نقد، بررسی و نظرات رمان ثمره انتظار - مریم ثروت

ارزش خوندن نداشت متاسفانه جوری که از هیکل و بدن صحبت شد در همون ابتدای کتاب در ذهن بنده یک مریض جنسی رو تداعی کرد... در کمال احترام به نویسنده البته...

رمان خوبی بود
ولی میتونست بهترتموم بشه
اینکه نهایتا ثمره از روی اجبار در کنار شوهرش موند و یجورایی خودشو قانع میکرد ک تو اون زندگی بمونه از نظرمن جالب نبود

بسیار سرگرم کننده و عبرت آمیز بود و میتونه تلنگری باشه برای کسانی که قدر کسانی رو دوسشان دارن و نمیدونن و با اشتباه مرکتب گناهی میشن که ناخواسته اتفاق میافته

مرد سالاری داستان واقعا ب آدم انزجار میده. مخصوصا ک اخر داستان قربانی حس میکنه حق با شوهرش بوده!!!و حالا از نظر گناهی ک در حق هم‌کردن برابرن ک اصلاااا اینجور نیس

این کتاب شخصیت پردازی خوبی داشت و می‌تونیم آدمهای زیادی را در اطرافمون با ویژگیهای میثاق و ثمره ببینیم. خوندنش را به دختر و پسرهای مجرد بیشتر توسعه می‌کنم.

این رمان یه جورایی واقعیت زندگی ما ایرانی هاست همه‌ی خوبی‌ها تو یه آدم جمع نمیشه و همینطور همه بدی‌ها، ما آدم‌ها باید با محبت باهم کنار بیاییم قشنگ بود

متنفر بودم داغون شدم تا این داستانو تموم کردم میثاق لعنتی ثمره اینقدددد بی‌عرضههه محالهه‌ی دختر اینقد حقیرر از خوندش پشبمون شدم چون با تموم وجودم عصبی شدم

زیبابودوغم انگیز، داستان زندگی هردختری میتونه باشه حداقل دخترای۱۶سال بدونن که شایدشانس ثمره رابرای بخشیدن وبخشیده شدن نیارن. وبیشترفکرکن بالج ولجبازی به چیزی نمیشه رسید

در کل داستان خوبی بود و چون به زندگی امروزه خیلی نزدیک بود بهترش کرده بود، در ضمن منم یه پدر دلسوز و با محبت مثل پدر ثمره دارم برای همین رفتار‌های پدرش برام اشنا بود

رفتار‌های غیر معقول ثمره و میثاق آزاردهنده بود ولی در کل خوب بود

خوب بود ولی کار میثاق خیلی بد أستارا اولیه مشکلات با میثاق بود ثمره نباید نقطه ضعف نشون میداد که میثاق اینهمه بلا رو بعد زایمان بر سرش می‌اورد

جالب بوداماخیلی جاهاش زیادی اغراق شده بود یه مرد بااون همه تعصب وغیرت عجیبه که بخوادبه نامزدش تجاوز کنه اماخوب پندهاودرسهایی هم داشت درکل بدنبود ممنون ازکتابراه.

از اون رمانهائی بود که با وجود خستگی بعد از شبکاری شیفت‌های بیمارستان باز هم تا به انتها رسوندن کتاب دست از خوندنش بر نداشتم. هیجانات اتفاق‌های ان برام جالب بود.

سلام، داستان آموزنده‌ای بود، واقعا عالی، نتیحه داستان هم، اولا نباید در هیچ موضوعی نباید زود قضاوت کرد، دوما نباید با عصبانیت تصمیم گرفت و سوما صبر، صبر، صبر،

خیلی مزخرف بود میثاق اصلالایق تف انداختنم نبود پدرو مادر ثمره وپدربزرگه خیلی خر بودن و همین نویسنده‌های احمق هستن که بااین قلمشون طرز فکر مرد‌ها رو هر روز وحشی تر می‌کنن

به نظرم‌ بهتر بود بعضی از کلمات کلا گفته نشه. لازمه‌ی این که اوج عصبانیت را نشون بدن فحش نیست!! در کل‌خوب‌بودیه داستان که‌ تو جامعه هست. رویایی نبود و متفاوت!

خیلی خوب بود. رمانی بود که نمیشد تهشو حدس زد. خیلی جاها دلم گرفت ولی خیلی راضی بودم. ثمره نشانه یه مادر کامل و یه زن با استقامت بود. خسته نباشید واقعا عالی بود

میخواهم این کتاب را دانلود نمایم اما نمیدونم چطور از کجا دانلود میشه لطفا برایم بگوید کتاب دوستان.
کتابراه: کاربر گرامی لطفا به راهنمای سایت مراجعه نمایید.

خوب و آموزنده بود. عشق با تعصب و چیزای دیگه قاطی شده بود ولی گاهی به میثاق و گاهی به ثمره حق میدادم ولی هردو مقصر و در عین حال بیگناه و معصوم و عالی بودند.

میشه نتیجه گرفت که مردها در کل موجودات خطرناکی هستند و برای در امان بودن از همشون با یکیشون رو در کنار خودت داشته باشی. مثل واکسن زدن میمونه. برای شوخی گفتم

قشنگ بود اما بعضی از زنهای داستان رو خوار جلوه داده بود. با اینکه اشتباه رو میثاق انحام داده بود اما ثمره بیشتر خفت و کاری کشید. بازم دست نویسنده‌ی محترم درد نکنه

از نظر من رمان خوبی نبود. چون ممکنه اگه یک نوجوان این رمان رو بخونه امکان داره که ترس‌هایی در دلش ایجاد بشه و این که بعضی جاها از القاب زشت استفاده شده بود

در بعضی قسمتها میتونست ماجرا واقعی تر بیان بشه. ولی چون یک زندگی جاری رو که ما هم میتونیم به چنین مواردی در جامعه برخورد داشته باشیم جالب بود

اکثر اشتباه‌ها رو میثاق می‌کرد اخرم ثمره میگفت من باعث بودم. خوب نمی‌خواست میثاق و. چرا اینقدر زن تو داستان و فیلم‌ها باید خوار و خنگ باشه اخه

رمانی بود با متنی خوب وخاص، با موضوعی شایسته ودرخور، از تمام کسانی که به دنبال خواندن یک کتاب خوب در اوقات فراقتشان هستنند، دعوت میکنم که‌ای رمان را مطالعه نمایند

جدا از مرد سالاری و اینا یه جایی نوشته بود بابای دختره حسامه و یه جای دیگه شاهرخ یکم مبتدی بود میتونست بهتر باشه به هرحال دست نویسنده درد نکنه

از نظر من خوب بود سبک و اعتقاد مردم گذشته را نشان می‌داد و اینکه مردم ک به خانه‌های بی دریچه عادت دارند از پنجره‌های باز و نورگیر گریزانند حکایت این داستان است

خیلی داستان کلیشه ایی و افتضاحی داشت تو این داستان خبری ازیه دختر قوی نبود.
انتظار دیگه‌ای داشتم از داستان پر از زور گویی و تبعیض بود همین افتضاحش میکرد.

این کتاب واقعا محشر بود چون که بعضی جاهای کشورمون واقع همین جوریه که از بچگی دونعد براهم باشن بااین فرف ک ساید نظرشون تغییر کنه ب نظر من با یه فکر اساسی بشه

این رمان خیلی جای انتقاد و حرف داره
۱. بدخلقی پدر ثمره
۲. لجبازی بیش از حد ثمره
۳. سکوت اطرافیان
۴. بیش از حد متعصب بودن میثاق
و خیلی چیزای دیگه

سلام
شاید این رمان از دیدگاه بسیاری ایراداتی داشت اما چیزی که مهمه پند گرفتن و کمی فکر کردن در اعماق وقایع رمان‌هاست. در هر صورت از خانم ثروت سپاسگزارم

داستان خوبی بود هیجان داشت ولی یه جاهایی نویسنده سوتی داده بود اگه دقت می‌کردین می‌فهمیدین😅و انتظار داشتم آخرش یکم خوب تموم می‌شد چون واقعا ساده ساده تموم شد

ثمره بعد از زایمانش و در بیمارستان دچار ضعف شخصیتی شده در حالی که تا اون موقع مقاومت خوبی کرده بود
من ترجیح میدادم داستان با ثمره توانمند تمام میشد

من برای سرگرمی خوندم اما واقعا پشیمونم داستان پر از احساس هست همه هی اشتباه میکنن ولی چاره جز اینکه دوباره مثل بچه ادم زندگی کنن ندارن

داستان جالبی نبود تنها مردسالاری به چشم می‌خورد و با اینکه اشتباه پسره باعث نابودی دختر شده بود ولی باز هم دختره میگفت تقصیر منم بوده 🥴

درسته این مرد سالاریش رو دوس نداشتنم و واقعا دلم برای دختر‌هایی که نمی‌تونن اون جور که می‌خوان زندگی کنن به درد اومد اما قشنگ نوشته بود

حیف وقتی که تلف کردم واسه خوندن چنین کتاب چندش اوری. متاسفم برای خانم نویسنده‌ای که خودشو انقد کوچیک شمرده و ارزش‌ی زن رو انقد پایین اورده

من خودم دخترم واقعا اون دختره اینقدر بی مغزبود یعنی نتونست با پلیسی یا 123تماس بگیره داستان خیلی دروغی و مردسالارانه بود

با وجود اینکه نکات آموزنده بسیار خوبی داشت ولی شرباره شخصیت پدر و پدربزرگ ثمره بیش از حد افراط شده بود به نظر من توهین به خانواده‌های امروز ایرانی بود.

اصلا به دردنمیخوردفقط نشون میده که هرچی مردبگه بایدبگی چشم. ونهایت به خاطربچت شوهرتوببخشی به نظرم وقتی عاشق یه نفرباشی هیچ وقت اذیتش نمیکنی

کاش حداقل انتهای خوب ‌و قدرتمندانه‌ای ترسیم میکرد وقتی داستان بر ضد این رسومات هست. واقعا افسرده شدم در آخر. کاش یکم شجاعت برای دختر قلمداد میشد

خیلی عالی بود ادمو ترغیب میکرد ک زود تموم شه ولی یجاهای ثمره خیلی خودشو تقصیر کارمیدونست درصورتی دیگران مقصر اصلی بودند مخصوصا بابابزرگ عقب افتادش

من این رمان را سال‌ها پیش خواندم و دلم برای شخصیت میثاق می‌سوزه اینکه پدر و مادر‌ها دو نوزاد را به نام هم می‌کنند باعث به وجود آمدن چنین وضعیتی میشود

به نظر من تو این داستان ارزش یه زن رو اورده پایین حتی اگه از خیالات سرچشمه میگیره نباید به جایگاه و حریمش تجاوز میشد وداستان این جوری پیش میرفت.

ضعیف و دور از موقعیت فعلی جامعه. اندیشه و قلم نویسنده بسیار قابل نقد است. شخصیت‌های داستان و بنیان خانواده به شکلی حقارت بار توصیف شد.

بد نبود اما خیلی مرد سالاری داشت تو داستان و اینکه خیلی پیچیدش کرده بود. اگر یکم عشق هم تو داستان به کار برده میشد بد نبود

عجب!.... این همه مرد سالاری مخصوصا در روستاها نمی‌بینی!!؟؟خواهش میکنم از این فداکاریها نکنید چون لطمه سنگینی به خود به اون و به بچه‌ها میزنید.

داستان به واقعیت نزدیک بود تمام این داستان در اطراف ما اتفاق میافته اصلا درک نمیکنیم ولی بعضی جاها خیلی کش میداد درکل من ازش خوشم اومد

عالی بود اگه بیشتر به زندگی‌های دور برمون نگاه کنیم هنوز همچین زندگی هارو میتونیم ببینیم نه به این شکل ولی خیلیم دور نیستن این شکل.

کتاب خوبی بود و موضوع روزه یعنی ازدواج برحسب حرف بزرگتر،، اینم میشه نتیجه ازدواج تو سن پایین واقعا واسه ادما با این طرز فکرشون هرچند میثاق واقعا بچه بود