نقد، بررسی و نظرات رمان بر باد رفته - مارگارت میچل
4.7
475 رای
مرتبسازی: پیشفرض
پُرکِشش، پرُ فراز و نشیب، هیجان انگیز و غیرقابل پیش بینی 👌
اگه صبور نیستین، بهتون خوندن این کتاب رو پیشنهاد نمیکنم (!)؛ چون هم طولانیه، هم توصیفاتش زیاده و هم مقداری طول میکشه که داستان به جاهای خوبش برسه... اما اگه صبر کنین، یکی از به یاد ماندنیترین کتابهای عمرتون رو میخونین و لذت میبرین...
اگه از یک سری از اخلاقای اسکارلت، چشم پوشی کنیم، شجاعت و تابو شکنی و اراده راسخش واقعاً تحسین برانگیز بود. همین طور اون عبارت معروفش که همیشه به کارش میبرد، واقعاً فکر میکنم یه جاهایی به درد میخوره! (حالا بهش فکر نمیکنم. بعداً که تونستم تحمل کنم بهش فکر میکنم)
علی رغم یه بخشهایی از داستان، که توصیفات اضافی بود، یه بخشهای دیگهای از داستان نیاز بود که تکلیف بقیه شخصیتها هم معلوم بشه و متاسفانه این اتفاق نیفتاده بود؛ اما این کتاب اینقدر هیجان انگیز و بی نظیره که به راحتی میشه از این اشکالش صرف نظر کرد.
اگه صبور نیستین، بهتون خوندن این کتاب رو پیشنهاد نمیکنم (!)؛ چون هم طولانیه، هم توصیفاتش زیاده و هم مقداری طول میکشه که داستان به جاهای خوبش برسه... اما اگه صبر کنین، یکی از به یاد ماندنیترین کتابهای عمرتون رو میخونین و لذت میبرین...
اگه از یک سری از اخلاقای اسکارلت، چشم پوشی کنیم، شجاعت و تابو شکنی و اراده راسخش واقعاً تحسین برانگیز بود. همین طور اون عبارت معروفش که همیشه به کارش میبرد، واقعاً فکر میکنم یه جاهایی به درد میخوره! (حالا بهش فکر نمیکنم. بعداً که تونستم تحمل کنم بهش فکر میکنم)
علی رغم یه بخشهایی از داستان، که توصیفات اضافی بود، یه بخشهای دیگهای از داستان نیاز بود که تکلیف بقیه شخصیتها هم معلوم بشه و متاسفانه این اتفاق نیفتاده بود؛ اما این کتاب اینقدر هیجان انگیز و بی نظیره که به راحتی میشه از این اشکالش صرف نظر کرد.
با سلام. این رمان رو من خیلی وقت پیش خوندم. شخصیت اصلی داستان ک اسکارلت نام داره ب قشنگی توصیف شده تا جایی ک گاهی خودتو درقالب اسکارلت تصور میکنی. ابتدا تصویر دخترکی زیبا و از خود راضی ک صرفا دوس داره نگاه هر بینندهای رو به خودش جلب کنه نمایان میشه. دختری که نه طاقت نه شنیدن داره نه بی توجهی. عشقی ک احساس میکنه در وجودشه صرفا به علت دست نیافته بودن براش جذاب و زیباس تا جایی که ب خاطر به دست آوردنش از هیچ چیزی دریغ نمیکنه. در ادامه خیلی زیبا نشون میده دخترک لوسی ک همه تصورشو دارن در نمای دیگای از شخصیتش یک زن جسور و نترسه که ب جبر زمانه میشه ستون یک خانواده. زنی ک با زیرکی وشجاعتش در بحبوحه جنگ و قحطی دست از تلاش برای خانوادش برنمیداره. و اما رت باتلر!! یک مرد پخته جذاب و محکم! ک برخلاف انسانهای ب ظاهر با اصل و نصب تشریفاتی دور و برش عقاید و رفتارهای بی باک خودش رو داره ب سبک خودش زندگی میکنه و هرآنچه ک درست تصور میکنه انجام میده. ب نظرم شخصیت پردازی نویسنده به جا و کاملا درسته. خوندن این رمان پختگی و صبر خودش رو طلب میکنه ک با پایانی زیبا تا ابد در ذهن خواننده ماندگار میشه
این اولین رمان خارجی بود که خوندم قبل از این هیچ علاقهای نداشتم رمان بخونم چون سه تا رمان معروف ایرانی خوانده بودم که نه تنها اموزنده نبودن بلکه شخصیتهای تکراری و داستانی بی محتوا داشتن و من اصلا علاقه نداشتم دوباره رمان بخوانم ولی تعریف این کتاب و شنیده بودم و دوست داشتم بخونم سبک کتابهایی که میپسندم نظیر کتاب کیمیاگر، کتابخانه نیمه شب، سینوهه هست و این کتاب هم جزو کتابهای بی نظیری بود که خواندم. حجم کتاب زیاده ولی عمیقا توصیفات قشنگی داره که باعث میشه تمام شخصیت هارو مثل فیلم در ذهن تجسم کنی و من از این کار لذت میبرم اسکارلت شباهتهای اخلاقی به خودم داره و من فوق العاده از شخصیت رت باتلر خوشم میادتنها قسمت ناراحت کننده داستان اونجاییه که توی اخرین صفحه بهت زده میشی که داستان تموم شده و پایان باز داره.... اسکارلت نماد شخصیتی هست که درون همه ما هست و موقع نیاز و احتیاج بی باکانه تلاش میکنیم و بقامون رو حفظ میکنیمرت نماد وجدان و مظهر عشق بود برای من توی داستان اون همیشه تضادی لذت بخش از تصمیم گیریها پیش روی اسکارلت میذاشت و این عشق شیرینی بود که هرجا نا امید میشد اسکارلت رت همونجا کنارش ظاهر میشد و بهش کمک میکردکاملا فراز و نشیبهای شخصیتهایی مختلف و زیرکانه توی کتاب میتونید بشناسید و ببینید که چطور ادم وقتی داخل بازی هست و دست بقیه حریفها رو نمیبینه کورکورانه عمل میکنهاسکارلت اگر کمی بیشتر به اطرافیانش توجه میکرد واقعا قهرمان داستان میشد و دوستهای کمتری رو از دست میداد. هرچند که نیازش به بقا باعث شد فقط در ادمهای اطرافش بدنبال منفعت بگرده و ارضای روح خودشاز ناکامی هاش. عشق اشلی وهمی بود از رویای کودکیشوتنها حسی که اسکارلت رو به گذشته گره میزد
کتاب خیلی خوبیه، میشه گفت یکی از شاهکارهای ادبیات جهانه، از لحاط فضاسازی. کد دهی. توصیف وضعیت اجتماعی امریکا در زمان جنگ داخلی. ولی نویسنده این کتاب چیزی از ماجراهای تاسف بار برده داری نگفته، اوضاع بردهها اینجوری که ایشون تعریف کردن در رفاه کامل نبوده کیه که ندونه اون بندههای خدارو با چه وضعیتی از وطنشون هرچند وطن وحشی. کشوندنشون تو امریکا و مهرشون زدن به اسم صاحباشون؟کسانی که خودشون هیچ وقت یه نجیب زاده یا یه فرد اصیل امریکایی نبودند ونسلهای قبلیشون وارد امریکا شدن و سرخ پوستهارو بیرون کردن از امریکا که خونشون بود. امریکایی اصیل همون سرخپوستها بودند نه خانوادههایی که از همه جای اروپا ریختن تو امریکا شروع کردن به بیرون کردن ساکنیین اصلیش. و اما سیاه هابه هر رنگ پوستی که باشن بالاخره انسانن. وقتی سالها ظلم و توهین و تحقیر و فقر رو تحمل کردند، مسلما وقتی ازاد بشن حالا فرق نداره به دست یانکیها یا هر گروه دیگه ایاینجوری رفتارهای عقدهای و خلاف اخلاق انجام میدن که انتفام خودشونو اجدادشونو بگیرن، پیشنهاد میکنم رمان ریشهها نوشته الکس هیلی رو نیز مطالعه کنید نقطه مقابل این کتابه. و یه چیزه دیگه این خانم اسکارلت واقعا یه هوسران به تمام معنا بود ادم حتی نمیتونه بگه کل امریکاییها اینجورین. چون اونها هم اصول وعقایدی داشتن تو اون زمونه که ایشون همرو له کرد، بدتر از همهی کارهایی که کرد شوهر دزدی از خواهرش بود حال ادمو بد میکرد با کاراش حتی رت هم به بدیه اون نبود. فیلمشم خوبه نسبت به فیلمهای الان امریکایی
رمان خوبیه و با فراز و نشیب شخصیت اول کتاب ینی اسکارلت آدم هیجان زده میشه و گاهی خودت رو در این شخصیت میبینی... ولی بنظر من میشه این کتابو نقد هم کرد.. مثلا اسکارلت بیشتر مواقع حماقت میکرد نه باهوش! عاشق اشلی بودن اصلا جالب نبود چون در طول داستان هیچوقت درست و حسابی باهاش حرف نزد و همیشه اینو میخوندیم ک تنها گیرش نمیاره.. واصلا هیچ عشقی از طرف اشلی حس نمیشد و این منو اذیت میکرد.. و هیچوقت درس خوبی از اشتباهاتش نگرفت در طول داستان و من همش منتطر بودم که دیگه بعد از این موضوع احتمالا میفهمه ک حماقت کرده ولی در ادامه اونو باهوشو ذکاوت تصور میکردیم آخرشم ک معلوم نشد واقعا به اشتباهاتش پی برده یا بقول خودش فردا روز دیگر است و باز روز از نو و روزی از نو... تنها شخصیت جالب برام شخصیت رت باتلر بود و همچنین سختیهایی ک اسکارلت در جنگ در تارا کشید هم واقعا خوب بود! شخصیت ملانی هم بنظرم اصلا خوب نبود چون اون واقعا یه احمق بود.. و دلم خیلی برای وید هم سوخت ک اسکارلت اصلا بهش توجهی نداشت.. در کل رمان خوبی بود ولی عاااالیه عالی نبود بنظرم!
رمان بسیار زیبا و شگفت انگیزی بود و با وجود طولانی بودن ابدا کسل کننده نیست و هر چی جلو میره دوست نداری که به اتمام برسه و در حالی که این کتاب سالهای قبل نوشته شده اما همچنان ناب و خاص است ونویسنده به موضوعات پیرامون و شخصیتهای داستان با وسواس زیادی پرداخته و با چنان مهارتی موضوع رو پیش میبره که آدم فکر میکنه داستان زندگی خود نویسنده است نه تخیلات ذهنی او. و همینطور خواننده متوجه میشه که شخصیت و مقام یک فرد در جامعه و ادب و نزاکت و خانواده و طرز رفتار یک شخص چقدر مهم است و با گذشت سالها چیزی از آن برای نسل جدید باقی نمانده و این جای بسی تاسف دارد. در کل رمان عالی شگفت انگیز و جاودانه است و هر خوانندهای هرگز آن را فراموش نخواهد کرد
اولش کسل کننده و یه جورایی منحرف بود
اوسطش زیبا
آواخرش فوق العاده بود
اینکه یه دخترِ تنها، تونست با تلاش، خودش و خانوادش را از گرسنگی و فقر نجات بده جالب بود. یه جورابی هم جامعه چندین سال پیش آمریکا را نشون میداد که مثل الان ما در حال پوست انداختن بود. مخصوصا وضعیت جامعش پس از جنگ برای من ملموستر بود. انگار داشت جامعه ما پس از جنگ را شرح میداد
یه جمله جالب داشت " فعلا بهش فکر نمیکنم. هر موقع تونستم تحملش کنم بهش فکر میکنم" این جمله یه جورایی جادو میکرد. این جمله کمکش میکرد که سختیها و مصیبتها را پشت سر بذاره و تو اتفاقات زمانه گیر نکنه و زمینگیر نشه
اوسطش زیبا
آواخرش فوق العاده بود
اینکه یه دخترِ تنها، تونست با تلاش، خودش و خانوادش را از گرسنگی و فقر نجات بده جالب بود. یه جورابی هم جامعه چندین سال پیش آمریکا را نشون میداد که مثل الان ما در حال پوست انداختن بود. مخصوصا وضعیت جامعش پس از جنگ برای من ملموستر بود. انگار داشت جامعه ما پس از جنگ را شرح میداد
یه جمله جالب داشت " فعلا بهش فکر نمیکنم. هر موقع تونستم تحملش کنم بهش فکر میکنم" این جمله یه جورایی جادو میکرد. این جمله کمکش میکرد که سختیها و مصیبتها را پشت سر بذاره و تو اتفاقات زمانه گیر نکنه و زمینگیر نشه
رمان بسیار زیبا وبی نظیری بود وبا وجود طولانی بودن اصلا خسته کننده نیست وهر چی پیش میره دوست نداری که تموم بشه ودر حالی از نوشتن این کتاب زمان بسیار زیادی گذشته موضوع همچنان ناب و خاص هست ودقیقا به موضوعات پیرامون وشخصیتهای داستان با وسوا پرداخته شده ونویسنده با چنان مهارتی موضوع رو ادامه میده که فکر میکنی زندگی خودشه نه داستان و تخیلات ذهنی واینکه خواننده پی میبره که چقدر شخصیت ومقام یک فرد در جامعه ادب نزاکت وخانواده وطرز رفتار چقدر مهم بوده وبا گذشت سالها حالا چیزی از اون برای این نسل که ما باشیم نمونده و این جای تاسف داره به هر حال رمانی عالی وجاودانه هست وهر گز فراموش نخواهم کرد.
کتابی که چهارده سالگی خواندم و بارها و بارها مرورش کردم تا جایی که تقریبا تمام دیالوگهای بین رت و اسکارلت و شماره صفحه مربوط به هر دیالوگ رو حفظ بودم. عمیقا بعد از خوندن کتاب تا مدتها ناراحت بودم و خودم را با این امید که رت برمیگرده تسلی میدادم. تنها کتابی که اسم تمام شخصیتهاش رو هنوز یادم هست. یادم میاد توی اون مقطع اسم خیلی از بستگان و اطرافیانم رو با اسم شخصیتهای کتاب صدا میزدم یکی رت باتلر بود، یکی ملانی و یکی اسکارلت و.... هیچ کتابی مثل بر باد رفته در زندگی من جریان نداشت. ۵ ستاره برای چهارده سالگی و ۴ ستاره اگر الان بخواهم به کتاب امتیاز میدم.
قبلا دربارهاش شنیده بودم،، بعد از چند سال اینجا دیدم و خوندم،،، چشم هام درد گرفتن چون تبلت رو نمیذاشتم زمین بسکه این داستان پر کشش هست،، بالاخره هم نسخه کاغذیش رو هم خریدم و فیلمش رو هم البته.... و اگر چند بار دیگه هم ببینم و بخونم همچنان برام جذابه،،، شخصیت پردازی این کتاب به قدری ماهرانه هست که در روانشناسی برای نامگذاری روی شخصیتهای مختلف از اسامی این رمان استفاده میکنن،،، مثلا میگن مراجعه کنندهای دارم که شخصیتش رت باتلر هست یا فلان مراجعه کننده اسکارلت هست،، ده سال نوشتن این کتاب طول کشیده و حاصلش این شاهکار شده صدبار بخونیدو لذت ببرید،، خدارو شکر که خوندم 😊
کتاب جذابی هست؛ ممنون از کتاب راه عزیز. سیر این رمان در اوایل قرن نوزدهم رخ میده و در زمان خودش از بهترین رمانهای عاشقانهای هست که نگارش شده؛ شخصیت اصلی داستان دختر جوان مغروری هست که در بحبوحه جنگ وارد یه داستان عاشقانه واقعی در قلب خودش میشه و گویا با تمام وجود سعی در انکار اون داره (شاید به خاطر خلق و خوی مردانه و غرور بیش از حدش) و در عین حال دارای ظرافتهای رفتاری و هوش خارق العاده و عزم جدی در انجام هر کاری هست که باعث شیفتگی اطرافیان نسبت به اون میشه.
هم کتابش رو خوندم هم فیلمش رودیدم، دوستان عزیزم حتما اول کتاب رو بخونین بعد اگه سراغ فیلم هم نرفتین مهم نیس چیزی رو از دست نمیدین
از معدود کتابهایی هست که قهرمانش انقد لجوج و خودخواه هست و همین کتاب رو برای من جذاب کرد
می تونه درس بزرگی برای هممون باشه بعضی چیزا (مثل عشق به اشلی) فقط الکى تو ذهنمون بزرگ هستن و در واقعیت عملا هیچی نیستن
امیدوارم همه قبل دیر شدن به اشتباهاتمون پی ببریم
از معدود کتابهایی هست که قهرمانش انقد لجوج و خودخواه هست و همین کتاب رو برای من جذاب کرد
می تونه درس بزرگی برای هممون باشه بعضی چیزا (مثل عشق به اشلی) فقط الکى تو ذهنمون بزرگ هستن و در واقعیت عملا هیچی نیستن
امیدوارم همه قبل دیر شدن به اشتباهاتمون پی ببریم
سلام
خوب بود.. داستان با اینکه طولانیه ولی خسته ات نمیکنه. اولش سخته تا با اسم افراد و مکانها آشنا بشی و عادت کنی بعدش داستان تو رو با خودش میکشه و میبره... نویسنده مکانها و حتی گفتگو هارو انقدر با جزئیات توضیح داده راحت در ذهن آدم تجسم میشه.. پر از اتفاقه از نوع خوب و بد.. و آخری تامل برانگیز که نمیدونی ناراحت بشی و سردرگم یا خوشحال و امیدوار یا شایدم هردو... موفق باشید و سلامت
خوب بود.. داستان با اینکه طولانیه ولی خسته ات نمیکنه. اولش سخته تا با اسم افراد و مکانها آشنا بشی و عادت کنی بعدش داستان تو رو با خودش میکشه و میبره... نویسنده مکانها و حتی گفتگو هارو انقدر با جزئیات توضیح داده راحت در ذهن آدم تجسم میشه.. پر از اتفاقه از نوع خوب و بد.. و آخری تامل برانگیز که نمیدونی ناراحت بشی و سردرگم یا خوشحال و امیدوار یا شایدم هردو... موفق باشید و سلامت
این رمان هیچ وقت از یادم نمیرود صد بار دیگر هم نظرم پرسیده شود میگویم عالی وهمین رمان علاقه من به کتاب وکتابراه را بالا برد حتما بخوانید ودر داستان غرق شوید ولذت ببرید وفکر خود را از روزمره گیها رها کنید کاش میشد دوباره ودوباره خواند ولذت برد اما مثل فیلمی است که بار دوم لذت بار اول را ندارد اما دوست دارم صوت هم گوش دهم تشکر از کتابراه
توصیفات خیلی زیاد و خسته کننده. چندبار زمینش گذاشتم. به خاطر تعریف های زیادی ک شنیدم خودم رو دارم میکشم تا تمامش کنم. یک بار هم رفتم فیلمش رو دیدم تا ببینم واقعا ارزشش رو داره متقاعد نشدم. ولی باز دارم خودم رو مجاب می کنم بخونمش. بعد از یک ماه خوندمش عالی بود. جز یکی از بهترین هایی کتاب هایی ک خوندم. ارزش اشو داشت. چقدر حرف برای گفتن داشت فضا و داستان سازی عالی رئال
خیلی طولانیه، یک سوم داستان خیلی خوبه، یک سوم اولش مخصوصا تا قبل از ورود رت به داستان حوصله سر بر و بی محتوا، یک سوم زیاده گویی و توصیفاتی غیر لازم، اونارو باید رد کرد، چون خیلی رابطه مستقیم با داستان اصلی نداره. در کل خوبه، اما نه اونجوری که ازش تعریف میشد. شاید نسخه کوتاه تر شده اش جذاب تر می بود. شاید میشد که ادامه پیدا کنه اواخر داستان جذاب تر شد و غمگین و ناتمام.
بهترین، و عالیترین بود واقعا شاهکار بود، البته پیشنهاد میکنم فیلمشو حتما ببینید، در دنیای کلاسیک شاهکار تکرار نشدنی و فراموش نشدنی بود وزمن واقعا لذت بردم ولی پایانش کمی باز تمام شد وهمینطورغم انگیز وبه نظرم اقای باتلر در حقش ظلم شد چون اسکارلت اوهارو بچگانه رفتار میکرد، واقعا پیشنهاد میکنم از دست ندین حتی اگه کتابشوزنخونید دیدن فیلمش خالی از لطف نیست🌷
درسته که برباد رفته عالیه و شاهکاره، اما ماهایی که ترجمه شدهش رو میخونیم باید حتما ترجمهای که در حد و اندازه متن اصلی هست رو بخونیم، این ترجمهای که اینجا گذاشته شده و من فقط نمونهش رو خوندم واقعا افتضاحه فاجعهست. به عمرم ترجمه به این بدی نخونده بودم. توصیه میکنم ترجمه حسن شهباز یا سوسن اردکانی رو بزارید مخصوصا اردکانی که خیلی عالی ترجمه کرده.
کتاب فوق العاده جذاب و پر کششی هستش. روایت یه دختر جسور که برای بدست آوردن خواسته هاش سعی میکنه از هر وسیله ای برای رسیدن به هدفش استفاده کنه.! در طول داستان بارها با اسکارلت موافق و بعدش مخالف میشیم، و میتونیم خودمون را جای اسکارلت بذاریم و بگیم اگه من بودم چیکار میکردم؟ و این حس همذات پنداری واقعا کتاب را جذاب میکنه.
کتاب دارای محتوا و کشش داستانی عالی با معرفی شخصیت اصلی دختری که با دختران اطرافش متفاوت است و داستان علاقه پایان ناپذیر او به پسری که دارد ازدواج میکند و... این داستان به زمان جنگ میرسد و یک رمان صرفا عاشقانه نیست بلکه باعث میشود از دوران جنگ در اروپا هم اطلاعات قابل توجهی به دست بیاورید این اثر یکی از بهترین اثار مارگارت میچل است.
اثری زیبا و تاثیر گذار و داری زبانی سلیس و روان میباشد و مترجم به خوبی از عهد هی انتقال توصیفات زیبا و ادبی بر آمده است. قسمتهای از کتاب مرا به یاد گلستان سعدی باب هفتم جدال سعدی با مدعی میافتادم و اینکه نویسنده به خوبی رمان را جلو میبرد و انسان را مجبور به قضاوت میکند و خود را جای قهرمان میگذارد.
خیلی قشنگه آدمو تا چند وقت تو حال و هوای خودش غرق میکنه توصیه میکنم فیلمشو بعد خوندن کتاب ببینین حس عجیبی بهتون دست میده انگار که فیلمو قبلا هم دیدین
اولای کتاب آدم کمی احساس خستگی میکنه ولی اگه اولاشو دووم بیارین شمارو با خودش میبره به یه سفر لذت بخش که تا مدتها تو ذهنتون باقی بمونه
ممنون از کتابراه
اولای کتاب آدم کمی احساس خستگی میکنه ولی اگه اولاشو دووم بیارین شمارو با خودش میبره به یه سفر لذت بخش که تا مدتها تو ذهنتون باقی بمونه
ممنون از کتابراه
من خیلی رمان میخونم وباید بگم این جزء بهترین رمانهایی بوده که خوندم البته من چاپیش رو خوندم دیگه نمیدونم اینجا بعضی از قسمتاش رو سانسور کردن یا نه توصیه میکنم حتما بخونیدش چون بدونه شک کتابی که زمانی لقب بهترین و پر فروشترین کتاب دنیا رو گرفته ارزش وقت گذاشتن رو داره فیلمش رو هم ساختن که اونم واقعا بینظیره
این کتاب رو اولین باره خوندم، فیلمش رو قبلا دیده بودم و عاشقش شدم ولی کتاب با بیان کلیه جزئیات و کاملتر بودنش بسیار جذابتره انگار خودت در تمام لحظهها در داستان حضور داری، جلد دوم این کتاب و ادامه داستان رو یک نویسنده دیگه نوشته من اونم خوندم جالب بود. امیدوارم صوتی این کتاب رو هم بگذارید.
Kasi lotfan mitoone be man javabi bede ke be che soorat mitoonam az karej az iran az in ketab khoone kharid konam mamnoono moteshaker misham az pasokhetoon
کتابراه:
کاربر گرامی لطفا ایمیل خود را بررسی نمایید، چند بار پاسخ برای شما ارسال شده است اما ایمیل شما دارای ایراد میباشد.
کتابراه:
کاربر گرامی لطفا ایمیل خود را بررسی نمایید، چند بار پاسخ برای شما ارسال شده است اما ایمیل شما دارای ایراد میباشد.
اسکارلت دختر شجاع و بی پرواییه و این جذابه ولی مسلما اگه یکم عاقل بود و یکم خودخواهیش کم تر بود خیلی آدم بهتری میبود، هرچند برای داستان جذابه ولی خب به چشم یه قهرمان نمیشه بهش نگاه کرد، چون زندگی خودش، خواهرش، فرانک، رت، بچه هاش، اشلی و خیلیای دیگه رو سر غرور و خودخواهی هاش خراب کرد. خب خیلیا هستن که شجاعن ولی عاقلم هستند و عقل شجاعت رو تعدیل میکنه. شخصیت رت برام جالب بود و اینکه هر وقت اسکارلت میخواست کار خوب کنه میگفت نه تو ذات بدی داری و فقط ظاهرا میخوای کار خوب کنی و هر وقت میخواست کار بد کنه تشویقش میکرد ولی بعدش بهش عذاب وجدانم میداد، بهر حال شخصیت جذابی داشت و خیلی جالب بود. و چیز جالب توجه دیگه فرهنگ صد و پنجاه سال پیش مردم آمریکاست، کسایی که وقتی یکی بهشون ابراز علاقه میکرد باید فوری ازدواج میکردند ولی الان سالها با هم زندگی میکنن ولی آخرشم معلوم نیست با هم ازدواج کنن و چقدر دوره زمونه عوضشون کرده و ما هم کم کم داریم به همون سمت و سو میریم. دید واقع بینانه خانم مارگارت فوق العاده بود، اینکه اگر چه یسری جاها از برده داری حمایت میکرد ولی در مورد شخصیتها خیلی بی طرفانه و طبیعی نوسته بود نه مثل خیلی داستانهای دیگه که شخصیتهای خوب و بد افسانهای خلق میکنن، آدمهای این داستان عین آدمهای واقعی فراز و نشیب شخصیتی داشتند.