنون از قلمتون. موفق باشین🌹
خیلی ممنون خانم برادران برای این کتابهای فوق العاده من که معمولا خیلی زمان میبره تا یک کتاب بخونم هر سه کتاب شمارو در کم تر از ده روز تموم کردم.
با اجازتون یک سری نکات را بیان میکنم:
اول از همه داستان کتاب بسیار جالبه و این باعث جذب بیشتر مخاطب میشه بنده به شخصه کتاب مهرگان رو بیشتر دوست داشتم در ادامه در کتاب آبانگان تا یک جاهای قصه خوبه ولی از یه جایی مرتبا یه سری مطالب تکرار میشوند و کمی خسته کننده میشود در مورد شخصیت دایانا از اول داستان همه مرتبا اون رو یک فرد بسیار قوی و باهوش ذکاوت میدانند و دائما این رو بیان میکنند اما در واقعییت هیچگاه به جز یکی یا دور مورد در بقیه موارد دایانا همواره شخصیت ضعیف و احساسی داره مرتبا نظراتش با یک حرف و یا یک جمله تغییر میکند شاید بتوان گفت در کتاب اول به دلیل سن کم و تا حدودی تا کتاب دوم این قابل قبوله هرچند این با واقعیتهای آن زمان در تناقض است در آن زمان دختر و پسرها حتی باوجود سن کم تصمیمات بزرگی میگرفتن و بسیار توانمند بودن در واقع دایانا ۱۷ساله بیشتر شبیه دختران امروز جامعه ایران اما از این بگذریم در کتاب سوم هم باز بارها شاهد تناقضات و تصمیمات احساسی هستیم حداقل در کتاب سوم توقع میرفت دایانا شخصیت باثباتی داشته باشد هرچند سعی شد درداستان دلیل ضعفها و... رو احساسات او نسبت به پوریا باشد یا حتی علاقه او به قدرت هم اما بازهم قانع کننده نبود و باوجود آن همه تعریف از قدرتمندی دایانا اما تا پایان اون همچنان احساسی و ضعیف بود.
با اجازتون یک سری نکات را بیان میکنم:
اول از همه داستان کتاب بسیار جالبه و این باعث جذب بیشتر مخاطب میشه بنده به شخصه کتاب مهرگان رو بیشتر دوست داشتم در ادامه در کتاب آبانگان تا یک جاهای قصه خوبه ولی از یه جایی مرتبا یه سری مطالب تکرار میشوند و کمی خسته کننده میشود در مورد شخصیت دایانا از اول داستان همه مرتبا اون رو یک فرد بسیار قوی و باهوش ذکاوت میدانند و دائما این رو بیان میکنند اما در واقعییت هیچگاه به جز یکی یا دور مورد در بقیه موارد دایانا همواره شخصیت ضعیف و احساسی داره مرتبا نظراتش با یک حرف و یا یک جمله تغییر میکند شاید بتوان گفت در کتاب اول به دلیل سن کم و تا حدودی تا کتاب دوم این قابل قبوله هرچند این با واقعیتهای آن زمان در تناقض است در آن زمان دختر و پسرها حتی باوجود سن کم تصمیمات بزرگی میگرفتن و بسیار توانمند بودن در واقع دایانا ۱۷ساله بیشتر شبیه دختران امروز جامعه ایران اما از این بگذریم در کتاب سوم هم باز بارها شاهد تناقضات و تصمیمات احساسی هستیم حداقل در کتاب سوم توقع میرفت دایانا شخصیت باثباتی داشته باشد هرچند سعی شد درداستان دلیل ضعفها و... رو احساسات او نسبت به پوریا باشد یا حتی علاقه او به قدرت هم اما بازهم قانع کننده نبود و باوجود آن همه تعریف از قدرتمندی دایانا اما تا پایان اون همچنان احساسی و ضعیف بود.
این طور که در منابع تاریخی نوشته بود هرمز چهارم بعد از خسرو انوشیروان به تخت پادشاهی میشینه که فکر میکنم منظور همون ارشیا باشه.
انوشزاد هم به خاطر شورش کشته میشه. با این که این سرنوشتها رو در داستان به صراحت مطرح نکردید اما اشارههای زیادی شد. مثل زمانی که خدمتکار افسون در مورد سرنوشت انوشزاد و دایانا صحبت کرد. یا زمانی که اطرافیان به دایانا سفارش میکردن که پوریا میتونه بی رحم و سنگدل باشه که فکر میکنم اشاره به کشتن شاهزاده کاووس و همین طور سرنوشت انوشزاد در آینده داشته باشه. همین حالا میتونم دایانا رو تصور کنم وقتی برای مرگ انوشزاد اشک میریزه و.. در کل داستانتون به قدری ذهنم رو درگیر کرده که ناخودآگاه اتفاقاتی که بعد از آذرگان میفتن رو میتونم تصور کنم. ممنون از این داستان زیبا😍
واقعا ناراحت میشم وقتی به یاد میارم که پوریا در داستان به دایانا گفت از انوشزاد مراقبت میکنه ولی در واقعیت خودش باعث مرگ انوشزاد شد
انوشزاد هم به خاطر شورش کشته میشه. با این که این سرنوشتها رو در داستان به صراحت مطرح نکردید اما اشارههای زیادی شد. مثل زمانی که خدمتکار افسون در مورد سرنوشت انوشزاد و دایانا صحبت کرد. یا زمانی که اطرافیان به دایانا سفارش میکردن که پوریا میتونه بی رحم و سنگدل باشه که فکر میکنم اشاره به کشتن شاهزاده کاووس و همین طور سرنوشت انوشزاد در آینده داشته باشه. همین حالا میتونم دایانا رو تصور کنم وقتی برای مرگ انوشزاد اشک میریزه و.. در کل داستانتون به قدری ذهنم رو درگیر کرده که ناخودآگاه اتفاقاتی که بعد از آذرگان میفتن رو میتونم تصور کنم. ممنون از این داستان زیبا😍
واقعا ناراحت میشم وقتی به یاد میارم که پوریا در داستان به دایانا گفت از انوشزاد مراقبت میکنه ولی در واقعیت خودش باعث مرگ انوشزاد شد
خانم برادران چجوری دلتون اومد این کتاب و اینجوری بنویسید و شهبانو زند و جوری جلوه بدین که انگار فقط منتظره یکی ظهور کنه تا دینشو عوض کنه؟
شما که کتاب اوستای ابراهیم پورداوود و خوندین ندیدین شخص استاد، اول بخش این کتاب تو جلد گاتها میگه: زنان اشراف ساسانی تو بازار مدینه به عنوان برده خرید و فروش میشدن؟
شما که اسم از فرش بهارستان میارید میدونید با پیشنهاد امام علی تیکه تیکه شد؟
فصل اول عرض کرده بودین کوروش بعد از هر جنگ که پیروز میدان میشد، همسر و فرزندان فرماندهی بازنده رو به غارت میبرد. نه خیر، حتی مقبرهی اون بزرگوارم گواه اینه که ایشون چنین کاری نمیکردن، همهی دنیاام که میدونن ایشون فقط یه همسر داشتن.
انگار فقط تاریخی رو میپسندین که با عقاید امروزتون جوره، عقایدی که هیچ نقشی توی قبول کردنشون نداشتین.
درخت بید مجنون ممکن نیست تو اون زمان اسمش بید مجنون بوده باشه، چون نظامی اون داستانو با اجبار یکی از خلیفههای عباسی بر اساس روایتی عربی نوشته. یعنی شما ادعا میکنید این اسم مجنون چندین قرن پرواز کرده به عصر خسروانوشیروان رسیده؟ و تازه شخص دایاناام دلیل مجنون بودن اسم درخت رو تو آشفتگیش میبینه؟
شما که کتاب اوستای ابراهیم پورداوود و خوندین ندیدین شخص استاد، اول بخش این کتاب تو جلد گاتها میگه: زنان اشراف ساسانی تو بازار مدینه به عنوان برده خرید و فروش میشدن؟
شما که اسم از فرش بهارستان میارید میدونید با پیشنهاد امام علی تیکه تیکه شد؟
فصل اول عرض کرده بودین کوروش بعد از هر جنگ که پیروز میدان میشد، همسر و فرزندان فرماندهی بازنده رو به غارت میبرد. نه خیر، حتی مقبرهی اون بزرگوارم گواه اینه که ایشون چنین کاری نمیکردن، همهی دنیاام که میدونن ایشون فقط یه همسر داشتن.
انگار فقط تاریخی رو میپسندین که با عقاید امروزتون جوره، عقایدی که هیچ نقشی توی قبول کردنشون نداشتین.
درخت بید مجنون ممکن نیست تو اون زمان اسمش بید مجنون بوده باشه، چون نظامی اون داستانو با اجبار یکی از خلیفههای عباسی بر اساس روایتی عربی نوشته. یعنی شما ادعا میکنید این اسم مجنون چندین قرن پرواز کرده به عصر خسروانوشیروان رسیده؟ و تازه شخص دایاناام دلیل مجنون بودن اسم درخت رو تو آشفتگیش میبینه؟
با تشکر از خانوم برادران بابت این ۳ جلد زیبا به قدری طرفدار قلمتون شدم و به قدری داستان کشش داشت که ۳ جلد رو در کمتر از ۴ روز تموم کردم و شب تا صبح رو با چشم نیمه باز میخوندم کتابو اما نمیتونستم بزارمش زمین. هر ۳ جلد عالی بودن اما برای من گل داستان در آبانگان بود آبانگان رو خیلی دوست تر داشتمکه ما هم شخصیت جذاب و باشخصیتی مثل کارن رو داشتیم هم پوریا و درنهایت روبرویی این سه نفر باهم... من که نمیتونستم بینشون یکیو انتخاب کنم واقعا بیچاره دایانا!!جلد آخر یک مقداری تلخ بود و البته متاسفانه نزدیکتر به واقعیت!!! اما بازم پر از جذابیت بودو مارو با اشتیاق تا اخر قصه کشوند❤فقط سوالی که پیش اومد برام. تهدید خدمتکار افسون در مورد پسرشون اشاره به این که خسرو در اینده اون پسرو به قتل میرسونه داشت؟؟؟
سلام خانم برادران خسته نباشید نوشته هاتون بسیار بسیار زیبا و دوست داشتنی بود باعث میشد نتونم لحظهای به آینده شخصیتها فکر نکنم و کتاب و کنار بگذارم اما کاش اینگونه تمام نمیشد کاش کمی بیشتر ادامش میدادین ویا بعد از پایان کتاب به طور خلاصه درباره آینده پادشاه خسرو انوشیروان و شهبانو دایانا مینوشتین که بعد چه اتفاقاتی براشون پیش میاد اینکه بعد از یزداندار چند فرزند دیگه به دنیا میآورند سرنوشت شاهزاده جم چه میشود و اینکه بعد از خسرو انوشیروان چه کسی جانشیش ایشون میشن به تخت پادشاهی میرسند و این که تا آخر بانو دایانا تنها همسر خسرو انوشیروان میمونن یا نه. اما در کل خیلی از خواندن این کتاب خوشحالم چون خیلی دوست داشتنی و بینظیر بود و منو به خواندن کتابهای تاریخی علاقهمند کرد ❤️🙏
سلام سرکار خانم برادران. مجموعه کتابهای سرگذشت آب و آتش شما را خواندم. بسیار خوب و زیبا بود. تنها کتابی بود که لحظه لحظه عطش خواندن را در من زنده کرد. بطوریکه در هر لحظه در حال خواندن بودم، حتی پشت چراغ قرمز، یک یا دو صفحه،
هر چند کمی و کاستی و یا بعضی از رفتارهای شخصیت دایانا و یا بعضی اتفاقات در داستان ناقص رها شدند را خیلی علاقه نداشتم، اما نوشته شما بسیار قابل احترام و خط داستان شما بسیار خوب و بر اساس تفکرات و علاقه خودتان بوده است. در کل وقتی عطش خواننده در طول ۳ قسمت همچنان تا لحظه آخر نگه میدارد و این یعنی موفقیت. من حتی باز منتظر قسمت بعدی هستم که ترجیح میدهم به سمت تاریخ بیشتر سوق داده شود و به جریانات تولد حضرت محمد بیشتر ربط داده بشه البته اگر در تاریخ واقعی هم مربوط باشد.
هر چند کمی و کاستی و یا بعضی از رفتارهای شخصیت دایانا و یا بعضی اتفاقات در داستان ناقص رها شدند را خیلی علاقه نداشتم، اما نوشته شما بسیار قابل احترام و خط داستان شما بسیار خوب و بر اساس تفکرات و علاقه خودتان بوده است. در کل وقتی عطش خواننده در طول ۳ قسمت همچنان تا لحظه آخر نگه میدارد و این یعنی موفقیت. من حتی باز منتظر قسمت بعدی هستم که ترجیح میدهم به سمت تاریخ بیشتر سوق داده شود و به جریانات تولد حضرت محمد بیشتر ربط داده بشه البته اگر در تاریخ واقعی هم مربوط باشد.
سلام خانم برادران
واقعا دست مریزاد
من چند سالی بود زمان و وقت کافی برای کتاب خواندن نداشتم (حالا بهانه ست یا مشغلهی کاری بماند🌹)، اما تو این دوماه اخیر از دی ماه تا الان که این پیام را در ۱۹بهمن ماه ۹۹ برای شما مینویسم، چند کتاب خواندم؛ منجمله مجموعه ۳ جلدی شما
واقعا لذت بردم. به حق قلم نویسندگی شما گیرایی جالبی داره. جالبتر اینکه تو خواندن جلد دوم متوجه شدم، شما خانم هستی و خیلی خیلی کیف کردم که بانویی، این مجموعه را تهیه و نوشته است.
در کل با کتابهای شما من مجددا با خواندن کتاب و مطالعه شدیداً آشتی کردم و لذت زیادی از اوقات خودم بردم.
با شوق فراوان منتظر جلد بعدی و نگارش کتابهای بعدی شما هستم.
برای شما بهترینها را آرزومندم.
ارادتمند شما🌹🌹🌹
زرگانی از خوزستان
واقعا دست مریزاد
من چند سالی بود زمان و وقت کافی برای کتاب خواندن نداشتم (حالا بهانه ست یا مشغلهی کاری بماند🌹)، اما تو این دوماه اخیر از دی ماه تا الان که این پیام را در ۱۹بهمن ماه ۹۹ برای شما مینویسم، چند کتاب خواندم؛ منجمله مجموعه ۳ جلدی شما
واقعا لذت بردم. به حق قلم نویسندگی شما گیرایی جالبی داره. جالبتر اینکه تو خواندن جلد دوم متوجه شدم، شما خانم هستی و خیلی خیلی کیف کردم که بانویی، این مجموعه را تهیه و نوشته است.
در کل با کتابهای شما من مجددا با خواندن کتاب و مطالعه شدیداً آشتی کردم و لذت زیادی از اوقات خودم بردم.
با شوق فراوان منتظر جلد بعدی و نگارش کتابهای بعدی شما هستم.
برای شما بهترینها را آرزومندم.
ارادتمند شما🌹🌹🌹
زرگانی از خوزستان
سلام. ازنظر من دوکتاب اول بهتر بودن. درکتاب آذرگان از ابتدا خواننده دنبال اتفاقاتی است واتفاقا همان اتفاق هم میافتد و این هیجان داستان را کم میکند. نقد دیگری هم که دارم در مورد تکرار زیاد بعضی جملات مثل (شیه کشیدن) نویسنده هربار که دایانا با اسبی کنارهم قرار میگیرد این عبارت را بکار میبرد حتی در زمان کوتاه بصورت مکرر تکرار میکند. واین موضوع راکه اسبها ارام هستند پشت سر هم شیه نمیکشن رانادیده میگیرد. البته ناگفته نماند که این موضوع شاید کمی تخصصی باشد. بنظر من داستان کمی با عجله به پایان رسید درکتابهای اول ودوم داستان بسیار شاخ و برگ دارد ولی در کتاب آخر سریع جمع میشود. بسیارخوشحالم که نویسندگانی همچون خانم برادران هستند تا نخواهیم رمان خارجی بخوانیم. باتشکر فراوان. زنده باد ایران.
با سلام خدمت خانوم برادارن، من کتابای تاریخی،. به خصوص، کتابای عاشقانه تاریخی خیلی دوست دارم،. از سه جلد سرگذشت آب و آتش بسیار لذت برم، اما لازم دونستم بگم که، در تاریخ،. بانو دایانا همان شیرین هست،. که معشوقهی خسرو پرویز بودن، نه خسرو انوشیروان، و ایشون همان، شیرینی هستن که فرهاد عاشقشون بودن، شما در مقدمه فرمودین نوشته هایتان برگرفته از کتب تاریخی است،. حتی منابع را هم نوشته اید،. من نمیفهمم،. این چه منابعی است که،. شمارو به اشتباه انداخته است، که خسرو پرویز رو با خسرو انوشیروان اشتباه بگیرید،. به نظرم،. بیشتر در مورد تاریخ مطالعه کنید، خسرو پرویز با خسرو انوشیروان فرق دارند، البته منو ببخشید، من قصد جسارت ندارم فقط نظرم را دادم، ممنونم، در کل،. خوب بود
با سلام. سه گانه زیبا و جالبی بود. هم از لحاظ ماجراهای تاریخیای که برای بستر داستان انتخاب شده و هم قلم خوب نویسنده محترم و البته مضمونهای ارزشمندی که لا به لای خطوط کتاب در جریانه. فقط نکتهای که بسیار قابل تامله کیفیت این مجموعه از حیث داستان پردازی و فن رمان نویسی هست که میتونست بهتر ازین باشه. خصوصا آذرگان که هرچه به سمت اواخر داستان میاد خط تعلیق و ساختارش ضعیف تر میشه. به طور کلی جذابیت داستان، به ترتیب در مهرگان و آبانگان بیشتر از آذرگان بود و شاید میشد پایان جذاب تری برای این داستان بینظیر خلق کرد. در هر صورت زحمات نویسنده محترم شایان ارج نهادن هست و امیدوارم در آینده شاهد آثار ارزشمند دیگری از ایشون باشیم. موفق و موید باشید...
با نهایت سپاس و قدردانی از نویسندهی گرامی
بسیار کتاب عالی و دوست داشتنی بود به جرئت میتونم بگم یکی از بهترین کتابایی هست که خوندم
فقط نظری داشتم در مورد نگارش نظر به این که رمان مربوط به ایران باستان هست بهتر بود که از کلمات با ریشهی فارسی استفاده بشه و کمتر از کلمات دخیل عربی که در متن بسیار زیاد دیده میشد
زبان فارسی انقدر پرمایه هست که نیازی به استفاده از کلمات دخیل نباشه و ممکنه خواندن رو تنها یک درجه سخت تر کنه
و این که سعی کردید تاریخ رو در قالب یک داستان عاشقانه به مخاطب بیاموزید واقعا جای تقدیر داره و امیدوارم که این شیوه رو ادامه بدید
و همچنین از کتابره بسیار سپاسگزارم که بستری رو برای افزایش مطالعه کتاب فراهم کرده❤
بسیار کتاب عالی و دوست داشتنی بود به جرئت میتونم بگم یکی از بهترین کتابایی هست که خوندم
فقط نظری داشتم در مورد نگارش نظر به این که رمان مربوط به ایران باستان هست بهتر بود که از کلمات با ریشهی فارسی استفاده بشه و کمتر از کلمات دخیل عربی که در متن بسیار زیاد دیده میشد
زبان فارسی انقدر پرمایه هست که نیازی به استفاده از کلمات دخیل نباشه و ممکنه خواندن رو تنها یک درجه سخت تر کنه
و این که سعی کردید تاریخ رو در قالب یک داستان عاشقانه به مخاطب بیاموزید واقعا جای تقدیر داره و امیدوارم که این شیوه رو ادامه بدید
و همچنین از کتابره بسیار سپاسگزارم که بستری رو برای افزایش مطالعه کتاب فراهم کرده❤
با سلام و خدا قوت خدمت خانم برادران. من جلد اول نظرم رو بیشتر از دوجلد دیگه جلب کرده و البته شاید در دو جلد بعدی به شیوه قلمتون عادت کرده بودم، شما در جلد اول چنان آدم رو مسحور قلمتون کردید که توقع ما از دو جلد بعدی خیلی زیاد شده بود ولی در کل واقعا خیلی جذاب بود. معمولا تاریخ بدون زمینه داستانی خیلی خسته کننده میشه که من به شخصه از خوندن ادامهاش صرف نظر میکنم ولی شما با بیان تاریخ به شیوه بیان در زمینه رمان و داستان موجب آشنا شدن بیشتر ما به تاریخمون در عین جذابیت و بدون خستگی شدید که بخاطر این بینهایت از شما سپاسگزارم و امیدوارم در کتابهای بعدی همین شیوه و ارتقاء آن را در نظر بگیرید. همواره خودتون و قلم زیبا و شیواتون مانا. 💖💖
با سلام بر خانم برادران عزیز خسته نباشید.
بسیار خشنود هستم که با این مجموعه عاشقانه آشناشدم.
هرسوالی که در بین کتاب برام پیش میومد جوابش رو فورا در کتاب پیدا میکردم و در مورد چیزهایی که دوست داشتم در کتاب شما بخونم فورا انتظارم براورده میشد مثلا موضوع اسلام و مهدویت. طوری که خودم شوکه میشدم در مورد جزییات تاریخی بسیار سپاسگزارم قسمت تاجگذاری و ازدواج پوریا و دایانا برام بسیار جذاب بود.
ویک نقدکه در مورد پایان داستان بودکه از اتمام یکدفعه کتاب جاخوردم در مجموع به عنوان یک مخاطب از سه جلد آن راضی بودم و از این بین آبانگان رو بیشتر پسندیدم به خاطر فراز و فرودها، غافلگیریها وپایان بسیار جذابش در آخر برای شما نویسنده توانا آرزوی توفیق و بهروزی فراوان دارم.
بسیار خشنود هستم که با این مجموعه عاشقانه آشناشدم.
هرسوالی که در بین کتاب برام پیش میومد جوابش رو فورا در کتاب پیدا میکردم و در مورد چیزهایی که دوست داشتم در کتاب شما بخونم فورا انتظارم براورده میشد مثلا موضوع اسلام و مهدویت. طوری که خودم شوکه میشدم در مورد جزییات تاریخی بسیار سپاسگزارم قسمت تاجگذاری و ازدواج پوریا و دایانا برام بسیار جذاب بود.
ویک نقدکه در مورد پایان داستان بودکه از اتمام یکدفعه کتاب جاخوردم در مجموع به عنوان یک مخاطب از سه جلد آن راضی بودم و از این بین آبانگان رو بیشتر پسندیدم به خاطر فراز و فرودها، غافلگیریها وپایان بسیار جذابش در آخر برای شما نویسنده توانا آرزوی توفیق و بهروزی فراوان دارم.
واقعا از خوندن تک تک جملات کتابتون لذت بردم و از اینکه تاریخ ایران رو اینقدر دقیق و جالب توی کتاب به کار بردید که خواننده دوست داشته باشه. به نظر منکه مجموعه زیبایی رو خلق کردید منتظر کتابهای زیبای بعدیتون هستم
فقط یادمه یه جایی گفته بودین شخصیت دایانا شاید کلا دو خط در تاریخ باشه خیلی دوست دارم بدونم اون چی بوده؟و اینکه آیا شما از بین شخصیتهای زیادی دایانارو انتخاب کردین؟چون یه جایی هم گفتین که این زمان از تاریخ رو انتخاب کردین چون همه چیز کاملا مشخص نیست
فقط یادمه یه جایی گفته بودین شخصیت دایانا شاید کلا دو خط در تاریخ باشه خیلی دوست دارم بدونم اون چی بوده؟و اینکه آیا شما از بین شخصیتهای زیادی دایانارو انتخاب کردین؟چون یه جایی هم گفتین که این زمان از تاریخ رو انتخاب کردین چون همه چیز کاملا مشخص نیست
با سلام خانم برادران. واقعا خسته نباشید. از خوندن این سه جلد کتاب واقعا لذت بردم. خوشحالم که وقتی که گذاشتم بیهوده نبوده. اکثر رمانهایی که نوشته میشوند درباره قصهی دختری است که با یک پسر پولدار همه چی تمام ازدواج میکند که تنها دیدگاهی که به خواننده این کتاب میدهد (ک اکثرا دختران هستند،) این است که زندگی واقعا همین است و منتظر چنین اتفاقاتی باش اما این کتاب اولا با واقعیات تاریخی در آمیخته و از طرفی عشق را در کنار واقعیتهای تلخ روزگار به ما نشان میدهد و میگوید گاهی حتی اگر پادشاه هم باشی به سادگی نمیتوانی به عشقت دست یابی یا حتی این را نیز نشان میدهد که حتی اگر با عشقت ازدواج کنی مشکلاتی در پیش رو داری. باز هم ممنون بخاطر تمام زحماتتون ♥
سلام. من با اشتیاق دو رمان قبل رو خوندم و حالا رمان سوم رو دارم به پایان میرسونم. زبان رمان، دیالوگها و تخیل نویسنده قابل ستایش هست چراکه خیلی جزء به جزء عنوان کرده و خواننده کاملا میتونه تصور کنه با ذهن کاملا مچ میشه. خیلی هوشمندانه و دقیق است. اما به نظرم دو رمان قبل خیلی بهتر بود و واقعی تر. این رمان سوم یکم فیلم هندی شد!! موانعی که در این عشق وجود داشت در این رمان دیگه سختگیری نبود!! و خیلی جالبتر اینکه هر دو شخصِ قربانی در این عشق، در فاصله زمانی کوتاهی از دنیا میرن و همون لحظه اون عشق به فکر ادامه پیدا کردن میفته!!! این قسمتهاش غیر واقعی و غیر طبیعیه... درکل خیلی خوشم اومد و جدید بود برام. ممنون ازشما
باسلام و عرض خسته نباشید خدمت خانم برادران از خواندن این از کتابها بسیار لذت بردم و باید بگم که آذرگان همچون دو جلد قبلی بسیار جذاب و خوب بود. اگر چه آذرگان آخرین جلد این سری از کتابها بود ولی از نظر من هنوز داستان جای گسترش و ادامه دادن دارد چراکه در این دورهی زمانی که شما برای نوشتن داستان انتخاب کردید (که لازم به ذکر است دورهی زمانی بسیار خوبی است) اتفاقات و فراز و نشیبهای خوبی برای نوشتن موجود است. امیدوارم این نقد از نظر شما خانم برادران پسندیده باشد و شما را به نوشتن جلد دیگری از این کتاب تشویق کند و آذرگان پایان همچین داستان خوب و بسیار متفاوت از خیلی از کتابهایی که تا امروز بوده نباشد.
از خواندن سه کتاب واقعا لذت بردم و برای خیلی از موضوعاتش تحقیق کردم و چیزهای زیادی یاد گرفتم داستان غم انگیز اما پر افتخاری بود از گذشته، آبانگان رو بیشتر از همه دوست داشتم حیف شد آذرگان هنوز جا داشت که تا بعد از بزرگ شدن شاهزادهها یا پایان زندگی دایانا ادامه داشته باشه، کاش میگفتین برای دایانا در نهایت چه اتفاقی میافته، در خیلی از قسمتها وااقعا از دست دایانا کُفری میشدم و تعجب میکردم اون همه درایت و سیاستی که ازش تعریف میکنن کو؟ دلم برای کارن خیلی سوخت واقعا روح بزرگی داشت، خواندن و لذت بردن از هرسه کتاب رو به علاقه مندان پیشنهاد میکنم و مطمئنم یک بار دیگه هم این سه کتاب را خواهم خوند.
سلام درکل قلم خوب ورسایی داشتین ومیتونستیدخواننده روباخودتون همراه کنید من سه جلدآب وآتش روخوندم توصیف احساسیش عالی بودولی محیط ومکانهایی ک داستان توش نقل میشدخوب توصیف نشده بودن. حس میکنم دایانا اشتباه بزرگی کرد, وقتی هنوز عشق کسی توقلبشه باکارن ازدواج کردووقتی این تصمیموگرفت هرلحظه به ولیعهدفکرمیکردبه همسرش خیانت میکرد. واینکه هم کارن وهم نازآفرین ازدنیابرن که این دونفربهم برسن یکم داستانوآبکی کرد. ولی درکل خوب بود. عشق کارن خیلی قشنگترازعشق ولیعهدبود. ولیعهدشراب خواری ک بیرحمه ودایانارومثل اسیرمیبینه. ودایانااصلاقوی نبودفقط اداشودرمیوردوهیچوقت نتونست کارمهمی انجام بده.
با سلام آمدم برای یک انتقاد در مقدمه گفته شده واژگان کهن رو نمیشه وارد رمان تاریخی کردقبولاما واژهای مثل مانتو از بیخ شیرازه یه داستان تاریخی رو میپاشه و به زعم بنده میشد سخنان ایراد شده را با آمیختن برخی واژگان پارسی که هنوز استفاده میشن باور پذیر تر کرد. در ضمن انقدر طبیعی قصه تموم شدن و وجود بی اثر شخصیتی مثل افسون اصلا جالب نیست به نظر من با استفاده از این تعداد صفحه نگارش میتونست وقایع بیشتری رو پوشش بده حتی تا شورش نوشزاد رو همچنین شورش نوشزاد میتونست عشق دایانا و خسرو رو به چالش بکشه هم با پایانی شگفت و زیبا تر تموم بشهموفق و پیروز باشید
بسیار عالی. بود ممنون از نویسنده عزیز... البته نسبت به مهرگان و آبانگان تخیلی تر بود ولی به واسطه قلم زیبای نویسنده آزار دهنده نبود و به خاطر جذاببت داستان خواننده مشتاق میشد که این تخیلات را باور کند. تنها قسمت کتاب را که دوست نداشتم رفتن دایانا از قصر بود به نظرم اومد زنی با اون زیرکی نباید همچین تصمیمی بگیره ولی خب به هر حال از جذابیت کتاب کم نکرد. و دوست داشتم کتاب حداقل بعد از به دنیا اومدن انوشزاد تمام میشد. خواندن این ۳ کتاب (مهرگان، آبانگان، آذرگان) را به بقیه هم توصیه میکنم. ممنون از نویسنده و کتابراه 🙏
من از روونی این کتاب خیلی لذت بردم و به بسیاری از دوستان و ادمینهای کانال تلگرامی معرفی کتاب، این مجموعه رو توصیه کردم. واقعا ممنونم.
موضوعی که باید بهش اشاره کرد، اینه که فضاسازی با جزییات خیلی زیاد، خواننده رو اذیت میکنه. مخصوصا که شما به کرات میبینید که آب دهانم رو قورت میدم، نفسم ر از دهانم میدم بیرون، ادای احترام میکند و میرود و مواردی از این قبیل.
ضمن اینکه بهتره در مکالمات، مشخص بشه که کی چی میگه و فقط به خط تیره اکتفا نشه.
بازم ممنون. به امید نگارش از این دست کتابها که تاریخ رو در بستر تمی عاشقانه به همه نشون بدن. چرا که تاریخ، شناسنامه ماست.
موضوعی که باید بهش اشاره کرد، اینه که فضاسازی با جزییات خیلی زیاد، خواننده رو اذیت میکنه. مخصوصا که شما به کرات میبینید که آب دهانم رو قورت میدم، نفسم ر از دهانم میدم بیرون، ادای احترام میکند و میرود و مواردی از این قبیل.
ضمن اینکه بهتره در مکالمات، مشخص بشه که کی چی میگه و فقط به خط تیره اکتفا نشه.
بازم ممنون. به امید نگارش از این دست کتابها که تاریخ رو در بستر تمی عاشقانه به همه نشون بدن. چرا که تاریخ، شناسنامه ماست.
سلام خانم برادران عزیزواقعا بهتون خسته نباشید میگم بابت مجموعه به این زیبایی و قوتمن از بچگی خیلی خیلی به رمان خوندن علاقه داشتم و هر رمانی رو بارها میخوندم، سالهاست که دیگه به نظرم اکثر داستانهای عاشقانه آبکی و تکراری و مثل هم شده و بیشتر به فیلمهای ترکی شبیهن😒از کتاب خوندن خیلی فاصله گرفته بودم تا اینکه خیلی اتفاقی با مجموعه کتابای شما رو به رو شدم، فوق العاده بود هر ۳ جلدتنها نقدی که داشتم پایان داستان بود که جوابتون به دیگر دوستان رو خوندم و مشکلم حل شدبازم ازتون ممنونم بابت کتاب به این زیبایی، موفق باشین در پناه حق
باسلام خدمت شمانویسنده محترم داستان دراین مرحله امیدبخش بودبه اضطرابی ونگرانی آمیخته باداستان که درقسمت اول زیادبوددراین قسمت تقریباازبین رفته بودالبته نگرانی هاوشاید تنشهایی که درآینده برای شخص اول داستان ایجادخواهدشددراین قسمت آغازشده بودکه البته بخاطرتوجه زیادنویسنده به مسائل احساسی کمرنگ شده بود. کاش داستان دراینجاپایان میگرفت فکرمیکنم خیلی طولانی شد. بحثهای تاریخی خصو صابحث پیرامون منجی بسیارجالب بود. ضمنافکرنمیکنیدبحثهایی که بچه هامطرح میکردند متناسب سن 4و5سالگی نیست حداقل6و8سال بایدمیبودند؟ ممنونم اززحمات شما موفق وسربلندباشید
با تشکر از نویسنده گرامی من دو تا داستان قبلی بیشتر پسندیدم در این کتاب اتفاق خاصی نیفتاد به جز این که دایانا و پوریا بهم رسیدند. توی کتاب شرایط عقد و شکل مراسم مثل الان توضیح داده شده درصورتی که کاملا با الان تفاوت داشته من داستان تاریخی زیاد خوندم در اون دوران عقد در آتشکده بوده و دور آتش میچرخیدند ولی توی این کتاب گفته شده در قصر هست و درقصر دور آتش میچرخیدند که این اشتباه هست. و شخصیتی که برای دایانا در نظر گرفته شده بود بیشتر گیج بود تا یک ملکه که به نظرم درست نبود دایانا خیلی با خودش درگیر بود که این از یک شخصیت قوی دور هست
سلام عرض میکنم خدمت سرکار خانم برادران🌹
میخواستم بگم از خوندن دو جلد قبلی مهرگان و آبانگان بسیار لذت بردم اما هنوز نتونستم آذرگان رو مطالعه کنم اما مطمئنم با نظرات خوانندگان عزیز این کتاب هم بسیار عالی هستش👍🏻
فقط یه پیشنهاد داشتم اینکه اگه میشید شما با یک کارگردان ایرانی یا حتی خارجی صحبت کنید که فیلم این کتابهای خوب شما ساخته شود چون مطمئنم مثل کتابها اینقدر طرفدار دارن اگه فیلمی هم ساخته بشه حتی بهتر از کتاب امکان داره دیده بشه❤️
پس اگه میشه یکم روی پیشنهادم فکر کنید 🙏🏻
باز هم تشکر از قلم زیبای شما😘😍
میخواستم بگم از خوندن دو جلد قبلی مهرگان و آبانگان بسیار لذت بردم اما هنوز نتونستم آذرگان رو مطالعه کنم اما مطمئنم با نظرات خوانندگان عزیز این کتاب هم بسیار عالی هستش👍🏻
فقط یه پیشنهاد داشتم اینکه اگه میشید شما با یک کارگردان ایرانی یا حتی خارجی صحبت کنید که فیلم این کتابهای خوب شما ساخته شود چون مطمئنم مثل کتابها اینقدر طرفدار دارن اگه فیلمی هم ساخته بشه حتی بهتر از کتاب امکان داره دیده بشه❤️
پس اگه میشه یکم روی پیشنهادم فکر کنید 🙏🏻
باز هم تشکر از قلم زیبای شما😘😍
خانم برادران عزیز کارتون ستودنیه
این سری کتاب باعث شد که اطلاعاتم خیلی نسبت به قبل درمورد رسوم ایران باستان و تاریخش اضافه بشه و چون در بستر داستان هست جذابیت بیشتری داره ودر حافظه مون هم ماندگارتره من شخصا از این کتاب بسیار یاد گرفتم و بعضی قسمتها که اشاره بود یا توضیح داستان قانعم نمیکرد تحقیق میکردم و جواب سوالاتم را پیدا میکردم
فقط به نظرم اگر داستان ادامه پیدا میکرد تا بیشتر با اقدامات انوشیروان و تاریخ اون دوره آشنا بشیم بهتر بود
یه سوال هم دارم که واقعا نام اصلی انوشیروان پوریا بوده؟
این سری کتاب باعث شد که اطلاعاتم خیلی نسبت به قبل درمورد رسوم ایران باستان و تاریخش اضافه بشه و چون در بستر داستان هست جذابیت بیشتری داره ودر حافظه مون هم ماندگارتره من شخصا از این کتاب بسیار یاد گرفتم و بعضی قسمتها که اشاره بود یا توضیح داستان قانعم نمیکرد تحقیق میکردم و جواب سوالاتم را پیدا میکردم
فقط به نظرم اگر داستان ادامه پیدا میکرد تا بیشتر با اقدامات انوشیروان و تاریخ اون دوره آشنا بشیم بهتر بود
یه سوال هم دارم که واقعا نام اصلی انوشیروان پوریا بوده؟
سلام خانم برادران عزیز خسته نباشید. من قبل از خوندن این کتاب شما از تاریخ متنفر بودم و اصلا به تاریخ علاقه نشون نمیدادم ولی پس از خوندن کتاب شما علاقه شدید به تاریخ پیدا کردم تشنه اطلاعات و موضوعات تاریخی شدم. واقعا نوشتن چنین کتابی با چنین موضوعی که بتواند خواننده را علاقه مند کند کار هر کسی نیست. همین که در کتاب شما به ارزشهای دینی اهمیت داده شده یک امتیاز بسیار بزرگ است که کتاب شما را از کتابهای رمان دیگر متمایز میکند. امیدوارم که شاهد آثار بیشتری از شما نویسنده عزیز باشیم. 😉😉😉
سلام و خسته نباشید به نویسندهی توانای کتاب. سه جلد کتابتون رو توی یک هفته خوندم و قلبا از تموم شدن کتاب ناراحتم. به نظرم روایت قصه از زبان پوریا به قلم شما هم میتونه کتاب فوق العادهای بشه. اینکه داستان و حوادثش رو از دید پوریا و به زبان اون گفته بشه به نظرم خیلی زیبا و هیجان انگیزه. ممنونم واسه حس خوب و انرژی که از خوندن کتابتون بهم هدیه دادید. خیلی جاها خاطرات قدیمی و دوست داشتنیم زنده شدن دوباره. و تبریک بابت قلم گرمتون. موفق و پیروز باشید. امیدوارم بازم چنین داستانهایی بخونم از شما.
سلام خانوم برادران من دو کتاب قبل را بیصبرانه خوندم و منتظر جلد سوم بودم ولی حقیقتا از خوندن جلد سوم شوکه شدم اصلا انتظار چنین کتابی نداشتم جلد سوم میتونست خیلی بهتر و بیشتر باشه میتونست انقدر سریع پیش نره و اینکه انقدر زود به پایان نرسه خیلی از سوالات توی ذهن من خواننده باقی گذاشت وقتی کلمه پایان را دیدم باورم نمیشد انتظار داشتم بیشتر پیش بره کتاب بیشتر از نحوه حکومت و سیاست ساسانی بگه بیشتر از نحوه عشق بگه ایینهای ایران باستان بگه و سرنوشت شهبانو حس میکنم خیلی ناقص بود و سر هم بندی شده بود بر خلاف دو جلد قبل
عالی عالی عالی. خیلی خوب بود اولین بار بود رمان تاریخی به این خوبی میخوندم. باید از نویسنده خوب کتاب تشکر کنم. کاش این کار و ادامه بدهند. دوست دارم داستانهای زیادی از تاریخ ایران رو به این صورت بخونم. باید بگم بعد از تموم شدن این کتاب من بدنبال تاریخ ایران در زمان ساسانیان رفتم چیزهای زیادی یاد گرفتم. باورم نمیشد که بقایای قصر تیسفون هنوز در عراق وجود داره. احساس غرور میکنم به عنوان یک ایرانی. ممنونم از نویسنده خوب کتاب و عوامل کتاب راه که این کتاب و در دسترس ما قرار دادن.
یعنی واقعا تموم شد!!!من دنبال ادامشم حتی با روال عادی زندگیشون.. خیلی عالی بود من از خانم برادران هم تشکر میکنم هم بهشون تبریک میگم.. من کسی هستم که اصلا به رمانهای ایرانی که مخصوصا نویسندههای امروزی مینویسن علاقهای نداشتم ولی با خوندن مهرگان مشتاقانه منتظر آبانگان موندم چرا که هم موضوع جذاب بود و هم متفاوت و در تم متفاوتی من با خوندن اوایل آذرگان فکر میکردم قراره ماجرا روتین بشه و بنظرم جذاب نبود و آبانگان از اون جذاب تر بود ولی وقتی بیشتر خوندم با اطمینان میگم که بهترین آذرگان بود..
زمانی کتاب تمام شد که اصلا انتطار پایانش رو نداشتم. گویا این کتاب تا پایان زندگی انوشیروان باید ادامه پیدا کنه.
آذرگان تا فصل بیستم جذبم نکرد و بارها از خواندن ادامه کتاب منصرف شدم ولی از فصل بیست به بعد جذابیتهای کتاب زیاد شد تا جاییکه اصلا دلم نمیخواست تمام بشه.
اگه این امکان باشه که با گسترش مطالعات در مورد زندگی انوشیروان، ادامه داستان خلق بشه مطمئنا مورد حمایت همراهان همیشگیتون قرار خواهید گرفت و روز به روز بر تعداد خوانندگان کتابهاتون افزوده میشه.
به امید چاپ یلدا و دیگان و...
آذرگان تا فصل بیستم جذبم نکرد و بارها از خواندن ادامه کتاب منصرف شدم ولی از فصل بیست به بعد جذابیتهای کتاب زیاد شد تا جاییکه اصلا دلم نمیخواست تمام بشه.
اگه این امکان باشه که با گسترش مطالعات در مورد زندگی انوشیروان، ادامه داستان خلق بشه مطمئنا مورد حمایت همراهان همیشگیتون قرار خواهید گرفت و روز به روز بر تعداد خوانندگان کتابهاتون افزوده میشه.
به امید چاپ یلدا و دیگان و...
باعرض سلام وخسته نباشید خدمت خانم برادران من هر سه کتاب رو با ذوق و شوق زیادی خوندم بسیارعالی بود واینکه پوریا ودایانا به هم رسیدن خیلی عالی شد ولی دلم برای کارن و نازآفرین واقعا سوخت و بهتربود که یه مقدار دایانا قوی تر می بود به نظر خیلی ضعیف میومد و گاهی مثل بچه ها بود رفتارش مثلا اینقدرقوی بود که تو ارمنستان خودش پیروزی هایی به دست میاورد ولی درکل داستان بسیار جالبی بود مخصوصا شکوه وقدرت حکومت های قبلی ایران هم جزءاین داستان بود ازشما خیلی متشکرم داستانتون بسیارزیبا بودوبه امید ایرانی باشکوه
سلام خانم برادران. من مدتها بود کتاب نمیخوندم یا حداقل رمان نمیخوندم اماقلم شما انقدر جذاب بود که این سه جلدو تو چهار روز خوندم و گاهی اوقات اشک ریختم درسته تو دل تاریخ بود ولی تشابه زیادی با سرنوشت خودم داشت، من با مهرگان خاطرات خودمو مرور کردم با ابانگان اشک ریختم با اذرگان خندیدم شاید همه اینها به خاطر احساسات زنانه باشه ولی هرچی هست خوبه و اینکه خیلی خوب تونستید علاوه بر اینکه یه داستان عاشقانرو روایت کنید از پس جنبهی تاریخیش هم براومدید. منتظر کتابهای بعدی شما هستم
اول از همه میخوام یه خسته نباشید خدمت خانم برادران عزیز عرض کنم و تشکر بابت توجهشون به نظرات کتاب بسیار خوبی بود اما متاسفانه از جلد اول که شروع کردم به مطالعهی کتاب کل داستان رو حدس زدم و صرفا به خاطر قلم شیوای نویسنده والبته سرگرمی داستان رو خوندم و لذت بردم و قطعا اگر آثار دیگری از نویسنده باشه دوباره مطالعه خواهم کردم البته امیدوارم موضوعات هیجان انگیز تر و متفاوت و غیر قابل پیشبینی را انتخاب کنند از کتابراه و مجددا از خانم برادران عزیز سپاسگذارم
سلامخیلی از کتابتون خوشم اومد و حمایتش کردم و این رو هم بگم که عاشق رمانتونم.ای کاش تصویرهایی از پوریا، دیبا، دایانا، فرمانده و.... . هم میزاشتید. چون به ذهنیت خواننده به خواندن کتاب کمکی عظیم میکنه. شما شخصیتهای دایانا رو روشن کردید. پوریا هم که معلومه. میماندن فرمانده گرشاسپ و ملکه نیوان که واقعا مشتاقم بدانم انها چه شخصیتهایی داشتنداگر امکانش هست از اونها هم مطلبی اگر میدانید بگویید چون من خیلی خیلی گشتم ولی چیز زیادی پیدا نکردن. ممنون از شما.
خانم برادران من این جلد کتاب رو که خوندم ضمن احترام برای زحمت شما وتحسین بخاطر نقاط قوت کتابتون چندتا انتقاد داشتم. زیاد از حد به جزئیات پرداخته شده مخصوصا شخصیت اول داستان که مدام در حال تشریح جز به جز احساسات خودش هست همین باعث تکرار میشه و تکرار هم زیاد داره. بیشتر داستان گفت وگو بین شخصیت هاست اون هم در اغلب موارد طولانی و اتفاق خاصی زیاد رخ نمیده داستانهای غیرقابل پیش بینی قشنگاند ولی بعضی جا میشد پیش بینی کرد چه اتفاقی میخواد بیفته. تشکر
سلام و خسته نباشید خدمت خانم برادران با این قلم بینظیرشون هر سه جلد عالی بود من که از کارو زندگی خودمو انداخته بودم که هر سه جلدورود بخونم ببینم چطوریه ول واقعا بینظیر بود ممنونم از شما کاش ولی جلد ۴ هم داشت تا بدونستیم ولیعد بعدی کیه و برای فرزند دایانا ایا به گفته افسون مشکلی خواهد اومد یا نه وپوریا تو تاج و تختش ایران رو به کجا رسوند من که کلا از تاریخ فراری بودم الان عاشق تاریخ شدم واقعا عالی بود دستتون درد نکنه
سلام خانم بهاران عزیز از کتابهای زیبایی که نوشتید نهایت سپاس را دارم دو روزی که جلد سوم یعنی آذرگان را تموم کردم اما هنوز نتوستم از فضای کتاب خارج بشم... نمیدونم چطور احساسم را بیان کنم... دلم برای دیانا و پوریا هر لحظه بیشتر تنگ میشه... با این دلتنگی چه کنم... از دوران بچگی و نوجوانی کتابهای زیادی در طول زندگیم خوندم اما مدتها بود کتاب منو اینقدر درگیر نکرده بود... به فکری به حال دل من بکنید... خواهش میکنم...
سلام
تشکر ویژه میکنم بابت قلم رسا شیوا و در واقع همه چیز تمام نویسنده عزیزمون و بعد هم باید بگم که خانم برادران تصویر سازیتون اینقدر عالی بود که من هر لحظه تصور میکردم داخل فضای داستان هستم در واقع باید بگم آذرگان همچون دو جلد قبل آب و آتش بینظیر بود و در پایان یک سوال آیا داستان ادامه خواهد داشت چون ابهامی در مورد انوشزاد خدمتکار افسون و عمارت خورشید وجود داره شخصا دوست دارم بدونم چی پیش میاد واسه آینده انوشزاد
تشکر ویژه میکنم بابت قلم رسا شیوا و در واقع همه چیز تمام نویسنده عزیزمون و بعد هم باید بگم که خانم برادران تصویر سازیتون اینقدر عالی بود که من هر لحظه تصور میکردم داخل فضای داستان هستم در واقع باید بگم آذرگان همچون دو جلد قبل آب و آتش بینظیر بود و در پایان یک سوال آیا داستان ادامه خواهد داشت چون ابهامی در مورد انوشزاد خدمتکار افسون و عمارت خورشید وجود داره شخصا دوست دارم بدونم چی پیش میاد واسه آینده انوشزاد
اول از همه از زحمت بسیاری که مشخص بود نویسنده جوان کشیدن تشکر میکنم. در قالب یک داستان و در حین سرگرمی خواننده رو با قسمتی از تاریخمون آشنا میکنه. اما اگر میخواهید وقت زیادی بگذارید و بیش از ۱۵۰۰ صفحه کتاب رو در این سه جلد بخونید توصیه میکنم اصلا به فکر سرچ کردن شخصیتها و آخر و عاقبتشون نیفتید و با همون حس شیرین کتاب رو تموم کنید و خوشحال به زندگیتون ادامه بدین. در غیر این صورت احساس میکنید یک سطل آب یخ رو سرتون ریختن!
از دو کتاب قبلی خیلی بیشتر دوستش داشتم ولی خانم برادران چرا کتاب نصف و نیمه تموم شد چرا نگفتین چه بلایی سر انوشزاد اومد یا اینکه آخر سر کی پادشاه میشه ارشیا یا کس دیگه
خیلی چیزها نا مشخص موند راستش با این پایان من منتظرم یه کتاب دیگه هم بدین به بازار چون احساس ناقص بودن میکنم
تازه معلوم نشد که خدمتکار افسون کی بود و چطور اون جادو رو داشت و چطور آینده رو میدونست
حتی معلوم نشد رابطه دایانا با شاهدخت پرین درست میشه یا نه
خیلی چیزها نا مشخص موند راستش با این پایان من منتظرم یه کتاب دیگه هم بدین به بازار چون احساس ناقص بودن میکنم
تازه معلوم نشد که خدمتکار افسون کی بود و چطور اون جادو رو داشت و چطور آینده رو میدونست
حتی معلوم نشد رابطه دایانا با شاهدخت پرین درست میشه یا نه
واقعا رمان زیبا و جذاب و کم نظیری بود چقد همه چیز خوب و به قاعده بود جمله بندیها، دیالوگها و.... عالی بودن داستانی بود ک بشدت منو تحت تاثیر گذاشت فقط هرچی میخواستم فضا سازی کنم تو ذهنم و عمارتها و لباسها و... رو تو ذهن خودم طراحی کنم متاسفانه همش تصاویری از فیلمهای کرهای تو ذهنم میومد ینیی داستان زیبای ایرانی رو با لباسها و قصرهای کره ایها تصویرسازی میکردم 😃 چقد خوب میشد اگه از روی این داستان فیلم میساختن
عالی اماای کاش بیشتر راجع ایران عزیزمون مینوشتیم من هم دعا میکنمای کاش این کتاب زمینهای باشه برای رمانهایی با ژانر تاریخی عاشقانهی دیگه به هر خیلی زیبا بود گرچه بینقص نبود اما میون رمانهای کنونی ایرانی نمره 19/75 براش عالی بود. خانم برادران میشهی خواهش از شما داشته باشم میشه لطفا در پاسخ به نظراتم بیشتر در مورد سرنوشت انوشزاد برام بگید و اینکه چه کسی بعد از خسرو انوشیروان به پادشاهی میرسه؟ ممنون