نقد، بررسی و نظرات کتاب خالکوب آشویتس - هدر موریس
4.8
161 رای
مرتبسازی: پیشفرض
بابک احمدنیا
۱۳۹۸/۰۱/۰۵
51
سلامریتم کتاب تند و جذابه ولی اواسط کتاب ریتم میوفته و گاها هیجان اضافه میشه در بخشهایی از کتاب. پرش داره کتاب که ممکنه بابت سانسور باشه، افتضاح داستان انتهای داستان هست که حس میکنین نویسده دیگه حوصله نداره تعریف کنه و فقط میخواد داستان تموم بشه درحالیکه به نقاطی از داستان میرسه که میشه خیلی روش کار کرد و هر قیمتی میتونه خودش به تنهایی داستان یک کتاب باشه. ترجمه هم به نظر کلمه به کلمه است در حالیکه میتونست خیلی به تصویر سازی کمک کنه ولی این حس رو نمیده. کتاب بر اساس واقعیت نوشته شده میتونسته خیلی بیشتر جزییات داشته باشه ولی در حالتی تقریبا کلی داستان اردوگاه کار اجباری و یک روایت احساسی رو کنار هم بیان میکنه. که شاید مجموعه عوامل از ترجمه بد و سانسور باعث میشه داستان اونی نیست که باید شاید نسخه اصلی داستان خوب باشه.
قبلا کتاب "انسان در جستجوی معنا" که "ویکتور فرانکل" اونو در وصف خاطرات خودش از جنگ جهانی دوم نوشته رو خونده بودم.
اون کتاب خیلی قوی تر بود. هنگام خوندن این کتاب، به ناگاه دست به مقایسه میزدم.
چیزی که ویکتور فرانکل از اردوگاههای کار اجباری، از جمله اردوگاه آشویتس توصیف میکنه، خیلی خیلی وحشتناک تر و بی رحمانه تر به نظر میرسه.
البته شاید بشه گفت لالی آدم خوش شانسی بوده و به دلیل جذابیتهایی که داشته تونسته افسران اس اس و خیلیهای دیگه رو تحت تاثیر قرار بده.
من توصیهام به خوانندهها اینه که اگه هیچ کدوم از این دو کتاب رو نخوندن و تردیدی بین انتخاب این دو کتاب دارن، حتما کتاب "انسان در جستجوی معنا" رو مطالعه کنن و بعد اگه فرصتی داشتن این کتاب رو بخونن.
اون کتاب خیلی قوی تر بود. هنگام خوندن این کتاب، به ناگاه دست به مقایسه میزدم.
چیزی که ویکتور فرانکل از اردوگاههای کار اجباری، از جمله اردوگاه آشویتس توصیف میکنه، خیلی خیلی وحشتناک تر و بی رحمانه تر به نظر میرسه.
البته شاید بشه گفت لالی آدم خوش شانسی بوده و به دلیل جذابیتهایی که داشته تونسته افسران اس اس و خیلیهای دیگه رو تحت تاثیر قرار بده.
من توصیهام به خوانندهها اینه که اگه هیچ کدوم از این دو کتاب رو نخوندن و تردیدی بین انتخاب این دو کتاب دارن، حتما کتاب "انسان در جستجوی معنا" رو مطالعه کنن و بعد اگه فرصتی داشتن این کتاب رو بخونن.
این رمان روایتی است واقعی از زبان لالی سوکولوف اهل اسلواکی که در دوران جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری آشویتس فرستاده و چندی بعد بهعنوان خالکوب آن جا مشغول به کار میشود. او با استفاده از موقعیتش جانهای بسیاری را نجات میدهد. تجربیات لالی و ماجرای عاشقانهاش با دختری به نام گیتا، که او شمارهاش را بر ساعدش خالکوبی کرده، روایتی خواندنی را پدید آورده که صحت آن با اسناد و مدارک مختلف تأیید شده است. هدر موریس، نویسنده داستان، اعتقاد دارد: «خالکوب آشویتس داستان دو انسان معمولی است که در زمانی منحصربهفرد زیسته و نهتنها آزادی بلکه احترام، نام و هویتشان نیز از آنها گرفته شده است.» کتاب فوق العاده زیباست و خواندن این کتاب رو به همه دوستان عزیزم پیشنهاد میکنم
واقعا کتاب قشنگی بود.. سرگذشت لالی و گیتا و آنچه بر سر هزاران آدم بیگناه در طول جنگ اومده... نهایتا برای سرگذشت سیلکا خیلی ناراحت شدم😔.. یه جاهایی از متن به نظرم گنگ بود و نمیشد درست تصویرسازی کرد تو ذهن ولی اینکه بر اساس واقعیت بود حقیقتا تاثیرگذار بود.. اگه کتابهایی با این سبک دوست دارین، پیشنهاد میکنم کتاب "دختری با هفت اسم" رو هم بخونید. در رابطه با جنگ جهانی نیست. داستان واقعی فرار یه دختر از کره شمالیه
کتابی جذاب اما تلخ که خوشبختانه پایانی شیرین داشت. گرچه کتاب براساس اتفاقاتی واقعی نوشته شده اما قسمتهایی از آن بنظر منطقی نمیادبه هر حال چیزی که فکر انسان رو مشغول میکنه اینه که انسانها درطول تاریخ توسط گروهی از خودشان به بهانه ساختن دنیایی بهتر وزندگی بهتر به بردگی گرفته شدند وهنوز هم ادامه دارد، تاریخ مدام تکرار میشود و دیکتاتورها یکی پس از دیگری این الگو را ادامه میدهند و سرنوشت آنها را بدست میگیرند. اکثریتی گروگان اقلیت. به هر حال خواندن کتاب را توصیه میکنم.
واقعا کتاب تاثیر گزار تاسف بر انگیز، هیجانی و ناراحت کنندهای بود که ثابت میکنه، انسان چه طور میتونه تحت یک سری عوامل جبری و ذات خرابش به یک شیطان مجسم تبدیل بشه و میلیون ها نفر انسان بیگناه رو شکنجه بده و به بدترین شکل ممکن نابود کنه. همیشه اردوگاه آشویتس برای من کابوسیه که هرگز تا آخر عمر فراموشش نمیکنم چون فیلم های دیگهای هم در موردش دیدم که مو بر اندام انسان سیخ میشه.
نمیدونم از چی بگم. یعنی چی بگم که ترغیب بشید برای خوندن این کتاب اما قبل از خوندنش بهتره بدونید حقیقت جنگ تلخه حالا اگه این حقیقت با هولوکاست، مرگ یهودیان بیگناه. وحشیگری ارتش سرخ شوروی و.... . اگر با همه اینا جمع بشه دیگه تحملش... تصویر سازی نسبتا خوب بود. اینجا ست که من باور میکنم برای زندگی باید هرکاری کرد توی هر شرایطی باید زندگی کرد و این خواستهی لالی بود. کسی میدونه کتاب بعدی که در مورد سیلکا هست به چه اسمی و کی نوشته میشه؟
خیلی عالی بود، من به توصیهی یکی از عزیزان خوندم.
واقعا جذاب بود در عین حالی که داستانی رعب آور و تاسف بار از حقایق گذشته بود. چقدر دردناکه وقوع چنین حوادثی به دست انسانهایی که فقط اسم «انسانیت» رو یدک میکشن... این حجم از سنگدلی، خشونت و وحشی گری در وجود انسانها غیر قابل باوره...
و انتقاد کوچکی هم دارم که در نسخهی بنده در پایان چند فصل حدود یکی دو صفحه حذف شده بود که آزاردهنده بود.
ممنون
واقعا جذاب بود در عین حالی که داستانی رعب آور و تاسف بار از حقایق گذشته بود. چقدر دردناکه وقوع چنین حوادثی به دست انسانهایی که فقط اسم «انسانیت» رو یدک میکشن... این حجم از سنگدلی، خشونت و وحشی گری در وجود انسانها غیر قابل باوره...
و انتقاد کوچکی هم دارم که در نسخهی بنده در پایان چند فصل حدود یکی دو صفحه حذف شده بود که آزاردهنده بود.
ممنون
قطعا کافیه اگر که بگم فوقالعاده تأثیر گذار بود.
من در طول خوندن این کتاب بارها دیوانه شدم، خندیدم و بغض کردم
از عاشقانه هاش
از امیدش
از قساوتی که به تصویر کشیده
و از غم داستانش که با واقعیتی تلخ همراهی میکرد
و دوست داشتم که برای تک تک لحظه هاش گریه کنم.
در تمام لحظه هاش یکسر در این ابهام بودم ک باید شاد باشم یا غمگین، عصبانی باشم یا راضی برای همین میگویم که دیوانه شدم.
من در طول خوندن این کتاب بارها دیوانه شدم، خندیدم و بغض کردم
از عاشقانه هاش
از امیدش
از قساوتی که به تصویر کشیده
و از غم داستانش که با واقعیتی تلخ همراهی میکرد
و دوست داشتم که برای تک تک لحظه هاش گریه کنم.
در تمام لحظه هاش یکسر در این ابهام بودم ک باید شاد باشم یا غمگین، عصبانی باشم یا راضی برای همین میگویم که دیوانه شدم.
ترجمه متن میتونست بهتر باشه و یه جاهایی متن سانسور شده بود و پرش داشت در کل داستان قشنگی بود اواخر کتاب نویسنده انگار حوصله نداشت که بیشتر توضیح بده و کلی گویی کرده بود ک این حالت ب نظرم جالب نبود کتاب میتونست با جزئیات بیشتری تموم بشه. در کل داستان قشنگی بود و به خوبی تونسته بود جنایات نازیها و فجایع جنگ جهانی رو نشون بده پیشنهاد میکنم که حتما بخونیدش.
عالی بود. اصلا نمیشه این همه جنایات و ظلمی که به مردم عادی شده تصور کرد، جنایات سربازان آلمانی در اردوگاها مرز بین انسان حیوان تغییر داده. وحشیترین حیوان هم اینقدر نمیتونه به هم نوع خودش ظلم کنه.
من به شخصه از این اثر استفاده کردم به دیگران هم پیشنهاد میدم.
باتشکر ازکتابراه%
★★★★★۵ستاره
من به شخصه از این اثر استفاده کردم به دیگران هم پیشنهاد میدم.
باتشکر ازکتابراه%
★★★★★۵ستاره
داستان بسیار تاثیر گذاری بود. جالب اینکه در تمام زشتیهای جنگ احساس زیبای عشق شکوفا میشود و در دل قهرمانان داستان شور زندگی را برانگیخته و باعث تلاش بیشتر انان برای بقا میگردد. جالبتر اینکه این داستان واقعی است و مراجعه با سایت نویسنده وشنیدن صحبتهای لالی بسیار برایم هیجان انگیز بود. ممنون از شما.
چیزی که در مورد این کتاب فکر منو درگیر کرد این بود که قوم فکر کردن به بنی اسرائیل، یهودیت، سیاست، هلوکاست و احمدی نژاد بود!! و در نهایت زجری که انسانها در طول تاریخ میتونن نسبت به هم داشته باشند و تا کجاها کیتونه ادامه داشته باشه و به چه شکلهای وحشتناکی باشه. و دیگه اینکه در آینده به لهستان سفر کنم. 👌
ممنون من اول سفر سیلکا را خوانده بودم یکی از دوستان گفته بودند اگر میخواهی کتاب را درک کنید اول خالکوپ را بخوانید ومن بعد خواندم فهمیدم به چه صورت سیلکا سر از انجا در آورده بود ولی همگی خیلی سختی کشیده بودند
به قول لالی. نمی دونم کدام خداوندبخشنده میتونه اجازه بده این اتفاقها بیفته
به قول لالی. نمی دونم کدام خداوندبخشنده میتونه اجازه بده این اتفاقها بیفته
کتاب داستان تلاش برای زندگی و عشقه. دو زندانی در اردوگاه مرگ عاشق هم میشن و هر طور که میشه با هر جان کندنی سعی میکنن از اردوگاه نجات پیدا کنند. اگر به تاریخ علاقه دارید و حوصله خوندن کتابهای سنگین رو ندارید این کتاب حتما به دردتون میخوره. جدا از این داستان بسیار جذابی داره. ترجمه هم خوب و روانه.