نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی به لهجه سپیدار - علی میرمیرانی
3.9
334 رای
مرتبسازی: پیشفرض
betWeen دامنی
۱۴۰۳/۰۱/۲۱
00
به نام خدا همراه هستیم باز با یک اثر دیگر این بار از نوع ایرانی و نویسندهای ایرلنی که نان او را نشنیدهام تا به حال ولیکن این مسائل از ارزش داستان کم نمیکنند و اما داستان! چیزی که در این چند بخش کوچک این داستان کوتاه یا کتاب کوچک متوجه شدم داشتن یک نوع لحن خاص هست که به قول معروف همان کوچه بازاری ولیکن بنده حس میکنم این کوچه بازاری هم نیست یک چیز جدید که نه اما اولین بار است در کتابها با آن مواجه میشوم و همین باعث جذبهای متفاوت برای گوش دادن آن میشود که که این در کنار گویش خود خواننده دوچندان میشود که باز هم به اینجا ختم نمیشود و از اصطلاحاتی جالبی در متن استفاده شده بود که خواننده توانست به خوبی آنان را پیاده کند و اما بخشی از داستان که گویی به مسائل روزمره میپردازد یعنی زندگی عصر معاصر و تقریبا مدرن رو حس میکنم اصلا باید با همین حالت که لحنی بیان شود تا بتواند آن چیزی که لازم است را به خواننده ارائه دهد بنده که بسیار لذت بردم گویی شخصیت داستان ما یک فرد است که در کوچه و خیابان بزرگ شده ولیکن این باعث نشده که از انسانیت به دور باشد و این داستان حزن انگیز را روایت میکند و در بخش دوم توصیفش از محرم واقعا شگفت انگیز آن جا که میگوید تو خود زخمی تو تعریف زخم و عشقی البته این اصطلاحات کمی پیش و پا افتاده است در این بخش اما به طوری کلی خوب است و آن حس لازم را به خواننده منتقل میکند گوش دادن به این داستان کوتاه این لهجهی سپیدار را به همهی کتابراهیهای عزیز توصیه میکنم واقعا چون منحصر به فرد است و ممنونم از کتابراه بابت رایگان بودنش واقعا دوران عجیبی شده است دورانی که همگی به دنبال جلب توجه از پشت آینههای سیاه (تلفن) هستند و به قول شخصیت داستان چه راحت هم شما را میفروشند! صبح تو عصر دیگر
" علی میر میرانی " را با دعوت به برنامه کتاب باز شناختم. اونجا از لحن صریح و بی پرواش جلوی دوربین و در مکالمه با آقای صحت اصلا خوشم نیومد ولی نمیدونم چرا تهییج شدم که کتابش را بخوانم و خواندم.
همین صراحت لهجه و جسارت بیانش را در کتابش هم پیدا کردم. " به لهجه سپیدار" شامل دو داستان کوتاه است. اولی یک داستان و روایت از مردی که زخم نامردی به تنش خورده و با ادبیات به اصطلاح " لوطی گونه ای" شرح درد عمیق بی وفایی کشیدن از معشوق و یا دوستانش را مطرح میکند.
پر از اصطلاح و عبارت و تکیه کلامهای جالبی است که باعث شد اتفاقا داستان را دوبار گوشش بدهم و از آنجایی که راوی کتاب هم همان نویسنده است، توانسته دقیقا با لحن و آهنگ کلام، همان منظور واقعی خودش را به مخاطب منتقل کند.
داستان دوم هم یک روایت آیتی است، داستان رشادتها و دلاوریهای حضرت ابوالفضل در کربلا و واقعه عاشورا. این داستان هم برای من خیلی جالب بود چون تو حالا اصلا همچین مرثیه سرایی با این سبک و حال و هوا از ماجرای عاشورا نشنیده بودم.
اگر این داستان را در روزهای دیگری که حال و هوای دل خودم رنگ و بوی معنوی میداشت گوش میدادم حتما خیلی خیلی بیشتر بهم میچسبید منتهی متاسفانه مدت هاست اصلا روی این مودها نیستم.
به هر حال قلم آقای میر میرانی و سبک روایتشون را خیلی دوست داشتم. ممنون از کتابراه
همین صراحت لهجه و جسارت بیانش را در کتابش هم پیدا کردم. " به لهجه سپیدار" شامل دو داستان کوتاه است. اولی یک داستان و روایت از مردی که زخم نامردی به تنش خورده و با ادبیات به اصطلاح " لوطی گونه ای" شرح درد عمیق بی وفایی کشیدن از معشوق و یا دوستانش را مطرح میکند.
پر از اصطلاح و عبارت و تکیه کلامهای جالبی است که باعث شد اتفاقا داستان را دوبار گوشش بدهم و از آنجایی که راوی کتاب هم همان نویسنده است، توانسته دقیقا با لحن و آهنگ کلام، همان منظور واقعی خودش را به مخاطب منتقل کند.
داستان دوم هم یک روایت آیتی است، داستان رشادتها و دلاوریهای حضرت ابوالفضل در کربلا و واقعه عاشورا. این داستان هم برای من خیلی جالب بود چون تو حالا اصلا همچین مرثیه سرایی با این سبک و حال و هوا از ماجرای عاشورا نشنیده بودم.
اگر این داستان را در روزهای دیگری که حال و هوای دل خودم رنگ و بوی معنوی میداشت گوش میدادم حتما خیلی خیلی بیشتر بهم میچسبید منتهی متاسفانه مدت هاست اصلا روی این مودها نیستم.
به هر حال قلم آقای میر میرانی و سبک روایتشون را خیلی دوست داشتم. ممنون از کتابراه
از دو جهت مجموعه بسیار ارزشمندیست:
اول: از نظر جمع آوری تکه کلامهای فرهنگ لوطی گری در تاریخ ایران و بیان رفتارها و ایدئولوژی این قشر در ایام و مناسبتهای مختلف.
دوم: بیان عمق تاثیرگذری فرهنگ محرم در فرهنگ تمامی اقشار ایرانیان از دیرباز و تغییر رفتاری و گفتاری همگان در این ایام.
این کتاب هم از منظر تاریخ ادبیات عامیانه و هم از منظر تاریخ مذهبی، کتاب با ارزشی هست که نویسنده با خلاقیت بسیار سه موضوع مذهب، فرهنگ و ادبیاا عامه کوچه بازاری کهن را در هم آمیخته.
هرچند که منفی نگری ناشی از خودزنی در فرهنگ لوطی گری، اتفاقی نیست که این روزها مورد تایید روانشناسی زندگی باشد اما این اثر بسیار جالب، در واقع دایرۀ المعارفی ماندگار از گفتار مردمانیست که شکل زندگی خاص، قوانین و راهکارهای خاصی برای زندگی برگزیده بودند که با ویژگیهای عصر حاضر در هم آمیخته شده و سعی دارد نشان دهد هرچند تکنولوژی رنگ و لعاب رفتار عامه را تغییر داده اما تاریخ همچنان تکرار میشود.
اول: از نظر جمع آوری تکه کلامهای فرهنگ لوطی گری در تاریخ ایران و بیان رفتارها و ایدئولوژی این قشر در ایام و مناسبتهای مختلف.
دوم: بیان عمق تاثیرگذری فرهنگ محرم در فرهنگ تمامی اقشار ایرانیان از دیرباز و تغییر رفتاری و گفتاری همگان در این ایام.
این کتاب هم از منظر تاریخ ادبیات عامیانه و هم از منظر تاریخ مذهبی، کتاب با ارزشی هست که نویسنده با خلاقیت بسیار سه موضوع مذهب، فرهنگ و ادبیاا عامه کوچه بازاری کهن را در هم آمیخته.
هرچند که منفی نگری ناشی از خودزنی در فرهنگ لوطی گری، اتفاقی نیست که این روزها مورد تایید روانشناسی زندگی باشد اما این اثر بسیار جالب، در واقع دایرۀ المعارفی ماندگار از گفتار مردمانیست که شکل زندگی خاص، قوانین و راهکارهای خاصی برای زندگی برگزیده بودند که با ویژگیهای عصر حاضر در هم آمیخته شده و سعی دارد نشان دهد هرچند تکنولوژی رنگ و لعاب رفتار عامه را تغییر داده اما تاریخ همچنان تکرار میشود.
نقد کتاب
فراتر از یک رمان
این رمان گیرا و پرکشش میتواند همه جوره انتظارات شمارا از یک رمان جذاب و عالی بر آورده کند
رمان ابتدا با فضایی وهم آلودی برجسته سازی میشود و همینطور که پیش میرود اتفاقات و به همراه آن شخصیتهای متفاوتی را دوره هم میاورد.
در اواسط رمان نویسنده مشغول دورخیز میشود تا در فواصل پایانی شمارا به طور کل ماتو مبهوت خودش کند.
اواخر کتاب آنچنان رمان جذاب میشود که کنار گذاشتن آن کار آسانی برایتان تلقی نمیشود.
یکی از نقاط قوت این داستان زیبا، خط سیر داستانی بسیار جذابش است و همینطور شخصیتهای شرور و قهرمان که به خوبی در کنار هم تعاملاتی بر قرار میکنند.
نقاط قوت
نگارش عالی داستان
فضا سازی عالی و وهم انگیز
شخصیت پردازی معرکه
نقاط ضعف
شاید میتوان گفت که بعضا دچار تناقض میشدیم اما به ندرت پیش میامد
فراتر از یک رمان
این رمان گیرا و پرکشش میتواند همه جوره انتظارات شمارا از یک رمان جذاب و عالی بر آورده کند
رمان ابتدا با فضایی وهم آلودی برجسته سازی میشود و همینطور که پیش میرود اتفاقات و به همراه آن شخصیتهای متفاوتی را دوره هم میاورد.
در اواسط رمان نویسنده مشغول دورخیز میشود تا در فواصل پایانی شمارا به طور کل ماتو مبهوت خودش کند.
اواخر کتاب آنچنان رمان جذاب میشود که کنار گذاشتن آن کار آسانی برایتان تلقی نمیشود.
یکی از نقاط قوت این داستان زیبا، خط سیر داستانی بسیار جذابش است و همینطور شخصیتهای شرور و قهرمان که به خوبی در کنار هم تعاملاتی بر قرار میکنند.
نقاط قوت
نگارش عالی داستان
فضا سازی عالی و وهم انگیز
شخصیت پردازی معرکه
نقاط ضعف
شاید میتوان گفت که بعضا دچار تناقض میشدیم اما به ندرت پیش میامد
کتاب به سبک دلنوشته است که با لحن لوطی و جالبی را دارد. بهره گیری بسیار عالی از آرایههای ادبی بسیار تحسین برانگیز بود من از قسمت دوم یعنی امان خوشام آمد و از نظر محتوایی پسندیدم ولی کاش بخش اول هم مثل بخش دوم بود. جلد یا کاور کتاب چندان با محتوای کتاب همخوانی ندارد خود برای اولین قبل از اینکه گوش بدهم وقتی کاور آن را دیدم فکر کردم که یک کتاب درباره وسترن است هرچند این کاور با لحن لوطی و کوچه بازاریش هماهنگ اما نسبت به محتوای آن بی ربط است. کتاب کوتاه و مختصری بود به شکلی نبود که حوصله سر بر باشد. چیزی که جذابیت این کتاب را خیلی افزایش داده لحن خود راوی آن را شنیدنی تر کرده موسیقی زیر صدا هم عالی بود و آرامش بخش بود. در کل اثر متفاوتی بود و یک تجربه جدید بود و از شنیدنش لذت بردم.
یکی از بهترین کتابهای صوتی بود که در برنامه کتابراه شنیدم، دو داستان که روایت هر دو عالی بود و اقای میرمیرانی با سبک خاصش در نوشتن و روایت لوطی گری طورش، مخاطب رو جذب خودش میکنه و تاآخر داستان میخکوب به کتاب میشه.
داستان اول که روایتی از سمت یه داش مشتی هست، جاییش که میگه: درد و دل برا مرد افته، گرونش مفته، یعنی دل درد...
تو این داستان نویسنده دربارهی نامردی و نابسامانی روزگار صحبت میکنه و به بهترین شکل ممکن درد و دل شخصیت لوطی داستان رو توضیح میده. داستان دوم هم که دربارهی حضرت ابالفضل و مرام ابالفضلی هست که همهی لوطیها اقتداشون به مرام ابالفضله... القصه اینکه تو شنیدنش یک لحظه هم شک نکنید
داستان اول که روایتی از سمت یه داش مشتی هست، جاییش که میگه: درد و دل برا مرد افته، گرونش مفته، یعنی دل درد...
تو این داستان نویسنده دربارهی نامردی و نابسامانی روزگار صحبت میکنه و به بهترین شکل ممکن درد و دل شخصیت لوطی داستان رو توضیح میده. داستان دوم هم که دربارهی حضرت ابالفضل و مرام ابالفضلی هست که همهی لوطیها اقتداشون به مرام ابالفضله... القصه اینکه تو شنیدنش یک لحظه هم شک نکنید
مدتی بود که دریافتهای دیداری من موقع خواندن هر مطلبی مغلوب شیطنتهای ذهنم میشد و به دلیل نداشتن تمرکز کافی سطرها را فقط میخواندم و درک مطلبم در پایینترین سطح بود. تصمیم گرفتم از کتابهای صوتی استفاده کنم و عجیب اینکه متوجه شدم توجه شنیداری من به سادگی تحت تاثیر بازیگوشیها و مقاومتهای ذهنم قرار نمیگیرد و از این جهت تجربه بسیار خوبی بود و استفاده از کتابهای صوتی را به همه پیشنهاد میکنم. در مورد به لهجه سپیدار کوتاه عرض میکنم که نه یک نثر زیبا بلکه نظمی دلنشین و شیرینی است از دغدغههای امروزی به زبان و لهجهای دیروزی. دلنشین تر اینکه با صدای گرم نویسنده اثر شنیده شد.
کتاب شامل دو داستان با مضامین متفاوت، بیشتر شبیه مجموعه دلنوشتههای دلنشین با چاشنی هنر زیبای نویسندگی نویسنده میباشد. لحن لوطیوار و جملات محاورهای پربار بهکار گرفته شده، در کنار گویندگی کتاب توسط نویسنده لذتی یکتا را پدید میآورد که تاثیرش تا مدتها پابرجا خواهد بود. به همین خاطر باید با تمرکز گوش کرد و شخصا اگر کتاب الکترونیکی را میخواندم، در فهم کتاب و آرایههای آن دچار مشکل میشدم. متن روان و جذاب، طوری که فرد تا به اتمام رساندن آن، قادر به رها کردن کتاب نمیباشد. خسته نباشید به نویسنده که ساعاتی خوش را برای حقیر رقم زد و با تشکر از کتابراه بابت هدیه باارزش.
چی بگم دیگه متن روون و دلی و جذاب طوری که آدم رو دنبال خودش میکشونه و نمیذاره حواست پرت دور و برت بشه. اون قدر جذاب کنه دلت میخواد بخونی یه کتاب دیگه از این نویسنده و بری سرچ کنی اسمشو بین نویسندهها و پیدا نکنیاش تو لیست طاقچه و گوگل کنی تا بفهمی اکثر کتابهای پر فروشش به اسم ابراهیم رها نوشته شده. با نومیدی بگردی دنبال این اسم جدید تو لیست طاقچه و به. پیدا کنی کلی کتاب دیگه ازش و بشینی با لذت بخونی یکی یکی شو. دمت گرم مرد، قلمت و فکر ایده پردازت مستدام. ابراهیم رها، علی میر میرانی یا هر اسمی که خودت خودتو صدا میزنی
قشنگ بود دیالوگها مونولوگ لوطی منشی،،
داستان خودش میگ که خسته و گناهکار و سیر از زندگی فقط میخواد ده شب محرم واس امام حسین سیاه بپوشه،،،
جمله هاش واس عشق امام حسین قشنگ بود کاش همه گوش میکردن معنی واقعی عشق به امام حسین،،، مردی،، مردونگی،،،
گریه واقعی شناخت و معرفد به امام حسین نه گریه واس مشکلات خودمون،،،
درونمون رجوع کنیم خلوت کنیم با خودمون و خدای خودمون ببینیم نیت قلبیمون چی واقعا عشقمون حقیقیه ایا؟؟؟
زندگی زندون راه راه سیاه و سفید که بهش میگن شب و روز،، چنتا جملههای خیلی قشنگ داره در کل من دوست داشتم،،،
داستان خودش میگ که خسته و گناهکار و سیر از زندگی فقط میخواد ده شب محرم واس امام حسین سیاه بپوشه،،،
جمله هاش واس عشق امام حسین قشنگ بود کاش همه گوش میکردن معنی واقعی عشق به امام حسین،،، مردی،، مردونگی،،،
گریه واقعی شناخت و معرفد به امام حسین نه گریه واس مشکلات خودمون،،،
درونمون رجوع کنیم خلوت کنیم با خودمون و خدای خودمون ببینیم نیت قلبیمون چی واقعا عشقمون حقیقیه ایا؟؟؟
زندگی زندون راه راه سیاه و سفید که بهش میگن شب و روز،، چنتا جملههای خیلی قشنگ داره در کل من دوست داشتم،،،
سلیقه من نبود این کتاب فقط یه سری کلمات هم قافیه رو ردیف کرده تا از زبون یه مرد لات از زمین و زمان گله کنه کتاب مغز داری نبود آهنگ کتاب زیاد بود فاصله بین کلمات هم میتونست کمتر باشه من رو دور تند کتاب رو گذاشتم که فقط ببینم هدف نویسنده از نوشتن این کتاب چی بوده ولی انقدر ریتم کتاب کند بود رو دور تند هم کلمات خوب و واضح بودند هدف نویسنده هم هرچی که بود من درک نکردم
کتاب خوبی بود ولی راوی در حین خوانش خیلی بین کلمات مکث میکرد و به انتظار وا میداشت لوایح خوب بود ولی بعدا جذابیتش را از دست داد برای کسانی که به کتابهای داستانی که در رابطه عصر گذشته کشور خودمان بودند علاقه دارند خوب است و لحنی که در کتاب به کار برده شده بود یا سبک نگارش عامیانه بود و در بر دارنده کلمات لوتی گرانه قدیمی درواقع لحن کوچه بازاری
در چند دقیقه ابتدایی، که شروع یک سری دیالوگهای لوتی گری بود، فکر کردم تا آخر همینه و خوشم نیامد ولی بعد از اینکه داستان جلو رفت، مخصوصا در بخش دوم داستان، باید بگم واقعا عااالی بود و چقدر قشنگ شخصیت داستان با همه نا بلدی که داره، توصیفهای زیبایی رو از حضرت ابوالفضل بیان میکنه... در نهایت باید بگم لذت بردم...
کتاب کوتاه ولی بسیار جذاب بود. خیلی خوب نوشته شده بود. اول قصه معلوم نبود چی میشه و جذابیتش این بود که مشخص نبود داره از چی حرف میزنه ولی خیلی عالی وارد داستان شده بود و اونو رسانده بود به کربلا و دهه محرم. گوینده خیلی خوبی رو برای این متن انتخاب کرده بودین. و بسیار خوب این داستان و این لهجه رو پیاده کرده بود.
من این کتابو بخاطر رایگان بودنش دانلود کردم ولی وقتی بهش گوش دادم مافوق تصوراتم بود هم صدای آقای گوینده هم بخاطر متنهای نابی که داره وهم بخاطر موسیقی زیباش متحیر شدم ومیخوام کل شعرهای این مجموعه رو بخرم وبه همه شما دوستان عزیز شنیدن این مجموعه رو پیشنهاد میکنم باتشکر از کتابراه عزیز💖
کتاب در عین کوتاهیاش تاثیر گذار و جذاب بود. هم به خاطر اینکه قلم نویسنده واقعا خوب بود و بعضی جملاتش خیلی عمیق بودند و هم اینکه صدای جذاب گوینده باعث شده بود که فضای داستان جذابتر بشه و بشه با داستان ارتباط خوبی برقرار کرد. ✔️
و در ضمن موضوع کتاب در باب راه و رسم لوطی گری بود.
و در ضمن موضوع کتاب در باب راه و رسم لوطی گری بود.