نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود - فردریک بکمن
4.2
64 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مجید همایونی افشار
۱۴۰۲/۰۶/۲۶
00
فردریک بکمن یک نابغهی جوان است، هر چه از وی میخوانیم بیشتر شیفتهاش میشویم. از دست دان یک کتابش خطایی بزرگ محسوب میشود و دریغ و حستری. مگر میشود از بکمن کتاب خوانده و شوکه نشد و لذت نبرد، من با فردریک بکن با کتاب مردی بنام اوه آشنا شدم و بعد عاشق کتابهایش شدم و بسرعت برت ماری اینجا بود و مادر بزرگ سلام میرساند و میگوید متاسفام را خواندم لذت بردم و حتی اشک ریختم. بکمن یک عجوبه و یک شاهکار است، آدمی دارای خصوصیات تمان انسانی. بکمن در این کتاب به بیماری وحشتناک قرن یعنی زوال حافظه میپردازد، رابطهاش با پدری که به مرور خاطراتش را از یاد میبرد تکان دهنده است به آلزایمیر از زاویهای نو میپردازد تا تلخی آن را تقلیل دهد، بیماری که ما حداقل یکبار در خانواده و نزدیکانمان دیده یا تجربه کرده ایم. خواندنش واجب است، واجب برای همهی ما.ای کاش مردم مشوش بزودی کتاب صوتی میشد تا همگان و شاید بهتر بگویم دوستداران کتاب محظوظ میشدند. کوتاه و تاثیر گذار و فراموش ناشدنی عالی و عالی و عالی
سلام به همه ی کتابراهی ها! وقتی داشتم بخش اول کتاب رو گوش می کردم مدام ذهنم درگیر توصیفاتی بود که از فضا می شد. این که چه طور همه چیز نشانی از یه فضای مختلف داره و چه قدر زیبا بود که این توصیفات، درکی از ذهن یک فرد مبتلا به آلزایمر از فضای پیرامونش هست. این که چه طور به مرور زمان دنیایی که درش زندگی می کنه کوچک و کوچک تر میشه و در هرجای اون دنیا سعی می کنه تا ارزشمند ترین موارد رو نگه داره هر چند ممکنه حتی این ارزشمندترین ها رو هم از دست بده. جذابیت های این کتاب تنها در این نکته خلاصه نمیشه و باید این اثر رو بشنوید تا دنیای خودتون رو بزرگ تر کنید. ممنونم از کتابراه که این کتاب رو در دسترس قرار داد و ممنوم از ماه آوا که گوینده ی بسیار خوب و توانمندی نظیر آقای صمصامی رو برای این اثر زیبا و دلنشین انتخاب کرد.
مثل همیشه با روانشناسی دقیق شرایط پیری را توصیف کرده، لرزیدن دستهای مادربزرگ و فراموشی پدربزرگ.
اگر با کسی که دچار تحلیل مغز شده زندگی کرده باشید درک این کتاب خیلی بهتر میشه، نگرانی همیشگی شان از اینکه چیزهای مهم را بخاطر نمیارند، سوالات تکراری و تکراری، و گم شدن در گذشته. اینکه دیگه نزدیکترین عزیزانشان را نمیشناسند دل آدم را به درد میآورد
ممنون از کتابراه و عزیزانی که زحمت تهیه فایل صوتی را کشیدند
اگر با کسی که دچار تحلیل مغز شده زندگی کرده باشید درک این کتاب خیلی بهتر میشه، نگرانی همیشگی شان از اینکه چیزهای مهم را بخاطر نمیارند، سوالات تکراری و تکراری، و گم شدن در گذشته. اینکه دیگه نزدیکترین عزیزانشان را نمیشناسند دل آدم را به درد میآورد
ممنون از کتابراه و عزیزانی که زحمت تهیه فایل صوتی را کشیدند
از این نویسنده و از این گوینده بعید بود. برعکس اثر مردی به نام گوه از همین نویسنده این کتاب به نظر من شبیه فیلم هندیهای صد سال پیش بود. اگر حوصله نک و ناله پیرمرد و پیرزنها را ندارید این کتاب اصلا توصیه نمیشود. گوینده هم تمام مدت جوری کتاب را خواند که انگار احساسیترین لحظه فیلم را آهسته کرده باشند. نه فقط چند صحنه تمام فیلم را آهسته کرده بودند.