رمانی زیبا و جذاب. واقعا خیلی لذت بردم از گوش دادن به این کتاب و با اینکه خلاصه کتاب بود چیزی از جذابیت آن کم نشده بود.
شخص اول رمان دانشجویی به نام راسکول نیکف است که به خاطر افکار و اعتقادات خاصش پیرزنی نزول خوار و خواهرش را میکشد ولی انسانی بسیار نجیب و پاک است و با آنکه خودش در فقر و نداری زندگی را به سختی میگذراند ولی از کمک به نیازمندان دریغ نمیکند وحتی بعد از کشتن پیرزن نزول خوار و سرقت مقداری از جواهرات و کیف پول او دست به آنها نمیزند و از آنها استفاده نمیکند. و این نکته برایم خیلی جالب بود نکتهی دیگری که برایم جالب بود زنان قدرتمند و تاثیرگذار در داستان بود مانند دنیا، سونیا، مادر راسکول نیکف و کاترینا.
خرید این رمان را به دوستداران داستایوفسکی پیشنهاد میکنم من واقعا از شنیدن لحظه لحظهی داستان لذت بردم. با تشکر وافر از کتابراه
عالی بود پیشنهاد میکنم گوش دهید تنها مشکل تن صدای راوی است که باعث اعصاب خوردی میشود حتی با بلوتوث وانتقال صدا به بلنگوی ماشین هم بعضی قسمتها نا مفهوم است نمیدانم چرا بعضی راویان کتابرا برای خودشان میخوانند وباعث دلزدگی میشوند تشکر از کتابراه
همین داستانهاست که توقع آدم و بالا میبره و دیگه هر رمانی نمیگیرتش
یه فیلم سینمایی رنگی بود با تمام جزئیات
فقط تو کامنتا خوندم که خیلی خلاصه شده بوده واین باعث تاسفه
احساس کردم رابطهاش با سونیا کلا حذف شده بود
این کتاب اینقدر قوی است که انسان همراه با خوندن این کتاب انگار داره یه فیلم سینمایی میبینه که یه فیلنامه قوی داره اینقدر متن قوی که خواه ناخواه تجسم میشه در ذهن
حسم شبیه دیدن فیلم بود نه خوندن کتاب، بسیار جذاب بود، ارتباط بین آدمها خیلی جالب برقرار میشد وهیچ شخصیتی وجود نداشت که اسمی از او برده شود ولی نقشی ایفا نکند.
خیلی از قسمت ها البته تا اینجایی که شنیدم از کتاب حذف شده کلا توصیفات و فضاسا ی ها حذف شده ولی خوبه اما میتونست خیلی بهتر باشه چنین شاهکاری قاعدتا نباید سانسور و یا حذف بشه
داستانی بسیار زیبا و شنیدنی که توصیه میکنم هرکسی که میخواهد شروع به خواندن کتاب کند اول از این کتاب شروع کند تا شوق و شور زیادی برای ادامه کتابخوانی پیدا کند.
وقتی اسم بزرگ این رمان و نام بزرگتر نویسندهاش رو شنیدم، فکر میکردم چه اثر بی نظیری رو دارم میخرم. متاسفم فقط همین... کاملا پیش پا افتاده و کلیشه ای. اینو مقایسه کنید با آنا کارنیانا! متاسفم...
شخص اول رمان دانشجویی به نام راسکول نیکف است که به خاطر افکار و اعتقادات خاصش پیرزنی نزول خوار و خواهرش را میکشد ولی انسانی بسیار نجیب و پاک است و با آنکه خودش در فقر و نداری زندگی را به سختی میگذراند ولی از کمک به نیازمندان دریغ نمیکند وحتی بعد از کشتن پیرزن نزول خوار و سرقت مقداری از جواهرات و کیف پول او دست به آنها نمیزند و از آنها استفاده نمیکند. و این نکته برایم خیلی جالب بود نکتهی دیگری که برایم جالب بود زنان قدرتمند و تاثیرگذار در داستان بود مانند دنیا، سونیا، مادر راسکول نیکف و کاترینا.
خرید این رمان را به دوستداران داستایوفسکی پیشنهاد میکنم من واقعا از شنیدن لحظه لحظهی داستان لذت بردم. با تشکر وافر از کتابراه