نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آینه - محمود دولت آبادی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Parnia Jafari
۱۳۹۸/۰۳/۱۶
من واقعا دولت آبادی رو بعنوان یکی از اساتید بی‌نظیر قلم ایران قبول دارم. این داستان پر از معنا و مفهومه و من به کسانی که با قلم این استاد آشنا نیستن پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه‌ی این اثر حتما و حتما و حتما ده جلدی کلیدر رو مطالعه کنن تا با جادوی قلم دولت آبادی عزیز آشنا بشن و لذت ببرن
Negin Gharib
۱۳۹۷/۱۲/۱۳
چقد تنهایی سخته. وقتی کسی نباشه که بهت بگه صدا خندتو دوست دارم یا وقتی که لبخند میزنی من دوباره عاشقت میشم و لبخندت در تو میمیره. همه ما عاشقای شکست خورده‌ای هستیم که خیلیارو فراموش کردیم و متقابلا هم خیلیا مارو. ماها شناسناممونو از بریم اما از عشق حقیقت زیبایی وجود خالی
حمیدرضا حضرتی
۱۴۰۱/۰۹/۲۸
بهترین داستان نویس ایران محمود دولت آبادی هست.
ممکنه برای خوندن رمان ۱۰ جلدی کلیدر نیاز باشه فکر کنید و فراغتش رو پیدا کنید و تلاش کنید با متنش ارتباط برقرار کنید، اما خوندن یا شنیدن این داستان‌های کوتاه دولت آبادی ساده و راحته و برای پیدا کردن زبانش مفیده.
البته حتما کلیدر رو بخونید.
Reza zendedel
۱۳۹۷/۱۱/۱۶
خاموشی مغز مثل چاقویی می‌مونه که یه گوشه‌ی آشپزخونه بدون استفاده رها شده باشه. زنگ می‌زنه و یادش می‌ره که چاقو کارش چیه و تبدیل به تکه فلزی زنگ زده می‌شه. افکار و خیالات که دائما در مغز جریان دارن باعث استفاده از مغز می‌شن و و از زنگ زدگی و فراموشی جلوگیری می‌کنن و آینه دریچه‌ی خیالاته
A.asgari
۱۴۰۱/۱۰/۰۴
داستان در باره یه مردیه که ۱۳ ساله خودشو گم کرده
شاید تو داستان دنبال شناسنامه که هویت خودشه بگرده ولی در واقع خودشو گم‌کرده
۱۳ ساله نخندیده عاشقی نکرده و حتی کسی اسمشو صدا نکرده که یادش رفته و شده یه ادم بی هویت
و واقعا ما میتونیم اینجوری بشیم وقتی از زندگی لذت نبریم
فاطمه عسجدی
۱۳۹۷/۰۹/۱۰
گاهی از تنهایی لذت میبریم چون دائم مشغله داریم، اما ته تنهایی اونجاست که کسی صدامون نزنه، اسم مون هم یادمون بره
زهرا مقربی
۱۴۰۳/۰۳/۰۸
این داستان غم عمیقی رو به وجودم تزریق میکنه که به نظر این حس حول محور ترس از تنهایی میچرخه. نویسنده فقط با یک داستان آموزنده پیام رو منتقل نمیکنه بلکه با کنترل عواطف خواننده در طول داستان، اونو به عمل در راستای اون پیام سوق میده. شگفت انگیزه.
ساناز یوسفی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
خیلی قشنگ بود. صدا عالی و خوانش عالی نویسنده عالی تر، این کتاب بیانگر این بود که انسان‌ها بعضی اوقات فراموش میکنن و زمانی به یاد موضوعی می‌افتند که دیگر پشیمانی سودی ندارد انسان باید زمان که مهمترین دارای هست رو نباید از دست بده. ممنون از کتابراه
سمین ارشادی
۱۴۰۲/۰۲/۱۱
داستان متفاوتی را نویسنده بیان کرده،
روزگارِ انسانهایی که زندگی کردن را فراموش میکنند تا به انجا که نام وهویت خویش را کسی که میل ندار د به ایینه نگاه کند، گاهی شاید برای همه، پیش بیاید از شنیدن کتاب مخصوصا با صدای دلنشین راوی لذت بردم سپاس
زهراخادمی
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
نشان‌دادن تغیر مسیر زندگی با تغیر نگرش
به بهترین شکل
ای‌کاش جدی بگیریم که تفکرات و تغییرات ذهنی چه تاثیر شگرفی در زندگی و روان ما ایجاد کرده و می‌تواند ما را با شیب تند به آنچه که باید یا نباید برساند. ‌
ای‌کاش واحدی به نام *چگونگی اندیشیدن" داشتیم...
بابک نیکوئیان
۱۴۰۱/۰۷/۲۵
به نظر من میتواند نمایانگر وضعیت جهان ناپایدار نیز این داستان میتواند باشه که تمام چیزهایی که یک روز در دنیا داشته ایم مانند سلامتی زیبایی، هوش، حافظه و... به تدریج از دست میدهیم و سپس میمیریم... پس بیشتر باید به فکر چیزهای ماندگار در جهان بود...
ماندانا رستمی
۱۴۰۱/۰۶/۰۳
استاد محمود دولت آبادی عالی هستند.
هر چیزی بنویسند ارزش خواندن دارد.
مهارت استاد در همین داستان کوتاه به خوبی پیداست. چقدر زود دیر می‌شود. مرگ روح و جسم یک شخص در گذر زمان. از ابتدا مرده بود وقتی شناسنامه‌ی فرد مرده را گفت در جمسش عینیت پیدا کرد.
ممنون
Morteza Nasiri
۱۴۰۱/۰۴/۲۳
شاید بهترین اثر محمود دولت آبادی همین کتاب آینه باشه، البته اکثرا موافق هستند که بهترین اثر نیست بلکه مشهورترین اثر، از نظر من هی بدک نیست. ناراحت نشو کتابراه، کتابهای عالیتون رو میگیم عالیه کتابهای متوسطتون رو میگیم متوسطه، بدون تعارف و رو درواسی.
Elham Ekhtiari
۱۴۰۰/۰۹/۱۲
بسیار عالی. درواقع " مردی که شناسنامه ندارد" میتواند هریک از افراد جامعه باشد، هر یک از ما باشد...... سعی کنیم «درست» زندگی کنیم. من این اثر استاد دولت آبادی را به صورت نسخه صوتی نشنیده بودم. بسیار لذت بردم، راوی به زیبایی داستان را نقل میکند.
زهره موسوی
۱۳۹۹/۰۷/۱۹
سالها خودش رو فراموش کرده بود اصلا برای چی زنده بود شاید برای همین نابود شدن جسمشو قبل از مرگ داشت حس میکرد. و تصمیم گرفت دوباره متولد بشه و خودشو تو آیینه ببینه.
داستان قابل تاملی بود. البته با قرائت زیبای راوی که داستان رو تاثیر گذارتر کرده بود ممنون
Negar RZMHR
۱۳۹۹/۰۲/۲۸
اگه تو این دنیای چن روزه نتونیم لذت ببریم پس با‌ی مرده‌ی متحرک چ فرقی میکنیم؟! شخصیت داستان خیلی وقت بود ک" فقط" زندگی میکرد. کسی ک حتی اسم خودشم یادش رفته بود. بیایم حتی شده واسه چن ثانیه خودمونو تو ایینه نگاه کنیم اونوقت معنی خودمونو بفهمیم.
Eti Atshani
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
ارادت خاصی نسبت به آقای دولت آبادی و قلم ایشان دارم ' و در این داستان مسئله هویت مطرح است واقعا ما کیستیم ' یک عدد و یک نام در شناسنامه هویت ما را مشخص میکند یا رابطه مادی که' با کاسبان محل داریم چگونه باید گفت که کیستیم
مریم آزادی
۱۴۰۲/۱۱/۱۴
جالب بود زندگی میکنیم ولی گاهی یک مورد کوتاه ما را از زندگی کردن باز میداره و آن قدر دنبال موضوعات جور واجور و پیش پا افتاده میریم که یادمون میره زندگی کنیم و وقتی به خود می آییم که دیگه کار از کار گذشته و زندگی هم پایان یافته
مرجان اسماعیلی
۱۴۰۲/۰۵/۱۳
داستان مردی ست که شناسنامه ش رو گم کرده و دنبال راهی برای درست گردن شناسنامه برای خودش میگرده. مرد سالهاست که خودش رو تو ایینه ندیده، اسمش رو فراموش کرده و شناسنامع هم نداره.... فکر میکنم در مورد تنهایی و سوال در مورد هوبت ادمی ست
حانیه اسکویی
۱۴۰۲/۰۱/۱۲
داستان جالبی بود. شخصی که زندگی نمیکنه و فقط زنده است و هیچ لذتی از زندگی نمیبره رو بسیار زیبا و خوشدست به تصویر کشیده و میشه چشم‌ها رو بست و این شخص رو به خوبی تمام تصور کرد. و حتی در گاهی لحضات میتونی خودت رو جای شخصیت اصلی تصور کنی.
سپیده قائم مقام
۱۴۰۱/۰۵/۲۸
نمایان گر انسان تنها و افسرده، کسی که حتی به چهره خودش نگاه نکرده سالها در آینه و حتی لبخند هم نمیزند، اما جالب اینجا که برای شرکت در امری به دنبال شناسنامه گم شده‌اش میگرده؛ تنها اهمیتی که این آدم دارد در حکم یک رای هستش
لیلا رضایی
۱۴۰۱/۰۳/۲۰
کتابهای استاد دولت آبادی رو تا حالا مطالعه نکرده بودم حتما بعد از گوش دادن به این داستان کتابهای دیگر رو می‌خونم به نظرم حال بد یه آدمی که خودش رو گم کرده خوب به تصویر کشیده بود عالی و تشکر از عوامل تهیه خصوصا کتابراه👍🙏
مرضیه معصومیان
۱۳۹۹/۱۰/۲۴
کتاب خوبی بود
آن مرد در اصل مرده بود کسی که لبخند بر لب نداشته باشدو حتی برای خودش آن قدر ارزش قاعل نباشد که برای خودش زندگی خوبی فراهم کند
مرده‌ی متحرک است در آخر داستان فهمیدجسم او نیز مانند روحش سال‌ها است که مرده
Ehsan Karimi
۱۳۹۹/۱۰/۱۱
سلام. شاید داستان پیام خوبی داشته باشه. اما چرا نویسنده پیام رو در آخرین جمله بیان کرده؟ چرا روند داستان رو اینقدر ساده و یک لایه‌ای تعریف کرده؟ شاید داستان زیبا باشه اما کلام راوی داستان نتونسته به داستان روح بده!! موفق باشید.
Eli Khazraei
۱۳۹۹/۰۲/۰۷
مرگ ادمی توی گور گذاشتن نیست گاهی ادمایی که راه میرن سالها مردن، ولی یجا نکتش جالب بود میتونست از نو شروع کنه و شناسنامه یه ادم موفق و بگیره در هر قسمت از زندگی میشه مسیر درستو پیدا کرد بسیار عالی بود، گوینده هم عالی بود👍
Mohammady Mohammady
۱۳۹۷/۰۵/۰۶
این خود ما هستیم، که انتخاب میکنم چه کسی باشیم و چطور زندگی کنیم با انتخاب هامون و تلاش‌هامون.
پس برای آینده‌تون تلاش کنید، نگید این تقدیر و سرنوشت منه...
طوری زندگی کنید که هیچ وقت حسرت گذشته رو نخورید.
F Gh
۱۴۰۲/۰۴/۰۹
کتاب آموزنده‌ای هست و این مطلب را یاداوی می‌کند که تا زیر نشده باید از زندگی لذت ببریم و به سمت اهداف خودمون بریم و اگر بی هدف باشیم ممکنه مثل شخصیت این داستان روحمون بمیره و وقتی که زمان از دست رفت تازه به خودمون بیایم
Elham Ghavami
۱۴۰۱/۰۱/۱۱
کتاب واقعا دوست داشتنی بود....... واقعا پیشنهاد میکنم گوش کنید..... صدای راوی عالی وگوشنواز....... کتابهای اقای دولت ابادی واقعا جای تعریف داره...... ممنون از کتابراه به خاطر زحمات زیادی که میکشند.......
Vahid amroudi
۱۳۹۷/۰۵/۰۴
تمام قد تمام عمر به احترامت می‌ایستم، زنده باد محمود دولت ابادی.. صدای بی‌مانند آقای عمرانی بسیار زیبا وستودنیست. با سپاس از گروه ماه آوا و برنامه وزین کتابراه
Sam.Gh
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
چه صدای زیبا و خوانش عالی. گم کردن هویت، موضوع اصلی بود. اگر واقعا از زندگی لذت نبریم تو گویی که از قبل مرده ایم. شخصیت اصلی داستان هم همینطور بود، قبلا در گمنامی مرده بود فقط خودش متوجه نبود.
mrtza mhmdi
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
محمود دولت آبادی تنها لکه ننگ زندگیش، حظور در کنفرانس ضد ایرانی برلین بود، هرچند از اتفاقات آن بی اطلاع بود، اما او رئالیسم بود و نباید بخاطر دروغ‌های ضدانقلاب که واقعیت نداشت، دعوت آنها را میپذیرفت
سعید خیری
۱۴۰۳/۰۳/۱۵
کتاب روایتگرِ مفهوم عمیق درماندگی شخصی هست که نه تنها فراموشی نداره بلکه بسیار حافظه‌ی خوبی داره اما بدلیل دور بودن از آدمها و جریان زندگی شخصیت و هویتشو گم کرده و بدنبالش میگرده...
حتما گوش کنید
Z
۱۴۰۱/۰۸/۱۶
جور عجیبی کامل بود. اینکه ادم یدفه متوجه میشه که هرگز تابحال فکر نکرده که کیه و واقعا دنبال چیه تو زندگی؟!
سوالی که دونستن جوابش
همان
هدف اصلی بدنیا اومدن هرکس هس.
دوسش داشتم و ممنون از اجرا
مهناز منصوری
۱۴۰۱/۰۴/۲۵
کتاب تامل بر انگیری بود
اولش فکر کردم مرد فراموشی دارد ولی در گذر داستان میفهمیم که اینطور نیست چون خیلی از جزئیات رو به خاطر میاره ولی در قالب یک انسان مرده زندگی میکنه برای همینه که هویت نداره
Sadaf Akhlaghi
۱۴۰۰/۱۲/۲۵
هنر نوشتار نویسنده که کاملا مشهوده اما چقدر زیبا بود داستان و چقدر ساده و روان بود.
هر انسانی باید با عشق دنیارو نگاه کنه و به خودش عشق بورزه.
فوق العاده تلنگر زیباییه برای افراد این داستان زیبا.
پریسا حمیدی
۱۴۰۰/۰۹/۰۸
شاید در جایگاهی نباشم که بخوام نظر کارشناسی بدم ولی اگر اسم محمود دولت آبادی زیر عنوان کتاب نبود قطعا میگفتم ابن کتاب از نوشته‌های داستایوفسکی یا کامو هست. سیر داستانی بسیار زیباس
Monir Naghikhani
۱۴۰۰/۰۸/۱۷
یک داستان کوتاه، که هزاران مطلب زیبا درآن گنحانده شده، و تعجبی ندارد که فکرکنم همگی ناخواسته بسوی دنیایی اینچنین بیرحم پیش میریم. توانایی آقای دولت آبادی کاملا مشهوداست، کلیدرش فوق العاده است.
هانیه مستشفی
۱۴۰۰/۰۵/۰۷
محتوی کتاب قوی و تامل برانگیز بود، اگرچه زمان نگارش کتاب، قوانین و شرایط اجتماعی و ثبت احوال متفاوت با حال بوده اما درون مایه کتاب سخن دیگری دارد که فراتر از زمان است، برای کسانی که می‌اندیشند.....
Just Vanilla
۱۳۹۹/۰۶/۰۷
حتی اگر بقیه بهتون بی توجه هستن یا شما رو فراموش کردن و تنها شدین
بازم مهم خودتونید بازم اونی که اول باید بهتون عشق بورزه خودتونید خودتون رو از یاد نبرید که اینجوریه که تنها میشین
tali rhm
۱۳۹۸/۰۱/۱۶
خیلی کتاب رو درک نکردم. و یه جورایی منتظر بودم یکم بیشتر بیلن بشه تا بفهمم دقیقا چی شد.
گوینده‌های کتاب‌ها هم خوب بودن و کاش اخر کتاب فقط با موسیقی تموم میشد و رشته افکار رو پارو نمیکرد.
Vahid Parvestan
۱۳۹۷/۰۶/۱۲
ما خودمون زندگیه خودمون رو انتخاب میکنیم
مهم نیست در گذشته چه بودیم مهم اینه که میخوایم در آینده چی باشیم
میثم پیروز
۱۳۹۷/۰۵/۰۶
انگار به زندگی قبل از تولد یعنی عالم ذر اشاره داره، یه جورایی ازقبل، این زندگی رو انتخاب کردیم
رضا رحیمی
۱۴۰۳/۰۲/۰۴
نویسنده‌ای محشر که با داستانهایش زندگی کردم و خیلی زیبا و واقعی داستان رو خلق کرده که انگار ماهم درون داستان هستیم و با قهرمانان داستان زندگی میکنیم همانند رمان کلیدر
مرضیه حقیقی
۱۴۰۲/۰۹/۲۴
سلام و خدا قوت به آقای دولت ابادی
شناسنامه یک نشانگر هویت است ولی واقعا اگر ما طوری نباشیم که هویتی غیر از شناسنامه داشته باشیم چه کنیم
ممنون از این یاد اوری که بهمون داشتین
حامد چراغی
۱۴۰۲/۰۹/۲۰
داستان بر محور بی‌هویتی هستش، آدمی که از بس از خودش دور شده دچار یه جور بی‌هچیتی شده به حدی که اسمش هم یادش نمیومد و حتی نمیخواست به یاد بیاره و در هر موقعیتی عقب نشینی میکرد
مائده مختاری
۱۴۰۱/۰۷/۰۲
این کتاب بیانگر این بود که انسان‌ها بعضی اوقات فراموش میکنن و زمانی به یاد موضوعی می‌افتند که دیگر پشیمانی سودی ندارد انسان باید زمان که مهمترین دارای هست رو نباید از دست بده
مژگان شیخی
۱۴۰۱/۰۵/۳۰
در مجموع کتاب خوبی بود ایده‌ی جالبی داشت و تونسته بود تو قالب داستان روایتش کنه. و میتونم بگم اخرای داستان جالب بود و خوب تموم شد یعنی انتظار خواننده رو براورده میکرد.
پونه
۱۴۰۱/۰۴/۱۹
قشنگه، قلمش، شخصیت پردازی و توضیحاتی به جا و جالبه، صدای گوینده واقعا براش مناسبه، تصمیمات شخصیت اصلی جوریه که برم قابل درکه، می‌تونم حسش کنم، و می‌پسندم کتاب رو!
کاوه علمداری
۱۴۰۰/۰۵/۲۵
شاید بهتره تا دیر نشده خودمونو توی آینه ببینیم و از ته دل بخندیم تا خودمونو از یاد نبریم.... شاید هر کدوم از ماها آن مردی باشیم که اسم یا شناسنامه شو گم کرده باشه!
مهدی سیوف
۱۳۹۹/۰۳/۰۹
جالب بود خیلی کوتاه وپر معنی، جه ساده ادم هاخود را فراموش میکنندووقتی بیاد میاورند که دیگر وقت رفتن است. آئینه حکایت میکنه که وقت به اتمام رسیده است لحظات عمر را غنیمت بشماریم.
<< 1 2 3 4 5 6 7 >>