نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سگ خوشبخت - صباح الدین علی
4.1
227 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سگ خوشبخت در خانواده ثروتمندی متولد شده است و یا نگهداری میشود که مراقب دلسوزی دارد. مردی که در این داستان از قشر اجتماعی متفاوت تری نسبت به صاحب کارش دارد. صباحالدین علی نویسنده ترک در کتابش قلم نافذی دارد و ساده و روان مینویسد. مخاطب را خوب همراهی میکند. داستان سیر مشخص دارد. ابتدا دارد و انتهایش معلوم است. هیجان و کشش داستان سیر منطقی دارد. تم داستان و پیرنگ آن و البته سوژههای صباحالدین علی از قشر متوسط و رو به پایین بیشتر است و از مسائل آنان کتاب مینویسد و این نقطه اعتراض خوانندگان کتابهای او است. صباحالدین علی این داستان کوتاه را به پاسخگویی این معترضان نوشته است. البته کتاب باز نیز مسائل ثروتمندان را از جهت تمسخر و حیف و میل کردن ثروت بیان میکند و الکی پول خرج کردن و دغدغههای غیرمعمول و غیرضروری داشتن این قشر را با داستانی روی روال منطقی بیان میکند.
داستان کوتاه سگ خوشبخت نوشتهی صباح الدین علی نویسندهی ترک است که سعی کرده این بار بر خلاف گذشته داستانی شاد بنویسد دربارهی سگی که در خانهای عیانی در رفاه کامل زندگی میکند اما به نظر من حیوانات مختلف مثل سگ، گربه همه دوست دارند در فضای آزاد و در کنار همنوعان خودشان زندگی کنند و انسانها هم به جای نگهداری از حیوانات و ایجاد یک زندگی مرفه برای آنها بهتر است به فکر انسانهایی باشند که بیمار، گرسنه و درمانده هستند و به کمک انسانهای دیگر نیاز دارند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. با دستگیری انسانها از هم جامعه و دنیا جای بهتری برای زندگی میشود و انسانها از زندگی در کنار هم لذت بیشتری میبرند و حیوانات هم آزادانه و آنطور که دوست دارند در کنار دیگر حیوانات از زندگی خود رضایت بیشتری خواهند داشت.
با تشکر از کتابراه برای تهیه رایگان کتاب برای دوستدارانش
با تشکر از کتابراه برای تهیه رایگان کتاب برای دوستدارانش
از کوزه همان برون تراود که دروست. بنظرم نویسنده داستان بخاطر اتفاقاتی که توی زندگی شخصیش براش پیش اومده و دوباری که زندان بوده زیادی نسبت به خوشبختی بدبین شده. این داستانش هم مثل مقدمه داستانش دهن کجی بود به منتقدانش. درسته فاصله طبقاتی از نظر مالی و رفاهی همیشه برای قشر ضعیف ازار دهنده ست. درسته که افراد پولدارهم خوشحال و خوشبخت مطلق نیستت ولی قطعا از داشته هاشون لذت هم میبرن و مثل توصیفات نویسنده نیست. درسته کتاب باید نکتهای برای اموختن داشته باشه ولی تو این زمونه که حال هیشکی خوب نیست باید کتاب خوندن حال مارو بهتر کنه قرار نیست همیشه از دل تاریکی و رنج و بدبختی یه نکتهای رو یاد بگیریم نویسنده اگر ذهن خلاقی داشته باشه میتونه با طنز و روایتهای شادتر نکته و مفهوم رو به خواننده برسونه. راوی هم که تند تند و بی حس و حال فقط خوند که کارش رو انجام داده باشه
من تابهحال از این نویسنده کتابی نخوانده بودم، اما این کتاب صوتی بسیار جالب بود. ظاهر آثار این نویسنده موضوعات تلخی دارند و به علت هجمهی منتقدین، ایشان این بار قصد خلق اثر متفاوتی را داشتهاند. در ابتدا هم با زبان طنز کنایههای زیادی به این دسته منتقدان و خوانندگان میزنند که به نظرم خیلی زیبا بود. البته که این زبان کنایی تا انتهای قصه باقی میماند و نویسنده میخواهد از جهانی بگوید که عدهای آنقدر پولدارند که بیشترین توجه را به سگشان دارند و آن سگ بهترین زندگی را دارد، اما در مقابل عدهی زیادی از انسانها گرسنه و بیخانمانند. اگرچه به نظرم هر نویسندهای شاید دوست داشته باشد فعالیت داستاننویسی خود را متوجه زمینهی خاصی بکند. مثلا ایشان در زمینه مشکلات اجتماعی همچون فقر دست به قلم میبردهاند و این اصلا ایرادی ندارد.
صباح الدین علی اهل ترکیه اس... این اولین کتابی بود که ازش میشنیدم. پیامش و صریح گفته و ساده...
اما در مورد سگ و تمام حیوانات خانگی دوس دارم نظرم و بگم من همه حیوانات رو خیلی زیاد دوست دارم و به نظر من نگهداری اونا تو خونه و قانونمند کردنشون اونا رو آزار میده. آدمها فکر میکنن دارن به حیوونا لطف میکنن و زندگی مرفه و راحتی براشون فراهم میکنن. اصلا اینطور نیست حیوونا اونا رو زندانبانهای خودشون میدونن. سگ گربه ماهی پرنده و همه حیوونا آزادی و دوس دارن فقط...
اما در مورد سگ و تمام حیوانات خانگی دوس دارم نظرم و بگم من همه حیوانات رو خیلی زیاد دوست دارم و به نظر من نگهداری اونا تو خونه و قانونمند کردنشون اونا رو آزار میده. آدمها فکر میکنن دارن به حیوونا لطف میکنن و زندگی مرفه و راحتی براشون فراهم میکنن. اصلا اینطور نیست حیوونا اونا رو زندانبانهای خودشون میدونن. سگ گربه ماهی پرنده و همه حیوونا آزادی و دوس دارن فقط...
کتاب در بارهی یه سگ خیلی خوشبخته که به تفریحش به گردشش به غذاش مریضیش و همه چیزش بسیار توجه میشه
و مفهوم این داستان به نظر من اینکه ما ادمها به احساسات سگ یا حیوانات بیشتر از انسانها اهمیت میدیدم اگه یکم از مخارج سگش کم میکرد یا کمتر اهمیت میداد میتونست چندتا کودک کارو به سرپرستی بگیره یا کمکشون کنه خرج تحصلیه شوننو بده
و این سگ خوشبخت بیشتر از یه انسان احساس خوشبختی میکرد
و مفهوم این داستان به نظر من اینکه ما ادمها به احساسات سگ یا حیوانات بیشتر از انسانها اهمیت میدیدم اگه یکم از مخارج سگش کم میکرد یا کمتر اهمیت میداد میتونست چندتا کودک کارو به سرپرستی بگیره یا کمکشون کنه خرج تحصلیه شوننو بده
و این سگ خوشبخت بیشتر از یه انسان احساس خوشبختی میکرد
داستان حکایت دارا و نادار است. سگ خانوادای پولدار و دارای سرمایه همه چیز داردو همه جا میتواند برود حتی به دندان پزشکی. برایش جفت می آورند. اما کسی که شغلش مراقبت از سگ است و طبقه کارگرجامعه رانمایندگی میکند برای نان شب مانده است. واقعا چندتا داستان دیگه از چند نویسنده دیگر باید باشد که شاید گوش ما بشنود و چشم ما ببیند واقعیت جامعه را. ممنونم از عزیزان روشنگر کتابراه
کتابش جالب بود
من که وقتی تک تک اتفاقات این کتاب را میشنوم با توجه به قدرت نوشتن عالی نویسنده و متجرمی تپانا و صد البته صدای زیبا راوی انها در ذهنم تجسم میشوند
و میتوانم در ذهن خود کتاب را خیال کنم.....
داستانش خیلی مفهوم و فهم دقیقی داشت.... قدر دوسنستن را به خوبی تشان میداد
در حدی کتاب برایم واقعی امد که دلم به حال ان سگ سوخت و ارزو کردم ایکاش با ان خانواده میرفت
من که وقتی تک تک اتفاقات این کتاب را میشنوم با توجه به قدرت نوشتن عالی نویسنده و متجرمی تپانا و صد البته صدای زیبا راوی انها در ذهنم تجسم میشوند
و میتوانم در ذهن خود کتاب را خیال کنم.....
داستانش خیلی مفهوم و فهم دقیقی داشت.... قدر دوسنستن را به خوبی تشان میداد
در حدی کتاب برایم واقعی امد که دلم به حال ان سگ سوخت و ارزو کردم ایکاش با ان خانواده میرفت
به امید روزی که همه موجودات در آسایش باشند
البته نه آسایشی که ما را از فطرت حقیقی ما دور کند دلم برای چنین سگهایی میسوزد
یکبار تو هوای بارونی یک خانمی سگش را با کفشهای مخصوص آورده بود پارک طفلی سگ یک قدم هم راه نرفت چون کفش هاش رو دوست نداشت
به نظرم آزادی برای هر حیوانی باارزش تر از هر چیزی هست
البته نه آسایشی که ما را از فطرت حقیقی ما دور کند دلم برای چنین سگهایی میسوزد
یکبار تو هوای بارونی یک خانمی سگش را با کفشهای مخصوص آورده بود پارک طفلی سگ یک قدم هم راه نرفت چون کفش هاش رو دوست نداشت
به نظرم آزادی برای هر حیوانی باارزش تر از هر چیزی هست
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت عزیزانی که در گردآوری این کتاب زیبا زحمت کشیدند
داستان در مورد یک سگ است که از تمام امکانات رفاهی بهره مند است که برابری میکند با امکاناتی که یک انسان به آنها محتاج است و گاه بیشتر از آن. ای کاش روزی برسد تمام انسانها و حیوانات
تماما از امکانات رفاهی بهره مند شوند
داستان در مورد یک سگ است که از تمام امکانات رفاهی بهره مند است که برابری میکند با امکاناتی که یک انسان به آنها محتاج است و گاه بیشتر از آن. ای کاش روزی برسد تمام انسانها و حیوانات
تماما از امکانات رفاهی بهره مند شوند
من هم اولین بار بود که از صلاح الدین علی کتاب میخونم، شامل ردهی سنی نوجوانان بود، اما خوبه که ما هم گوش بدیم. صلاح الدین علی خواسته بود تفاوت طبقاتی رو به این شکل که توی کتاب دیدیم نشون بده. درست بود همیشه هم صددرصد صادق نیست. من خودم چند سالی هست که سگ دارم، تا سگ نداشته باشید اون عشقی روکه منه نوعی ازش حرف میزنم رو درک نمیکنید! من هم جونموبرای سگم و رفاهش میدم. خیلیییی هم پولدار نیستم، اما همهی این مواردی که توی کتاب گفته شده بود، رو برای سگم فراهم میکنم! وقتی یکی سگ میاره، دیکه سگ نیست براش، واقعا عین بچه شه، و عضوی از خانواده ست. سگ من ماهی یه بار ماهیچه میخوره، میان وعده داره، روزی هم یه وعده مرغ، گوشت، و یا ماهی میخوره. خودش مرغ و از همه بیشتر دوست داره! ۲ ماه یه یار میره ارایشگاه، و ۶ ماه یه بار میره پیش دکترش برای چکاپ. اضطراب جدایی داره، اگه من و همسرم نباشیم خونه، و نتونیم با خودمون هم ببریم، پرستار داره میمونه پیشش. خوب اینا امکاناتی هست که من سعی میکنم براش فراهم کنم و تاکید میکنم که خیلی پولدار نیستم. و این انتخاب منه که عاشقانه همونجوری که این سگ به من عشق میده، من هم حمایتش کنم. بزرگترین آرزوی زندکیم اینه که یه روز بتونم پناهگاههایی داشته باشم که دیگه توی خیابون سگ و گربهی ولکرد نبینم… اونها هم مخلوق همون خدایی هستن که ما به اصطلاح اشرف مخلوقات رو آفریده. ممنون دوست عزیزم کتابراه☘️