نقد، بررسی و نظرات کتاب از ما بهتران - مالکوم گلدول
4.7
31 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مهرنوش کبیری
۱۳۹۸/۰۸/۰۸
40
در #تافته_های_جدا_بافته درصدد آن هستم که شما را متقاعد کنم که این توضیحات شخصی دربارهی موفقیت کارایی ندارد. افراد از هیچ، سر بر نمیآورند. ما از خانواده و پشتیبان برخورداریم. شاید به نظر برسد که این افراد خودشان به تنهایی این کار را کردند. اما در واقع آنها همواره بهره وران مزایای مخفی، فرصتهای استثنایی و میراث فرهنگی هستند که به آنها اجازه میدهد تا بیاموزند، سخت تلاش کنند و به گونهای دنیا را درک کنند که دیگران نمیتوانند. اینکه ما کجا و کِی بزرگ شده ایم، مهم است. فرهنگی که به آن تعلق داریم و میراث باقیمانده و اجداد ما و الگوهای موفقیت، ما را به گونهای که تصورش را نمیکنیم شکل میدهند. به عبارت دیگر، پرسیدن اینکه افراد موفق چه جوری هستند، کافی نیست. تنها با طرح این پرسش که آنها اهل کجا هستند، میتوان این مسئله را که چه کسی موفق میشود و چه کسی نه حل کرد. زیست شناسان اغلب درباره بومشناسی یک جاندار صحبت میکنند:بلندترین درخت بلوط در جنگل، بلندترین درخت است نه فقط به این دلیل که این درخت از مقاومترین دانه بلوط رشد کرده است. بلکه به این دلیل که درختانِ دیگر جلوی تابش آفتاب را نگرفته اند، خاک اطرافش عمیق و غنی است، هیچ خرگوشی پوست آن را زمانی که نهالی جوان بوده است، نجویده است یا تا قبل از بلوغ، هیچ چوب بُری آن را قطع نکرده است. همه میدانیم که افراد موفق از دانههای مقاوم رشد میکنند. اما آیا از نور آفتابی که آنها را گرم میکند، خاکی که در آن ریشه میزنند، خرگوشها و چوب بُرهایی که به سراغشان نرفته اند، به اندازه کافی اطلاعی داریم؟ این کتاب درباره درختان مرتفع نیست، این کتاب درباره جنگل هاست. #تافته_های_جدا_بافته #مالکوم_گلادول
این کتاب شاید در ظاهر میگه موفقیت افرادی مثل بیل گیتس و... رو فرصتها که غالباً هم شانسی بوده و اراده استفاده اون فرصت میسازه. و اکثر افرادی که شرایط خانوادگی بدی داشتن و شاید پول کافی واسه آموزش و یادگیری مهارتها رو نداشتن فرصتی بدست نمیآوردن و به موفقیتی نمیرسیدند یا به هر دلیلی مثل شانس و فرصتی بدست نمیآوردن.
ولی اگ یه خرده بیشتر در مضمون این موفقیتها فکر کنیم میبینیم بیشتر به دلیل آگاهی بوده حالا آگاهی که خواسته یا ناخواسته از طریق یادگیری اتفاق افتاده.
و با اون آگاهی تونستن انتخابهای بهتر و در نتیجه موفقیت چشم گیری بدست بیارن.
اما به نظرم الان تو قرن 21 دنیای اینترنت و حتی این نرم افزار به ما این فرصت رو میده که با آگاهی و یادگیری و انتخابهای منطقی حتی اگ در شرایط بدی بزرگ شدیم بتونیم واسه خودمون فرصت بسازیم و خب یه جورایی دیگه منتظر اون فرصته نباشیم و خودمونو بکشیم بالا.
ولی اگ یه خرده بیشتر در مضمون این موفقیتها فکر کنیم میبینیم بیشتر به دلیل آگاهی بوده حالا آگاهی که خواسته یا ناخواسته از طریق یادگیری اتفاق افتاده.
و با اون آگاهی تونستن انتخابهای بهتر و در نتیجه موفقیت چشم گیری بدست بیارن.
اما به نظرم الان تو قرن 21 دنیای اینترنت و حتی این نرم افزار به ما این فرصت رو میده که با آگاهی و یادگیری و انتخابهای منطقی حتی اگ در شرایط بدی بزرگ شدیم بتونیم واسه خودمون فرصت بسازیم و خب یه جورایی دیگه منتظر اون فرصته نباشیم و خودمونو بکشیم بالا.
این کتاب بسیار عالی هست. اگرچه شاید در بُعد فردی کاربرد نداشته باشه اما برای مدیریت سازمانها بسیار مفید هست. برای مثال در یک فصل که سوانح هوایی رو بررسی کرده نشون میده که استفاده از زبان مستقیم و بدون تعارف تاچه حد میتونه در کاهش سوانح نقش داشته باشه. یا در فصلی که مربوط به قهرمانان ورزشی هست مشخص میکنه که تاریخ تولد تاچه حد در پیشرفت ورزشی و تحصیلی تاثیر داره. بهجز نام کتاب که به نظر من باید همون استثناییها ترجمه میشد متن کتاب هم بسیار روان و خوب هست.