نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید - میچ آلبوم
4.3
55 رای
مرتبسازی: پیشفرض
🍁نویسنده، فیلمنامه نویس، مجری تلویزیون، و نوازنده قدرتمند آمریکایی! البته به نظر من باید عارف و روانشناسو هم به اینا اضافه کرد! عرفان هم توی این کتاب حضورداشت! نمیدونم چرا! اما میزان عرفانی که توی کتاب بود، منو یاد ‘کتاب پیامبر’ جبران خلیل جبران مینداخت! و حتی درونمایه روانشناسی هم داشت! یه جورایی توی این کتاب میشد یه آرامش معنوی و یه پیمایش فرازمینی رو دید. کل حرف این کتاب درباره سرنوشت، حکمت و تقدیره. اتفاقات روزمره و روبرو شدن با انتخاب بین بد و بدتر هستش! و ما همیشه وقتی اتفاق بدی برامون میافته میگیم چرا من؟! و این کتاب به ما میگه که چه حکمتی بین انتقال بد و بدتر بوده که بد برای ما اتفاق افتاده! یهجمله از کتاب؛
- تمامی پایانها خود سرآغاز دیگری هستند. تنها مسئله این است که ما تا لحظهی پایان این را نمیدانیم.
اگه بخوام خلاصه داستان رو بهتون بگم؛
داستان درمورد پیرمردی به اسم ادی هست که سالهاست تعمیرکاروسایل شهربازی رابی پیر هستش. اون در روز تول ۸۳ سالگیش بر اثر سقوط یکی از اتاقکهای چرخ و فلک زمانیکه میخواست جون دختر بچهای رو نجات بده، میمیره! و تازه قصه از اونجا آغاز میشه!! (هیجان انگیز نیست واقعا؟!) اون توی بهشت چشم باز میکنه و میخواد بدونه آیا جون اون دختربچه رو نجات داده یا نه! ادی با ۵ نفر از افرادی که نقش زیادی توی زندگیش داشتن ملاقات میکنه؛
1. مرد آبی
2. افسر مافوق وکاپیتان او در زمانسربازی در جنگ فیلیپین
3. پدری که ادی اونو نادیده گرفته بود!
4. همسرش ادی که عشق اون بوده
5. و نفر پنجم دختربچهای به نام تالاست
اون با این ملاقاتها خیلی از ابعاد زندگیشو کشف میکنه و جواب سؤالهای بی جوابشو میگیره!
ممنون کتابراه و ممنون دوستان که کامنت رو خوندین
- تمامی پایانها خود سرآغاز دیگری هستند. تنها مسئله این است که ما تا لحظهی پایان این را نمیدانیم.
اگه بخوام خلاصه داستان رو بهتون بگم؛
داستان درمورد پیرمردی به اسم ادی هست که سالهاست تعمیرکاروسایل شهربازی رابی پیر هستش. اون در روز تول ۸۳ سالگیش بر اثر سقوط یکی از اتاقکهای چرخ و فلک زمانیکه میخواست جون دختر بچهای رو نجات بده، میمیره! و تازه قصه از اونجا آغاز میشه!! (هیجان انگیز نیست واقعا؟!) اون توی بهشت چشم باز میکنه و میخواد بدونه آیا جون اون دختربچه رو نجات داده یا نه! ادی با ۵ نفر از افرادی که نقش زیادی توی زندگیش داشتن ملاقات میکنه؛
1. مرد آبی
2. افسر مافوق وکاپیتان او در زمانسربازی در جنگ فیلیپین
3. پدری که ادی اونو نادیده گرفته بود!
4. همسرش ادی که عشق اون بوده
5. و نفر پنجم دختربچهای به نام تالاست
اون با این ملاقاتها خیلی از ابعاد زندگیشو کشف میکنه و جواب سؤالهای بی جوابشو میگیره!
ممنون کتابراه و ممنون دوستان که کامنت رو خوندین
موضوع کتاب دربارهی سرنوشت، حکمت و تقدیر است که در زندگی همهی ما جریان داره، اتفاقاتی که در روزمره میافته و زندگی ما رو شکل میده. یک جا میگه "بزرگترین هدیهای که خدا میتواند به تو بدهد این است: درک آنچه در زندگیات گذشته، تا زندگیات برایت توجیه شود، این همان آرامشی است که دنبالش بودی". و این کتاب به نوعی جواب چراهای ما رو در زندگی میده و همچنین از تاثیری که بر زندگی دیگران داشتیم در حالیکه اصلا خبر نداریم حالا اون تاثیر یا خوبه یا بد یا نسبت به افراد آشنا هست یا غریبه، و این خودش نشون دهنده این هست که زندگی ما بیهوده نیست و هر کدوممون در بودن در این جهان هستی نقشی ایفا میکنیم.
کتاب کوتاه اما بسیار تاثیرگذار هست و پیشنهاد میکنم بخونین، نسخه صوتی اون هم خیلی خوب هست ممنون از کتابراه جان.