نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بوف کور - صادق هدایت
4.4
660 رای
مرتبسازی: پیشفرض
رضا قهرمانی
۱۳۹۷/۶/۲۳
8512
اینکه هدایت خودکشی کرده یا نکرده دلیل نمیشه که از ارزش این اثر فاخرکاسته بشه اثری که از سطح ادبیات ایرانی و حتی آسیایی برتر و بالاتره و نسلها ازین کتاب خواهند نوشت و تمجیدش خواهند کرد هدایت تحت تاثیر کافکا و کامو این کتاب را نوشته که نه تنها پوچی و بیهودگی رو القا نمیکنه بلکه نیم نگاهی به تناسخ و زندگیهای قبلی داره و جهانهای موازی را در قالب داستانی شیرین توضیح میده با اینکه هر کلمه و هرجمله این کتاب و شخصیتهای آن تمثیلی از جهانهای دیگره اما آنقدرها هم سخت و دور از ذهن نیست که کسی از فهمیدنش عاجز باشه اگرچه من خودم بارها و بارها خوندمش و هربار نکتههای قابل تاملی برام آشکار شده البته باید اضافه کنم این کتاب برای لذت بردن نیست بلکه برای تفکر و تامله و نوعی داستان فلسفی به حساب میاد البته نه فلسفه پوچی محض توصیه میکنم بدون پیش زمینه ذهنی و حرفهای پوچ مخالفان آنرا دوباره و چند باره مزه مزه کنید تا به دلتون بشینه و بر جانتون رسوب کنه این مفاهیم عمیق و دوست داشتنی
از بوف کور به عنوان یکی از بهترین رمانهای قرن بیستم یاد میشود. اثری که هم به سبک کارهای ادگار آلن پو خیالی و ترسناک است و هم تحت تاثیر هزار و یک شب قرار دارد و علاوه بر این، نیم نگاهی هم به مسائل فلسفی و هستیشناسانه دارد. رمان بوف کور اگرچه به فرانسوی و انگلیسی هم ترجمه شده، متاسفانه همچنان آن طور که باید مورد توجه مخاطبان دنیای غرب قرار نگرفته است. هدایت از پیروان جدی ژان پل سارتر بود. به همین دلیل میتوان تایید کرد که بوف کور به نوعی با الهام از تهوع سارتر نوشته شده است. در هر دو رمان، با راویای طرف هستیم که در دنیایی سرگیجهآور، خیالی و پرتکرار به سر میبرد و زاویه دید داستان به صورت پیوسته تغییر میکند.
در ژانری که بوف کور نوشته شده است، با شاهکارهای زیادی همچون دفترهای مالده لائوریس بریگه از راینر ماریا ریلکه، نامیرا از آندره ژید، سقوط از آلبر کامو و خانواده پاسکال دوارته از کامیلو خوسه سلا طرف هستیم. این نوع داستانها، با بهرهمندی از نوعی سبک روایی که شبیه اعترافهای پشت سرهم میماند، به تدریج خواننده را وارد اعماق جهان تکاندهنده راوی میکنند. این داستانها معمولا با یک شوک به پایان میرسند. برای مثال در رمان سلا، مرد به یک باره تصمیم میگیرد مادرش را به قتل برساند.
بوف کور با یک ابراز احساسات قوی و آرام شروع میشود:
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.
این دردها را نمیشود بکسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند
در ژانری که بوف کور نوشته شده است، با شاهکارهای زیادی همچون دفترهای مالده لائوریس بریگه از راینر ماریا ریلکه، نامیرا از آندره ژید، سقوط از آلبر کامو و خانواده پاسکال دوارته از کامیلو خوسه سلا طرف هستیم. این نوع داستانها، با بهرهمندی از نوعی سبک روایی که شبیه اعترافهای پشت سرهم میماند، به تدریج خواننده را وارد اعماق جهان تکاندهنده راوی میکنند. این داستانها معمولا با یک شوک به پایان میرسند. برای مثال در رمان سلا، مرد به یک باره تصمیم میگیرد مادرش را به قتل برساند.
بوف کور با یک ابراز احساسات قوی و آرام شروع میشود:
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.
این دردها را نمیشود بکسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند
درود، ابتدا از کتابراه و صدای بجا و زیبای آقای دنیوی بسیار سپاسگزام، به نظر این حقیر استادصادق هدایت بدون شک از مفاخر بیبدیل وبی تکرار ادبیات میباشد، در پس علاقه به انسانیت و فرهنگ اصیل، جرات بیان هدایت، یکی وشاید هم از معدود امیدها وکورسوهای دستیابی به حقیقت و واقع گرایی قرار دارد، درفضای خرافه گرایی، سکس پرستی، حماقت، چاپلوسی با هزاران درد بیپایان برجان ودل ما وسرزمین مان.. که همواره انگل وار تغذیه میکند، شاید به هر قرنی در مام میهن فرشتگانی همچون خیام، فردوسی، هدایت، فروغ و.. به کالبد مدهوش در حال مرگ! فرهنگمان جان تازهای میبخشند، در ورای سایه بیسر هدایت، که با پوچ گرایی و نهیلیست تمامش میکنند! روحی بزرگ با اندیشهای زیبا که تشنهی رهایی وآزادگی برای سرزمین خود ومردم است قرار دارد او در نوشته هایش با اخرین نفسهایش، ضمن بیان قدرت یافتن رجالهها ولکاتهها، خود را به نیستی میرساند. چون اگاهست که اندیشههای پاک او همچون پیچکی از میان ویرانهها وخرابهها سبز میگرددو پیامش را جاودانه میسازند.
قرار نیست یه کتاب جلب رضایت از تمامی آدمها با هرگونه شخصیتی و تفکری که برداشتی شخصی رو دارن بکنه... این کتاب در وهله اول یک کتاب نمادین و تمام شخصیتها نمادین و کل داستان طمع تلخ خیانت معشوق و زشتی و گریه بودن خیانت و انتقام عاشق رو به تصویر میکشه... آنهایی که میگن هدایت دیونه بوده نظر شخصی و سطح تفکر خودشون رو نشون میدن. عمق تفکر هدایت چنان عمیق که به لایههای زیرین حقیقت دست پیدا میکنه و یک ذهن عادی مسلما نمیتونه اون لایهها رو هضم کنه بنابراین نوشته رو به عنوان یه دست نوشته از شخص روان پریش میدونه، بماند که علت روان پریشی و دیوانگی همان فهم زیاد هست و آدمهایی که این نوع هستند چون کمند جزو دسته دیوانهها و مجانین قرار میگیرند. اگر کسی این صحنههایی که هدایت به قلم آورده قبلا ندیده به هیچ عنوان نمیتونه هضمش کنه. این کتاب برای من پنجرهای از دنیایی آشنا برای من و زندگی من بود.
بوف کور اثر صادق هدایت یکی از کارهای معروف ادبیاته که به موضوعاتی مثل تنهایی و ناامیدی می پردازه. نثر هدایت زیبا و پر از احساسه و داستان به خوبی درد و رنج شخصیت اصلی رو به تصویر می کشه. این کتاب به بحران های وجودی و معناهای زندگی می پردازه و آدم رو به فکر فرو می بره. شخصیت اصلی نماد آدم مدرنه که گم شده و بوف کور هم نمادی از غم و ناامیدی در داستانه. اما باید بگم که فضای تاریک و ناامیدکننده کتاب ممکنه برای بعضی ها خسته کننده باشه. ساختار داستان هم کمی پیچیده س و ممکنه گیج کننده بشه. در کل، بوف کور برای کسی که به ادبیات و فلسفه علاقه منده، تجربه ای جالب و ارزشمنده که حتماً worth reading
در کنار شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ و غیره.. که ادبیات کهن و غنی ایران زمین محسوب میشن رمان کوتاه بوف کور هم جزء عمیقترین و پر جزییاتترین اثار مکتوب این مرز بوم در راس این هرم قرار داره واقعا صادق هدایت این رمان رو به هر زبان دیگه ایی نگاشته بودن الان بسیار معروفتر از اینی که هست بود، چندین مقاله چند فیلم اقتباسی چندین تییاتر و... حتی دیوید لینچ در گفته هاش از زن اثیری الهام گرفته برای فیلم بزرگراه مالهالند، خلاصه که ممنون جناب استاد صادق هدایت
به تعبیر یکی از بزرگان، صادق هدایت، کافکای ایران است. ظاهراً بوف کور، جزو معدود کتابهای رمان ایرانی ست که مورد تحسین اهالی فرهنگ سایر کشورهای جهان هم قرار گرفته؛ با در نظرگرفتن این دو توضیح، باید برای مطالعهی این اثر وقت و دقت نظر زیادی صرف کرد تا به لایههای پنهان و عمیقش پی برد.
سبک این کتاب محزونه و خیلی داستانِ کلی و شخصیتهاش پیچیدست، در کل این داستان دو بخش داره که به سختی میشه ارتباطشونو متوجه شد به خصوص برای افرادی که توی سن من (نوجوان) هستن. پیشنهاد میکنم وقتی بخونید که از لحاظ ذهنی به بلوغ رسیده باشید و اینکه در تجربهی دوم سومِ خوندنِ این کتاب متوجه نکات جالبی میشید. در کل از صدای خوانندهی کتاب و طرز گویشش راضی بودم و تنها مشکلم پیچیدگی کتاب بود.
اولین بار سیزده ساله بودم که بوف کور را خواندم و زمان زیادی را با تصویر پیرمرد خنزرپنزری جوی و درخت سرو و دختری در لباس سیاه با گلی در دست زندگی میکردم... آن زمان شاید درست نفهمیدم چه شد، اما حالا بعد از گذر دو دهه تمام آن طمعها و بوها و حس و حال با شنیدن این اثر زنده شد و بوف کور برایم بیش از همیشه قابل تحسین...
از خودآگاه به ناخوداگاه و از آن به وجدان آگاه
کشمکشی میان انسان و عقدههای روانی فروخورده
از خودآگاه به ناخوداگاه و از آن به وجدان آگاه
کشمکشی میان انسان و عقدههای روانی فروخورده
صرف نظر از پر محتوا بودن یا نبودن کتاب، اما اگه این کتاب روی نویسنده عادی بدون هیچگونه اسم و نامی (شهرت) مینوشت کمتر کسی حاضر ب خوندن و ارج نهادن ب اون میشد، چون اسم هدایت روشه و نقدها در موردش کردهاند ذهن همه را برای خواندنش بر انگیخته و همه آن را میستایند (پس خالصانه نظرات خود را ارائه دهید بدون توجه ب اینکه در مورد آن کتاب چه گفتهاند این میشود یک نظر شخصی).
این جزو ذات و فطرت انسان هست که بیشتر متمایل به نامیدی یاس و گناه میشه تا به سمت نور و روشنایی و امید حرکت کنه//حالا این وسط یه نویسنده با بهره گیری از این موصوغ یه سری کتاب و مطالبی خلق کرده که خوراک ذهنی ادمهای افسرده و ناامید اواخر دوران قاجار و پهلوی اول بود//بعد تقریبا 50سال وقفه دوباره چندسالی هست موجی از دوست داشتن هدایت راه افتاده که خبر از دردهای اجتماعی و ناامیدی مردمی هست که با شخصیتهای داستان همزاد پنداری میکنن
ابتدا نظرات را مطالعه کردم
سپس ب داستان گوش دادم
سبک، سورئال بود و در آن زمان عجیب،
ب خودکشی نویسنده هم فکر نکردم،
سعی کردم ب هنر قابل تحسین فضا سازی داستان توجه کنم.
و فقط دوست داشتم ب این جنبه بپردازم
چون طبق پیشنهاد بعضی دوستان محترم، میطلبید ک ابتدا تفسیرها را بخوانم، مجددا ب داستان گوش فرا دهم و در عمق افکار نویسنده غور کنم.
شاید آنگاه بشود نظر شخصی صائبی ارائه داد.
حرف از هدایت است!!!!!
سپس ب داستان گوش دادم
سبک، سورئال بود و در آن زمان عجیب،
ب خودکشی نویسنده هم فکر نکردم،
سعی کردم ب هنر قابل تحسین فضا سازی داستان توجه کنم.
و فقط دوست داشتم ب این جنبه بپردازم
چون طبق پیشنهاد بعضی دوستان محترم، میطلبید ک ابتدا تفسیرها را بخوانم، مجددا ب داستان گوش فرا دهم و در عمق افکار نویسنده غور کنم.
شاید آنگاه بشود نظر شخصی صائبی ارائه داد.
حرف از هدایت است!!!!!
به نظرم این کتاب فقط برای نویسندهها خوبه که بتونن با خوندنش، ایده بگیرن برای ایجاد خلاقیت تو اثار خودشون
وگرنه برای کسی مثل من که دوس دارم از خوندن کتابا چیزی یاد بگیرم، هیچ چی نداشت، فقط متوجه شدم که نویسنده، بسیار روحیه حساسی داشته و کلا تو این دنیا نیمه خالی از هر چیزی رو میدیده و این باعث افسردگیش بوده، و زیادی محو ابعاد حیوانی زندگی بشر شده بوده، چیزی که همیشه بوده و خواهد بود،
وگرنه برای کسی مثل من که دوس دارم از خوندن کتابا چیزی یاد بگیرم، هیچ چی نداشت، فقط متوجه شدم که نویسنده، بسیار روحیه حساسی داشته و کلا تو این دنیا نیمه خالی از هر چیزی رو میدیده و این باعث افسردگیش بوده، و زیادی محو ابعاد حیوانی زندگی بشر شده بوده، چیزی که همیشه بوده و خواهد بود،
داستان، خیلی خاص روایت میشه و تکرار بعضی اتفاقات، دقیقا حس یک معتاد و هپروت رو منتقل میکنه. خوندن این کتاب حسی بهم داد که تا مدتها بهش فکر میکردم. تازه فهمیدم چرا معلم ادبیات دورهی دبیرستان م میگفت:این کتاب رو وقتی بخوانید که سی رو رد کرده باشید. حالا منم یه چیز بهش اضافه میکنم:این کتاب رو وقتی بخوانید که حال معمولی دارید. نه خوشحال و نه غمور
بد نیست بدونید این رمان به بیش سی زبان زنده دنیا ترجمه شده و ارزش ادبی بسیاری داره
گرچه فهم و درک رمان کمی دشوارِ اما دلیل نمیشه شما این اثر بیبدیل رو نادیده بگیرید، همین الان دانلودش کنید
از اونجایی که من عاشق این رمان هستم کل ایران رو زیر و رو کردم تا تونستم نسخه چاپیاش رو پیدا کنم و بخرم نسخهای که دست نویس خود صادق هدایت هست
گرچه فهم و درک رمان کمی دشوارِ اما دلیل نمیشه شما این اثر بیبدیل رو نادیده بگیرید، همین الان دانلودش کنید
از اونجایی که من عاشق این رمان هستم کل ایران رو زیر و رو کردم تا تونستم نسخه چاپیاش رو پیدا کنم و بخرم نسخهای که دست نویس خود صادق هدایت هست
بهتره اول جنایات و مکافات داستایوفسکی و بیگانهی کامو رو بخونین بعد بیاین بوف کور رو بخونین تا بتونین معنی کلمه "متعفن"رو درک کنید.
اگه سواد ندارین و فقط دنبال این هستین که خودتون رو منورالفکر معرفی کنین اکیدا توصیه میشه کلمه به کلمهای کتاب رو حفظ کنید ولی نه اگه به شعور خودتون احترام میزارین هر کسی اومد از فضایل صادق هدایت براتون نطق کرد به احترام نویسندگان ایران زمین بزنید تو دهنش تا خدمتی به تمدن و فرهنگ کرده باشین.
اگه سواد ندارین و فقط دنبال این هستین که خودتون رو منورالفکر معرفی کنین اکیدا توصیه میشه کلمه به کلمهای کتاب رو حفظ کنید ولی نه اگه به شعور خودتون احترام میزارین هر کسی اومد از فضایل صادق هدایت براتون نطق کرد به احترام نویسندگان ایران زمین بزنید تو دهنش تا خدمتی به تمدن و فرهنگ کرده باشین.
من بسیار مشتاق بودم که این کتاب رامطالعه کنم ولی حالا که این امکان براهم فراهم شد زیاد از وجود این کتاب لذت نبردم واصلا برایم قابل درک نبود کاش میفهمیدم منظور نویسنده چه بوده ویا اینکه آیا واقعا این سرگذشت خودش بوده یا فقط از قصهای بوده که نقل کرده در هر حال من زیاد آن را نپسندیدم وسوالات زیادی در ذهنم بیجواب ماند
ازکتاب بوف کور با توجه به نظر بقیه دوستان انتظار بیشتری داشتم در این کتاب وهم و خواب و خیال و واقعیت در هم امیخته شده ونوعی کشمکش روانی یک انسان معتاد ومریض را که به مرز جنون رسیده نمایش میدهد نویسنده گرچه با خلق کلمات پیچیده و فلسفی سبک جدیدی از ادبیات را بوجود آورده وبازی با کلمات را به درستی میداند ولی افکارش عامه پسند نیست
آثار صادق هدایت را زیادی بزرگ کرده اند
بن و جان مایه محتوایی نوشتار خیلی پایینه
این اثر بهتره والا آثار دیگش بیشتر بدرد وقت پرکنی میخوره.
جسارت ندارم این دیدگاهی که نسبت به آثارش دارم حالا بعضیها بخوان بگن شما محتوا رو خوب متوجه نشدی و... من در نگاه تطبیقی میگم آثار بسیار زیبا و حتی کاربردی تری از این آثار صادق هدایت داریم.
بن و جان مایه محتوایی نوشتار خیلی پایینه
این اثر بهتره والا آثار دیگش بیشتر بدرد وقت پرکنی میخوره.
جسارت ندارم این دیدگاهی که نسبت به آثارش دارم حالا بعضیها بخوان بگن شما محتوا رو خوب متوجه نشدی و... من در نگاه تطبیقی میگم آثار بسیار زیبا و حتی کاربردی تری از این آثار صادق هدایت داریم.
ی فضای دپ داره داستان
شما میتونید با گوش دادن صدای راوی یجوری برید تو اعماق داستان انگار نویسنده خودشه و داره برات وقایع خودشو تعریف میکنه. درحالی که این کتاب خودش میتونه برای مدتی شمارو تو خودش جذب کنه صدای راوی باعث میشه شما خیلی از کتابهای صوتی دیگهای رو بخرید که ایشون براش حضور داره
شما میتونید با گوش دادن صدای راوی یجوری برید تو اعماق داستان انگار نویسنده خودشه و داره برات وقایع خودشو تعریف میکنه. درحالی که این کتاب خودش میتونه برای مدتی شمارو تو خودش جذب کنه صدای راوی باعث میشه شما خیلی از کتابهای صوتی دیگهای رو بخرید که ایشون براش حضور داره
اگر خواندن رمان کار بیهودهای نباشد قطعا یکی از آثار قابل مطالعه فارسی است. البته بدون هیچگونه پیشداوری و پیشفرض.
خنده دار است که خودکشی یا مرگ هدایت به این کتاب ربط داده شود و ترسی مضحک در افکار برای روبرو شدن با آن به وجود آمده باشد. علاقه مندان به ادبیات باید زمانی را برای آشنایی و تدقیق در این کتاب بگذارند.
خنده دار است که خودکشی یا مرگ هدایت به این کتاب ربط داده شود و ترسی مضحک در افکار برای روبرو شدن با آن به وجود آمده باشد. علاقه مندان به ادبیات باید زمانی را برای آشنایی و تدقیق در این کتاب بگذارند.
بوف کور صرفا توهمات یک فرد تنها ومنزوی است و ترس از مرگ، مانع شاد بودن، لذت بردن، کامیاب شدن و عشق ورزیدن از زندگی برای این فرد شده است. شخصیت بوف کور باعشق ودانش بیگانه است واین باعث شده که در یک دور رنج آور ذهنی محبوس شود؛ داستان بوف کور فقط یک شاهکار ادبی محسوب میشودوبه هیچ وجه یک نوشته فلسفی یاعلمی بحساب نمیآید چون صرفا انعکاس توهمات رنج آور یک فرد است
کتاب نثر پیچیده و غنی دارد و صد حیف که گوینده در جاهایی با اشتباه این کتاب را گویش کرده است. گوینده صدای بسیار خوبی دارد که بسیار با داستان کتاب هارمونی دارد, ولی متاسفانه در گویش انجام شده اشتباهاتی وجود دارد. کاش گوینده دقت لازم را بکار میبرد تا ناخواسته باعث لطمه به اثر نگردد.
اول داستان اصلا متوجه موضوع نمیشی و بعد از یک مقدار تحمل کردن داستان دیگه دیوانه وار وارد داستان میشی در ذهن کاملا تصویر سازی میکنی
صدای زیبای آقای دنیوی واقعا محشره و یه مدت صدای آن پیرمرد نعش کش از تو مخت بیرون نمیاد و همش تو ذهنت هجان داستان مرور میشه. بعدش همش دنبال نقد بررسی داستانی
صدای زیبای آقای دنیوی واقعا محشره و یه مدت صدای آن پیرمرد نعش کش از تو مخت بیرون نمیاد و همش تو ذهنت هجان داستان مرور میشه. بعدش همش دنبال نقد بررسی داستانی
سلام کتاب رو خوندم... جز نشون دادن سیاهی و بدبختی زندگی یک فرد و ترویج مواد مخدر و مشروبات الکلی چیزی نداشت... حتی داستان با سر و تهی هم نداشت اما مطمعنم که این داستان یک چیزی داشت که من نفهمیدم چون یکی از کتابهای خوب شمرده میشه در نوع خودش ولی من جز فضا سازی خوبش نقط قوت دیگهای توش نمیبینم ...
من کتاب غیر صوتیشو خوندم و بنظرم برای کسی که کتابای مختلفی مطالعه نکرده یکم پیچیده، دشوار و غیرقابل درک هست اما قطعا کتاب پرمحتوا و جالبی هست و بیشتر از یکبار ارزش خوندن رو داره تا خواننده کاملا متوجه موضوع بشه و درکش کنه. مرسی از کتابراه که این کتاب رو بصورت صوتی هم در اختیار ما قرار داده.
اگه دنبال کتاب فنی برای تقویت داستان نویسی هستی خوبه اما از نظر محتوایی به شدت بیارزشه. نویسندع در ژانر خودش خوب قلم زده و عالی تصویر سازی کرده اما اینکه ایشون «روشن فکر عمیق» بوده و «جلوتر از زمان» خودش میزیسته و اینکه کتاب حاوی «محتوای ناب» هست و «صادق برای هدایته» حرف به شدت نپختهای هست
عیبهای این کتاب: کتاب پر از جملات منفی هست. ممکنه بعضی از خوانندگان این کتاب متوجه بخشهایی از اون نشن. امتیازات این کتاب: آشنایی با اثری که در کشورهای دیگم ازش بعنوان اثر ارزشمند یاد میشه. در ژانر خودش به بهترین وجه ممکن بیان شده. فقط باید مناسب با روحیات فردی باشه که داره مطالعش میکنه.