نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی صد سال تنهایی - گابریل گارسیا مارکز
4.4
448 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Negar Ghalandar
۱۳۹۷/۲/۳۰
577
اسم صد سال تنهایی به همان انداه که برای فارسی زبانها آشناست، به همان اندازه برای عدهی زیادی سنگین و تقیل هم هست. اما صد سال تنهایی را باید با راحتی خواند مثل تمام رمانهای دیگر. نه باید از رئالیسم جادویی ترسید و نه از تعدد اسامی. باید در ماکوندو روستای خیالی مارکز زندگی کرد. باید همراه شخصیتهای داستان شد و از همان زمان که روستا با ساکنان اولیهاش شکل میگیرد در آن جا ساکن شد و چشم انتظار آمدن کولیها بود. تا هر بار که ملیکادوس ارمغان تازهای میآورد، داستان یک گام به جلو بردارد. وقتی در صد سال تنهایی و در ماکوندو زندگی کنید حتما دوباره زنده شدن بعضی از شخصیتها یا حتی به آسمان رفتنشان هم خیلی برایتان دور از انتظار نیست و این میشود تمام چیزی که رمان را جادویی میکند. پیشنهاد آخر اینکه اگر تعدد شخصیتها اذیتتان کرد و دوست داشتید که اسمها و نسبتها را به یاد داشته باشید. ورق کوچکی کنار دستتان بگذارید و همانطور که داستان پیش میرود شجرهنامه بوئندیاها را هم بکشید. یا اگر حوصله این کار را هم نداشتین. فقط اسم شخصیت را در گوگل جستجو کنید. تمام شخصبتهای رمان را پیدا میکنید. امیزوارم همه مثل من لذت زیادی از کتاب ببرید.
زیاد از این کتاب خوشم نمیاد، چندین فصلش رو گوش دادم، خیلی خسته کننده، پیچیده بود، من کمی این کتاب رو حوصله سر بر میدونمش. میدونید بعضی کتابها مثل کتاب کشتی شیطان با اینکه ۸۰۰ صفحه است و محتوای آنچنان اموزشی پیچیدهای هم دارند و یک داستان نسبتا قابل حدس زدنی هم داره میتونه علاقه مند نگه داره شمارو ولی بعضی وقتا آدم با یک سری کتابهای معروفی مثل صد سال تنهایی نمیتونه ارتباط برقرار کنه، نمیدونم شاید هم من هنوز درک همچین کتابهایی رو ندارم و باید تجربه کتاب خوانیم بالاتر بره، البته باید بگم من افداد کتابخون زیادی رو میشناسم و وقتی از اونها هم پرسیدم که نظرتون در مورد این کتاب چیه اونها هم میگفتن که کتاب بیش از حد طولانی و حوصله سر بری هست. مطالب اروتیک هم داره و مناسب هر کتابخونی نیست. یک سریا اصلا مناسب نمیدوننش. با این حال حتما توی برنامم میزارم که دوباره کامنتهای مثبت در مورد این کتاب رو بخونم و ببینم که آیا میتونم نکتهای رو پیدا کنم که به چشم من نیومده و همین موضوع باعث شده برام جذاب نباشه، حتما اگر دارید این کامنت رو میخونید بهم بیشتر از اسن کتاب بگید که چه جوری علاقه مند شدید بهش چون من این کتاب رو جز صد کتابی که قبل از مردن آدم باید بخونه پیدا کردم.
نکته نهایی که باید بگم اینه که من از پنج ستاره به این کتاب دو ستاره دادم چون نتونستم درکش کنم شاید از نظر شما و خیلی از منتقدان بزرگ این کتاب جز بهترسن کتابها باشد بنابراین حتما به این کامنت اکتفا نکنید و نمونه اولیه این کتاب رو بخونید شاید برای شما جذاب بود و علاقه مند شدید.
من کلا به کتابهای خیلی طولانی هم علاقه ندارم، دوست دارم یک کتاب ۲۰۰ صفحهای بخونم و بتونم افتخار کنم که یک کتاب خوندم.
نکته نهایی که باید بگم اینه که من از پنج ستاره به این کتاب دو ستاره دادم چون نتونستم درکش کنم شاید از نظر شما و خیلی از منتقدان بزرگ این کتاب جز بهترسن کتابها باشد بنابراین حتما به این کامنت اکتفا نکنید و نمونه اولیه این کتاب رو بخونید شاید برای شما جذاب بود و علاقه مند شدید.
من کلا به کتابهای خیلی طولانی هم علاقه ندارم، دوست دارم یک کتاب ۲۰۰ صفحهای بخونم و بتونم افتخار کنم که یک کتاب خوندم.
سلام
صد سال تنهایی تأملات زیادی در مورد تنهایی و گذر زمان به مخاطب هدیه میدهد.
و میتوان آن را بهعنوان تفسیری سوزاننده درباره بدیهای جنگ، یا قدردانی گرم از پیوندهای خانوادگی را دید. چون به گفته نویسنده، هر فردی در طول زندگی خود دچار تنهایی میشود و یا شادی، غم و جنون وهمچنین بیماری که تنها مختص به خود فرد است. این رمان همچنین به طور قابل توجهی توسعه سیاسی و اجتماعی، زمانی از یک جامعه را نشان
می دهد. جامعهای که گرفتار مشکلاتی است که مختص آن است، جامعهای در خلوت به دلیل نبود پیوندهای ارتباطی با بقیه جهان و بطور کامل دور افتاده و منزوی در ضمن خوزه آرکادیو بوئندیا در 19 سالگی به دنبال مراتع سرسبزتر با تعدادی از شهروندان شهر خود است که انتخاب کردهاند او را دنبال کنند.
او در مکانی مستقر میشود که احساس درستی
می کند که به شهر ماکوندو تبدیل میشود،
دهکدهای با 20 خانه خشتی
…::: وآنها به سرزمینی آمدند که هیچ کس به آنها وعده نداده بود::: …
/یاعلی
صد سال تنهایی تأملات زیادی در مورد تنهایی و گذر زمان به مخاطب هدیه میدهد.
و میتوان آن را بهعنوان تفسیری سوزاننده درباره بدیهای جنگ، یا قدردانی گرم از پیوندهای خانوادگی را دید. چون به گفته نویسنده، هر فردی در طول زندگی خود دچار تنهایی میشود و یا شادی، غم و جنون وهمچنین بیماری که تنها مختص به خود فرد است. این رمان همچنین به طور قابل توجهی توسعه سیاسی و اجتماعی، زمانی از یک جامعه را نشان
می دهد. جامعهای که گرفتار مشکلاتی است که مختص آن است، جامعهای در خلوت به دلیل نبود پیوندهای ارتباطی با بقیه جهان و بطور کامل دور افتاده و منزوی در ضمن خوزه آرکادیو بوئندیا در 19 سالگی به دنبال مراتع سرسبزتر با تعدادی از شهروندان شهر خود است که انتخاب کردهاند او را دنبال کنند.
او در مکانی مستقر میشود که احساس درستی
می کند که به شهر ماکوندو تبدیل میشود،
دهکدهای با 20 خانه خشتی
…::: وآنها به سرزمینی آمدند که هیچ کس به آنها وعده نداده بود::: …
/یاعلی
با مطالعه این کتاب خیلی بیشتر به لایتناهی بودن ذهن آدمی پی بردم، ضمن اینکه برایم اثبات شد که وقتی میگویند گابریل گارسیا مارکز غول ادبیات آمریکای لاتین میباشد سخن گزافی نیست و این لقب برازنده ایشان است، اینقدر در این کتاب توصیف، استعاره و تشبیه استفاده شده که واقعاً انسان از عظمت ذهن خلاق نویسنده انگشت به دهان میماند، نکته خارق العاده این کتاب نگارش بسیاری اتفاقات تخیلی و به عبارتی مسخره و غیر قابل قبول در داستان است که در ادامه به آن جا میانجامد که قریب به اتفاق علل مشکلات امروز جامعه بشری در واقع همان موارد غیر واقعی وغیره قابل قبول است که بر اثر آن گاهی میلیونها انسان به خاطر همین مشکلات ساختگی مسخره نابود شدهاند.
تبریک به کتابراه و تبریک به گویندگان خبره کتابراه برای این اجرای عالی
تبریک به کتابراه و تبریک به گویندگان خبره کتابراه برای این اجرای عالی
چى میشه گفت..!؟ این شاهکاره ذهن ادبیاتى بشره.. عصاره اى از فهمیدن هیچ.. چیزى به شما اضافه نمیکنه، هموننطور که کم نمیکنه..! فقط.. درک بهترى از تنهایى انسان، و رنج ناگزیرش پس از هر اوج و شادى و لذت و در آخرهیچ فقط تنهایى انسان البته این اثر به نوعى تاریخ سیاسى و اجتماعى اتزاعى شده کشور کلمبیا هم هست. کشورى با بیشترین تعداد اولاد خارج از ازدواج و کودکانى منتسب به چند پدر یا بى پدر و قصى القلبترین قاتلین و کارتلهاى بى رحم دوست داشتنى و شادخوارترین مردم رو.... همان جایى که داستان این قاره نو با پیاده شدن کلمب بر این خاک شروع شد و آغازى گشت بر پایان همه دستاوردهاى ملل با فرهنگ جهان تا آن روز.
در ضمن کاره آقاى شاطرى پور در خوانش این کتاب عالى بود عالى.
در ضمن کاره آقاى شاطرى پور در خوانش این کتاب عالى بود عالى.
صد سال تنهایی رمانیه که برای خیلیها درکش سخته. خیلیها این کتاب را در لیستهای مختلف صد رمان برتر جهان دیدند و تصمیم گرفتند که این کتاب را بخوانند. ولی وقتی پشت سر هم اسمهای اسپانیایی را میبینند، وقتی میبینند چندین نفر به نام خوزه آئورلیانو در داستان وجود دارد، وقتی میبینند در لحظهی اوج داستان، فضایی تخیلی توصیف میشود، شاید کتاب را برای همیشه ببندند و قید خواندنش را بزنند ولی نباید تمرکز را بر اسمی و تکرار آنها گذاشت زیرا در ادامه متوجه میشوید درباره کدام صحبت شده. در نهایت کتابی سنگین و تاریک است که نشان دهنده سرنوشت و تکرار آن در زندگی وابستگان را برای کسانی که با سختی و رنج در ارتباط نیستند روشن میکند.
مارکز با «صد سال تنهایی» به ایرانیها معرفی شده بود و این کتاب هم مشهور و معروفترین رمان او به حساب میآمد؛ برای همین اغلب کسانی که میخواستند چیزی از مارکز بخوانند، سراغ این کتاب میرفتند. در حالی که این کتاب، یکی از سخت خوانترین رمانهای عالم است و اگر کسی بدون داشتن پیش زمینهای از کارهای مارکز یا ادبیات آمریکای لاتین سراغش برود، در عمل چیز زیادی دستش را نخواهد گرفت. در واقع ما باید بدونیم که چطور مارکز بخوانیم تا «صد سال تنهایی» را بفهمیم...
جذابترین و زیباترین کتابی بود که خوندم.
گابریل گارسیا مارکز در این کتاب زندگی عاشقانه، جنگی، حماسی و جادویی خانواده بوئندیا و کرسبی رو بیان میکنه.
فلش بکهای اون از گذشته به آینده و از آینده به زمان حال مثل یک فیلم مغز را جادو میکنه.
جذابیت بعدی جذابیت صدای گوینده است که با سرعت مناسبی که کتاب میخونه که نیاز به چند برابر کردنش نیست. (من برای گوش دادن همه کتابها از قابلیت یک و نیم برابر کردن استفاده میکنم در صورتی که اینجا اصلا نیازی به این کار نیست)
گابریل گارسیا مارکز در این کتاب زندگی عاشقانه، جنگی، حماسی و جادویی خانواده بوئندیا و کرسبی رو بیان میکنه.
فلش بکهای اون از گذشته به آینده و از آینده به زمان حال مثل یک فیلم مغز را جادو میکنه.
جذابیت بعدی جذابیت صدای گوینده است که با سرعت مناسبی که کتاب میخونه که نیاز به چند برابر کردنش نیست. (من برای گوش دادن همه کتابها از قابلیت یک و نیم برابر کردن استفاده میکنم در صورتی که اینجا اصلا نیازی به این کار نیست)
من تقریبا نصف این کتاب رو خوندم بعد از فصل اول، داستان خیلی جذاب میشه و آدم معتادش میشه... راوی هم انصافا خوب و جا افتاده روایت میکنه... برای اینکه بخاطر وجود اسامی مشابه سر درگم نشید پیشنهاد میکنم شجره نامه خوزه آرکادیو بوئندیا رو از گوگل دانلود کنید بعد یه پرینت بگیرید تا همیشه جلو چشاتون باشه... سفارش میکنم حتما بخونید چون دقت و توجه خواننده رو بالا میبره به این دلیل که اگه فکرت یک ثانیه بره جای دیگه متوجه داستان نخواهید شد نباید لحظهای رشته اتصالتان با داستان قطع بشه...
برای خواندن کتاب صد سال تنهایی باید فراغت و ذهنی آسوده داشت. زیرا این کتاب بهترین نماینده رئالیسم جادویی است. مارکز با دهکده خیالی اش و وقایع آن، مانند قصه های مادر بزرگ ها، دنیایی پر از رمز و راز ساخته و در حین خواندن کتاب از زندگی یکنواخت روزمره دورمان می کند. با خواندن کتاب صد سال تنهایی متوجه می شویم که چقدر خوب می توان با ترکیب عناصر خیال و واقعیت، موضوعات سیاسی، مفاهیم اصیل انسانی و … راحت تر درک کرد. البته باز هم تکرار می کنیم که خواندن این کتاب کار هرکسی نیست.
کتاب صد سال تنهایی کتابی بود که نمیشود به صورت یک رمان از آن یاد کرد، گویا روند رشد یک خانواده را از تولد در جایی دور افتاده تا مرگ به تصویر کشیده است در طی این زمان ما با دوران های زندگی از تولد یک خانواده تا رشد و بلوغ فرزندان باورهایی که آن ها به جامعه ای که در آن زندگی می کنند هدیه می دهند و حتی افول آنچه جامعه پذیر نیست و مرگ خانواده را رقم می زند صحبت می کند کتاب صد سال تنهایی بیانگر زندگی اجتماعی یک خانواده کاملا تنهاست در میان جماعتی که اجتماع آن ها را تشکیل می دهند.
این کتاب رو من دوبار خوندم یک بار متنی و یک بار صوتی شو گوش دادم و پیوند عمیقی بین خودم واین کتاب دیدم... اگه به فضاهای وهم و سورئال علاقه دارید این کتاب رو بخوونید و اگر دنبال منطق در کتابها هستید اصلا پیشنهاد نمیشه... در هر آثار هنری حالا چه کتاب و یا فیلم درک شما ازش و نوع نگاه شما بهش هست که جذاب میکنه اونو براتون و همچنین نوع دید شما به زندگی... خووب برای من بسیار جالب و ارزشمند بود چون درس زندگی توش داره واقعا ازش یه سریال عالی در میاااد
میگن وقتی یه کتاب میخونی یه سری چیزا رو ازش برمیداری اما من یه چیزایی جا گذاشتم یه لحظههای عمیق که ناشی از ارتباط من وکتاب بود، این کتاب رو که خوندم تصمیم گرفتم چند سال دیگه هم بخونمش بایه دید دیگه وعجیب اینکه تازه شد بود برام تا کهنه، خلاصه که محشره، بعضی وقتا تو هیاهوی دنیا یه سری چیزا دورتون میکنه ازهمه چیز هروقت به این اتفاق نیاز داشتید بخونید این کتابو
قبل از این، رمان عشق سالهای وبا رو خونده بودم و کاملا با اونچه ک تصورش رو میکردم تفاوت داشت، اون گیرایی لازم رو به نظرم نداشت؛ حداقل نه اونقدری ک من انتظار داشتم... تا رسیدم ب این کتاب ک فوق العاده نقدهای مثبتی در موردش خونده بودم و به نوعی شروع کتاب خونی خیلیها با این اثر بوده. ولی مثل کتاب قبلی، این هم به نظرم شایسته آون همه تعریف و تمجید رو نداره و اثریه ب شدت خسته کننده. پیشنهادش نمیکنم ب بقیه. خودم چون شروعش کردم مجبورم تا اخرش برم.
کتاب نسبتا خوبی هستش اگرچه یه مقدار تا وسطای کتاب اسمها گیج کننده هست ولی با سرچ تو گوگل میتونین شجره نامشون رو ببینین و کمکتون کنه. شخصیتهای مختلف با اسامی یکسان و پایانهای متفاوت. میشه گفت سرانجام همه شخصیتها رو نویسنده مشخص کرده و این خوبه. ولی از این نظر که بسیاری از جاهای کتاب با عرف جامعه ما منافات داره از نظر ما غیراخلاقی هست و توصیه میشه برا کتابها رده سنی مشخص بشه.
راوی بسیا عالی بود اما....
من فقط کتاب رو گوش دادم چون هزینه کردم. والا با فیلمهای پورن برابری میکرد. من متعجب از اینم که چطور چنین کتابی رو توی برنامههای تلوزیونی که عامه مردم تماشاچی اون هستن معرفی میکنن. پر بود از برهنگی. فقط پایانش کمی جذاب بود.
برای اینکه متوجه اسمها، نسبتها، اینکه داستان مربوط به زمان حاله یا گذشته یا آینده بشم باید کلی دقت و تمرکز میکردم. کتابی نبود که بشه با لذت و آرامش بهش گو ش داد.
من فقط کتاب رو گوش دادم چون هزینه کردم. والا با فیلمهای پورن برابری میکرد. من متعجب از اینم که چطور چنین کتابی رو توی برنامههای تلوزیونی که عامه مردم تماشاچی اون هستن معرفی میکنن. پر بود از برهنگی. فقط پایانش کمی جذاب بود.
برای اینکه متوجه اسمها، نسبتها، اینکه داستان مربوط به زمان حاله یا گذشته یا آینده بشم باید کلی دقت و تمرکز میکردم. کتابی نبود که بشه با لذت و آرامش بهش گو ش داد.
من کتابهای زیادی خواندم که بیشتر تاریخی بودند. و بطور طبیعی علاقه چندانی به رمان ندارم. این رمان طولانی و کمی خسته کننده بود. ولی جذابیتی خاص درونش نهفته بود. برای کسانی در سن من که زندگی را در خانواده آیی بزرگ و پرجمعیت زندکی شروع کردم و الان هر کدام در گوشه آیی از دنیا پراکنده هستند و در اثر کاهش زاد و ولد حال منقرض شدن، این رمان یک روخوانی است از زندگی خودم.
واقعا ما انسانها به یک دور باطل رسیدیم... مثل شخصیتها و وقایع این داستان؛ این کتاب نشون میده هر چقدر هم بخوای از هیاهوی جهان دور باشی برای خودت زندگی آرومی تشکیل بدی درنهایت باز هم به دنیای بیرون و ارتباطاتش نیاز داری و هر چیزی ارزش قربانی شدن برای هوا و هوس رو نداره...
ممنون از کتابراه
راجع به این نویسنده خیلی شنیده بودم ولی هیچ کتابی از ایشون نخونده بودم بسیار لذت بردم
ممنون از کتابراه
راجع به این نویسنده خیلی شنیده بودم ولی هیچ کتابی از ایشون نخونده بودم بسیار لذت بردم
کتب رو شنیدم. تبلیغاتش رو خیلی بیشتر از محتواش میدونم.
یکی از مشکلاتش از دید من تکثر شخصیتها بود که در اواسط داستان شنونده رو سر در گم میکرد. یکی دیگه از معایبش از دید من تکرار اسم کامل شخصیت بود که با توجه به طولانی بودن اسامی حوصله سر بر و رو اعصاب بود. بنظرم راوی میتونست اسامی کاراکترها رو مخفف شده بگه. مثلا خوزده انتونیو گوندیاس رو فقط خوزه بگه
یکی از مشکلاتش از دید من تکثر شخصیتها بود که در اواسط داستان شنونده رو سر در گم میکرد. یکی دیگه از معایبش از دید من تکرار اسم کامل شخصیت بود که با توجه به طولانی بودن اسامی حوصله سر بر و رو اعصاب بود. بنظرم راوی میتونست اسامی کاراکترها رو مخفف شده بگه. مثلا خوزده انتونیو گوندیاس رو فقط خوزه بگه
من این کتاب رو سال 82خوندم تنها نکته داستان اینه که تعداد شخصیتها زیاد هستند و همه در پایان به سرانجامی میرسند هیچ شخصیتی رها نمیشه و نوبل ادبی رو هم به همین خاطر دریافت کرد. اما از نظر اخلاقی خیلی مبتذل است مسایلی مانند خیانت، روابط بیقید و بند و خارج از عرف مانند رابطه با کودک، بیمار، محارم و.... . دارد. من به شخصه این کتاب رو نمیپسندم و به دیگران هم توصیه نمکنم
بسیار عالی بود. اگر حوصله کنید تا آخر با دقت گوش کنید و شجرنامه افراد را یادداشت و یا به ذهن بسپارید از قدرت خیالپردازی و شخصیت سازی که اصلاً غیرطبیعی و خسته کننده نیست شگفت زده میشوید. ترجمهی کتاب با وجود محدودیتهای پیش روی مترجم واقعا عالی است. آقای کاوه میرعباسی به غایت عالی ترجمه کرده است. گویندگان هم عالی کار کردهاند.
فقط حواستان باشد کتاب کاملاً بزرگسالانه است
فقط حواستان باشد کتاب کاملاً بزرگسالانه است
نمیتونم بگم چرتترین کتاب، شاید من خنگم، ولی هییییییچی نفهمیدم که نویسنده چی میخواد بگه منظور نویسنده چیه فقط کلی داستانهای کوتاه و مسخره و بی بنیان به اسم رئال جادویی، حالا رئال جادویی هست ولی دیگه خیلیم نباید بی منطق و دری وری گفت، بنظر شخصی من تو رئال جادویی هم باید منطق وجود داشته باشه وگرنه میشه توهم و بی هدف نوشتن
وقتى این کتاب و گوش میدادم اینگار تو این زمان نبودم خودم تو زمان کتاب تصور میکردم و هر فصل و چند بار گوش میدادم دوست نداشتم تموم بشه
کتاب متفاوتى بود و توقع آدم و بالا میبره دیگه هر کتابى راضیم نمیکنه
توصیه میکنم نسخه شنیدارى کتاب و تهیه کنید و کتاب و گوش کنید چون کتاب سنگینیه ممکنه در نسخه خواندنى حوصله خواننده سر بره
کتاب متفاوتى بود و توقع آدم و بالا میبره دیگه هر کتابى راضیم نمیکنه
توصیه میکنم نسخه شنیدارى کتاب و تهیه کنید و کتاب و گوش کنید چون کتاب سنگینیه ممکنه در نسخه خواندنى حوصله خواننده سر بره
من تازه شروع ب خوندنش کردم چهار روزه کتاب دستمه ولی تازه رسیدم فصل هشتم، انقدر آهسته و کند میخونم تا متوجه بشم، بعضی وقتها بعضی از پاراگرافا رو دو بار میخونم، هنوز نتونستم متوجه بشم ک جالب هست یا نه!ولی ب نظرم اونجور که بقیه تعریف میکنن و معروف هست به نظر نمیاد، حالا ببینم آخرش چی میشه
خواندن بعضی از کتب، تو را جادو میکند، کلماتش تو را سحر و لحظاتش تو را شیفته. راهی برایت باز میکند به دنیایی دیگر. دنیایی فراتر از متن، حتی فراتر اط دسترس خود مولف. شگفتی حاصل از جملات داستان همواره عادتت میدهد به انتظار. اننظار شگفتی دیگر از خیالی والا.... چندین بار خواندن کتاب از حلاوتش نمیکاهد
کتاب خیلی عالی, ترجمه عالی, صداپیشه, موسیقی و تهیه کتاب صوتی عالی. من به کمک این کتاب صوتی خیلی سریع خوندمش. برای من فوق العاده بود. توصیفات واقعی اما رمزالود, قصه کشدار و برای من خوندنش رو جذاب میکرد. خیلی برام جالب بود که چطور میتونه غرور, تنهایی و فراموشی یه نسل که خوبه حتی یه روستای پرنشاط رو ویران کنه.
عالی بود خیلی خیلی لذت بردم تا الان حدود سه بار گوش کردم یه فضای دوست داشتنی و با صدایی شیوا داشتند اگر برای ورود به یک دنیای بهظاهر معمولی ولی با اتفاقا عجیب و غریب و سوپرایزهای متنوع اماده هستید این کتاب بهتون پیشنهاد میکنم یاد گرفتن اسامی شخصیتها هم چندان سخت نیست نگران نباشید