نقد، بررسی و نظرات کتاب دکتر ژیواگو - بوریس پاسترناک
4.2
21 رای
مرتبسازی: پیشفرض
رمان درواقع مقایسهای هست از زندگی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در روسیه؛ شخصیتهای اصلی رمان، دکتر ژیواگو و دو زنی هستند که در زندگیش نقش اساسی دارند و زندگیشون از کودکی تا مرگ ژیواگو دنبال میشه؛ در طول تعریف ماجرای زندگی شخصیتها اوضاع روسیه در سایهی دو سیاست مختلف دنبال میشه. ژیواگو آدمیه که به خودی خود کاربر با سیاست نداره اما توی چنین اوضاعی این سیاسته که با زندگی آدمها کار داره، هم چنان که زندگی ژیواگو کاملا تحت تاثیر این تغییر حکومت قرار میگیره و او همراه بسیاری دیگه قربانی سیاستهای دیگران میشه. در واقع باسترناک با این رمان بیشتر سعی داشته از اوضاع شوروی انتقاد کنه و تفاوت نداشتن حکومت اونها با دیکتاتوریهای دیگه از جمله حکومت سزار رو به رخ بکشه. ترجمهی کتاب به خصوص تا پایان فصل چهار اون قدرها خوب نیست ولی ظاهرا ترجمهی بهتری هم ازش وجود نداره؛ خوانش کتاب تا حدی سخته و تعداد زیاد شخصیتها با اسمهای سخت و طولانی روسی سخت ترش هم میکنه. اما رمان به دلیل اشاره به جزئیات حکومت و اوضاع مردم در زمان حاکمیت شوروی یکی از مهمترین رمانهای ادبی جهان به حساب میاد.
عالیه، بهترین اثربوریس باسترناک، من شاید ۱۵ساله بودم که از طرف دبیر ادبیات میبایست این کتاب را بخوانم و خلاصه کنم، هنچز هم شیرینی وجذابیت کتاب در یادمه، بعدها فیلمش را هم دیدم، گرچه به زیبایی کتاب نبود که همیشه همینطوره وکتاب هیلی بهتر از فیلم است، تو صیه میکنم همهبخوانند ولذت ببرند، ممنون از شما
در کل ادبیاتِ مللی که به خاطر سلطهی دیکتاتوریها تحتِ فشار بودهاند، جذاب است. این به خاطر عجیب و غامض بودن شرایطِ زندگیِ آنهاست که نمونهاش در ادبیاتِ اسکاندیناوی به خاطرِ آبوهوا و جغرافیای ویژه و آمریکای لاتین به خاطرِ استعمار و ورودِ ناگهانیِ تکنولوژی، قابلِ مشاهده است.
دیکتاتوریِ توتالیترِ اتحاد جماهیر شوروی و اثرش بر زندگیِ روزمرهی شهروندان، در این اثر به زیبایی قابل مشاهده است.
در پایان هم بگویم که پاسترناک به خازر نوشتن این اثر برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد، که توسط حکومت وقتِ شوروی از دریافتِ آن منع گردید. نمونهی دیگر سرباززدن از دریافتِ نوبل ادبیات، رد کردنِ این جایزه توسط ژان پل سارتر، فیلسوف، نویسنده، نمایشنامهنویس و روشنفکر فرانسوی در سال 1964 بود.