نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی چشم‌هایش - بزرگ علوی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Pejman Pirmoradi
۱۳۹۹/۰۴/۱۵
از کودکى این کتاب رو توى قفسه کتابهاى والدینم میدیدم و همیشه تصویر روى جلدش توجه من رو جلب میکرد تا اینکه بالاخره توى چهل و سه سالگى این کتاب رو گوش دادم حقیقتش اوایل کتاب داشتم به این نتیجه میرسیدم که یکى از کتابهاى عشقى آبکى ایرانى رو دارم گوش میدم و از آرمان سلطانزاده شاکى بودم که چرا متن این کتاب رو خونده اما... کم کم و از فصل هفت به بعد نظرم عوض شد و حالا که کتاب تمام شده واقعاً دلتنگ همون چند شخصیت محدودش هستم جالب اینکه چقدر در اون زمان و در کل قدیمها مردم ساده و بى آلایش بودن بصورتى که زن ناشناس کتاب تفریحات معمولى خودش در اروپا رو هرزگى میدونه و حالا در زمان ما... هر چند کتاب به دغدغه هاى قشر مرفه و بالاى اجتماع میپردازه ولى از لابلاى کتاب میشه تجسمى از دوران رضا شاهى داشت و البته در این دیدگاه قاطع تر شد که ما ملتى هستیم که خودخواهى و خودبینى روش و مسلک مان بوده و هست و فقط زمان باعث تغییر فرم در این صفت شده در کل کتاب متوسطى براى این دوران و شاهکارى در زمان خودش است
نعیم هدایتی
۱۴۰۳/۰۷/۰۴
"چشمهایش" نمیتونه یه اثر موندگار باشه، چون چپ زدگی و سیاست زدگی به وضوح درش دیده میشه و همین باعث میشه این اثر توی کانتکست زمانی خودش باقی بمونه و نسل حاضر قضاوت متفاوتی از شاه فقید داشته باشه. برای من استاد ماکان یه قهرمان نیست چون رسالت هنری خودش رو فراموش کرده و بدون داشتن سواد سیاسی و تخصص جامعه شناسی و صرفا با عناوینی پوپولیستی مثل "مردم دار بودن" و "درد مردم رو لمس کردن" عمر خودش رو صرف یه مبارزه سیاسی کور و بدون برنامه با سیستم حاکم کرده، در حالی که هیچ ایده ای برای آینده، ساختن و بهتر کردن وضع موجود توی یه افق بلند مدت نداره. نویسنده داستان رو بستری برای بد و بیراه گفتن به حاکم زمان کرده و غرض ورزی و عقده گشایی به وضوح در اون دیده میشه. صرف نظر از فضای سیاست زده داستان، کشش داستان بسیار عالیه و توصیف اولیه راوی از اون چشمها، مخاطب رو شدیدا کنجکاو برای فهمیدن ماجرای اونها، و ارتباطش با استاد ماکان میکنه. داستان پردازی و توصیف حالات و صحنه ها بسیار عالی هستش و خط داستانی کشش خودش رو تا آخر حفظ میکنه. عاشقانه ترسیم شده فرنگیس و ماکان (و کلا ظرافتهای روابط بین زنان و مردان) بسیار جذاب، تاثیر گذار و درگیر کننده ست. در آخر گویندگی بی نظیر آقای سلطان زاده، لذت گوش کردن به این داستان رو چند برابر میکنه. آه کشیدن ها، نفس بیرون دادن ها، همگی از جذابیتهای روایتگری ایشون هست.
فاطمه رحیمی
۱۴۰۱/۰۷/۳۰
عنوان کتاب خیلی قشنگ است و به خودی خود رازی را در بر دارد خوانش گوینده بسیار خوب ودلنشین است وآدم ترغیب میشود با این عنوان واین صدا حتما این کتاب را بخواند و بشنود این هردو مرا بخواندن کتاب جذب کرد البته نظرات خوانندگان را هم تا حدودی خواندم ولی بعد از خواندن کتاب و جالب توجه بود در جستجو متوجه نشدم تابلویی به این نام یا مشابهش وجود خارجی داشته که اگر داشته بخشی از راه راصاحب اثر رفته و راهی را برای نویسنده خوش ذوق ارائه نموده در غیر این صورت که فکر میکنم اینگونه باشدنویسنده دریافتن موضوع وعنوان اعجاز کرده است تابتواندبا قلم خیال انگیز خود رمانی عاشقانه را در بستر تاریخی پر فراز‌ونشیب وپر از تغییر و التهاب بیا فریند وبخوبی نماد‌های تغبیر در آن برهه را بگزیند که عبارتند از زن وهنر وبا مسائل سختی همچون سیاست فقر ثروت خشونت گره بزند ولی بهتر بود حال که روایتهای عاشقانه داستان را به نفع مسائل اجتماعی وسیاسی کوتاه نموده نسبت اکثر زنان را با خانواده با جامعه با فرهنگ با سیاست باهنر با عشق در لابلای داستان در تابلوهای دیگر میدید ودر آن عمیق می‌شدمثل یک مورد، بانوی شاخص داستان از طبقه برخوردار ومتفاوت است اگرچه قابل انتقاد است دلسوزی هم می‌طلبد چه اینکه با وجود تحصیلات و امکانات وهزینه‌های انجام شده هیچ جدی گرفته نشده حتی در عشق، اگرچه خودش هم با اطمینان گام اول را بر نداشته ولی در میانه راه متحول شده است. نگران بودم نکند تابلو به جای خود بر نگردد که نویسنده با هوش حواسش بود ونگرانی خواننده را بر طرف کرد فارغ از نگرش سیاسی نویسنده که محل رجوع آن به اسناد تاریخی است قلم توانا و روایت شیرین است که خواننده با سلایق گوناگون تا آخر داستان میبرد زیرا روایت عشق است همراه با معنا ومعما.
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۵/۲۸
🍁 چشمهایش به نظر من بهترین کار بزرگ عادی هستش. داستان از چند بعد متفاوت؛ نقاش که خیلی‌ها میگن استاد ماکان هستند، فردی که درصد پرده برداری از راز نقاشی بود، و فرانگیز که سوژه‌ی تابلو بوده بیان میشه… واقعا همه‌ی شخصیت‌ها و احساسات موجود توی این کتاب اینقدر زیبا، دقیق و باجزئیات بیان شده که توی اواخر کتاب احساس میکردم که اون زن رو از قبل می‌شناختم! و تا آخر داستان نمی‌تونستم کتاب رو زمین بزارم. عاقبت استاد تپی‌داستان تلخ و رئالیسیتی بود. به طریقی بزرگ علوی ما رو یاد کمال الملک می‌انداختن که تبعید شد به کلات و اونجا به طرز مرموزی کشته شد! و از طرفی مبارزات استاد مامان با شهرداری و سیاسی بازی هاش نشانگر دکتر ارانی است. من داستان چشمهایش رو بیش از اینکه سیاسی و یا اجتماعی ببینم، اون رو‌عاشقانه‌ای جانسوز دیدم که فرانگیز و استاد ماکان بهای سنگینی رو با دادن جوونی شون و جونشون پرداخت کردن! واقعا لذت بردم. ممنون دوست عزیزم کتابراه …☘️
mohaddeseh kamali
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
از زمان مدرسه این رمان رو برای ما بزرگ و شاهکار جلوه دادن و گذاشته بودم تا ب‌ی سن و درکی برسم بعد بخونم. حالا ک گوش دادم بر خلاف گویندگی ک عالی بود، داستان دندونگیری نبود! چ برسه ب شاهکار. البته ک در زمان خودش، ترکیب‌ی داستان عاشقانه با در افتادن با ظلم و ستم حکومت وقت، ایده جالبی هست اما همون جور ک در داستان هم اشاره شده مردم اون زمان فاقد درک درستی از ازادی، استقلال و پیشرفت جامعه بودن و این هنرمندان و روشنفکران با مردمی ک هنوز حتی سواد خواندن نداشتن میخواستن ب کددم ارمان برسن؟
حکومت وقت، خرج میکرده دانشجو میفرستاده بهترین دانشگاه‌های بهترین کشورها و سیاستمدارهای ایرانی در مهم‌ترین رویدادهای جهان شرکت داشتن و مهم بودن برعکس الان. پس این دانشجویان با کی میجنگیدن؟ با کسی ک فرستاده بودنشون خارج برای ارتقای سطح علمی کشور؟
داستان با یک ریتم کند و کسل کننده شروع میشه و کم کم گرم و گیرا میشه. اما نه عشق این ۲ نفر میتونه داستان رو ب اوج برسونه و نه از نظر سیاسی میتونه داستانو داغ کنه چون پر از تناقض با زمان ما هست.
ی مطلب هم ک ازاردهنده بود اغراق زیاد در توصیف زیبایی و جذابیت فرنگیس و ماکان بود. اگر بگیم ک داستان سبک رئال داره این حد از اغراق از ارزش کار کم میکنه و حتی‌ی جاهایی ب ذهن من رسید ک سخیف ه.
Niusha
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
**چشم هایش** یکی از مهم ترین آثار ادبیات معاصر ایران است که توسط **بزرگ علوی** نوشته شده و در سال ۱۳۴۲ منتشر شده. این رمان، داستان یک عشق پرحرارت و پیچیده در دوران بعد از جنگ جهانی دوم را روایت می کند. شخصیت اصلی داستان، راویِ ناشناسی است که در جستجوی زن مرموزی به نام "آرام" است. داستان در فضای پرتنش سیاسی و اجتماعی ایران آن زمان رخ می دهد و بین روابط انسانی و تحولات سیاسی، تقابل های زیادی شکل می گیرد. از ویژگی های برجسته ی این رمان، **توصیف های دقیق و زیبا**ی علوی از شخصیت ها و فضاهاست. راوی در جستجوی آرام، همچنان درگیر مسائلی مانند انقلاب، نارضایتی از وضع موجود و آزادی فردی است. شخصیت های داستان، به ویژه آرام، نمادهایی از آزادی خواهی و مبارزه با محدودیت های اجتماعی هستند. این داستان عاشقانه، در عین حال، به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته و چالش های شخصی و اجتماعی افراد را در کنار هم به نمایش می گذارد. یکی از نکات جالب در این کتاب، این است که علوی موفق می شود بدون اینکه بخواهد مستقیماً درباره مسائل سیاسی حرف بزند، فضای سیاسی آن دوران را به خوبی در داستان خود بگنجاند. این رمان در نهایت، یک جستجو برای یافتن آزادی، عشق و حقیقت است که همچنان ارزش های انسانی را در هر زمان و مکانی مطرح می کند. در مجموع، **چشم هایش** داستانی است که هم از نظر عاطفی و هم اجتماعی، خواننده را به تفکر وادار می کند. این رمان، با وجود پیچیدگی هایش، توانسته در میان آثار ادبی ایران جایگاه ویژه ای پیدا کند.
نازنین قرشی
۱۴۰۳/۰۳/۲۵
برخلاف کتابخوانی عالی آقای سلطانزاده، کتاب به شدت ضعیف بود
از شخصیت پردازی ماکان که به هیچ عنوان ارتباطی با خواننده برقرار نمیکنه و دستاوردهاش در قالب تعریف و تمجید‌های بیخودی دیگران خلاصه میشه گرفته؛ تا عشق آبکی و حتی انگیزه‌ی‌های زبون و حقیر فرنگیس برای پیوستن به جریان سیاسی و آزادیخواهی!
حتی کتاب جریان هیجان انگیز و توییست قابل توجهی درپایان نداشت که از حوصله سربر بودنش کم کنه…
بعد از شنیدن این کتاب به یقین متوجه شدم که تنها علت بزرگ شدن بزرگ علوی در کتاب‌های درسی و تاریخ تحریف شده‌ی معاصر، سوگیری‌ها و زاویه‌هایی بوده که با رژیم پهلوی داشته و نه بیشتر
در نظرات خواننده‌ها عزیزانی نوشته بودند که این کتاب در زمان خودش شاهکار بوده و باید توجه داشت که متعلق به ۷۰ سال قبله! در جواب باید گفت کتابی که تاریخ انقضا داشته باشه و برای تمام اعصار حرفی برای گفتن نداشته باشه ارزش اینچنین بزرگ شدن‌ها رو نداره.
در ادبیات ما و جهان کم نیستند کتابهایی که بیشتر از ۱۰۰ سال قبل نوشته شدند و همچنان با خوندنشون روح انسان رو نوازش میدن
در کل متشکر از کتابراه و آقای آرمان سلطانزاده بابت گویش بسیار عالی
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
این کتاب را سالها قبل خوانده بودم و لذت برده بودم ولی کتاب صوتیش لذت دیگری داشت بخصوص با روایت زیبا و جذاب آقای آرمان سلطانزاده. داستان مربو ط به دوره‌ی پهلوی اول است و در مورد استاد ماکان نقاش که یک فعال سیاسی است که با دختر جوانی به نام فرنگیس آشنا میشود و عشقی میانشان شکل میگیرد میباشد ولی استاد ماکان که سخت درگیر فعالیتهای سیاسی است عشقش را بروز نمیدهد و در نهایت بخاطر همین فعالیتها به کلات تبعید میشود و در همانجا تابلوی چشم هایش را براساس چهره‌ی فرنگیس میکشد و بعد از مدتی نیز بصورت مرموزی میمیرد ولی فرنگیس در نمایشگاه‌هایی که از تابلوهای استاد پس از مرگش دایر میشود حاضر میشود ولی هیچکس نمیدانسته که تابلوی چشمهایش بر چه اساسی کشیده شده است تا اینکه با پیگیریهای ناظم مدرسه‌ای که مکان برگزاری نمایشگاه تابلوهای استاد ماکان است این فرد شناخته میشود و داستان در واقع بیشتر در موردفعالیتهای سیاسی و عشق استاد ماکان و فرنگیس است. خرید این کتاب صوتی را به دوستداران داستانهای بزرگ علوی پیشنهاد میکنم، داستانی جذاب و زیبا از سالهایی دور. با تشکر از کتابراه
farshid safa
۱۴۰۱/۱۰/۲۵
اوایل داستان کمی ملال اور است. خواننده احساس میکند که داستان موضوع جذابی ندارد و سوژه درخور نام نویسنده در آن یافت نمیگردد.
بهمین خاطر خستگی ویاس بر خواننده چیره میگردد.
اما از جایی که شخص اول داستان (معلم) وارد خانه زن میشود و زن از داستان عشقش به استاد ماکان سخن میگوید و خطری که برای معشوقش بجان می‌خرد، داستان جالب میگردد و خواننده مزد شکیباییش را دریافت میکند.
البته ناگفته نماند که این سبک ادبی و نوگرایی در داستان نویسی و رمان در ادبیات فارسی در آن زمان کمتر طرفدار داشت و بزرگ علوی و محمد علی جمالزاده و صد البته صادق هدایت از بزرگان سبک نو داستان نویسی در آن زمان بودند.
بهر حال از نظر من داستان گیله مرد ازین نویسنده شهیر برای شروع مناسبتر و گیراتر می‌باشد و توصیه میشود ابتدا با گیله مرد اثار بزرگ علوی را اغاز نماییم
در پایان از صدای جذاب و گیرا و رسای آرمان سلطانزاده هم نباید غافل شد که یکی از راویان بی بدیل این روزهاست.
تهمینه ترابی
۱۴۰۱/۰۸/۰۲
بدترین کتابی که تو زندگیم خوندم. بعد از گوش دادن به گیله مرد و حالا چشمهایش متوجه شدم که بزرگ علوی همچین هم نویسنده‌ی بزرگی نبوده و تنها به خاطر روایت‌ها و بدگویی‌هایی که از زمان شاه در کتاب هاش داشته اینقدر مورد تجلیل وبزرگنمایی قرار گرفته که حتی بخش‌هایی از این رمان سخیف (به ظاهر عاشقانه از درد دل‌های یک زن فاسق هرجایی و رابطه ش با نقاش مشهوری که همسن پدرش هست) در کتاب تاریخ ادبیات رشته‌ی انسانی اومده بود و چقدر تعریف و تمجید بی مورد که باعث میشد همیشه دوست داشته باشم این کتاب رو مطالعه کنم. متاسفم واسه تاریخ ادبیات تاریخ معاصر. شرم داشتم از شنیدن بخش‌هایی که مادر دلسوز و دعاگوی خود رو که سر سجاده نشسته بود امل و خرافاتی مینامید. حیف صدای آرمان سلطان زاده که در این داستان یکنواخت و... مهارتش قابل درک نبود. در کل حیف وقت.
اگر دنبال رمان ایرانی عاشقانه و... میگردین به نظرم رمان‌هایی مثل پنجره فهیمه رحیمی و دالان بهشت و حتی یاسمین که من در ۱۲ سالگیم مطالعه کرده بودم از این خیلی قوی تر بود.
سمیه محمدی
۱۳۹۹/۰۸/۲۶
هیچوقت با کتاب صوتی ارتباط برقرار نمی‌کردم و این اولین کتاب صوتی‌ای بود که تا آخر با اشتیاق کامل گوش دادم. بر اساس نظرات دوستان که از نحوه روایت آقای سلطان زاده تعریف کرده بودن، کتاب رو با تردید خریداری کردم! چون مطمئن نبودم که از شنیدنش حوصله م سر نره و خوابم نگیره!!! امروز کتاب رو تموم کردم.
فقط میتونم بگم عالی بود عالی. صدای آقای سلطان زاده و نحوه روایتشون فوق العاده ست. (منو یاد قصه‌های ظهر جمعه مینداخت) ایشون باعث شدن کتاب‌های صوتی بیشتری رو با اطمینان کامل خریداری کنم. و اما در مورد خود داستان
فوق العاده.. داستانی جذاب، عاشقانه و غم انگیز با تم سیاسی. اولین کتابی بود که از بزرگ علوی میخوندم، قلمشو توصیفاتشو بی نهایت دوست داشتم. با تشکر فراوان از کتابراه، جناب آرمان سلطان زاده و خالق اثر، بزرگ علوی..
مجید حقیقت خواه
۱۴۰۲/۰۵/۲۳
نظر دادن در مورد این کتاب یکم سخته،
قطعا در زمان خودش کتاب خیلی جالب و پر از هیجانی بوده و شرایط اون زمان، باعث میشه که این کتاب خیلی به چشم بیاد چون بزرگ علوی خیلی تند و با قدرت در مورد دیکتاتوری شاه وقتش صحبت میکنه، اما شخصیت‌های داستان با تعریف امروز از اجتماع و رفتار‌ها و هنجار‌های اجتماعی سازگاری نداره، و گاها عملکرد‌های شخصیت‌ها در طول داستان، از نظر خود شخص بنده غیر منطقی به نظر میاد، مثلا اینکه «هر کسی از زن ناشناس تعریف و تمجید میکرده از نظر او آدم ضعیفی بوده و مورد تنفر زن قرار میگرفته و هر کسی مثل استاد ماکان و خداداد باهاش بد رفتاری میکرده، زن عاشقش میشده» و اینکه داستان همش در مورد چیره و مسلط شدن یک نفر بر نفر بعدی صحبت میکنه و این از نگاه جامعه امروز به نظرم زیاد منطقی نیست.
اما در کل کتاب بدی نبود، ولی همچنان «گیله مرد» کتابیه که منو جذب قلم بزرگ علوی میکنه.
محمد پوران دوست
۱۴۰۱/۱۱/۰۵
با سلام. من همیشه اسم بزرگ علوی رو زیاد شنیدم و تعریف شو. عموما از این نویسنده به عنوان نویسنده بزرگ اسم برده میشه و من همیشه دوست داشتم آثارشون رو بخونم. یه بار این کتابو گوش دادم و بعد نظرات رو خوندم. اکثر نظرات مثبت بود ولی چند تایی هم بود که آدمو به فکر وامیداشت. بعد از خوندن چندتا از نظرات منفی کتابو دوباره گوش دادم تا بتونم نظر بدم. از نظر من این کتاب ریتم قابل قبولی داره از کم شروع میشه و رو به بالا ادامه پیدا میکنه. داستان به ظاهر عاشقانه است اما بیشتر حرف از سیاست میزنه. و سیاه نمایی هم توش هست. چیزهایی نوشته شده که شاید دلیل بزرگ شدن بزرگ علوی باشه (بد گویی از رژیم پهلوی)
راستش نمی‌تونم تصمیم بگیرم که این حرف درست هست یا نه.
در کل کتاب نمره متوسط رو به بالا میگیره از من ولی به درد دوره الان ما نمیخوره. بنظرم در دروه خودش این کتاب نمره بالا تری رو میگرفته.
مهدی کامکار
۱۴۰۰/۰۳/۲۹
داستان طبق سلیقه من نبود.
روایت‌های کشدار از روابط ساده‌ی انسانی و اغراق درحس امیزی پیچیده‌ای که نویسنده سعی در بروزش داشت داستان را خسته کننده کرده بود. حساسیت وسواس گونه و شدید ناظم مدرسه در مدت مدید 15 سال برای کشف سوژه نقاش، از منطق رفتار انسانی به دور بود.
از نظر من بدترین تم داستان امیختگیش با مباحث سیاسی و سعی در تقبیح سیاست‌های دوره پهلوی اول بی توجه به پیشرفت‌های این دوره در مقایسه با دوره قاجار و سیاه نمایی تکراری این دوره به شکلی بود که برای شنونده سعی در ترسیم فضایی سراسر خفقان و نا امیدی مفرط بشه و
تمام بدبختی‌های جامعه از نرسیدن به حکومت مشروطه نشات بگیره حکومت مشروطه‌ای که زمینه ساز ازادی ارمانی ترسیم میشه چیزی که برای شنونده با زندگی در دهه‌های بعد و اطلاع از کیفیت حکومت مشروطه بعدی و حتی حاکمیت حاضر کشور این تم که کل داستان رو تحت تاثیر قرار داده بود براش تا حدودی مسخره و تبلیغاتی به نظر میرسه. در فصول اخرش هستم ولی در مقایسه با اثاری مثل پر و دوشنبه‌هایی که.. و سانسای عاشق، من پیش از تو؛ لذت بسیار کمتری ازش کسب کردم و به استثناء اجرای روان گوینده که بهتر بود از دوجنس در اجرا استفاده بشه جذابیت خاصی برای من نداشت. در کل شنیدنش رو پیشنهاد نمیکنم.
Ali Javanmardi
۱۴۰۰/۱۱/۲۳
با تشکر از آقای سلطان زاده و کتاب راه
داستان خیلی ضعیفی است و اصلا نمیشه گفت داستان
بیشتر شبیه تفکرات شخصی است در مورد نقاش، کمال الملک است که در دربار قاجار در حرمسرهای قاجار و سرسره بازی زنان قاجار میجوریده و می‌میزده و از زنان حرمسرا نقاشی میکرده و لقب استادی بهش داده بودند که عمرش می‌رسد به زمان رضا شاه و چون دیگر حرمسرایی نبوده و از می‌و عیش و نوش بی نسیب شده بوده خود را به مخالفت برمیداره و کسانی که تا چندی پیش با هزاران بدبختی به مکتب خانه میرفتن با خرج دولت در کشورهای اروپایی به تدریس و پیشرفت مشغول بودند که ظاهرا ادعای روشن فکری هم به آن‌ها دست داده بوده و از روزگاری صحبت می‌کند که همه دنیا درگیر جنگ و قحطی بودند و ایران در حال پیشرفت که این پیشرفت رو هم زیاده خواهی شاه آن زمان میدانند. و بی لیاقتی او …
خانم اسدپور
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
سلام وقتتون بخیر
بنظرتون لازم نیست کتاب چشم هایش بزرگ علوی مجدد بازخوانی بشه؟؟؟
کتاب رو با صدای آرمان سلطان زاده عزیز هدیه دادم به مادرم اما مشکل این جاست تمام کتاب رو آقای سلطان زاده روایت می‌کنه.
فرنگیس بهتر نیست یک صدای جذاب و ظریف داشته باشه؟؟؟
یا صدای خداداد، آقای ناظم و استاد ماکان متفاوت باشه؟
خلاصه که چون همه کتاب رو فقط آقای سلطان زاده روایت کردن برای مادرم که ۵۰ و اندی سالشه سخت بود تمرکز روی کتاب که متوجه بشه هر دیالوگ از طرف چه شخصی هست.
بی صبرانه منتظرم بررسی‌های لازم رو انجام بدید و مجدد کتاب بازخوانی بشه که مادرم بتونه این کتاب زیبا رو گوش بده.
اما در هر صورت چیزی از جذابیت آثار بزرگ علوی کم نمیکنه.
ممنون از کتابراه
Shirin.
۱۴۰۲/۰۵/۲۶
بنظر من عزیزانی که فرمودن موضوع کتاب تکراری و یا ساده بود، و کلا نقد کردن باید به این دقت کنن که این کتاب۷۰سال پیش نوشته شده! مطابق با حال و هوا اون زمان هست، همچنین بی شک کتابها و فیلم‌های زیادی در خصوص اون برهه زمانی طی این سالها منتشر شده، که بی شک از همچین کتابی الگو برداری شده و همچنین اوضاع اجتماعی و سیاسی اون زمان رو با مطالعه کتابهایی مثل چشمهایش تونستن توصیف کنن یا به تصویر بکشن، کتاب‌هایی که در هر برهه‌ای از تاریخ نوشته میشه به عنوان یک نمونه توصیفی از اون زمان هست! به جز موضوع، اینکه نویسنده قادر باشه به راحتی در ذهن خواننده و شنونده تصویر سازی عمیق کنه خیلی مهمه، که بزرگ علوی خیلی خوب این کارو بلد بود.
مونا فتحی
۱۴۰۱/۰۹/۰۲
این کتابو تو سن ۱۷ سالگی از بهترین دوستم تو دانشگاه قزوین (که اونجا غریب بودم و اصلا حال خوشی نداشتم) هدیه گرفتم. بینظیره این کتاب. انقدر لذت‌بخش بود برام که ترجیح دادم الآن (تو سن ۳۴ سالگی) هم این کتابو دانلود و گوش کنم.
سپاس از کتابراه عزیز و آقای سلطانزاده که صداشون به واژه واژه‌ی کتاب روح و جان می‌بخشه.
چقدر این کتاب حال و هوای این روزهای ما و ایرانه. چقدر جمله به جمله‌ش برام آشناست...
چطور ممکنه تو ۱۴ سال (حدفاصل اولین باری که این کتابو خوندم تا الآن که بار دوممه) همه‌ی حال و هوای اون روزا که باید حدسشون میزدم الآن اینطور برام ملموس شدن؟! چطور ممکنه همه چی مو به مو عینیت پیدا کرده باشه.
خلاصه که حالمو خیلی خوب کرد‌
هانیه فراقیان
۱۴۰۳/۰۲/۰۸
بسیار عالی و همچنین بسیار بسیار ممنونم از صدای فوق العادهی آقای آرمان سلطان زاده که لذت این کتاب رو برایم دو چندان کرد. برعکس بعضی از دوستان که کتاب رو شرم آور و … میدانستند از نظر من این کتاب بسیار روان و ساده برای کسانی هم سن و سال من که در اون دوران زندگی نمی‌کرده‌اند توانسته بود اوضاع و شرایط نابسامان آن روزهای پر از تشویش رو به خوبی به تصویر بکشه. ضمن اینکه بقیه آثار این نویسنده‌ی توانا رو قبلا خونده بودم و این اثر چیزی کمتر نداشت مثلا گیله مرد یا میرزا یا چمدان. فضای فکری نویسنده رو به خوبی توانستم درک کنم و در آخر دم کلیه عوامل کتابراه گرم و همچنین جناب سلطان زاده عزیز
پرستو
۱۳۹۹/۰۶/۲۲
کتاب بسیار زیبا و روانی بود. موضوع و قصه و سمبل‌ها خیلی تاثیر بسزایی در من داشت. خیلی لذت بردم؛
اما.
تعجب میکنم، کتاب، نویسنده، موضوع، پرداخت، داستان، انتشارات، گوینده، همه و همه درجه یک و عالی. این نوازندگی ناشیانه پیانوی اول و آخر هر فصل با اینهمه ضعف و نقص و فقدان تکنیک و حس و هارمونی... چه لزومی داشت واقعا؟ خیلی انرژی من رو هدر میداد و گاها عصبانیم میکرد. شاید، و حتما بخاطر حساسیت‌های من موزیسین است... ولی فکر نمیکنم تنها کسی باشم که چنین نظری داشته باشه...
Fahime Yosefzade
۱۳۹۸/۱۰/۰۷
اصلا درک نکردم چرا اینهمه تعریف تو نظرات بود. فقط یه داستان معمولی بود که بیشتر سیاسی بود. فقط میخواست بگه رضا خان دیکتاتوره حالا یه عشق کمرنگم کنارش گذاشته بود که رمانتیکم باشه. اگه کتابای عباس معروفی و صادق هدایت خونده باشی این رمانا یکم به نظرت خنده دار میاد. حالا بگذریم از اشکلات داستان. آخه فرنگیس جان شما اگه خیلی نفوذ در بالایی‌ها داشتی واسه پدرت یه کاری میکردی که تبعید نشه. لطفااااا برای امتیاز نیاین تعریفای اغراق آمیز کنین. اگه این شاهکار بزرگ علوی بوده پس وای بحال چمدان و....
فهیمه داودی
۱۴۰۳/۰۱/۰۵
بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به کار برده، روشی که چند اثر دیگر او را نیز شکل داده است. این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. یعنی کنار هم نهادن قطعات منفصل یک ماجرای از دست رفته و ایجاد یک طرح کلی از آن ماجرا به حدس و قرینه. بدین ترتیب یک واقعه گذشته به کمک بازمانده‌های آن نوسازی می‌شود. نثر منظم و سیال نویسنده در قیاس با معاصرانش بسی امروزی می‌نماید. این کتاب از آثار معدود فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.
جلال آسائیان
۱۴۰۲/۰۲/۱۰
سلام و دورود فراوان بر دوستان زحمت کش گروه ماه آوا.
و مخصوصن با صدای گرم و زیبای آقای آرمان سلطان زاده.
کتاب چشمهایش اثر استاد بزرگ علوی یکی از ۷ کتاب برتر ایران هست.
که استاد بزرگ علوی بسیار زیبا عشق و سیاست را در هم آمیخته.
که نشان گر این بی رحمی است که سیاست و عشق هرگز یکسان نیستن هرگز نباید کنار هم قرار گیرند.
توسیه میکنم به دوستانی که هنوز موفق به گوش دادن این اثر زیبا نشودند حتما در اولین فرصت گوش جان بسپارند.
با سپاس فراوان
نازی حیدری
۱۴۰۱/۰۲/۲۴
بزرگ علوی یکی از بهترین نویسنده‌های ایران است و کتاب چشمهایش یکی از معروفترین نوشته‌های ایشان ولیبا احترام کتاب علاوه بر جذابیت مشکلاتی هم داشت مثل پست نشان دادن تمام پولدارها که البته با توجه به تفکر چپ گرای نویسنده طبیعی است، نویسنده سعی کردم داستان حال و هوای سیاسی داشته باشد ولی داستان بیشتر یک‌رمان عاشقانه است، اگر به رمانهایی با حال و هوای عشق و دلدادگی علاقه مند هستید کتاب خوبی است که علاوه بر این منظور تامل برانگیز است و حس و حال تاریخی نیز دارد
Ali Fattahi
۱۳۹۹/۰۵/۱۷
آتلیه‌ی استاد ماکان، مکانی که فکر، ذهن، اندیشه و روح ماکان در آن چال شده است، دیوار‌هایی که فریاد‌های سکوتش را درون ترک‌ها و جرز هایش حبس کرده است. نگارهایی که از دست او خون آفرینش به رگ‌های تار و پود شان جاری گشته است. تابلو‌هایی که انتظار تکامل را در تاریکی و نموری و سوز و سرمای تنهایی و جنون تاریکی کشیده‌اند. گلدانهای فسرده، پنجره‌های زرد شده، بخاری زنگ زده، قلمو‌های سفت شده، رنگ‌های خشک شده و بی جان؛ یکدنیا حرف، سخنان تلخ و شیرین، لیکن سایه سکوت و خموشی سنگین تر است...
فریبا رضایان
۱۳۹۹/۰۲/۳۰
با سلام می‌دانستم که چشمهایش یکی از معروف‌ترین رمانهای ایرانی است برای اولین بار کتاب را صوتی شنیدم احساس می‌کردم داستان را از رادیو می‌شنوم ولی جلوتر که رفتم تفاوت را احساس کردم. بزرگ علوی روایت دیگری از رضا شاه و دوران او دارد؛ باور کردنش برای خیلی‌ها سخت است؛ وجود یک هنرمند نقاش اعیان؛ وارسته بی‌احساس؛ رهبر گروهی برعلیه نظام شاهنشاهی؛ برایم جالب بود. ماکان کسی که برای رسیدن به هدف عشقش را وسیله کرد. و فرنگیسی که در راه وفاداری به هیچ رسید.
سعید علیمردانی
۱۴۰۱/۰۳/۰۷
شاهکاری از بزرگ علوی
چشمهایش، یک اثر بدیع هنری است. نویسنده در توصیف مناظر و حالات چیره دستی می‌کند. اگر چشمهایش از روند انقلاب کمتر میگوید، از منش ماکان و فرنگیس و خداداد تصویرهای افسونگرانه‌ای بدست می‌دهد. می‌توان فرنگیس را در برابر دیده مجسم کرد که با چهره روشن و اندام کشیده متناسب و چشمهای جادوگر آتش به جان شیخ شاب می‌زند، و ماکان را دید که سرافراز و دلیر در راهی خطر ناک گام برمی دارد و خداداد را که «یکپارچه آتش و یا بسته عصب» است.
محمود اژدری
۱۴۰۰/۱۲/۱۴
با سلام و احترام
کتابی هم شنیدنی و خواندنی از بزرگ علوی "چشم هایش" از نقطه نظر ادبی کتابی عالی و خواندنی است. جذابیت بکر بودن داستان و نماسازی‌های حین داستان و توصیف نقاشی‌ها از بهترین شیوه بهره برداری شده است و صدای آرمان سلطان زاده واقعا برازنده این کار است که حلاوت و جذابیت این کار را صد چندان کرده. که با شروع اولین خوانش دیگر از آن نخواهید گذشت و تا آخر با آن همراه خواهید بود و از کتاب لذت زیاد خواهید برد.
Fateme ♡
۱۴۰۰/۰۴/۲۸
کتاب بسیار با ارزشی بود با قلم استاد بزرگ علوی و صدای آرمان سلطان زاده 👌
بیشتر از همه این رو به من یاد داد که از دور نمیشه کسی رو متهم کرد شاید وقتی پای قصه هاو خاطرات و تجربیات تلخ اون آدم بشینیم همه چیز در نظرمون زیر و رو بشه!
و فداکاری هاییکه هیچ وقت فهمیده نشدن و بدتر اینکه برعکس تعبیر شدن چقدر میتونه درد آور باشه...
و‌ای کاش فرنگیس از گذشته خودش حرف میزد با ماکان. شاید اونوقت همه چیز یه شکل دیگه بود...
امیر ایرانگرد
۱۳۹۹/۰۲/۲۳
کتاب خوبیه البته بنظرم کمی بی‌انصافانه نوشته شده که در اونموقع البته عجیب نیست. نثر پلیسی و معماگونه داره. ولی خوانش و گویندگی استاد ارمان سلطان زاده بی‌نظیره. دراصل صدا و فن بیان و لحن ایشون کتاب رو شنیدنی میکند. بنظرم ایشون باید بهترین کتابهای دنیا و ایران رو اجرا کنن. کاش میشد کتابهایی مثل خداوند الموت. خواجه تاجدار و.... رو با صدای ایشون شنید. ولی خوب همیشه انچه که دلخواه انسان است اتفاق نمی‌افتد.
Ava
۱۴۰۳/۰۱/۲۷
من معمولا اول یه نگاهی به نظرات می کنم بعد میرم سراغ کتاب ها، توقع رو به رو شدن با یه شاهکارو داشکتم و حقیقتا که خیلی کم توقعیم شد واقعا به نظرم داستان جذاب نبود! آدم غرق نمیشد، فضاسازی جالب نبود، شخصیت پردازی زیبا نبود، داستان روان نبود و خلاصه من لذت نبردم صدای خواننده هم به خواب آلودگی بیشتر دامن میزد، بی هیچ حسی فقط روخوانی می کردن! من که خوشم نیومد با احترام به نظرات همه دوستان
___ MARYAM ___
۱۳۹۹/۱۰/۲۳
این کتاب به عقیده من یک اثر هنری فاخر است که شما را به دنیای زمان خودش می‌برد،
اینقدر متن و نویسندگی درجه یک و عالیست که در پاره‌ای از موارد مدهوشتان میکند و شما را عمیقاً به تامل و تفکر وا میدارد
و این نسخه از کتاب که به گویندگی شاهکار اقای سلطان زاده در آمده به واقع حرفی برای گفتن باقی نمی‌گذارد،
دوستان تردید نکنید در این کتاب.
با سپاس از کتابراه و تمام کسانی که زحمت کشیده‌اند.
zah jaf
۱۳۹۷/۰۷/۱۵
هم کتاب خیلی جذاب بود هم گویندگی فوق العاده‌ای داشت. به عنوان نمونه
درباره‌ گذشته قضاوت کردن کار آسانیست. اما وقتی خودتان در جریان طوفان می‌افتید و سیل غران زندگی شما را از صخره‌ای در دهان امواج مخوف پرتاب می‌کند، آن جا اگر توانستید همت به خرج دهید، آن جا اگر ایستادگی کردید، اگر از خطر واهمه‌ای به خود راه ندادید، بله، آن وقت در دوران آرامش، لذت هستی را می‌چشید...
کمال داودوند
۱۳۹۶/۰۹/۰۲
احسنت به نویسنده و گویندگی آقای آرمان سلطان زاده، ممنون
حمیدرضا منصورآبادی
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
بارها و بارها اسم این رمان و نویسندش رو شنیده بودم برای خودم یه غول ادبیات ازش ساخته بودم که بسیار جذاب است و از نظر بیان احساس عمیق حرف اول را میزند آن هم فقط بخاطر اسم داستان و اسم نویسنده. و شدت معروفیت داستان. اما به جرات میگویم که بزرگ نمایی این داستان غیر از یک قرض ورزی به دلیل منافع تاریخی چیز دیگری نیست. نه کشش داستان چشمگیر است نه موضوع داستان جذاب
alireza naderi
۱۴۰۲/۱۰/۰۶
لحن و نحوه خوانش آقای آرمان سلطانزاده در این کتاب واقعا دور از انتظار است
از آقای سلطانزاده خیلی بیش از اینها انتظار می‌رود
بیشتر به نظر می‌رسد با عجله و بدون رغبت در حال خواندن کتاب است حتی در بعضی جاها گوینده جمله مشخص نیست که آیا این جمله را فرنگیس گفته یا از طرف آقای ناظم گفته می‌شود کتاب‌هایی در این سطح باید خوانشی در سطح کتاب داشته باشد
مهسا برکتی
۱۴۰۳/۰۳/۰۷
به نظر من گاهی قصه خیلی حوصله سر بر می‌شد ولی اکثر مواقع از چالش‌های کتاب لذت می‌بردم و گوینده کاملا درست انتخاب شده بود و با بیانی که داشتنند توانسته بودند تصویری که نویسنده برای ما ایجاد کرده بود را به طور عالی درک کنیم. الان چند ماه از خوندن این کتاب میگذره ولی من چشمم که به تصویر کتاب میافته به یاد خواننده کتاب می‌افتم
فاطمه قیطاسی
۱۴۰۱/۰۹/۰۹
سلام و وقت بخیر؛ من نتونستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم و تا پایان فصل سوم گوش کردم و نتوانستم تا پایان مطالعه داشته باشم. فکر می‌کردم دلیل مطرح بودن این کتاب این است متفاوت از دیگر رمان هاست اما متوجه شدم به دلیل تلفیق داستان عاشقانه و موضوعات سیاسی و به ویژه سیاه نمایی دوره پهلوی و بیان خفقان در آن زمان مورد توجه قرار گرفته است.
زهرا مشهدی زاده
۱۳۹۹/۰۳/۱۸
واقعا رمان جذابی بود. من که با همان چند جمله اول جذبش شدم و تا پایان با لذت گوش دادم. البته کلا غم بر فضای داستان حاکم بود ولی با این حال یک رمان واقعا قوی بود. و البته با توجه به اینکه شخص نویسنده خود دوران اختناق رضاخانی را درک کرده، توضیحات و توصیفات این کتاب برای خواننده تصویری واقعی و باورپذیر از حقیقت آن دوران ترسیم می‌کند.
نرگس خاتون
۱۳۹۹/۰۱/۲۸
من این کتاب رو طبق نظر کاربران انتخاب کردم البته از قبل خیلی دوست داشتم که این کتاب رو بخونم ولی تو اولویت گذاشتم و الان که تموم کردم به همه توصیه میکنم حتی شده یک بار این کتاب رو بخوانید عالیههه و کینه خیلی راضی هستم که صوتی گوش دادم و از صدای آقای سلطان زاده هم لذت بردم
Ali Moradi
۱۳۹۸/۰۳/۲۱
اصلا داستان جذابی نبود. فقط تکرار و تکرار و تکرار انگار نویسنده چیزی برای گفتن نداره و میخواد یه جوری کتابو قطور کنه... شاید اگر کتاب یک چهارم همین بود بهتر از آب در میومد سه چهارمش زیاده گوییه اصلا هم خواننده و شنونده رو مجذوب نمی‌کنه و خیلی تک بعدی و بدونه هیجان و سرد نوشته شده... برای من جذاب نبود
فاطمه ارجمندی
۱۴۰۲/۰۱/۲۰
کتاب بسیار زیبایی بود واقعا لذت بخش بود ولی در فصل آخر غمگین شدم که چطور بعضی از انسانها آنقدر از خودگذشتگی دارند به خاطر معشوقه خود تن به ازدواجی می‌دهند که هیچ میل و رغبتی نسبت به آن ندارند.... و گویندگی بسیار زیبای داستان برام بسیار عجیب بود گوینده واقعا در داستان غرق شده بود خیلی عالی بود حس گوینده
آنا شفیعیان
۱۴۰۱/۰۸/۰۲
جالب بود
موضوع اصلیه داستان که چشم‌های زنی هست رو دوست داشتم ولی یک چیزه نویسنده خیلییییی اذیت کنندس
اینکه به شدت علاقه داشته موضع سیاسیش رو در زمان خودش به خواننده القا و تحمیل کنه
یک داستانه کاملا لطیف و احساسی و ظریف که چشم‌های زنی هست رو با سیاست و دیکتاتوری ترکیب کرده که به نظرم از تاثیر گذاریه داستان کاسته
شکوفه عصاره
۱۴۰۰/۱۲/۰۳
داستانی بود فوق‌العاده جذاب، دوست داشتنی، پر از شوق و شور عشق و افسوس، از شاهکار بزرگ علوی انتظاری جز این نباید داشت.
شخصیت زن ناشناس در طول داستان مدام خوب و بد میشد و تا آخر احساسمون نسبت به کاراکتر‌های مختلف تغییر میکرد و با کتابش زندگی کردیم.
خیلی جذاب، حرفه‌ای و با گویندگی عالی آقای سلطان زاده!
ملیکا محمودی زاده
۱۳۹۹/۰۱/۰۹
بزرگ علوی داستان جالبی رو خلق کرده. دنیای سیاسی و دنیای عاشقانه در جدال با هم. و نیز آدم‌های سیاسی و انسان‌های هنرمند. اما به نظرم بیان احساسات و حالات میتونست عمیقتر و دقیقتر باشه تا بشه با شخصیتها زندگی کرد. این کتاب نتونست احساسات من رو تحت تاثیر خودش قرار بده و اکثر جاها فقط میخواستم تموم بشه و زیاده گویی الکی نباشه.
آرمین رجبی
۱۳۹۷/۱۱/۲۹
کتاب خوبیه ارزش خواندن و گوش دادن رو داره، نویسنده در اول کتاب موضوع رو کش می‌ده تا اینکه به مراحل جذاب کتاب برسه آنموقع است که خواننده خودش مجذوب کتاب میشه درسته یه مقدار مغرضانه برخورد شده ولی جای نویسنده‌هایی این چنینی در این عصر خالیست و همچنین جا داره از گویندگی آقای سلطان زاده هم کمال تشکر را دارم.
Hamed Zeyghami
۱۳۹۷/۰۲/۲۹
درسته که داستان یه جورایی مغرضانه نوشته شده ولی ارزش گوش کردن داشت و خیلی میشه گفت قصه‌ی جذابی داشت، و در آخر (این صداست که می‌ماند). تشکر و هزاران خسته نباشید خدمت استاد سلطانزاده‌ی بزرگ
مهسامحمدی
۱۴۰۲/۰۱/۰۷
سالها بود میخواستم این کتاب رو بخونم اما هی موفق نمی‌شدم تا اینکه نسخه صوتی اون رو تهیه کردم‌با صدای آقای سلطان زاده که مثل همیشه عالی بود.
خب داستان قدیمی هست و به شخصه خیلی موضوع داستان برام جذاب نبود اما قلم بزرگ علوی قابل نقد نیست و قطعا خوندن معروف‌ترین کتابش لذت بخش خواهد بود.
جمیله عجم
۱۴۰۱/۰۴/۲۳
در بین رمان‌های فارسی، بهترین کتابی هست که خوندم و گوش دادم
اگرچه گاهی با درنظر گرفتن واقعیت و شرایط موجود در آن دوره تاریخی خاص این تصور پیش میاد که امکان داره غلو شده باشه
اما بیشتر از هر رمانی در بیان احساسات و عواطف شخصیت‌ها به واقعیت نزدیکه
خوانش کتاب عالی و بی نظیر
دستمریزاد
مینا نامجو
۱۴۰۰/۱۲/۰۲
چقدر این رمان جذاب بود. اولین بار بود که از آثار استاد علوی رو میخوندم و واقعا شیفته آثارشون شدم. کتاب چشمهایش بینهایت زیبااااااست. وقتی تموم شد میگفتم کاااش ادامه داشت کاش طولانی تر بود. خلاصه خیلی لذت بردم. از صدا و بیان شیوای استاد سلطانفر هم که هرچی بگم کم گفتم. ممنون از مجموعه خوب کتابراه.
1 2 3 4 5 6 >>