نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خوشبختی چیه؟ - محمدرضا گودرزی
3.5
432 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ameneh shahedi
۱۳۹۸/۱۱/۱۶
152
از اون همه آدم سوال شد ولی هیچ کدوم یه تعریف برا خوشبختی نداشتن و بیشتر به بدبختی هاشون فکر میکردن. ما همه دوست داریم خوشبخت باشیم ولی خوشبختی رو برا خودمون تعریف نکردیم یا اینکه خوشبخت رو کسی میدونیم که همه زنگیش رو به راه باشه در حالی که اینطور نیست. همه چی به دید ما بستگی داره ما اگر به مسائل زندگی به این چشم نگاه کنیم که میخوان ما رو بزرگ کنن و به کمال برسونن میتونیم در کنار همهی اون مسائل خوشبخت باشیم. این طرز فکر سخته اما شدنیه. به نظر من هر جور دیگهای فکر کنیم به خودمون و خوشبختی مون ظلم کردیم. من این طرز فکر رو بارها امتحان کردم و دارم تلاش میکنم ادامهاش بدم شما هم امتحان کنید مطمئن باشید حس خوبی بهتون میده؛ حس خوشبختی!🤗خوب بود ولی زیاد حس نگرفته بودن و واقعی نبود معلوم بود یه متن رو خوندن و دارن برامون اجراش میکنن. راستی به قول یکی از دوستان چرا یه تعدادشون فقط فکر شماره دادن و گرفتن بودن حتی خود گزارشگره!!!!🤔😐
به نام خدا یکی دیگر از آثار نویسندگان ایرانی اینبار آقای گودرزی که تابحال اسمشان را نشنیده بودم ولیکن گویا نویسنده نسبتا مطرحی هستند و جایگاه خوبی دارند و مدرس داستان نویسی هم هستند و البته اینکه من نمیدانستم اشکالی ندارد به هر حالباز هم عدهای پیدا میشوند آثار او را مطالعه کنند و هر نویسنده طرفدارهای خاص خود را داراست و نمیشود هم همهی آثار را خواند بالاخره عمر انسان کفاف نمیدهد البته بگذریم بحث ما این نیست به داستان بپردازیم داستانی که درمورد خوشبختیست چیزی که بیشتر ازاین چند کلمه است چیزی که تکهای خالص از فهم است و بایدآن رادرک کرد ولیکن وقتی شخصیت داستان که از رادیو آمده با مردم برمیخورد هرکدام را در عوالم مختلف خود میبینید که هیچ درک و حتی کوچکترین مقداری از آن را نیز ندارند و حتی خود گزارشگر هم یک جای کارش میلنگد در ابتدا با یک دانشجو حرف میزند کسی که باید بار سنگین علم چ دانش را به مقصد یعنی نتیجه دادن برساند ولی مشغول عوالم و امیال خودش است ودرگیر عشق بازی که درنهایت هم چرندی میگوید و میرود و همه شخصیتها همینطور و حتی درداستان ردپای از فساد گسترده اخلاقی نیز مشاهده میشود ولیکن به طور کلی داستان ضعیف است گویا و رسا نیست گویندگانخوش صدا نیستند و خود داستان نیز کم محتوا وکم رنگ که نمیتواند منظور کلی را به شنونده یا خوانندهاش برساند...
خب بنظرم این کتاب درد و بدبختی مردم رو نشون میداد و دیدیم که هر کسی یک دردی و با توجه به همون دردش تعریفی هم از خوشبختی داره ولی تعریف ثابتی از خوشبختی نداشتن، در واقع بنظرم انسانها جوری هستند که به هر حال از نظر خودشون چیزی کم دارن و از نظر خودشون هیچ وقت خوشبخت نیستن ولی وقتی اون موقعیت یا چیزی که دارن رو از دست بدن متوجه میشن چقدر خوشبخت بودن ولی هیچ وقت به زمانی نمیرسن که واقعا احساس خوشبختی کنن، مثل همون قضیهی بیماری که تا وقتی سالمیم قدر سلامتیمون رو نمیدونیم ولی وقتی مریض میشیم میفهمیم سلامتی نعمت بزرگیه و وقتی داشتیمش خیلی خوش به حالمون بوده.
از بحث دور نشیم بنظرم کتاب خیلی خوبی بود تا یادآوری کنه بابت همینایی که داریم خوشحال باشیم چون هیچ وقت نمیشه همه چی رو با هم داشت. یا تابستونه که مدرسه و دوستا و اون جور خوش گذرانیها نباشه بجاش سفر و همش استراحته، یا دوران مدرسه است و باید درس و امتحان رو تحمل کنیم بجاش دوستا و اون جور خوشگذرانیها هستن.
واقعا کتاب تغییر دهندهای بود
ممنونم از نویسنده عزیز
از بحث دور نشیم بنظرم کتاب خیلی خوبی بود تا یادآوری کنه بابت همینایی که داریم خوشحال باشیم چون هیچ وقت نمیشه همه چی رو با هم داشت. یا تابستونه که مدرسه و دوستا و اون جور خوش گذرانیها نباشه بجاش سفر و همش استراحته، یا دوران مدرسه است و باید درس و امتحان رو تحمل کنیم بجاش دوستا و اون جور خوشگذرانیها هستن.
واقعا کتاب تغییر دهندهای بود
ممنونم از نویسنده عزیز
خوانش این کتاب میتونست خیلی بهتر باشه
جواب خوشبختی چیست از طرف کسایی که ازشون میپرسید ربطی به این کتاب نداشت و از موضوع منحرف شده بود
و استفاده از یکسری کلماتی که گویندگان به زبان آوردن فکر نمیکنم در کتاب باشه و میتونستن از کلمات زیبا تری استفاده کنند
خوشبختی یعنی همین که صبخ از خواب بیدار میشید خداروشکر کنید که خدا بهتون اجازه داده یک روز دیگه زندگی کنید، خوشبختی یعنی داشتن آرامش البته این تعریف خوشبختی از نظر هر کسی متفاوت است
این که میبینید یکی پولداره و کلی خرید تو دستش میبینید به معنای خوشبخت بودن نیست
خیلی اوقات شده یکی انقدر پولداره و زندگی خوب و ارامشی نداره در صورتی که وجود داره کسانی که خیلی وضعیت مالی خوبی ندارن ولی زندگیشان سرشار از آرامش هست
جواب خوشبختی چیست از طرف کسایی که ازشون میپرسید ربطی به این کتاب نداشت و از موضوع منحرف شده بود
و استفاده از یکسری کلماتی که گویندگان به زبان آوردن فکر نمیکنم در کتاب باشه و میتونستن از کلمات زیبا تری استفاده کنند
خوشبختی یعنی همین که صبخ از خواب بیدار میشید خداروشکر کنید که خدا بهتون اجازه داده یک روز دیگه زندگی کنید، خوشبختی یعنی داشتن آرامش البته این تعریف خوشبختی از نظر هر کسی متفاوت است
این که میبینید یکی پولداره و کلی خرید تو دستش میبینید به معنای خوشبخت بودن نیست
خیلی اوقات شده یکی انقدر پولداره و زندگی خوب و ارامشی نداره در صورتی که وجود داره کسانی که خیلی وضعیت مالی خوبی ندارن ولی زندگیشان سرشار از آرامش هست
داستان کوتاهی از جناب آقای محمد رضا گودرزی است که در بارهی یک گزارشگر است که میخواهد نظر افراد مختلف را در مورد خوشبختی بپرسد ولی بیشتر افراد درگیرمشکلات خود هستند و اصلا جوابی به سوال گزارشگر نمیدهند و فقط تعداد کمی از آنها کمی به سوال او توجه میکنند و نظری میدهند تا گزارشگر را از سر خود باز کنند در جایی نیز گزارشگر برخورد خیلی بدی با کودکی که خیلی حاضر جواب است میکند که مرا به تعجب انداخت که چرا نویسنده یک چنین طرز رفتاری را با یک کودک در داستانش مینویسد یا طرز برخورد یک دختر خانم هم با گزراشگر خیلی بد است و از کلمات نابجایی استفاده میکند که این قسمت داستان هم مرا متعجب کرد. با آرزوی موفقیت بیشتر برای نویسنده.
صدای آغازین بد بود ولی در ادامه داستانش یکم بهتر شد. درکل نشون میده هیچکسی از زندگیش راضی نیست و اصلا نمیدونه معنی خوشبختی چیه، چون همه فکر میکنن خوشبختی چیزیه که یا خریدنیه یا بدست اوردنی. ما هرروزمونو سخت تلاش میکنیم تموم کنیم که شاید فردا به خوشبختی برسیم اما دریغ از اینکه زندگی همینیه که الان توش هستیم، باید سعی کنیم در لحظه زندگی کنیم. تا چشم بهم بذاریم عمرمونم میگذره و هنوز نه معنی خوشبختیو درک کردیم و نه خوشی به چشم دیدیمهرچند منم عین خیلیا ۳۰ سالمه فوق لیسانسم و بیکارم، پس حق داریم ندونیم خوشبختی چیه. اما ایرانیه و امیدش
داستان کتاب در بارهی خوشبختی بود
مجری رادیو که سعی میکرد با انرژی صحبت کنه و از روز خوب مردم خوب و موضوع خوب برنامهی رادیویش حرف بزنه
رفت تویه خیابون از بچه تا پیر سوال کرد که بنظرتون خوشبختی چیه
ولی راستشو بخواین هیچکس از خوشبختی نگف همه بیشتر به بدبختی هاشون فکر میکردن تا خوشبختی هاشون
و چه بد که بد بختی رنگ پر رنگ تر داره تو زندگی مون تا خوشبختی
بنظرمن خوشبختی یعنی سلامتی یعنی دل خوش یعنی پدر مادر
و چه بسا چیزهای خیلی سادهی برایه ما اهمیت نداره ولی برایه خیلیها خوشبختی یا ارزو حساب میشه
مجری رادیو که سعی میکرد با انرژی صحبت کنه و از روز خوب مردم خوب و موضوع خوب برنامهی رادیویش حرف بزنه
رفت تویه خیابون از بچه تا پیر سوال کرد که بنظرتون خوشبختی چیه
ولی راستشو بخواین هیچکس از خوشبختی نگف همه بیشتر به بدبختی هاشون فکر میکردن تا خوشبختی هاشون
و چه بد که بد بختی رنگ پر رنگ تر داره تو زندگی مون تا خوشبختی
بنظرمن خوشبختی یعنی سلامتی یعنی دل خوش یعنی پدر مادر
و چه بسا چیزهای خیلی سادهی برایه ما اهمیت نداره ولی برایه خیلیها خوشبختی یا ارزو حساب میشه
این کتاب صوتی حالت داستان ندارد، فقط گزارشگری از چند نفر میپرسد که خوشبختی چیست و نکته جالب اینجاست که هیچکس تعریف مشخصی از خوشبختی ندارد. هر کدام از افراد مشکلات و دغدغه های خاص خود را داشتند و خوشبخت شدن را در گرو حل مشکل خود میدیدند. البته نکته مثبت کتاب این بود که به مشکلات رایج مردم اشتره شده بود. مثلا ازدواج جوانان، بیکاری، نابرابری حقوق زن و مرد، احساس ناامنی و... در کل من خیلی این کتاب را نپسندیدم اما خب گوش دادن به آن زمان زیادی نمیگیرد و خالی از لطف نیست.
در بخشی از داستان میگه بریم سراغ این زن عزیز که با یک دست پنجاه, شصت تا موز وبا دست دیگر سی تامسون داره بریم ببینیم این همه توانایی رو از کجا به دست آوردن ورزش کارن یا خوشبختی این نیرو رو بهش داده😅 خدایی به شعور مخاطب توهین میکنید. اگرمیومدی فیس تو فیس (رودررو) بهم ناسزا وفحش میدادی بهتر بود 🤣🤦♂. و به جای این همه سلام سلام میتونست یکی از شرکت کنندگان یه جواب منطقی بده.
اونقدر در کف شماره گرفتن وشماره دادن بود دلم سوخت براشون😢😏.
همین😒😌
اونقدر در کف شماره گرفتن وشماره دادن بود دلم سوخت براشون😢😏.
همین😒😌
این کتاب که به شکل نمایش صوتی ارائه شده را من خیلی دوست داشتم: نتیجهای که از این کتاب گرفتم، این یود که خوشبختی از نگاه هر شخص متفاوت است. یکی خوشبختی را در تحصیل و سواد بالا میبیند، دیگری خوشبختی را در مستقل بودن و وابسته نبودن به دیگران.
صدای مجری دلنشین بود و نقشهای دیگر، با لحن مناسبی با نقشی که داشتند، حرف میزدند.
به شخص، از خانم لوتی مشتی و مرد ادبیات دوست که آخرش افتاد تو جوب را خیلی دوست داشتم:)
صدای مجری دلنشین بود و نقشهای دیگر، با لحن مناسبی با نقشی که داشتند، حرف میزدند.
به شخص، از خانم لوتی مشتی و مرد ادبیات دوست که آخرش افتاد تو جوب را خیلی دوست داشتم:)
معنای خوشبختی همین نداشتههای مردمی بود که داشتن حرف میزدن. مهمترینش آزادی و امنیته. آزادی و امنیت اقتصادی (عدم مشکلات مالی و تورم). آزادی و برابری حقوق زنان و مردان. (از نظر کار و...). نبود مشکلات مجردها. امنیت برای خانمها (که همش دیگران متلک و شماره ندن). اخبار واقعی از جامعه (گزارشگره همش میخواست همه چیو خوب نشون بده). خوشبختی یعنی دغدغههای حقوق اولیه زندگی رو نداشته باشی.
میخواد بگه خوشبختی همه جا هست فقط باید اون رودیدبه عبارتی خوشبختی یعنی نگاه به داشتههای خودمانمورد بعدی میگه منفی نگری، بدبینی، نالیدن، نیمه خالی لیوان رو نگاه کردن، نگاه به نداشتهها و ندیدن داشتهها، غرزدن، بزرگ کردن مشکلات عاملان بدبختی هستند چراکه مانع از دیدن داشتهها میشن!!! با تشکر از اقای گودرزی
از نظر اکثر ما انسانها خوشبختی داشتن ثروت و سلامتی است واقعیت همین است ثروت و پول خیلی از مشکلات را حل میکند و به دنبال آن آسایش امکانات و رفاه همراه دارد ولی در هر حال سلامتی روح و جان از هر ثروتی بهتر است. در این داستان خبرنگاری از مردم میپرسد خوشبختی چیه و کی خوشبخته؟ از نظر شما خوشبختی چی و خوشبخت کی؟؟
سلام داستان خوبی بود مشکلات جامعه را زیبا بیان کرد و از نظر بنده اگر هر کسی سر جای خودش باشد و به اندازه کارش توقع داشته باشد دنیا زیباتر میشود اگر در این داستان از یک شهروند که با عقل و عشق برای خودش کاری دست و پا کرده بود سوال میکرد خوشبختی معنا می گرفت. واگر به داشته هامون فکر کنیم بهترین هستیم