نقد، بررسی و نظرات رمان ثمره انتظار - مریم ثروت

از شخصیت دختراین داستان اصلاخوشم نیومد. اول به خاطر کلمات ناپسندی که در داستان از اون استفاده میکنه. دوم اینکه به نظر میاد در طول داستان مرد سالاری حکم فرماست اما این طور نیست. مخصوصاکه مادر میثاق با ثمره مثل یه دوست و یا یک مادر برخود میکنه.

شخصیت پدر ثمره خیلی افراطی بود ولی شخصیت میثاق واقعی بود بیشتر مردای جامعه همینطورن تعصب و عشق و میل جنسی و کلمات رکیک...
در ضمن لزوم خونه‌ی خارج از شهر و موندن با ننه و زلیخا برای چی بود؟ پرستار بچه میومد خونه خودشون کافی بود.

من راستش خوشم نیومد پسره خیلی عصبی بود و نسبت به دختره احساس مالکیت میکرد که انگار دختره یک وسیله هستش از دیدگاه پسره (میثاق) اعصابم خورد می‌شد.
و در آخر انگار نویسنده داستان، حق هارو به پسره داد در حالی که اونی که بهش ظلم شده بود دختره (ثمره) بود

برنامه کتابراه عالیه فقط کاش امکانی داشت که میشد با برخی از نویسندگان گفت و گو کرد و یا نظرات و دیدگاه خوانندگان به عنوان مخاطب نهایی آثار به نوعی به دست نویسنده اثر میرسید تا اون‌ها هم بتونن هر روز بهتر از دیروز خلق اثر کنن. باتشکر

یک کتاب ضد زن کامل یعنی مزخرف تَر إز أین نمیشد انگار نه انگار که داستان در قرن بیست و یک و تو تهران اتفاق افتاده انگار کل خانواده با یه گوسفند طرفن نه یک دختر هفده هجده ساله‌ی ورزشکار
برأی نویسنده که خودش هم خانمه متاسفم

از این جور داستان‌ها زیاد خوندم. از اینکه احساسات چند شخصیت رو با هم دونستم خوشم میاد ولی از اون قسمتی که میثاق اونقدر تعصب داشت متنفرم. نمیدونم ابم با پسرا توی یه جوب نمیره یا اینا با اون غیرتاشون اینقدر روی اعصابن. خدا یه روزی رو بیاره که ادم شن.

داستان برای مخاطب آزار دهنده بود و صفت غرور و لجبازی را اغرار آمیز بزرگ کرده بود که اصلا خوب نبود در ضمن اگر خانواده‌ای متعصب باشند پس حتما در همه زمینه‌ها هست نه اینکه این تعصب جایی باشه و جایی نباشه. در کل برای من آگاه کننده نبود

دایتان جالبی بود. موضوعش هنوز درد خیلی از همنوعان ما تو جامعه ست.... طرز نگارش... یعنی بیان داستان از دو راوی ثمره و میثاق جالب و قالبل تحسین بود. بله.... خوب یا بد همه ما باید زندگی کنیم... شاهزاده سوار بر اسبی و جود نداره... حد اقل برای خیلی از ما

در ابتدای داستان فکر کردم تعصبات بزرگنمایی شده و این یک داستان غیر قابل باوره چون من چند ساله که دیگه در ایران زندگی نمیکنم و اینجا خیلی دور از انتظاره که مردها صاحب زندگی زنها باشن ولی فکر کنم شرایط در ایران متفاوته و به هر حال داستان خوبی بود.

رمان خوبی بود ب نظر من میثاق واقعا عاشق بود و ثمره هم یه آدم بود و حق داشت واسه زندگیش تصمیم بگیره ولی عشق تحمیلی واقعا بده خود من یه کم تو شرایط ثمره هستم درکش میکنم واقعا سخته آدم بخاد با کسی ازدواج کنه که هیچ حسی نسبت بهش نداره.

خیلی مفید و تاثیر گذار بود با اینکه قلم نویسنده مرد سالاری و حس جاهلی مالکیت رو محور قرار داده بود اما به خوبی فضایی واقعی و مملوس رو تداعی کرد و البته که باید قبول کرد که این تفکرات غلط و تجربیات تلخ بخشی از جامعه امروز ما رو شکل میده!

باید بگم‌ به عنوان اولین نوشته‌ی نویسنده‌ بد نبود‌...
واقعا هنوز هم یه همچین خانواده‌هایی هستن‌... کاش همچین‌ خانواده‌ هایی‌ نسلشون‌ منقرض بشه... دختره توی داستان بنظرم شخصیتش قوی نبود‌... خیلی‌ ضعیف که میذاشت همه‌ نوع بلایی سرش بیارن😭

ممنونم از اینکه نظراتتون رو گفتید واقعا ازتون متشکرم 🥰چونکه من وقتی نظر‌های شما‌ها رو خوندم، فهمیدم این کتاب اصلا به درد خواندن نمیخوره😒. و از اون دسته کتاب‌هایی هستش که باید هممون برای شفای هرچه زودتر نویسنده ش دست به دعا ببریم😓😂

داستان به طرز عجیبی مردسالاری رو روایت میکنه و طوری با این موضوع برخورد میشه که انگار تمامی حق به شخصیت‌های مرد داستان داده شده. ثمره هم با وجود سرکشی و روحیه آزادی خواهش گاهی این تبعیض رو قبول میکنه و یک واقعیت میدونه.

تعصبات بی‌جای فامیلی باعث نابود شدن و تحقیر زندگی و شخصیت دختر داستان شد و اختیارات بی‌جایی که به شخصیت مرد داستان نسبت به دختر داده شده باعث نابودی عفاف و پاکدامنی شخصیت دختر شد. شخصیت دختر داستان کاملا قربانی شده.

بعضی جاها خیلی اغراق کرده مثلا اینکه پدری بگه من دیگه دختری ندارم و نتونه ببخشه بدون اینکه بدونه اصل ماجرا چی بوده و اینکه ثمره باهمه سرکشی تا این حد از خودش و خواسته‌هایی که واسشون تو روی همه ایستاد به همین راحتی بگذره.

پس در این میان حس زن چه اهمیتی داشت؟وقتی که هیچ علاقه‌ای نبود. نوسنده فقط سعی کرده بود از طریق اشتباهات شخصیت‌ها انها را به هم ربط دهد و محتاج هم کند و معلوم است که در این میان ادم‌ها همدیگر را از سر ناچاری انتخاب میکنند.

در حد یک سرگرمی بد نبود. ولی نویسنده خیلی سعی داشت تأکید کنه که حق با مردها هست و زن‌ها باید این رو بپذیرند و همینه که هست و چاره‌ای نیست. در خیلی جاها هم رفتارهای شخصیت‌های داستان یعنی ثمره و میثاق خیلی بچه گانه غیر منطقی و متضاد رود.

سلام خوب بود ولی خیلی مردسالاری درداستان موج میزد وزن رویک موجود ناتوان ووابسته به مردهانشون داده بودودرداستان زن‌ها نمیتونستن اینده‌ای داشته باشن بجزهمسری ومادری من نمیتونم بپذیرم که زن فقط زاده میشه برای دراختیارمردهابودن

کاملا یک رمان متفاوت بود خیلی عالی بود من دوبار خوندمش اولی رو تو ۳ روز دومی رو تو ۱ روز خیلی دوستش داشتم اوناییم که میگن میثاق مرد سالاری میکرد کاملا اشتباه میکنند اون فقط غیرتی بود یکم حساس من واقعا ممنونم از نویسندش

خوب بود. داستان کشش خوبی داشت.‌ای کاش ثمره آخرش چادری نمی‌شد یا به صورت آموزش مجازی دیپلم می‌گرفت. به هر حال مسلم است که در پایان ثمره زندانی شد و میثاق زندانبان. چنین زندگی بدبختی کامل است. از 10 شب تا 5:30 صبح خواندم.

واقعا مرد سالاری توی این رمان کاملا مشخص بود و همین موضوع من رو شخصا خیلی آزرده میکرد، ولی به خوندنش ادامه دادم چون فکر میکردم آخرش خوب تموم میشه ولی به بدترین و مزخرف‌ترین حالت ممکن تموم شد. متاسفانه پشیمون شدم از خوندنش

با سلام
طیف داستان عالی بود... با اینکه شخصیت‌ها نقششون رو درست انتخاب شدن، ولی بعضی قسمتها یکم زیاده روی شده بود.. (ناملموس غیر واقعی.... )
تبریک به نویسنده گرامی، باشد همچنان شاهد موفقیتها و کتابهای دیگرش.....

حس کردم یه کم قضیه رو بزرگ کرده بودکه همش پسرا بهش تیکه می‌انداختنولی به مل داستان خوبی بود

کاش هیچ وقت جامعمون اینجوری به دخترا اهانت و توهین نمیکردن. کاش هیچ وقت ارزش به دختر انقدر پایین نبود. کاش به اصطلاح مرداب سرزمینمون تعصبات بی‌جا نداشتن.... کاش.......

تازه شروع به مطالعه کردم وسه چهار خط بیشتر نخوندم البته خیلی خوشهال هستم که تونستم عضو بشوم وکتاب دانلود کنم. موقتأ دو کتاب رایگان دانلود نمودم تا امتهان کنبم انشألاه متعقبأ کتابهای خوبی خریداری میکنم و به کتابخانه‌ام اضافه مینمایم.

خیلی کتاب قشنگی هست، شروع خیلی خوبه داره، همچنین پایان‌بندی خیلی خوبی هم داره. خیلی رمان آموزنده‌ای هست در این کتاب عواقب لجبازی در رابطه رو به خوبی متوجه میشیم. ممنون از کتابراه و نویسنده. این رمان رو پیشنهاد میکنم.

خوب بود آخرش حرصم رو در اورد
اگر دختره مقصر بود میشد دختره‌ی....
ولی چون پسره مقصر بودو ثابت کرد ک مقصره بابا بزرگه دست به کار شد ‌و. اومد پادر میونی کرد..
همیشه همینه تبعیض و تعصب تو این جامعه بیداد میکنه

یه داستان کاملا تکراری که به صورت خاصی نوشته شده
و
این که چون از دو دیدگاه و زاویه دید نوشته شده جالبه اما آخراشو یه جوری سر هم کرد و دیگه فقط از یک دیدگاه نوشته نویسنده محترم
بعد این که از نظر نگارشی ضعیفه

اینکه یک شخص حتی جرعت این رو داشته باشه ک عرب‌ها و زمان پیامبر را بزاره نفهم کتاب دیگر ارزششو از دست میده

سلام. کتاب قشنگی بود من دوستش داشتم و چند بار خوندمش. هرچند دیگ مرد سالاری به این شدت دیگ کمتر هست. ولی اینک فرار کنه باز مورد پذیرش شوهرش با اون تعصب قرار بگیره دور از واقعیت بنظر میرسید. ولی در کل خیلی خوب بود ممنونم

من این کتاب که سرشار از نقص و اشکال بودو خوندم وتنها نتیجه‌ای که گرفتم این بود که این کتاب به چیزی جز هوس و شهوت اینجور چرتاو پرتارو اشاره نداشت و بار آموزشی هم نداشت یعنی چیزی از خوندن این کتاب دستگیرم نشد

کتاب قشنگی بود. من خوشم اومد ولی این خیلی غیر عادی بود که یک آدم به یه دختر تجاوز کنه بعد خانواده‌ی پسر هیچ کاری بهش نداشته باشن و حتی تو گوشش هم نزنن. مخصوصا پدر بزرگه. بخاطر همین یه ستاره کم کرد ممنون

در طول داستان زیاد مرد‌ها را سلطه گر نشان داده بود و شخصیت خانم‌ها را ضعیف، ولی در کل اگه بخواهم بگم داستان متفاوتی بود و این کا آدم دوست داشت بیشتر بخونه تا بفهمه چی میشه تهش

مرد سالاری و گیردادن‌های الکی مرد رو وغیرت بیخود وهوس رونمیشه روش اسم عشق و دوست داشتن گذاشت. موضوع کلی داستان خوب بود اگر خوب مینوشتنش
ولی کلی نکته‌های آزاردهنده و منفی و شخصیت کوبی درش وجود داشت

من اصلا جهار صفحه از کتاب رو خوندم منصرف شدم این نگارش مناسب شخصیت یک نویسنده نیست. یک کتاب قبل از سوزه و مطلبش باید ادبیات درست داشته باشه. احساس می‌کردم نویسنده یک دختر یا یک پسر سرکش است. متاسفم برای ناشرش.

اولاش خنده وسط هاش گریه اخرشش بخشش بنظره بنده عالی بود میشه خیلی نکات ریز درشت از این کتاب خوب خانوم مهناز سیادت چید و تو زندگی بطور خوب احسن ازش بهره بردار کرد ممنون از خانوم مهناز سیادت از این کتاب خوبش

خیلی بد بود پسره هر کاری که دلش خواست بزور با تجاوز به خواستش رسید و آبروی دختر و جونیش از بین رفت و نویسنده اصرار داره ثابت کنه اشتباه از دخترس.. توصیه نمیکنم خانما بخونن چون واقعا عصبی میشن

داستان جلوه ایی از زندگی را نشون میدهد که برای کمتر کسی اتفاق میفته همین موضوع باور پذیری آنرا کم میکنه ولی حقیقت داره واقعا دردناکه، زمانی رمان رو خوندم که پدری در شمال دخترش رو به خاطر غیرت و ناموس سلاخی کرد

با سلام خدمت همه‌ی دوستان کتاب بعضی از مطالب عاشقانه و اغلب تحریک کننده را بدون هیچ سانسوری بیان کرده است و همین اتفاق باعث شد که کتاب را تا آخر نخونم واین کتاب را به هیچ کدام از دوستان عزیزم پیشنهاد نمی‌کنم.

سلام و عرض ادب به شکل جذاب و تقریبا درستی به موضوع خشونت علیه زنان و باورهای سنتی مخرب در جامعه ما پرداخته بود. به نظرم باید برای رمان محدودیت سنی مشخص شود. در برخی از قسمتها اغراق وجود داشت.

خیلی مردسالارانه بود. در تک تک جمله‌ها داد می‌زد این قضیه. و تازه دختر داستان هم خودش رو مقصر میدونست! واقعا ناراحت کننده بود

داستان برای من خیلی عجیب بود بااینکه میثاق به ثمره تجاوز کرده بود وتمام آوارگی‌ها و بدبختی‌های ثمره به خاطر میثاق بود ولی آخر سر میثاق طلب کار بودو ثمره خودشو مقصر میدونست ته داستان هم ثمره تسلیم خوب وبد میثاق شده بود

داستان خوبی بود و اموزنده.. مثل واقعیت جلوه مییکرد چون این تصمیم‌های عجولانه و لجبازی زیاده و زندگی رو به راحتی برای دو نفر خراب میکنه... ولی ابتداش خسته کننده بود چون زیاد کشش داده بود نویسنده 😉😉

داستان خیلی منو درگیر خودش کرده بود و خیلی وقتا عصبانی میشدم و خیلی وقتا بغض میکردم که این حاکی از اونجاست که داستان به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار میکنه. ولی خب داستان خیلی جنبه‌های منفی داشت

رمان خوبی بود. من واقعا برای ثمره غصه خوردم. بیاین واقعیت را بپذیریم زن واقعا تو جامعه بدون حامی ضعیف هست و اینکه همچین مردای شکاکی تو جامعه ما کم نیستن. ممنون از نویسنده

افتضاح بود و واقعا متاسفم برای نویسنده با این افکار فوق ضد زنش

خیلی خوب.. قلم نویسنده بسیار شیوا و رسا بود. چند جای زندگی ثمره نتونستم احساسات خودمو کنترل کنم... خیلی پند آموز بود. علی الخصوص برای خانواده‌ها و بعدا برای دختر خانم‌هایی که کم نیستن مثل ثمره انتظار.

من یکی خیلی گریه کردم و دو سه روز متأثرم از این رمان
به نظر بنده عالی بود ولی از نظر محتوا پیامدم‌های غیر اسلامی زیادی داشت
در کل دست نویسنده درد نکنه و براش موفقیت روز افزون رو از بارئ خلایق تمنا دارم

واقعاً اگر در این قرن، هنوز هم این جور مردها پیدا میشه، که به زور تجاوز و قلدری بخواهند عشقشون را حفظ کنند، مایه تاسفه. خدا کنه فقط توی قصه‌ها باشه. نه واقعیت. هر چند که همون قصه هم مایه درد و عذابه.