کتاب *گتسبی بزرگ* اثر اف. اسکات فیتزجرالد، یکی از برجستهترین آثار ادبیات قرن بیستم است که تصویری تأثیرگذار از رویاها، عشق، و زوال اخلاقی جامعه آمریکای دهه ۱۹۲۰ ارائه میدهد. داستان در پسزمینه دوره موسوم به "عصر جاز" روایت میشود و به بررسی جاهطلبی، فساد و پیامدهای جستجوی بیپایان برای ثروت و موفقیت میپردازد.
ماجرای کتاب از دیدگاه نیک کاراوی، راوی داستان، نقل میشود که به عمارت باشکوه گتسبی، مردی مرموز و ثروتمند، وارد میشود. گتسبی با تمام شکوه و جلالش، نمادی از رویای آمریکایی است که در پس ظاهر درخشان، پوچی و ناکامی نهفته دارد. عشق نافرجام او به دیزی، زنی از طبقه بالا، محور اصلی داستان است و تضاد میان عشق خالص و زوال اخلاقی را به تصویر میکشد.
ویژگی برجسته کتاب در نثر شاعرانه و دقیق فیتزجرالد است که با استفاده از تصاویر زیبا و نمادگرایی، فضای داستان را زنده میکند. او با پرداخت دقیق به جزئیات، جامعهای را به تصویر میکشد که در آن ثروت و ظاهر جایگزین ارزشهای اخلاقی شده است.
بااینحال، ممکن است برخی خوانندگان احساس کنند که شخصیتها بیش از حد سرد یا خودمحور هستند و با آنها ارتباط برقرار نکنند. اما این دقیقاً بخشی از هدف فیتزجرالد است: نشان دادن پوچی زندگیای که در آن عشق و انسانیت قربانی جاهطلبی و ثروت میشود.
در مجموع، *گتسبی بزرگ* اثری جاودان است که نهتنها تصویری بینظیر از دهه ۱۹۲۰ ارائه میدهد، بلکه با مضامین عمیق و جهانشمولش درباره عشق، امید و شکست، همچنان برای خوانندگان امروزی جذاب و آموزنده است.
خوندن نسخه انگلیسی هر اثر فاخر حتی به سختی و با کمک دیکشنری خیلی مفیده، برای تقویت زبان که عالیه اما حس میکنید که با نویسنده بیشتر ارتباط میگیرید، شخصا هنوز کتاب رو تموم نکردم اما نسخه فارسی رو خوندم و فیلمی هم که از روی کتاب ساخته شده دیدم
یکی از داستانهایی هست که فیلم هم از روش ساختن و فضا سازیها در متن داستان بسیار زیباست و خود داستان جذاب هست از خوندنش لذت بردم متن انگلیسی برای سطح متوسط زبان مناسبه و کمک میکنه برای بهتر شدن سطح زبان
از حسم بعد از خواندن آخرین پاراگراف بنویسم یا از اینکه گتسبی چطور ادمی بود یا اینکه جرالد چرا این را نوشت. بدبختی این است که هیچ کدام را نمیدانم. خوشبختی نبود و بورژوا هم بود. شاید باید دوباره بخوانم و کمی بیشتر بفهمم.
خوب بود و خوب نبود. نگاه بیش از اندازه مثبت اندیشانه گتسبی کار دستش داد و در نهایت اون دونفری که مقصر بودند بدون هیچگونه تنبیه یا مجازاتی قِسِر در رفتند. گاهی زیاد امیدوار بودن واقع گرا بودن از ما میگیره باید مراقب بود.
برای افرادی که به دنبال تقویت زبان انگلیسی خود هستند بسیار مناسب است. چرا که خواندن داستان از روشهای موثر در این زمینه است. و این کتاب هم داستان جالبی داشت هم نوشتار مناسبی برای خواندن
ماجرای کتاب از دیدگاه نیک کاراوی، راوی داستان، نقل میشود که به عمارت باشکوه گتسبی، مردی مرموز و ثروتمند، وارد میشود. گتسبی با تمام شکوه و جلالش، نمادی از رویای آمریکایی است که در پس ظاهر درخشان، پوچی و ناکامی نهفته دارد. عشق نافرجام او به دیزی، زنی از طبقه بالا، محور اصلی داستان است و تضاد میان عشق خالص و زوال اخلاقی را به تصویر میکشد.
ویژگی برجسته کتاب در نثر شاعرانه و دقیق فیتزجرالد است که با استفاده از تصاویر زیبا و نمادگرایی، فضای داستان را زنده میکند. او با پرداخت دقیق به جزئیات، جامعهای را به تصویر میکشد که در آن ثروت و ظاهر جایگزین ارزشهای اخلاقی شده است.
بااینحال، ممکن است برخی خوانندگان احساس کنند که شخصیتها بیش از حد سرد یا خودمحور هستند و با آنها ارتباط برقرار نکنند. اما این دقیقاً بخشی از هدف فیتزجرالد است: نشان دادن پوچی زندگیای که در آن عشق و انسانیت قربانی جاهطلبی و ثروت میشود.
در مجموع، *گتسبی بزرگ* اثری جاودان است که نهتنها تصویری بینظیر از دهه ۱۹۲۰ ارائه میدهد، بلکه با مضامین عمیق و جهانشمولش درباره عشق، امید و شکست، همچنان برای خوانندگان امروزی جذاب و آموزنده است.