نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خوشه‌های خشم - جان اشتاین بک

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۳/۰۷/۰۲
سالها پیش این رمان را خواندم در نوجوانی ولی حالا لذت بیشتری بردم. داستانی از یک خانواده آمریکایی کشاورز که مجبور به ترک ایالت خود شده و آواره سایر مناطق آمریکا به دنبال کار می گردند. در این رمان با مفهوم خانواده آمریکایی و روابط حاکم بر آن در گذشته به خوبی آشنا می شویم. روابط انسانی حاکم بر افراد با وجود سختی فزاینده شرایط زندگی قابل تقدیر است. این رمان به کندی آغاز شده و به آرامی پیش می رود و می تواند حوصله را سر ببرد ولی توصیفات در راستای درک بهتر قصه است و اگر کمی تحمل کنیم روحمان با اثری وزین جلا میابد. شخصیت تام جود پسر که داستان با او آغاز می شود بسیار جذاب و چند بعدی است که در عین قاتل بودن بسیار مهربان و وفادار به خانواده است. و البته تمام شخصیت ها چند بعدی هستند. پایان بندی رمان بسیار جذاب است و نور امید را می تاباند. روایت جناب سلطان زاده هم که اصولا جز تقدیر جای سخنی باقی نمی گذارد. با سپاس از کتابراه
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۳/۰۱/۳۰
🍁بالاخره تموم شد و میخوام نقدمو راجع بهش بنویسم. باید اعتراف کنم جز کتابهایی بود که اواخرش به سختی خوندم تا تموم شه و رهاش نکنم! مهترین ایرادم ریتم به شدت کند کتاب بود که منو خسته میکرد. از طرفی مرتبا تنها و تنها اتفاقی که خیلی توی کتاب بولد بود، بین خانواده جاد و‌ دیگر خانواده‌های مهاجر فقط غذا ‌خوردن بود! انگار کتاب یه جورایی منه خواننده رو توی پایین‌ترین لایه از هرم مازلو زندانی کرده بود و‌نمیذاشت به بالاتر، به سمت راس هرم برم! کما اینکه به خشم بین افراد مهاجر، عشق به خانواده، توجه به هوس‌و‌نفس انسانی، باورهای مذهبی کشیش، متحد بودن خانواده به خاطر درد مشترک و خشم یکسان اشون، و اشاره به نظام سرمایه داری و صنعتی شدن امریکا توی اون زمان رو هم میتونستم توی کتاب ببینم. بعد از تموم کردن فصل اول ‌دوم همش ترس داشتم حین خوندن کتاب! ترس دوباره گیر افتادن تام‌جاد که با تعهد از زندان آزار شده بود. تامی که به نظر خواننده اصلا ادم بدی نبود و اتفاقا دارای کلی خصوصیات خوب و انسانی هم بود. مهم‌ترین اتفاق داستان این بود که خانواده‌های کارگر و مهاجر زیر فشار گرسنگی، آوارگی، و شرایط سخت و دشوار همگی خوشه‌هایی از جنس خشم رو با متحد شدن هم‌میکارند و رشدشون میدن. البته من میدونم که؛ این کتاب یکی از صد رمان برتر جهان بود پس مطمئن بودم که کلی اتفاقات خوب دیگه هم توی کتاب بوده که شاید من سواد و قدرت درک اشونو نداشتم. قسمتی خوب از کتاب درمورد کپیتالیسم؛ “این مخلوقات نمی‌توانند هوا تنفس کنند و گوشت بخورند. آن‌ها سود تنفس می‌کنند و ربح می‌خورند. بدون اینها خواهند مرد، درست مثل شما که بدون هوا و گوشت می‌میرید؛ خیلی تاسف‌آور است. ولی این است که هست! همین است که هست! ”ممنونم دوست خوبم کتابراه.
سهیلا صفری
۱۳۹۷/۰۵/۳۱
این کتاب یکی از بهترین رمان‌هایی بود که تا الان خوندم. شاید داستان ساده‌ای به نظر برسه ولی آدم را عمیقا به فکر فرو میبره. فکر اینکه چطور پیشرفت تکنولوژی روی زندگی انسانها تاثیر گذاشته و برخی افراد چه بهایی زیادی بابت این پیشرفت‌ها دادند و اینکه چقدر آدما میتونن نسبت به هم بی‌رحم باشن و منافع مادی خود را به همه چیز ترجیح بدن و یا برعکس چطور میشه به راحتی نسبت به دیگران مهربان بود.
اگرچه سرانجام داستان کاملاً روشن نیست اما به نظر من نویسنده مخصوصا اون رو ناتمام رها کرده تا هرکس بتونه بنا به تصورات خودش داستان رو کامل کنه.
به طور کلی کتاب عالیه و اجرای فوق العاده هنرمندانه و زیبای آقای سلطان زاده ارزش این اثر را چندین برابر کرد به نظر من این کتاب را از دست ندید.
ممنون از کتاب راه
فرنوش محسن
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
این کتاب سیر تحولاتیست که یک خانواده کشاورز فقیر طی می‌کند تا زمین و خانه‌اش را از دست بدهد و در آخر به جایی برسد که همه اعضا حتی کودکان خانواده کار کنند تا یک وعده غذای کم حجم را تهیه کنند. جزئیات زیاد و اتفاقات مهم کم است ولی اگر کمی حوصله کنید آنوقت در جریان اتفاقات خود را در کنار خانواده جود می‌بینید و با هر تغییر مکان نگران محل اسکان و غذای خانواده می‌شوید و با طرزفکر کارگران و راههای مختلف بهره کشی از آنان آشنا می‌شوید. کتاب به طور کلی با اندیشه‌های چپ نوشته شده و مذهب و تعصبات مربوط به آن را ریشه بسیاری از مشکلات می‌داند. اجرای بسیار خوب آقای سلطان زاده تمام شخصیت‌های زیاد داستان را کاملا از هم تفکیک کرده و به جذابیت اثر کمک زیادی کرده است. با سپاس
فرزانه داوری
۱۴۰۰/۰۴/۲۶
وقتی این کتاب را میخواندم احساس کردم قلم نویسنده و صدای عالی راوی دستم را گرفته و ارام ارام مرا با خود و داستانهایش پیش میبرد و انقدر هنگام خواندن کتاب احساس ارامش البته همراه با کنجکاوی داشتم که بی نهایت از خواندن کتاب لذت میبردم
انچه در این روایت اثر گذار است تلاش خانواده برای خوشبختی است و البته نقطه اوج داستان گذشت و فداکاری و مادر خانواده که با درایت و تامل امیخته به عشق و محبت همه‌ی افراد خانواده را تحت نظر دارد و نه تنهامراقب سلامت جسم بلکه ارامش روح انهاست و رهبری امیخته با عشق مادر در نهایت دختر خانواده را نیز متاثر میسازد
این کتاب را به دوستان کتابخوان توصیه میکنم
Pejman Pirmoradi
۱۳۹۸/۰۴/۰۲
نه به هیچ وجه رمان نیست... نه کتاب تاریخ معاصر بخشى از آمریکا هم نیست... شاید گوشه اى از رنجهاى کتاب مقدس و یا new tsstament باشد.. اما... نه کافى نیست... مانیفست زندگى انسان امروزى است که با شوق فراوان در پى رسیدن به آن است.. تعجب نکنید همینقدر حماقت در بشر وجود دارد!!!!هنگامى که نهایت دنیا کشف شد زندگى در نهایت هم خلق شد و انسانها در پى رسیدن به غایت همه چیز، همه چیز را واگذار کردند؛ مذهب.. ناموس.. وطن... انسانیت... عشق... خانواده.. فقط براى رسیدن به انتها.. با اینکه تجربه تلخ بى شرافتى و کاپیتالیسم کور آمریکا در برابر همگان بود اما براى رسیدن به همین بى شرافتى از هم سبقت میگیرند.. براى زندگى در نهایت...
علی بهرامی
۱۳۹۷/۰۵/۰۷
نویسنده به طرز شگفت انگیزی در معرفی موقعیت‌ها موفق بود و به خوبی و با جزییات زیبایی نفرات, موقعیت‌ها و مکان‌ها را توضیح میده, داستان تاثیر خوبی داره و بسیار زیبا و با شکوه به اتمام میرسه.
گوینده به خوبی حس موقعیت‌ها را انتقال میده و هر شخصیت را به زیبایی و بدون تپق (به جز یک مورد کوتاه) اجرا میکنه. حتما کتاب بعدی را با همین راوی گوش میدم
کاربر A
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
رمان بسیار عالی و شگفت انگیزی بود. مخصوصا با صدای بسیار خوب گوینده آدم را به عمق حوادث داستان می‌برد. و با این موضوع آشنا میکرد که گاهی چیزهایی که ما آن‌ها را مفید میدانیم چنان تاثیر بدی بر زندگی بعضی‌ها در گذشته گذاشته است که آرزو میکنیم کاش اصلا نبودند.
فقط یک نکته هست و آن اینکه به نظر من بهتر بود از موسیقی‌هایی که در ابتدا و انتهای هر فصل میشنیدیم در خلال داستان‌ها هم استفاده میشد و یا اینکه با صداهایی از فضایی که داستان در آن اتفاق افتاده بود میشد دیدی واقعی تر به شنونده داد.
monireh rezvanian
۱۴۰۰/۰۲/۱۷
کتاب خوشه‌های خشم، رمانی بسیار جذاب و خواندنی از جان اشتاین‌ بیک، نویسنده آمریکایی است. این شاهکار درباره دوره‌ای از تاریخ آمریکاست که قحطی و ماشینی شدن باعث آواره شدن هزاران هزار خانوار شد و داستان کتاب روایت خانواده جاد است. مهاجرت به امید رسیدن به زندگی بهتر، حرص و طمع سرمایه داران و نا امیدی، شورش ناشی از فقر و گرسنگی واقعاً داستان جالب و آشنایی ست.
راوی داستان هم فوق العاده بودن. سپاس از همه افرادی که در فراهم نمودن فایل صوتی کنابها فعالیت می‌نمایند.
حسن ناهید
۱۳۹۹/۰۸/۲۳
در جوانی این کتاب را خوانده بودم ولی برداشت و لذتی که اینبار از شنیدن آن داشتم متفاوت بود داستان ساده اما دردناک هجوم صنعت به زندگی سنتی، اوارگی، بیکاری، گرسنگی، عشق، خانواده، زندگی، مرگ و.... که به گونه ستایش امیز پرداخته و تکان دهنده است. اشتاین یک فوق العاده است و راوی توانا. همه داستان پر از ظرایف است ولی سه قسمت برای من تکان دهنده بود، معاشقه زن و مرد در کنار مادر و مادر بزرگی در حال مردن. گذاشتن جعبه بچه مرده بر روی جریان آب و در آخر شیر خوراندن روزا شارون مرد گرسنه را
فاطمه حسینی مقدم
۱۴۰۱/۰۸/۲۰
باز هم رمانی رو خوندم که بدون شک تا مدتها و شاید تا همیشه توی ذهنم ثبت میشه. توصیف عالی، قلم قوی و از همه مهمتر غم و اندوه داستان و شخصیت‌های محکمی که میجنگن گاهی مهربانن و گاهی سنگدل. علاوه بر کتاب صدای جذاب و گیرای گوینده که حس متن رو به خوبی منتقل میکنه جای تحسین داره. "در چشمان این مردم گرسنه خشم جان میگیرد، در روح این مردم خوشه‌های خشم پر میشود و میروید و سنگین میشود؛ سنگین میشود تا به بار بنشیند. "
زهراسادات میرزایی
۱۴۰۰/۱۲/۲۱
میتونم بگم وقتی آقای سلطان زاده کتاب رو روایت میکردن انگار یکی از شخصیتهای قصه بودم و تمام اتفاقات جلوی چشمم رخ میداد.. چقدر این کتاب عالی بود.. چقدر دوستش داشتم... قلم نویسنده فوق‌العاده بود و شنونده رو به شدت جذب میکرد...
قصه مربوط میشه به جامعه‌ی سرمایه داری و زمانی که ماشین آلات جای نیروی انسانی رو در کشاورزی گرفتن و چه خانواده‌هایی که بخاطر این موضوع آواره شدن و از هم گسستن..
مجید پاکنژاد
۱۳۹۹/۰۵/۲۸
سلام
موضوع کتاب عالیه کتاب فوق العاده‌ای گوینده جناب سلطان زاده هم با تکنیک بسیار زیبایی کتاب را روایت میکند و جذابیت کتاب را دوچندان کردند
فقط به عقیده من نویسنده خیلی به حواشی پرداخته و در بسیاری از قسمتهای کتاب انگار که خواننده داره یک فیلمنامه میخونه تا یک کتاب و بعضا از موضوع داستان دور میشه که این موضوع باعث خستگی شنونده یا خواننده میشه در واقع اگر قرار بود این کتاب را بخونم شاید تانیمه‌های کتاب رهاش میکردم
سولماز بویری
۱۳۹۹/۰۱/۲۲
متعجبم از کسایی که اینقدر تعریف و تمجید کردن واقعا افتضاح بود یه کتاب طولانی و بی‌سرو ته شخصیت‌های داستان و قدم به قدم میشناختی و باهاشون جلو میرفتی و هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. و جز بدبختی و بیچارگی هیچ نقشی و تو ذهنت نمیبست بعلاوه تمام شخصیت‌های داستان یکی پس از دیگری از داستان با سرنوشت نامعلومی حذف میشدن و پایان داستان هم از افتضاح خود داستان چیزی کم نداشت یعنی فکر کنم پایان تیر خلاصی بود به شعور شنونده... تصمیم گرفته بودم هیچ کتابی رو نیمه رها نکنم و صرفا بخاطر این تصمیم تمامش کردم.
منصور پاد
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
در چند جمله و یا حتی چند صفحه نمیتوان نقدی کامل بر این متن گذارد... قلم نچرالیست ‌نویسنده و دوری از ایده گرایی، توصیف‌هایی قوی و به جا، یک پایان باز که پوچی زندگی مهاجرین را میرساند و سکانس زیبای آخر آن جا ک زندگی از سینه یک زن جوان به رگ‌های یک پیرمرد دمیده میشود (یعنی دقیقا تلاش انسان برای رام کردن طبیعت) همه و همه یک شاهکار ادبی را ساخته‌اند...
Navid Bavandpour
۱۴۰۳/۰۵/۰۵
تنها چیزی که میتونم بگم اینه. گریستم، و در حال گریه کردن هستم. بدون هیچ وقفه ای. حالا شاید، بگید احساساتی هستم یا دیونه!!! اما وقتی، غمم فروکش کنه، سعی می کنم نظرم رو، درباره ی این اثر مافوق تصور به صورت تحلیلی، تا اونجا که ادراکی و تفکری و اندیشه ای دارم. و با سواد کم خودم، ارائه بدم. هرچند به احتمال زیاد برای هیچکس، اهمیتی نخواهد داشت!!!.
مهدی برجلو
۱۴۰۳/۰۱/۰۵
خواندن این کتاب را پیشنهاد می‌کنم، مردمانی که قربانی شرایط هستند و پیامدهای عدم اتحاد را به زیبایی نمایان کرد. روند داستان بسیار خوب (هر چند می‌توانست برخی چیزها کوتاه تر باشد)، شخصیت‌پردازی عالی و پایان‌بندی بی‌نظیر. صداپیشگی آقای سلطان‌زاده هم که در این مجموعه واقعا یک شاهکاره به تمام معنا است؛ شخصیت‌سازی بسیار درست، انتقال احساسات بی‌مانند و حرفه‌ای.
Bahareh D
۱۳۹۹/۱۰/۱۷
در عجبم از سیل تعریف و تمجیدها!!! چند ماه طول کشید تا بلاخره تونستم تمومش کنم اونم فقط بخاطر اینکه به خودم قول داده بودم هیچ کتابی رو نصفه رها نکنم. اصلا گیرایی و جذابیت نداشت. بسیار حوصله سر بر و فضای بسیار خاکستری و تیره که فقط بدبختیها رو شرح میداد. حتی پایان خاصی هم نداشت! هب بعدش چی شد؟؟؟ اخرش چیکار کردن؟؟؟؟ اینهمه در طول کتاب از باروری و رشد خوشه‌های خشم گرسنه‌ها گفت. خب اخرش که چی؟؟؟؟
محمد حسین غیاثی مقدم
۱۳۹۷/۰۳/۱۰
باسلام. واقعا عالی. چقدر گویندش خوبه. معرکست. من تقریبا نصفه کتاب هستم. تو ماشین گوش میدم و واقعا لذت میبرم. ممنون از آوانامه بابت این اثر وخسته نباشید میگم به راوی محترمش
وهاب شمس
۱۴۰۱/۰۸/۰۴
به جرات یکی از بهترین رمان‌هایی که تا حالا خوندم چقدر نویسنده زیبا هر قسمت داستان و با ظرافت هرچه زیبا  از اولین قسمت تا آخرین قسمت به تفسیر میکشید که این بیشتر بر میگرده به صدای استاد سلطان زاده عزیز و از یک طرف یک خانواده و مهمتر از همه شخصیت‌های داستان و یک مادر مدیر و هوشمند این کتاب رو بهتون توسعه میکنم
مسعود معتمد
۱۴۰۱/۰۱/۱۵
داستان پردازی عالی. صحنه پردازی متوسط. داستان یکدست بسیار ساده و روان به مشکلات اجتماعی دوران رکود اقتصادی آمریکا پرداخته و با هنر نمایی خاصی نحوه از چاله به چاه افتادن عامه مردم و نقش اتحاد در جامعه کارگری و همچنین نقش مادر در هم پاشیدن نشدن خانواده و میزان مقاومت آن در برابر مشکلات.
مهدی شادپور
۱۳۹۹/۰۳/۲۴
ترجمه عالی جناب شریفیان و صدای گرم اقای سلطان زاده، مناسب با شخصیت‌های کتاب، گوش دادن به این اثر ارزنده رو دلچسب می‌کنه. داستان نویس به طرز هنرمندانه‌ای روایت ناگزیری مهاجرین برای بقا رو به تصویر می‌کشه و دید جامع از بحران‌های نابرابری و سو استفاده ملاک از طبقه کارگر و تهیدست ارایه میده.
ترانه کمالی
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
۱-این کتاب صوتی، واقعاهنرمندانه اجرا شده. ۲-متن بینظیره. ۳-اینقدر توصیفات عالی بیان شده که کلمات به راحتی تبدیل به تصویر می‌شن. هیچ چیزی نمیشه درباره ش نوشت؛ فقط می‌تونم بگم محتوای کتاب اونقدر ملموسه که آدم گمان می‌کنه این داستان را قبلا زندگی کرده!!
zeinab fallah
۱۴۰۲/۰۴/۱۳
واقعا کتاب عجیبی بود. خشم دسته جمعی که ذره ذره در وجود افراد جامعه شکل میگیرد. خوشه‌های خشمی که ذره ذره رشد میکنند. این کتاب به ما می‌فهماند که همیشه هم نباید در مقابل ظلم سکوت کرد فقط به دلیل رفع نیازها. گاهی نیاز است در برابر زور ایستادگی کرده و مثل شخصیت کیسی بود.
Mahsjan
۱۴۰۱/۰۴/۰۹
خوشه‌های خشم داستان زندگی یکی از هزاران خانواده‌ای است که بعد از بحران اقتصادی شدید آمریکا مجبور به ترک شهر خود شدند. کتاب بیانگر یک اندوهِ تلخه. اگر جان اشتاین کتاب را ننوشته بود، این جنایت بزرگ در تاریخ گم می‌شد. این کتاب احساسات، وجدان و انسانیت ادمو به چالش میکشونه
نسیم امیرمقدم
۱۳۹۹/۰۹/۱۶
لحظه به لحظه با فصل فصل کتاب زندگی کردم با رنج فقر و تبعیض
هرجا که شنیدم اُکی یاد افغان‌ها توی کشور خودمون افتادم و پایان بی نظیر داستان که به زیبایی نشون میده نجات جان یک انسان از هرچیزی والاتره
درود به جان اشتاین بک، عبدالحسین شریفیان و آرمان سلطانی برای خلق این اثر بی نظیر
فروزان لطفی
۱۳۹۷/۰۶/۳۱
رمان جالب و قشنگی بود توصیفات ملموس و قابل فهم و خوبی بود. صدای آقای سلطان زاده هم که عاااالی بود، ولی من از پایان رمان راضی نبودم و خیلی بی‌معنی تموم شد و فرجام کار خانواده رو درست مشخص نکرده بود. ولی باز هم ارزش یکبار شنیدن رو داشت. ❤️
Bijan F
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
خوانش، فضا سازی و لحن گوینده همانطور که انتظار میرفت بسیار عالی و بینظیر بود فضای داستان کاملا متفاوت از بقیه رمان‌هایی که خوندم بود
شنیدنش رو توصیه میکنم پر از صحنه‌هایی هست که شاید کمتر توصیف شدن و فضای بیرحم کاپیتالیسم رو به خوبی به تصویر کشیده
Farya Bij
۱۳۹۹/۰۷/۰۵
من هنوز کامل کتاب و نشنیدم ولی تا فصل ۸ اومدم و جذبم نکرده ب زور دارم گوش میدم ببینم چی میشه آخرش. اگر نظرم عوض شد دوباره دیدگاهمو ثبت میکنم. صدای آقای سلطان زاده و گویندگیشون عالیه و حسها و موقعیت‌ها رو خیلی خوب انتقال میدهند.
نسیم طالبی
۱۳۹۸/۱۲/۲۹
این کتاب که خودش خوبه، ولی من تازه فهمیدم این گوینده خوبه که مخاطب و تا آخر مشتاق نگه میداره، ممنون از آرمان سلطان اده و ممنون از اوانامه، این کتاب و کتاب‌های دیگه‌ای با این گوینده من به کتابراه و کتاب صوتی علاقه مند کرد..
Sedigheh Madadi
۱۳۹۸/۰۶/۱۶
خیلی واضح صحنه‌ها و احساسات و شخصت‌ها را توصیف می‌کرد و نویسنده بسیار تبحر دارد گوینده هم خوب بود فقط داستان برای من جالب نبود یعنی موضوع داستان برایم کشش نداشت اما چیزی از ارزش اثر و نویسنده و گوینده کم نمی‌کند و سلیقه من جور نبود
والهه یوسفی
۱۳۹۸/۰۵/۱۵
بدترین کتابی بود که تا حالا خوانده‌ام یا شنیده ام، حتی اگر خلاصه کتاب هم خوانده بودم باز هم میگفتم وقت خودمو تلف کردم، کتاب بسیار طولانی با جزییات بی‌فایده، تمام شخصیت‌های داستان یک مرتبه غیب میشدند و سرنوشت نامعلوم داشتند، انتهای داستان کاملا بی‌معنی بود، افتضاح به تمام معنا
سپهر منصوری
۱۳۹۸/۰۳/۳۱
این کتاب من رو لحظه به لحظه با شخصیتهای داستان همراه کرد و گاهی اوقات احساس میکردم من هم در لحظه‌ای خاص اونجا هستم! ادبیات غنی و جزئی نگری فوقالعاده،
گویندگی حرفه‌ای جناب سلطان زاده از جاذبه‌های این کتاب است! تشکر فراوان از عوامل تولید این اثر
م ,ر
۱۴۰۲/۱۰/۱۸
بینظیر بود. فضاسازی، برقراری ارتباط با هرکدام از شخصیت‌ها، احساساتی که تجربه می‌کنیم و... یک داستان بینظیر که تا انتهای سفر همراهش میشویم و نگران و کنجکاو به دانستن سرنوشت این مردم، من بعد از اتمام کتاب فیلمش رو هم دیدم
Ali Akbari
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
نمیدونم چه برداشتی باید از بدبختی یه خانواده باید میکردم، ولی هیچ نکته‌ی مثبتی نداشت کتاب، و نمیدونم چرا نویسنده‌ها تاکید دارن نهایت بدبختی و بیچارگی و فساد و مرگ رو توی رمان‌ها نمایش بدن همیشه، منکه دیگه پشت دستمو بسوزونم رمان بخونم
M.A.D م.ع.د
۱۴۰۰/۱۰/۱۵
من خیلی با این کتاب به فکر فرو رفتم و هرجوری نگاه کردم به زندگیه خودم دیدم همینه... تلخه ولی واقعا ماهم اوکی‌هایی هستیم که برای نان کار میکنیم و نه زندگی کردن...
من چند جای این کتاب بغض کردم...
آرمان سلطانزاده هم که همیشه نابه...
رضا افشاری پویا
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
خب رمان طولانی بود و با جزئیات دقیق و فراوان برداشتهای متفاوتی وجود داره، بنظرم با سیر داستان و اتفاقات باید روان شد و دنبال یه پایان خوش و خرم نباشیم
و جناب سلطان زاده، خیلی خوب روایت کردن
ممنون از تیم تولید
محمد امین صابریها
۱۴۰۰/۱۰/۰۹
فراتر از عالی هرچی بگم باز کمه خیلی خوبه خیلی قشنگه واقعا لذت بردم. هر وقتی دلم میگیره قسمتی از داستان میزارم گوش میدم. واقعا دلنشینه مخصوصا با صدای آقای سلطان زاده عزیز. کتابیه که ارزش چندبار گوش دادن داره
رسول بخشی
۱۴۰۰/۰۳/۳۰
به نظرم تمام کتاب‌های جان اشتان بک بسیار خواندنی‌اند و باید همه رو خوند. در مورد این کتاب به نطرم بعد از کتاب موش‌ها و ادم‌ها بهترین کتاب جان اشتان بکه
بعد از این کتاب، کتاب شرق بهشت رو هم از این نویسنده پیشنهاد میکنم
ali shahsavari
۱۳۹۸/۰۷/۲۴
کتاب بی‌نظیری بود کیفیت داستانیش خیلی عالی بود ارمان سلطان زاده هم مثل همیشه عالی و با کلماتش تمام حالات و صحنه‌ها و اتفاقات رو به خوبی بهتون نشون میدهحتما اگه میخواین رمان بخونین این اثر رو گوش بدین
ساقی رجبی
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
دلم میخواد بارها و بارها این کتاب رو گوش کنم، بیان ساده، داستان ساده و جذاب و پر کشش و در نهایت یک پایان تعمل برانگیز. اتفاقات و جزعیاتی که با پوست و خونت درکشون میکردی.
عالیییی بود
رعنا ابوالقاسم
۱۴۰۲/۰۸/۰۲
همیشه دلم می‌خواست این کتاب مشهور را بخوانم سپاس از شما که فرصت شنیدنش را فراهم کردید. داستان غم انگیز مهاجرت.. پس به مهاجران به کشورهای دیگر چقدر سخت می‌گذرد وقتی هموطن به هموطن خودش روا ندارد
شهلا جعفرزاده
۱۴۰۰/۰۱/۱۵
عالی بود! هم خود کتاب و هم اجرا! تو فضای این داستان زندگی کردم و قسمت روانشناسیش برام بسیار جذاب بود. اشتاین‌بک مثل ‌یک روانشناس یا جامعه‌شناس یا فیلسوف همه چیز رو با دقت ساخته و پرداخته!
Monir Naghikhani
۱۳۹۹/۱۲/۲۹
عالی، عالیالبته کتابش را دارم ودر جوانی خوانده بودم، ولی با صدای آقای سلطان زاده بسیار خوب بود، داستان فلاکت همیشگی طبقه کارگر، که بوده وهست وفکرکنم خواهد بود، غمگین ومتأثرکننده، سپاسگزار شما
Mohammad Joolaiee
۱۳۹۸/۱۲/۲۳
این ترجمه کتاب اصلا خوب نیست! ترجمه اقای مسکوب به مراتب بهتره، من الان اون ترجمه رو که مبیبنیم با این گوینده هیچ تطبیقی نداره، انتقادم رو ترجمه است بیشتر، گوینده خودش عالی بود
رامين اكرمي
۱۳۹۷/۰۸/۰۳
واقعاً آدم رو تو آمپاس گذاشت. کاش پایانش با معنی تر بود. در کل خوب بود. همزمان دارم رمان ابله فیودور داستایوفسکی رو میخونم و باز هم بهم ثابت شد ک تا نویسنده روس هست... سراغ بقیه نرین
کاربر KIA
۱۳۹۷/۰۵/۱۶
این کتاب را از آوانامه خریدم و چند ماه قبل گوش دادم. این کتاب به نطر من شاهکار جان استاین بک هست و در عین سادگی بسیار تاثیر گذار است. آرمان سلطان زاده هم عالی اجرا می‌کند.
sana K
۱۴۰۲/۰۲/۳۱
یکی از بهترینهاست، داستان پردازی عالی، بیان زیبا، یک پایان باز که مدتها فکر را درگیر میکنه، و پر از رنج و واقعیتهای زندگی، از جناب سلطان زاده هم بابته بیان زیبا سپاسگزارم
Nader Tajrostami
۱۴۰۱/۰۱/۲۵
کتاب خوبی است اما نه در آن سطح که بقول یک سایتی یکی از ۱۰ اثر برتر ادبیات کلاسیک جهان باشد. با این حال راوی آقای سلطازاده انرا بسیار عالی و با هیجان روایت میکند‌.
رضا احمدیاری
۱۴۰۰/۱۰/۰۴
به زیبایی واقعیت رویدادها و حقیقت‌های پشت آن‌ها و همچنین تلاش خانواده برای دور هم بودن و باهم بودن در مشکلات در عین استیصال در موارد بحرانی را به نمایش می‌گذارد، بسیار لذت بردم
1 2 3 >>