نقد، بررسی و نظرات کتاب مثل هیچکس - دلفین دو ویگان
4.5
15 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Shahab Am
۱۳۹۸/۰۳/۳۰
20
_ یاد نگاههای مادرم بعد از مرگ تئیس افتادم... که چطور روی اشیاء و انسانها ثابت میماند... نگاهی مُرده... به تمام نگاههای مُردهی روی زمین فکر کردم... میلیونها نگاهِ بیفروغ، بدونِ درخشش... نگاههایی گمشده که نشان از پیچیدگی دنیاست... دنیایی آکنده از تصویر و صدا و در عینِ حال، خالی و عاری از هر چیزی... _ فکر میکردم خشونت در فریاد، کتک کاری، جنگ و خون ریزی ست... حالا اما میدانم که در سکوت هم میشود خشونت را لمس کرد... آن چنان که گاه با چشمِ غیر مسلح هم میتوان دیدش... خشونت همان زمانِ اهانت است. همان توالیِ پیوسته روز هاست... خشونت همان چیزیست که از اختیار ما خارج است... صامت است و خودش را نشان نمیدهد... خشونت هیچ توضیحی ندارد و تا ابد تاریک و مُبهم باقی میماند... من این رمانو دوس داشتم... : )