نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی کباب غاز - محمدعلی جمالزاده
4.5
1725 رای
مرتبسازی: پیشفرض
به نام خدا یک اثر رعالیستی اما پر هیجان و پویا از نویسنده خوب کشورمان آقای جمالزاده که داستانش کباب غاز گرچه کوتاه است اما در نوع خود شگفت انگیز و گوش دادنی و جذاب و خلاصه چیزیست ارزشمند که برای عصرهای متمادی و بعدی به یادگار گذاشتند ایشان خب حال بپردازیم به خود داستان از آنجای آقای جمالزاده هم عصر ما نبودند و در زمان خاص خودشان بودند این کتاب هم رنگ و بوی مقداری قدیمی تر را به خود دارد نقطهای که شاید. شروع بعضی چیزها و یا آغازشان در ایران بود مانند اداره جات نوپا و سازمانهای جدیدتر که در اندک زمانی شکل میگرفتند البته زیاد هم نوپا نبودند ولی خب و اما خود داستان در داستان میبینیم که قضیه همین است دعوت کردن تعدادی از دوستان و بصرف شام و بعضی مساعل و ترفیع و شرایط بغرنجی که یک غاز دز خانه بیشتر نیست و آن را باید بگونهای تقسیم کرد که به همه برسد البته نه باید بگونهای رفتار کرد که غاز دست نخورده به پاعین برگردد ودر این میان پسرعموی شخصیت داستان نیز درماجراست شخصی که همچون بلبل سخن میگود و میگوید و میگوید و این نشان دهنده استعداد عجیب اوست و اما نه در این بین چیزی خطاست و درنهایت ذات خود را نشان داده و همهی نقشه هارا نقش بر آب میکند و همکارانی که با ولع وحشتناکی به خوردن غاز مشغول میشوند و....
داستان بصورت طنز آمیزی نوشته شده بود
و از طرفی قشنگ فضای و طرز فکر اون دوره آدمها رو به زیبای تصویر کشیده شد
گاهی اوقات ما مانند (شخصیت داستان) تصمیماتی میگریم که خلاف میل درونی ماست ولی خاطر رودروایستی مجبور به انجام آن هستیم
در بخش از کتاب با فضای خرفاتی او دوره آدمها هم که میگه: ” شوگون ندارند اولین مهمانی بعد عروسی ظرفی از خانه همسایه بیاوریم آشنا شدیم ”
درنتیجه مهمانی رو به دو روز تقسیم کرد
و مصطفی که اومده بود عیدی بگیره درمیان گزاشت، نقشهای رو چیدن که کسی دست به غاز نزنه با حساب یک تیر دو نشونه بگیرنند که معقولترین گزینه بود مصطفی که پسرعموی تنیاش بود رو برای این نقشه انتخاب کردن ودر روز مهمانی مصظفی رو آدم فاضل معرفی کرد
قسمتهای دروغ و نیرنک کاریهای مصطفی خیلی خنده دار بود 😂 که گفت عادت دارم عرق فرانسوی بخورم ولی حالا که اسرار میکنید میخورم
در در آخر که کباب غاز آوردن مهمونها بخاطر رودرواسی در برابر مصطفی نخوردن حقه داشت به درستی پی میرفت که با یک اشتباه میزبان کل نقشه بر آب میشه
در اخر که کل ماجرا تقصیر خودش بود اعصابانیش رو روی مصطفی خالی میکنه
ولی متاسفانه تیری که از کمان رها شد باز نمیگرده
ضمنا صدای گوینده حرف نداشت 👌
و از طرفی قشنگ فضای و طرز فکر اون دوره آدمها رو به زیبای تصویر کشیده شد
گاهی اوقات ما مانند (شخصیت داستان) تصمیماتی میگریم که خلاف میل درونی ماست ولی خاطر رودروایستی مجبور به انجام آن هستیم
در بخش از کتاب با فضای خرفاتی او دوره آدمها هم که میگه: ” شوگون ندارند اولین مهمانی بعد عروسی ظرفی از خانه همسایه بیاوریم آشنا شدیم ”
درنتیجه مهمانی رو به دو روز تقسیم کرد
و مصطفی که اومده بود عیدی بگیره درمیان گزاشت، نقشهای رو چیدن که کسی دست به غاز نزنه با حساب یک تیر دو نشونه بگیرنند که معقولترین گزینه بود مصطفی که پسرعموی تنیاش بود رو برای این نقشه انتخاب کردن ودر روز مهمانی مصظفی رو آدم فاضل معرفی کرد
قسمتهای دروغ و نیرنک کاریهای مصطفی خیلی خنده دار بود 😂 که گفت عادت دارم عرق فرانسوی بخورم ولی حالا که اسرار میکنید میخورم
در در آخر که کباب غاز آوردن مهمونها بخاطر رودرواسی در برابر مصطفی نخوردن حقه داشت به درستی پی میرفت که با یک اشتباه میزبان کل نقشه بر آب میشه
در اخر که کل ماجرا تقصیر خودش بود اعصابانیش رو روی مصطفی خالی میکنه
ولی متاسفانه تیری که از کمان رها شد باز نمیگرده
ضمنا صدای گوینده حرف نداشت 👌
جمالزاده پدر داستان نویسی ایران و سبک خاص و طنز اصیل ایرانی خود را دارد. بهترین و عالیترین نوع طنز اصیل ایرانی را میتوانیم در داستانهای جمالزاده ببینیم. چقدر زیبا داستان سادهی یک مهمانی را توصیف میکند. توصیفات آنقدر زیبا و واضح و ساده است، که گویی آدم در آن مجلس حضور دارد و لحظه به لحظهی این مهمانی را میبیند.
طنز این داستان واقعا زیبا و شنیدنی است. الحق که راوی هم خوب روایت میکند و داستان را بسیار شنیدنی تر کرده. یکی از قشنگترین داستانهای کوتاه فارسی است. تمام کتابخوانهای حرفهای باید داستانهای جمالزاده را بخوانند. در سال سوم یا دوم دبیرستان این داستان را در کتاب فارسی میخواندیم. اما بسیار مختصر و خلاصه تر بود. اما با شنیدن این داستان آن روزها برایم تداعی شد و یادآور خاطرات شیرین زنگهای ادبیات بود. اتفاقا در آن دوران هم بنده شیفتهی این داستان شدم و از آن زمان بیشتر کتابهای جمالزاده را خواندم. در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران سالنی به نام جمالزاده داشتیم که سالن مطالعات هم بود. هر وقت نام استاد را میدیدم داستان زیبای کباب غاز برایم تداعی میشد و امروز با شنیدن این داستان تمام خاطرات گذشته برایم زنده شد ممنون از این که داستان زیبا را در اختیار ما گذاشتید تا از شنیدن آن لذت ببریم.
طنز این داستان واقعا زیبا و شنیدنی است. الحق که راوی هم خوب روایت میکند و داستان را بسیار شنیدنی تر کرده. یکی از قشنگترین داستانهای کوتاه فارسی است. تمام کتابخوانهای حرفهای باید داستانهای جمالزاده را بخوانند. در سال سوم یا دوم دبیرستان این داستان را در کتاب فارسی میخواندیم. اما بسیار مختصر و خلاصه تر بود. اما با شنیدن این داستان آن روزها برایم تداعی شد و یادآور خاطرات شیرین زنگهای ادبیات بود. اتفاقا در آن دوران هم بنده شیفتهی این داستان شدم و از آن زمان بیشتر کتابهای جمالزاده را خواندم. در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران سالنی به نام جمالزاده داشتیم که سالن مطالعات هم بود. هر وقت نام استاد را میدیدم داستان زیبای کباب غاز برایم تداعی میشد و امروز با شنیدن این داستان تمام خاطرات گذشته برایم زنده شد ممنون از این که داستان زیبا را در اختیار ما گذاشتید تا از شنیدن آن لذت ببریم.
گویندهی اول این نمایشهای رادیویی واقعا مهارت لازمرو ندارند و صدای جذابی هم ندارند، خیلی یکنواخت و طوطی وار وبی ذوق گویندگی میکنن، خود داستانها جالبن ولی چون این گوینده توی همهی این کارها هست، من از هیچکدوم رضایت نداشتم. لطفا در انتخاب گوینده دقت بیشتری به خرج بدید، باتشکر
داستانهای استاد جمالزاده بسیار شیرین و عالی و پند آمیز هستن. اگه بخوام بگم یکی از قشنگترین داستانهای کوتاه طنز فارسی هست، اغراق نکرده ام.
همین داستان رو در ادبیات دوران دبیرستان با طور خلاصه و سانسور شده داشتیم ولی اینجا کامل کامل بود.
من خودم با شخصه بیان بیش از حد جزئیات رو دوست ندارم ولی بیان جزئیات در این داستان با ظرافت خاصی انجام شده بود که حتی راغب هم بودم بیشتر در جریان جزئیات باشم.
آقای شمسی که خیلی خوب از عهده گویندگی کارکتر مصطفی برآمدن ولی راوی سرعتش بالا بود و احساس میکردم خانم حاجیان، طرز بیانش مصنوعی بود.
در بخش ابتدای داستان که به زندگی نامه استاد جمال زاده پرداخته میشد، صدای موسیقی متن بلند و غالب بر صدای گوینده بود.
اون یه ستاره هم بابت بخش گویندگی کم کردم.
همین داستان رو در ادبیات دوران دبیرستان با طور خلاصه و سانسور شده داشتیم ولی اینجا کامل کامل بود.
من خودم با شخصه بیان بیش از حد جزئیات رو دوست ندارم ولی بیان جزئیات در این داستان با ظرافت خاصی انجام شده بود که حتی راغب هم بودم بیشتر در جریان جزئیات باشم.
آقای شمسی که خیلی خوب از عهده گویندگی کارکتر مصطفی برآمدن ولی راوی سرعتش بالا بود و احساس میکردم خانم حاجیان، طرز بیانش مصنوعی بود.
در بخش ابتدای داستان که به زندگی نامه استاد جمال زاده پرداخته میشد، صدای موسیقی متن بلند و غالب بر صدای گوینده بود.
اون یه ستاره هم بابت بخش گویندگی کم کردم.
با درود به این ایده جالب کتاب صوتی... به دلیل اینکه شنیدن کتاب خیلی تاثیر گذارتر از خواندن کتاب هست. این داستان جالب و پنداموز است، که دریکی از کتابهای درسی هم اعمال شده، این داستان درمورد فردی است که تازه ترفیع گرفته و پسر عمویش به دیدن او امده و او از او خواسته که کاری کند تا غاز خورده نشود ولی پسر عمویش نتوانست این کاررا بکند، سپاسگزار شما سروران گرامی و ارجمند
نویسنده خیلی عالی جزئیات شخصیتهای داستان را توصیف کرده طوری که کامل احساس میکردم که همه ماجرا در برابر چشمم اتفاق افتاده و خودم را در نقش قهرمان داستان میدیدم. خواندن این کتاب رو به دیگران پیشنهاد میکنم.
نویسنده خیلی عالی جزئیات شخصیتهای داستان را توصیف کرده طوری که کامل احساس میکردم که همه ماجرا در برابر چشمم اتفاق افتاده و خودم را در نقش قهرمان داستان میدیدم. خواندن این کتاب رو به دیگران پیشنهاد میکنم.
داستان بی نظیر و خنده دار و منحصر به فرد و عالیه. حقیقتا پدر داستان نویسی ایران لایق لقب خودش هست و اثری فوق العاده خلق کرده. من واسه ۲ تا بچه هم این داستان رو خوندم و اونها هم کلی لذت بردند و به قول جمال زاده، کیفور شدند. فقط مشکل اینه که راوی خود جمال زاده چنان با شتاب و تند تند روایت میکرد که انگار عجله داره و باید تموش کنه و جایی بره. من متن داستان رو در کتاب چندین بار خوندم و واقعا عالیه. حیفم اومد ستاره کمتر بدم. اما واسه کسیکه میخواد صوتی از داستان لذت ببره و گوش کنه نمیتونه با جون و دل داستان رو درک کنه فقط به دلیل تند خوانی گوینده.
محمدعلی جمالزاده را همه میشناسند و نیازی به تعریف از قلمش نیست. پدر داستان نویسی نوین ایران است و مایه فخر ادبیات این مرز و بوم. طنز خاص و استفاده از ضرب المثلهای فارسی و نشان دادن نحوه و شرایط زندگی ایرانی به گونهای در داستانهای ایشان تبلور یافته که باورش سخت از سنین نوجوانی خارج از کشور زیسته.
یادش بخیر کباب غاز جز دروس رشته ادبیات دبیرستان بود و من امید داشتم با گوش دادن به نسخه صوتی آن خاطره خوش دیگری برایم رقم بخورد ولی صدای بی روح و احساس راوی به همراه خوانش بسیار تند و طوطی وار او لطف هر اثر هنری را از بین میبرد.
با سپاس از کتابراه.
یادش بخیر کباب غاز جز دروس رشته ادبیات دبیرستان بود و من امید داشتم با گوش دادن به نسخه صوتی آن خاطره خوش دیگری برایم رقم بخورد ولی صدای بی روح و احساس راوی به همراه خوانش بسیار تند و طوطی وار او لطف هر اثر هنری را از بین میبرد.
با سپاس از کتابراه.
با سلام، کتاب صوتی کباب غاز اثراقای جمال زاده است.
این داستان جالب و پنداموز است، که دریکی از کتابهای درسی هم اعمال شده، این داستان درمورد فردی است که تازه ترفیع گرفته و پسر عمویش به دیدن او امده و او از او خواسته که کاری کند تا غاز خورده نشود ولی پسر عمویش نتوانست این کاررا بکند،
در این کتاب نشان میداد ادما چقدر در ظاهر متفاوت هستند، دورو بودن هر دو فردرو میرسوند هم پسر عموی اس وپاسی که خودش را جای استادی جا زده بود، هم خودش که غاز را به مهمانان نمیخواست بدهد، ولی اصرار به خوردن غاز میکرد.
صدای گویندگان آزار دهنده بود.
این داستان جالب و پنداموز است، که دریکی از کتابهای درسی هم اعمال شده، این داستان درمورد فردی است که تازه ترفیع گرفته و پسر عمویش به دیدن او امده و او از او خواسته که کاری کند تا غاز خورده نشود ولی پسر عمویش نتوانست این کاررا بکند،
در این کتاب نشان میداد ادما چقدر در ظاهر متفاوت هستند، دورو بودن هر دو فردرو میرسوند هم پسر عموی اس وپاسی که خودش را جای استادی جا زده بود، هم خودش که غاز را به مهمانان نمیخواست بدهد، ولی اصرار به خوردن غاز میکرد.
صدای گویندگان آزار دهنده بود.
عالی بود. نوستالژی و جذاب
از اثار فاخر فارسی است و همیشه لبخند بر لب میآورد. خیلی داستان قشنگیه شخصی تو رودروایسی دوستاش رو دعوت میکنه و کباب غاز میزاره سر سفره ولی با فامیل آی کیوش هماهنگ میکنه که کسی این رو نخوره تا فردا شب هم بتونه از مهموناش پذیرایی کنه ولی اصرار بیجا فامیل باعث میشه مهمونا غذا رو بخورن و فقط قیافهی میزبان ضمن اینکه طنز جالبیه متاسفانه باید جز طنزهای تلخ هم حساب کرد من که باعث شد من رو خیلی حرص بده. داشتن یدونه از این فامیلها، برای کل زندگی آدم کافیه. ممنون از کتابراه و گویندهی عزیز.
از اثار فاخر فارسی است و همیشه لبخند بر لب میآورد. خیلی داستان قشنگیه شخصی تو رودروایسی دوستاش رو دعوت میکنه و کباب غاز میزاره سر سفره ولی با فامیل آی کیوش هماهنگ میکنه که کسی این رو نخوره تا فردا شب هم بتونه از مهموناش پذیرایی کنه ولی اصرار بیجا فامیل باعث میشه مهمونا غذا رو بخورن و فقط قیافهی میزبان ضمن اینکه طنز جالبیه متاسفانه باید جز طنزهای تلخ هم حساب کرد من که باعث شد من رو خیلی حرص بده. داشتن یدونه از این فامیلها، برای کل زندگی آدم کافیه. ممنون از کتابراه و گویندهی عزیز.
داستان کباب غاز را در نوجوانی در کتاب درسی خوانده بودم که البته حذفیات داشت و در اینجا نسخه کامل آن را گوش دادم که بسیار زیباتر هم بود. از ویژگیهای نثر استاد جمالزاده، زبان طنز و استفاده از لغات و اصطلاحات عامیانه است که در این داستان به وفور به چشم میخورد و البته که شیرینی داستان را صدچندان کرده است. از میان راویان هم، گوینده شخصیت مصطفی خیلی عالی و هوشمندانه اجرا کردند. ممنون از کتابراه عزیز که این کتاب صوتی نوستالژیک را در اختیار ما قرار دادند، من که با آن کلی خاطره بازی کردم.
چه سبک باحالی داشت
منو برد به دوران بچگی یادمه این کتابو خوانده بودم نمیدونم تویه کتاب درسی یا تویه کتاب خونه
اون روزم خیلی دوس داشتم این داستانو
داستان کباب غاز که ۲۴ تا مهمون بودن و باید ۲ روز متفاوت میومدن اما تویه روزهای عید بودا همه جا بسته
و مرد فقط یه غاز خریده بود
قرار بر این شد که یکی از فامیلهای که برایه عید دیدنی امده بود
نذاره که کباب غاز و بخورن اما متاسفانه خودش اولین بود و همه کباب غاز خوردن
اخرشم با یه کلام خوب تموم شد از ماست که برماست
منو برد به دوران بچگی یادمه این کتابو خوانده بودم نمیدونم تویه کتاب درسی یا تویه کتاب خونه
اون روزم خیلی دوس داشتم این داستانو
داستان کباب غاز که ۲۴ تا مهمون بودن و باید ۲ روز متفاوت میومدن اما تویه روزهای عید بودا همه جا بسته
و مرد فقط یه غاز خریده بود
قرار بر این شد که یکی از فامیلهای که برایه عید دیدنی امده بود
نذاره که کباب غاز و بخورن اما متاسفانه خودش اولین بود و همه کباب غاز خوردن
اخرشم با یه کلام خوب تموم شد از ماست که برماست
داستان با اینهمه لطافت و ظرافت و زیبایی رو با این صدا و طرز خوندن پایین کشیدن ظلم به اثره. همینجور طوطی وار فقط خوند از روی داستان بدون اینکه حسی رو بازتاب بده. مثلا صداپیشه مصطفی خوب تونست نقش رو بگه اما خود گوینده اصلی واقعا اینکاره نیست. لطفا یک فیلتر جهت انتخاب صداپیشهها استفاده کنین که لااقل حداقلها مثل صدای دلنشین و نقش پذیری و انعکاس احساسات رو داشته باشن. تشکر از شما
فکر کنم دیگه نیازی به معرفی نویسنده و نحوه بیان وقایع توسط اون نباشه چون واقعا بی نظیره. این داستان کوتاه هم به نظر من، خیلی زیبا بود و در واقع اصطلاحات با مزهای در توصیف افراد به کار میبرد. گویندهی شخصیت اصلی داستان، خیلی روان و گویا متن رو خوندن، و صداشون هم به نظر من دلنشین بود، ولیای کاش جملات را با احساس بیشتری بیان میکردن. به هر حال خدا خیرشون بده که این اثر رو رایگان در اختیار ما قرار دادند که استفاده کنیم.
یکی از جذابترین داستانها که یادآور خاطرات دبیرستان هست. زمانی که کتابهای ادبیات دبیرستان من را با داستان نویسی معاصر ایران آشنا کرد و دیگر نشد که دست بکشم.
گرچه تعداد اثار تمام و کمال خیلی هم زیاد نیست، اما به جرات میتوان گفت کباب غاز یکی از آنهاست.
روایت صوتی این کتاب چندان دلنشین نبود و خودخوانی لذت بیشتری داشت.
هرچند که کتاب صوتی باعث شد بار دیگر مروری بر این اثر ارزشمند داشته باشم.
گرچه تعداد اثار تمام و کمال خیلی هم زیاد نیست، اما به جرات میتوان گفت کباب غاز یکی از آنهاست.
روایت صوتی این کتاب چندان دلنشین نبود و خودخوانی لذت بیشتری داشت.
هرچند که کتاب صوتی باعث شد بار دیگر مروری بر این اثر ارزشمند داشته باشم.
اولین بار تو کتاب فارسی مدرسه قسمتی از اون رو خونده بودم، بعد سالها دوباره خواندن این این کتاب باعث یادآوری اون دوران شد، استاد جمالزاده نیازی به تعریف و تمجید من ندارند، تصویرسازی به قدری زیبا انجام شده که احساس میکنید سر میز شام با همکاران نشستید، و با تک تک شخصیتهای کتاب همزاد پنداری میکنید و باهاشون حرص میخورید و باهاشون میخندید
ممنون از کتابراه
ممنون از کتابراه
داستان بسیار جالب و هیجان انگیزی بود، به نظرم سبک خاص نویسنده که علاقه به استفادهی زیاد از ضرب المثل داشتن، مثل چاقوی دو لبه عمل کرده از یک طرف داستان رو خیلی غنی و شیرین تر کرده و از طرفی برای کسی که اطلاعات عمومیش در مورد این ضرب المثلها کمه ارتباط گرفتن با داستان رو سخت میکنه. ممنون از کتابراه به خاطر ارائهی این اثر نوستالژیک و زیبا
با درود به این ایده جالب کتاب صوتی... به دلیل اینکه شنیدن کتاب خیلی تاثیر گذارتر از خواندن کتاب هست. سپاسگزار شما سروران گرامی و ارجمند
نویسنده خیلی عالی جزئیات شخصیتهای داستان را توصیف کرده طوری که کامل احساس میکردم که همه ماجرا در برابر چشمم اتفاق افتاده و خودم را در نقش قهرمان داستان میدیدم. خواندن این کتاب رو به دیگران پیشنهاد میکنم.
نویسنده خیلی عالی جزئیات شخصیتهای داستان را توصیف کرده طوری که کامل احساس میکردم که همه ماجرا در برابر چشمم اتفاق افتاده و خودم را در نقش قهرمان داستان میدیدم. خواندن این کتاب رو به دیگران پیشنهاد میکنم.
باسلام
باتشکرکه ماروبه حال وهوای دبیرستان بردید.... یادش بخیر تخته سیاه و نیمکت و معلمها و شیطونیهای ما...
داستان پراز ارایههای ادبی و تمثیلهای روان وزیبا بودممنون که رایگان بود ممنون ازصداپیشه ها....
راستی اقافردا برای مهمانی چه کرد.....
همچنین میدانم که گوینده حرفهای پول حرفهای میخاهد پس بااین قیمت داستان که رایگان است گوینده عالیست.
باتشکرکه ماروبه حال وهوای دبیرستان بردید.... یادش بخیر تخته سیاه و نیمکت و معلمها و شیطونیهای ما...
داستان پراز ارایههای ادبی و تمثیلهای روان وزیبا بودممنون که رایگان بود ممنون ازصداپیشه ها....
راستی اقافردا برای مهمانی چه کرد.....
همچنین میدانم که گوینده حرفهای پول حرفهای میخاهد پس بااین قیمت داستان که رایگان است گوینده عالیست.
این کتاب بسیار زیبا بیان و صداگذاری شده بود و من این داستان را در کتاب ادبیات سال دوم دبیرستان خوانده بودم خیلی لغات عامیانه و محاوره ای خوبی داشت که یادگرفتم. یادمه املا از این درس سخت بود چون لغات معنادار داشت و آرایه ی کنایه در آن زیاد به کار رفته بود. و در کل میخواست بگوید که از ماست که برماست. درکل دوسش داشتم
باسلام
نویسنده این قصه بسیار حرفهای با قلمی روان در عین حال با شور و حرارت و توام با سواد ادبی بالا قصهی دلنشینی رو رقم زده که به نظرم اگر به یک صدا پیشهی حرفهای تر از بابت لحن بیان مناسب طوری ارتباط بیشتری رو با استان در دهن ایجاد بکنه میبود بهتر بود مثلا برا کم هزینه شدنش هم میشد از یک گوینده بهره برد
نویسنده این قصه بسیار حرفهای با قلمی روان در عین حال با شور و حرارت و توام با سواد ادبی بالا قصهی دلنشینی رو رقم زده که به نظرم اگر به یک صدا پیشهی حرفهای تر از بابت لحن بیان مناسب طوری ارتباط بیشتری رو با استان در دهن ایجاد بکنه میبود بهتر بود مثلا برا کم هزینه شدنش هم میشد از یک گوینده بهره برد
این داستان رو بارها خونده بودم و واقعا دوست داشتم کتاب صوتی رو هم بشنوم اما متاسفانه گویندگی رو دوست نداشتم، انگار گوینده بدون هیچ تمرینی فقط از روی متن، داستان رو میخوند و غلطهای لفظی زیادی هم داشت!!!
امیدوارم گویندههای بهتری یک بار دیگه این داستان رو بخونن تا همه از این اثر بی نظیر استاد جمال زاده لذت ببریم.
امیدوارم گویندههای بهتری یک بار دیگه این داستان رو بخونن تا همه از این اثر بی نظیر استاد جمال زاده لذت ببریم.
در دوران مدرسه در مقطع راهنمایی این داستان رو داشتیم توی کتاب ادبیات و من واقعا عاشق این داستان بودم چون بنظرم استاد جمالزاده خیلی خودمانی و به زبان طنز گیرا و رسا برشی از مشقتهای یک زندگی نوپا و کارمندی در عصر خودشان را به تصویر کشیدند که البته با روزگار برخی از ما هم ناآشنا نیست... سپاس از شما.
کتاب خوبی بود ارزش خوندن داره ممنون از کتابراه که این کتاب رو رایگان در اختیارمون گذاشته ولی یه فامیل مثل این آقا داشته باشیها احتیاج به دشمن در زندگی پیدا نمیکنی بعد زیاد تعارف نکن دیگه برادر من تعارفات الکی هم که مخصوص ایرانیها باید کنار بزاریم ضرر کردی رفت خوب شد تو هم با این تعارف الکی هات 😂
داستان ساده و مفرح و دلنشینی بود و با زیبایی حس و حال دوران و روابط آدمهای ان زمان را انعکاس میداد, کلمات به کار برده شده دلنشین بود و انسان را واقعا در موقعیت داستان فرو میبرد, هنرمندان راوی داستان کمی آماتور هستند ولی در کل ارزش شنیدن این داستان زیبا به وقتی که صرف میکنید میارزد. با سپاس
سلام کتاب صوتیها خیلی جذاب دوست داشتنی هستن اما لطفل تغییرات کوچکی مثل این گفت او گفت آنها گفتن پرهیز کنید خسته میکند این روش روایت کردن داشتن شخصیت دوم یا سوم داستانها که دارن گویندگی روایت شخصیت خودشون رو انجام میدن دیگه اول شخص اینقدر پر تکرار بیان نکند او گفت آن گفت این گفت
داستان در مورد کارمندی هست که قراره همکارانش رو دعوت کنه برای کباب غاز. ولی چون تعداد افراد زیاده تصمیم میگیره اونها رو دو بار دعوت میکنه. مشکل اینجاست که فقط یک غاز دارند و اون دنبال راهی میگرده که با همین یک غاز سر و ته ماجرا را به هم بیاره. ماجرای جالب این اتفاق روایت شده.
شخصیتها همه جالب بود، اما شخصیت مصطفی و راوی بهترینها بود.
داستان درمورد یک کباب غاز موجود در خانه هست که شب عید میخواهند برای ترفیع راوی که صاحبخانه است، سرود کنند و دوستان و همکاران او به مهمانی میآیند. بع علت کمبود قاشق و وسایل سرو مهمانها را در دو روز تقسیم میکنند، ولی غافل از اینکه فقط یک غاز دارند!
اطلاعات عامیانهی بسیار زیبایی در داستان وجود داشت، مثل وز زدن روغن اطراف غذا، یا کنسرت آروغ بعد از غذا، یا غاز گل گون و لخت!
مصطفی با شروع داستان وارد شد، جریان داستان را پیش برد و در اوج داستان هم، یعنی آن لحظه که بعد از آن همه ایستادگی برای دست نزدن به غاز، آن جایی که ران غاز را به دندان کشید، و یا انجایی که عرق را با اکراه به جای کنیاک سویسی میخورد، همه جا حضور پررنگ و بامزهای داشت.
و برای توجیح کارش هم گفت؛ زمان قرارومدار و نقشه توبه من گفتی فقط غاز است! نگفتی با روغن فرنگی سرخ شده و در شکمش آلوی برقان جا داده ایم! تو اصرار به توضیحات کردی… پس تقصیر من نبود. تقصیر از شما بود!!! …
سپس صاحبخانه او را با اردنگی از خانه بیرون کرد و گفت که ماشین وزیر به دنبالش آمد و بدون خداحافظی رفت!
و فردا یادش افتاد که همهی لباسهای زیبایش را نیز با شخص استادی بیرون انداخته!!! و جملهی پایانی این دانشان؛ از ماست که بر ماست… واقعا زیبا بود. ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️