نقد، بررسی و نظرات کتاب دور بهار را، سیم خاردار، نمیشود کشید - ابوالقاسم حسینجانی
مرتبسازی: پیشفرض
کتاب ** «دور بهار را، سیم خاردار، نمی شود کشید» ** اثر **ابوالقاسم حسینجانی**، در سال **۱۳۹۴** توسط انتشارات هزاره ققنوس منتشر شده است. این مجموعه شعر با بهره گیری از نماد بهار، به مفاهیمی چون تحول، بیداری و پویایی در زندگی انسان می پردازد. **نقاط قوت: ** - استفاده از زبان شاعرانه و تصاویر بدیع که احساسات خواننده را برمی انگیزد. - پرداختن به موضوعات عمیق انسانی و معنوی، مانند خودشناسی و ارتباط با خداوند. - به کارگیری نمادها و استعاره های خلاقانه که به غنای مفهومی اشعار می افزاید. **نقاط ضعف: **- برخی از اشعار ممکن است برای خوانندگان ناآشنا با مفاهیم عرفانی، دشوار و پیچیده به نظر برسند. - استفاده از واژگان و ترکیبات کمتر رایج، که ممکن است درک مطلب را برای برخی مخاطبان سخت کند. **جمع بندی: ** «دور بهار را، سیم خاردار، نمی شود کشید» مجموعه ای ارزشمند از اشعار است که با زبانی هنرمندانه به مفاهیم عمیق انسانی و معنوی می پردازد. این کتاب برای علاقه مندان به شعر و ادبیات عرفانی توصیه می شود، هرچند ممکن است برخی از اشعار برای مخاطبان عمومی چالش برانگیز باشد. **نظرات دیگران: ** خوانندگان از پیوند زیبای بهار با بیداری و تحول درونی انسان تمجید کرده اند. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره های خلاقانه در اشعار، مورد تحسین قرار گرفته است. با این حال، برخی مخاطبان به پیچیدگی و دشواری درک برخی از مفاهیم اشاره کرده اند.
با سلام از خواندن کتاب لذت بردم شاعر و نویسنده محترم بهار را که نماد بیداری و تحول است به خوبی به باطن و درون انسان پیوند زده است. هدف از خلقت انسان بیداری است با انتخاب روش صحیح یعنی تفکر، اندیشه، نوآوری، تغییر و پویایی. انسان برای رسیدن به خدا همیشه باید بهاری و در حال تحول باشد و آیینه پاک درون را به زنگار ناپاکیها نیالاید. سیم خاردار نماد ناپاکی است و سکون و بیهدف ماندن در زندگی دشمن بیداری است. باید تا جان در بدن هست برای رسیدن به خدا تلاش کرد.
کتاب از اشعار شعرای بزرگ به ویژه حافظ و سهراب سپهری و آیات قرآن کریم به خوبی و به جا استفاده کرده اما پیشنهاد میکنم اشعار شعرا در داخل گیومه قرار بگیرد تا شعر شاعر با شعرهای دیگر در همان مصرع اول شعر قرضی از هم تمیز شود. بعضی جاها هم علائم نگارشی را به درستی به کار نبرده بود.
در هر صورت شعر نو لطیفی را خواندم که در انتهای بعضی از شعرها تلفیق جالبی با شعر کلاسیک ایجاد کرده بود و خواندن آن را به علاقه مندان شعر نو سفارش میکنم. با تشکر از عوامل کتابراه و نویسنده محترم.
کتاب از اشعار شعرای بزرگ به ویژه حافظ و سهراب سپهری و آیات قرآن کریم به خوبی و به جا استفاده کرده اما پیشنهاد میکنم اشعار شعرا در داخل گیومه قرار بگیرد تا شعر شاعر با شعرهای دیگر در همان مصرع اول شعر قرضی از هم تمیز شود. بعضی جاها هم علائم نگارشی را به درستی به کار نبرده بود.
در هر صورت شعر نو لطیفی را خواندم که در انتهای بعضی از شعرها تلفیق جالبی با شعر کلاسیک ایجاد کرده بود و خواندن آن را به علاقه مندان شعر نو سفارش میکنم. با تشکر از عوامل کتابراه و نویسنده محترم.
دور بهار را سیم خاردار نمیشه کشید اثر قاسم حسینجانی، کتابی است که من را بهطور عمیق به تفکر واداشت. نثر شاعرانه و غنی نویسنده توانسته است احساسات پیچیده انسانی و مسائل اجتماعی را بهطور زیبایی به تصویر بکشد. این کتاب به من نشان داد که چگونه تضادهای اجتماعی و هویتی میتوانند در زندگی فردی و جمعی تأثیرگذار باشند. در عین حال، پیچیدگی زبان و ساختار غیرخطی داستان ممکن است کمی برای من چالشبرانگیز باشد و روند درک آن را کند کند. با این حال، این پیچیدگیها به عمق داستان افزوده و ارزش بیشتری به کتاب میدهند. این اثر مرا به تأمل در مورد آزادی، انسانیت و روابط انسانی واداشت. بهطور کلی، دور بهار را سیم خاردار نمیشه کشید برای من تجربهای تأثیرگذار بود که توانستم در آن به دنیای درونی شخصیتها و مسائل اجتماعی آنها نزدیک شوم.
این کتاب، مجموعه شعریست که موضوع اصلی همهی اونها بهار و زیباییهای اون هست. اما این اشعار معمولا به ابیاتی از شعر حافظ ختم میشند و تا جایی که من به خاطر دارم زمان استفاده از آرایهی تضمین، باید شعری که از شاعر دیگه به امانت گرفته میشه رو در گیومه قرار بدیم. خیلی از اشعار دیگه هم از شعرای دیگه بود و این مجموعه بیشتر شبیه گردآوری هست تا خلق یک اثر.
حسینجانی با قلمش به خوبی ما رو به دنیای شخصیتهاش میبره و احساساتشون رو به تصویر میکشه. داستانها پر از پیچیدگیها و چالشهای زندگی روزمرهان که هر کسی میتونه باهاشون ارتباط برقرار کنه. یکی از نکات قوت این کتاب، شخصیتپردازی فوقالعادهاشه. هر شخصیت به خوبی توسعه پیدا کرده و ما میتونیم با احساسات و تفکراتشون همدلی کنیم.
نکته دیگهای که باید بهش اشاره کنم، نقد اجتماعیای هست که حسینجانی به وضوح در داستانهاش ارائه میده. او به مسائلی مثل فقر، نابرابری و مشکلات فرهنگی اشاره میکنه و با زبانی صریح، واقعیتهای تلخ جامعه رو به تصویر میکشه. این موضوعات باعث میشه که خواننده نه تنها به داستانها علاقهمند بشه، بلکه به تفکر وادار بشه و به مسائل اجتماعی پیرامونش توجه بیشتری کنه.
از طرفی، حسینجانی به خوبی از زبان و اصطلاحات محلی استفاده میکنه که این باعث میشه داستانهاش بیشتر به دل بشینه و حس واقعیتری رو منتقل کنه. این موضوع به ما یادآوری میکنه که هر نقطهای از ایران داستانی برای گفتن داره و فرهنگها و زبانها چقدر میتونن غنی و متنوع باشن.
تنها نقدی که میتونم به کتاب بکنم اینه که بعضی از بخشها ممکنه کمی طولانی بشن و باعث بشن که تمرکز خواننده از دست بره. اما در کل، این موضوع خیلی به چشم نمیاد و از ارزشهای کتاب کم نمیکنه🥰