نقد، بررسی و نظرات کتاب دعای دریا - خالد حسینی

دعای دریا، نوشته خالد حسینی، رمان کوتاهی است که داستان پناهنده ای افغان به نام عبدالله را روایت می کند که به همراه همسر و پسر خردسالش از جنگ زده سوریه راهی اروپا می شود. آن ها با قایق سفری خطرناک را آغاز می کنند و در طول مسیر با خطرات متعددی روبرو می شوند. کتاب از طریق نامه هایی که عبدالله برای پسرش می نویسد روایت می شود. این نامه ها سرشار از عشق، امید و ناامیدی است و تصویری تکان دهنده از سختی ها و مصیبت های پناهندگان ارائه می دهد. نویسنده با ظرافت و مهارت تمام، داستان پناهنده ای را روایت می کند که در شرایطی ناامیدکننده به دنبال یافتن مکانی امن برای خانواده اش است. شخصیت های داستان، به خصوص عبدالله و پسرش، به خوبی ترسیم شده اند و خواننده به راحتی می تواند با آن ها همدردی کند. کتاب به موضوع مهم پناهندگی و خطرات و سختی هایی که پناهندگان با آن روبرو می شوند می پردازد. کتاب کمی کوتاه است و خواننده دوست دارد داستان را بیشتر دنبال کند. جزئیات کمی در مورد شخصیت ها و پیشینه آن ها ارائه می شود. به طور کلی، دعای دریا کتابی زیبا و تاثیرگذار است که خواننده را به فکر وادار می کند. این کتاب را به کسانی که به داستان های پناهندگی و یا به دنبال کتابی کوتاه و احساسی هستند توصیه می کنم. "کتاب دعای دریا داستانی کوتاه اما قدرتمند است که قلب شما را لمس خواهد کرد.

تازه‌ترین اثر داستانی کوتاه خالد حسینی، نویسنده امریکایی و افغان‌تبار به نام «دعای دریا» (Sea Prayer) است. دعای دریا به مناسبت دومین سال‌یاد مرگ آیلان کردی نوشته شده است. پسر سه ساله سوری که در دریا غرق شد و آب، جسدش را کنار ساحل آورد، این داستان کوتاه با همکاری کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهنده‌گان (UNHCR) و روزنامه «گاردین» به یک فیلم متحرک نیز درآمده است.
خالد حسینی، نویسنده رمان مشهور «گدی‌پران باز/ باد‌بادک باز» در باره این داستان کوتاه خود در صفحه‌ی رسمی فیس‌بوکش نوشته است: «با الهام از این عکس فراموش‌ناشدنی و به احترام دومین سال‌یاد غرق‌شدن آلن کردی، این داستان کوتاه را به ‌نام «دعای دریا» نوشتم. به ‌عنوان پدر دو فرزند، احساس خجالت می‌کردم که جسد آیلان کنار ساحل افتاده بود.» داستان کوتاه «دعای دریا»، از زبان یک پدر روایت شده. پدری که پسرش را با قایق از سوریه خارج کرده است. این پدر با خود دعا می‌کند که آب‌های وسیع دریا فرزندش را ایمن نگه‌دارد. داستان، نامه‌گونه و به صورت مونولوگ است. پدری به دریا التماس می‌کند. اما دریا به دعاهای او پاسخی نمی‌دهد.
روزنامه گاردین هم در گزارشش نوشته: «خالد حسینی ایده این داستان را از عکس جسد آیلان کردی، کودک سه ساله سوری در ساحل، گرفته است. در ۲ سپتامبر ۲۰۱۵ میلادی آیلان کردی سه ساله، هنگامی که در مسیر آب‌های ترکیه از سوریه به یونان فرار می‌کرد غرق شد، جسد آیلان در ساحل دریا پیدا شد. عکس این جسد باعث برانگیختن احساسات مردم در سراسر جهان گشت و به نماد تراژیک بحران مهاجرت و سوریه تبدیل شد.

نقد کتاب: دعای دریا کتاب نیست. یک دلنوشته هست که هر خطش در یک صفحه است. و بقیه‌اش نقاشیه. سر جمع یک صفحه است اما قشنگه. این کتاب شاید زیاد جمله نداشته باشه ولی همان جملات کم خیلی جالبه و نشون دهنده این هست که خالد حسینی دیگه کم کم به یک بلوغ در نویسندگی رسیده البته مترجم‌ها هم واقعا سنگ تموم گذاشتن. از زمان مرگ این کودک خردسال، حداقل ۸۵۰۰ نفر دیگر در دریای مدیترانه جان خود را از دست داده‌اند. مهاجری سوری که با همسر و کودکش در حال فرار از جنگ و مصیبت به سوی اروپاست، خانواده‌اش را با قایق از سوریه خارج کرده است و در واگویه‌های خود مدام دعا می‌کند که آب‌های وسیع دریا، فرزندش را ایمن نگه دارد. این کتاب مصور همزمان با نسخه انگلیسی آن به سه زبان فارسی، پشتو و ازبکی منتشر شده است. خالد حسینی عواید حاصل از فروش جهانی اثر را به آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد اهدا کرده است.

غمگین اما واقعی... همیشه و حتما نباید یه کتاب چند صد صفحه‌ای باشه و ازش جملات قصار پیدا کنیم... با کتاب خوندن فضاهای مختلف رو تجربه می‌کنیم و احساسات متفاوت رو درک می‌کنیم و جور دیگه‌ای نگاه می‌کنیم. خیلی کوتاهه اما احساسات انسانی عمیقی درش نهفته ست و به شخصه برام تصورشم سخته چه برسه تجربه ولی خب اتفاق افتاده و ممکنه حالام در حال وقوع باشه... تصویر گری‌ها رو هم خیلی دوست داشتم. پ. ن: بعید می‌دونم اشخاص کتاب خون، نگاه نژاد پرستی داشته باشن. ولی خب دوست دارم حالا که کتاب مربوط به مهاجران بود، به چیز دیگه‌ای اشاره کنم و بگم که نسبت به مهاجران کشورمون هم (که اکثرا برای کشور افغانستان هستند)، نگاه... نداشته باشیم! همه انسانیم و انسانیت حرمت داره و رنگ و زبان و کشور نمی‌شناسه...

نوشته های کتاب کوتاه اند و با تصویرگری های هنرمندانه همراه شده اند. که از این جهت به ساختار کتاب های تصویری یا کتاب کودک شباهت بیشتری دارند. اما با همین متن کوتاه هم، مفاهیم و احساسات قشنگی را به مخاطب منتقل می کند. وقتی از غذاها و بازارهای عربی حرف می زند حس خوب رنگ و عطرهای گوناگون و جریان زندگی را به رخ می کشد. و کودکانی که بخاطر جنگ و استعمار پلید از ساختن خاطرات خوب و شیرینی سرزمین شان محروم شده اند. کتاب برداشتی آزاد از سرگذشت کودک پناهجوی سوری است که عکس و اسمش _چندسال پیش_ مدتی هرچند کوتاه در فضای مجازی پر بازدید شد و واکنش های مختلفی را برانگیخت. به گواهی آمار، چندهزار کودک دیگر مثل او و هم سرنوشت با او وجود دارند که قصه زندگی کوتاهشان به جز دو سه خط، تفاوت چندانی با هم ندارد.

این اولین کتابی که از خالد حسینی میخونم و به نظرم شاید اونقدر که لازم بود احساسات رو انتقال نداد در واقع متن کتاب نمیدونم یک چیزی تو مایه‌های شعر نو بود ولی اون احساس لازم رو نداشت با این حال طراحی‌ها واقعا خوب بود البته به جز طراحی‌های چهره ولی از نظر هنری واقعا عالی بود و لذت بخش و خیلی ارزش کتاب رو بالا می‌برد ولی با این حال من نتونستم با قلم نویسنده هیچ ارتباطی پیدا کنم.
کتاب بیشتر تصویره تا متن، تصاویر هم سبک خاص خودش رو داره که جالبه.
متن اما کوتاهه و به نظرم می‌تونست خیلی احساسی‌تر باشه! به نظرم بیشتر شبیه یه دل‌نوشته بود تا کتاب.

واقعا کتاب‌های اقای خالد حسینی رو دوست دارم غرق در آرامش هستن پر از احساسو رنگن میتونید خیلی راحت درکشون کنید این کتاب علاوه براینکه خیلی شِکوِه برانگیزه احساسات زیادی رو غیر از اون میتونه به شما القا کنه اینکه یک پدر چقدر خوب و ناب میتونه احساسات خودش رو نسبت به پسرش روی کاغذ بیاره
این کتاب زیاد وقتتون رو نمیگیره
اگه تا به حال با نوشته‌های جناب حسینی اشناییت ندارید خوندن دعای دریا میتونه دری رو به شما باز کنه تا شماهم از طرفداران خوبه اقای خالد حسینی بشید
ممنون از کتابراه🤍

کتاب بسیار زیبایی بود درباره مهاجران جنگ‌زده از زبان پدری که میترسد فرزند و همسرش در دریا غرق شوند. راوی این قصه پدر است و خطاب به فرزندش از گذشته زیبای کشورش و آثار مخرب جنگ میگوید. کتاب در عین غم‌انگیز بودن بسیار زیبا و دلنشین است. نقاشی‌های آبرنگ در هر صفحه هم بسیار عالی و نیز مرتبط با متن کوتاه هر صفحه است. فقط کتاب ایرادات عجیبی در ترجمه داشت. البته که باید در مرحله ویراستاری این مشکلات رفع میشد، اما اشتباه فاحشی مثل برمیخیزیدیم؟؟؟ واقعا عجیب است. اصلا همچین کلمه‌ای وجود ندارد و برمیخاستیم صحیح است.

خیلی این کتاب کوتاهو دوست داشتم سرشار از ارامش بودکتاب های اقای خالد حسینی نویسنده ی فقید افغانی رو دوست دارمچه زیبا و روان درد و زجر هارو بیان میکننچه زیبا احساسات پدری و به نقش میکشن عالی بود از خاطرات کودکی خودش از زیبای شهر از ارامش خانه ی پدری شروع کرد تا زجر کشیدن تا بمب انداختن اینکه بمب ها میتونن چاله های برایه شنا کردن درست کنن اینکه عزیزانمان را خاک کردیم و اینکه پسرش براش مثله گنجی بود مژه های پسرش رو زیبا بیان کرده بود کتاب خیلی خوبی بود ساده و روان

خالد حسینی از بهترین نویسندگان افغان هستند که خوشبختانه کتابهاشون به فارسی ترجمه شده از خواندن تمام کتابهای این نویسنده بزرگ لذت بردم که بسیار زیبا درد و رنج مردم افغان را بیان کردند تمام اثاراشون شاهکاری ادبی است البته هنر مترجم نباید نادیده گرفته بشه که اقای مهدی غبرائی یکی از همین مترجمها هستند

خیلی غمناک بود. جنگ، خونریزی، آوارگی، و مهاجرتهای اجباری و مرگهای دلخراش دستاوردهای داعش و حرامیان هست که دامن کشورهای مسلمان را گرفته. مرگ کودکان و غیر نظامیان در این جنگهای نابرابر و خانمانسوز هدیه آمریکا و صهیونیسم اسراییل می‌باشد. مطالعه این چند خط شعر و دلنوشته کوهی از غم و اندوه رو بر دلهای آدمی آوار میکند. الهی که با ظهور امام زمانمون نسل این حرامیان از زمین پاک بشه. ممنونم کتابراه

مثل تمامی آثار خالد حسینی، دعای دریا هم بسیار درخشان و احساسی بود. مثل خیلی دیگه از کسانی که از نوشته‌ای ایشون لذت میبرند من هم موقع خوندنش از نظر احساسی به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. ایشون جوری در رابطه با افغان‌ها و زندگی هاشون مینویسه که بعد از یه مدت ناخودآگاه این احساس به آدم دست میده که شخصیت‌ها تبدیل به بخشی زندگی ما شدن و این هنر نویسندگی آقای حسینی هستش.

خالد حسینی یکی از بهترین نویسندگان افغان هستند که همه کتاب هایشان ناب است. در این اثر شان هم واقیعت‌های زندگی درد بار و غم انگیز افغان‌ها و همه مهاجر‌های که از مجبوری در جستجو پناهگاهی می‌برآیند اما باز هم سر راه شان انسان‌های بی رحم قرار میگیرند و در حق شان چی‌ها نیست که نمی‌کنند... خیلی پر درد و واقعی بود 🙏🙏

بسیار عالی، پر احساس، زیبا و تلخ، آرزو کردم جنگ نباشد، آرزو کردم حرص نباشد. لحظاتی که ما آسوده در خانه مان خوابیده ایم، میلیونها زن، کودک، مرد، جوان و پیر با اضطراب، ترس، دلهره، وحشت و اندوه شب را به صبح می‌رسانند. اگر وطن مأمن امنی باشد نیاز به مهاجرت نخواهد بود که در این راه تاوان بسیار است و چه زیبا نویسنده‌ی توانمند توصیف کرده است. "واندوه بشر بسیار است. "

خیلی قشنگ بود، خیلی کوتاه بود و حس همزاد پنداری رو زنده میکرد واقعا
همینکه ادمو بفکر وادار میکنه خوبه و زشتی جنگو همیشه هنرمندا و نویسنده‌ها باید باید به مردم یاداوری کنن و چه خوب که نویسنده‌های توانا مثل اقای حسینی باشن. پیشنهاد میکنم حتما کتاب‌های دیگر این نویسنده رو از کتابراه مطالعه کنید، مخصوصا کتاب بادبادک باز، خیلی بی نظیره..

واقعا میتوانم دریابم درد و غم که در استخوانهای تمام جنگ زده گان می‌گدازد.
در دنیایی که چیزی برای دیدن نمانده حتی زیبایی ویا امید
در دنیایی که داعش است، فقر هست، جنگ هست خلاصه در هر گوشه و کنارش توفان‌های اندوه جاریست
فقط این را براهمه دعا میکنم
خدایا به هیچ کس درد میهن و غربتش را نصیب مگردان
😥😥😥

اسمان ابی و زیبایی را به تصویر می‌کشد بازی کودکان رودخانه شنا کردن و سپس دنیای خون الود جنگ امید فرار و سپس مرگ واقعا عالی بود سپاس از تصویر گر که با تصویر گری‌ها این دنیا‌ها رو این نمودار سینوسی زنرگی رو به چشم ما میورد و سماس از نویسنده و مترجم و البته کتابراه که این کتاب‌ها رو در اختیار ما می‌ذاره

همیشه با اشتیاق کتابهای خالدحسینی رو پیدامیکنم و میخونم.... البته انتظارم ازین کتاب هم چیزی مثل سرگذشت‌های ویرانگر دوکتاب بادبادک باز وهزار خورشید تابان بود، هرلحظه منتظرشروع داستان بودم، تااینکه دیدم تموم شدومن ازلطف خوندن این نامه‌ی احساسی بازموندم، کاش نسخه صوتی این کتاب رو تهیه میکردم.

خیلی خیلی کوتاه بود و حس همزاد پنداری رو زنده میکرد واقعا
همینکه ادمو بفکر وادار میکنه خوبه و زشتی جنگو همیشه هنرمندا و نویسنده‌ها باید باید به مردم یاداوری کنن و چه خوب که نویسنده‌های توانا مثل اقای حسینی باشن
به گرد پای بادبادک بازشون نمیرسید همیشه تو خاطرم هست اون کتابشون

سلام!
کتاب مختصر و مفیدی است که رنج‌ها و مرارت‌های مردمان مهاجر از وطن را به تصویر کشیده است. به امید روزی که انسان ها بتوانند فارغ از هر گونه جنگ، برادرانه
در کنار هم زیست نمایند و مشکلاتشان را با کمک یکدیگر حل کنند.
باتشکر از گرادنندگان کتابراه.

سلام و درود
کتاب قشنگی بود و از توانایی قلم نویسنده حکایت داره. از خوندنش لذت بردم و برام دلنشین و درعین حال تلخ بود. و چقدر جنگ قدرتها، مردم رو نابود کرده و میکنه. و چقدر باید زندگی عده‌ای از مردم نابود بشه برای حفظ قدرت حاکم ها.
ممنون از شما.

بعضی وقتا آدم دلش پر حرف باشه ولی شاید سر جمع ده تا یا بیست تا کلمه حرف بزنه و منظور رو به طرف مقابل خودش می‌رسونه..! ((به شرطی که طرف مقابل نکته سنج باشه و زود مطلب رو بگیره)) نویسنده با مطالب کوتاه بنظرم یه رمان فوق‌العاده رو خلق کرده. حتما حتما بخونید

راستش توقع داشتم با بادبادک بازی دوباره یا هزاران خورشید تابانی دوباره و یا ندای کوهستانی دیگر
مواجه بشم که متاسفانه نبود
در مقابل آثار ارزشمند ایشون رسالت این کتاب رو واقعا متوجه نشدم خصوصا اینکه موضوع پایان نامه‌ی ارشدم سه تا کتاب قبلی ایشون بود

در مقایسه با دیگر آثار خالد حسینی، بیشتر شبیه یک شعر هست. داستان نیست. من همه کتابهای ایشون رو دوس دارم. این کتاب، بنظرم میتونست ترجمه بهتری داشته باشه. تصاویر کتاب هم خیلی زیبا و شاعرانه هستند.‌ای کاش بقیه آثار ایشون رو هم اینجا بگذارید.

به نظرم بعضی از کلمات آن قابل فهم و درک نبود. اما متوجه درد و رنج مردمان جنگ زده شدیم. زیبا آینده اینگونه بچه‌ها را توصیف کرده بود. امید است که در آینده‌ای نه چندان دور به فکر این کودکان باشیم. امیدوارم کتاب کامل دعای دریا را هم رایگان کنید.

خیلی احساسات من رو برانگیخت و یاد تمام کسانی افتادم که چجوری تاوان اشتباه یک عده مثلا سیاست مدار و.... را با از دست دادن جون عزیزانشون و یا دوری خانواده و یا حتی تجاوز به نوامیسشون پرداخت کردن، شرم بر جنگ و شرم بر انسانیت انسان نماها...

غمگین اما واقعی همیشه هم نباید در کتابها دنبال جملات تاثیر گذار بود خیلی کوتاه ولی احساسات ادم رو تحت تاثیر قرار میده.
خانه ات بسوزه، ‌ای جنگ.
تنها کاری که از دستم بر می‌آید دعاست اینقدر دعا میکنم تا دریا نیز این را بداند.

بی رحمی جنگ و بی‌رحمتر از آن مردمان اروپا که خود را مدافعان حقوق بشر می‌دانند.
نیایشی جالبی بود که ما ایرانیا باید از این درس عبرت بگیریم. سرگردانی بدترین اتفاقی است که می‌تواند برای ملت بوقوع بپیوندد.

فقط میتونم بگم لعنت به جنگ، لعنت به فقر، لعنت به آوارگی، لعنت به سیاست

متن بسیار کوتاه و غم انگیز درباره مهاجران هست. به نظرم متوسط بود شاید ترجمه بهتری میتونست داشته باشه. به امید روزی که هیچ جنگی تو دنیا نباشه و همه انسانها با هر نژاد و دینی در صلح و آرامش در کشور خودشون زندگی کنن.

خیلی قشنگ بود😢دلم سوخت برای پسر بچه 😢مهاجرین رو از سرزمین‌ها بیرون می‌کنن، شانس و پول و پشتوانه داشته باشن زندگی خوبی دارن، ولی امان از پناهندگان مخصوصا پناهندگانی مثل خانواده اون پسر کوچولو ولی تو جنگ😢

البته که روایتی کوتاه از حقیقتی تلخ بود و بغض و فکر و خشم را برای لحظاتی در فکر آدم جاری می‌کند، اما کوتاهی داستان که همهزمان تلاش بر معرفی شهر و ماجرای کودک معروف سوری را می‌کند از جذابیت ماجرا بسیار کم کرده

بسیار ساده وروان جنگ واثار ونتایج اونونویسنده بیان کرده نقاشی در کنار توضیحات عالی بود وفهم بهتری به روال داستان میداد ومن چون دواثر دیگه اقای خالد حسینی رو خوندم حس خوب ودرعین حال غمگینی به موضوع پیدا کردم سپاس

سلام کتابی زیبا باداستانی تلخ ومتاسفانه واقعی ومتاسفانه در قرن ۲۱ وماجرایی تکراری باز ممنون از کتابراه که این واقعیت امنیت کشور ما که با خون دل مادران و دلاوری جوانان این سرزمین بدست اومده ممنون

اگر به دنبال جملات آرامش بر انگیز و داستانی کوتاه هستید توصیه میکنم این را بخوانید بیشتر برای نوجوانان مناسب است ولی بزرگترها نیز می‌توانند با درکی که دارند عمق عمیق تری از داستان را متوجه شوند

زیبا بود مخصوصا تصاویر کتاب که به خوبی بیانگر احساساتی هستند که ابیات به نحوی در تلاش برای وصف آن‌ها می‌باشند به نظرم هم شعر بسیار خوبی دارد و هم تصاویر بسیار عالی

سلام گنجینه‌ای بسیار با ارزش برایمان فراهم کرده اید امید است که در این راه هر روز بهتر از قبل باشید.

خیلی خیلی قشنگ و تاثیرگذار بود در عین کوتاه بودن درد و رنج آوارگی را خیلی خوب منقل میکرد. ‌ای کاش همه‌ی دنیا در صلح مخصوصا این روزها و کودکان بی گناه غزه.......

نظرم به کتابراه عزیزم و انتخاب هایش عالیست اما بادبادک باز آقای حالت حسینی کجا و… این اثر کجا؟!! راستش خیلی خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتم… بد نیست‌ها اما چه بگویم ایکاش…

قشنگ بود و تلخ،،، یاد اون پسربچه که روح خود را به دریا داد چون روح بزرگی داشت و به پاکی اب بود 😞😞😞 و شاید این جمله تکراری که کاش جنگی نباشد،، اواره گی نباشد،،، جدایی نباشد،،،

به عنوان نمونه‌ی بسیار کوچیک از نوشته‌های فوق العاده‌ی خالد حسینی، دلنشین و پرمحتوا بود همچنین از تصویر سازی‌های زیبایی که نمیشه چشم پوشی کرد. البته من رمان‌های ایشون رو ترجیح میدم

با خوندن همون 15 صفحه‌اش خیلی گریه کردم.
به امید صلح و آرامش در کشور‌های جنگ زده
همچنین در افغانستان عزیزم❤

این کتاب یا آور روزهای سخت خودم شد. بعضی روزها امیدواری که بتونی یک ذره فراموش کنی، ولی انگار که نه انگار. روح تمام انسان‌هایی که در این راه غرق شده‌اند شاد باد.

کوتاه بود؛ دوست داشتم طولانی تر باشه.
در عین کوتاهی خیلی خوب اون حسو حال به ادم انتقال داده میشه.
کیفیت متن تایپ شده هم کمی پایین بود متاسفانه.

کتاب کوتاه و خواندنی هست جز اون دسته از کتاب‌هایی که در کمتر از ۵۰ صفحه موضوعی هر چند ناخوشایند رو به بهترین نحو ممکن و با تمام جزئیات به تصویر می‌کشد

کتابی کوتاه، پر معنا و رمز و راز با کلی راه و روش زندگی من کتابی دیگه هم از آقای خالد حسینی مطالعه کرده بودم و این کتاب هم مثل قبلی پر محتوا بود.

کتاب خوبی بود ما را به یاد کودکی مان در کابل انداخت ممنون کتابراه
همیشه درگیر محل تولدم بودم ممنون کتابراه که دوباره کودکی‌ام را به یادم انداختی

خالد حسینی همیشه عالیه بنظر من
متن کوتاه ولی غم انگیز از سرنوشت هزاران هزاران انسان در طول تاریخ که قربانی سیاست و جاه طلبی همنوعان خودشون میشن

خیلی عالی بود. و چقدر آرزوی‌های زیبا در این کتاب خواندم و من هم امیدوار هستم که روزی این درد از سرزمین من و هر نقطه دیگری در جهان ریشه کن شود.

هر جمله یک داستان در ذهن خواننده ایجاد می‌کنه، به تعداد همان هزاران انسان کشته شده در دل این کتاب داستان هست.
تصاویر کتاب هم بسیار زیبا.