زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو ترانهسرا و رماننویس برزیلی است که به واسطهی گرایشهای مختلف معنوی و عرفانی در آثارش در مدت زمان کوتاهی بین عموم مردم جهان به محبوبیت بسیاری دست یافت. رمان «کیمیاگر»، معروفترین کتاب پائولو کوئیلو، یکی از رمانهای بسیار پرفروش است که به زبانهای بسیاری در دنیا ترجمه شده است.
زندگینامه پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) در سال 1947 میلادی و در خانوادهای سختگیر و نسبتاً مذهبی در برزیل چشم به جهان گشود. پدرش مهندس و مادرش زن خانهداری بود که مطابق عرف زمانه میزیست و فکر میکرد؛ از این رو مانند تمام والدین تمایل داشتند تا فرزندشان یک زندگی معمولی را در پیش بگیرد و مثل پدرش، شغل مهندسی را ادامه دهد. اما ذهن پرسشگر و رؤیاپرداز کوئیلو این را برنمیتابید و از همان کودکی رؤیای نویسندگی را در سر میپرورانید.
از آنجا که بر خلاف دیگر کودکان از رفتن به دبستان مذهبی سن اگناسیو در ریودوژانیروی برزیل سر باز زد و از شرکت در مراسم مذهبی گروهی که بهاجبار برگزار میشد امتناع میورزید، پدرش گمان کرد فرزندش دچار نوعی اختلال روانی و بیماری روحی شده است؛ از این رو او را در شانزدهسالگی در بیمارستان روانی بستری کرد.
پائولو پس از مدتی از بیمارستان روانی فرار کرد و در بیستسالگی با یک گروه تئاتر آشنا شد و تصمیم به همکاری با آنان گرفت؛ اما بخت همچنان با او یار نبود و تفکر حاکم بر جامعه مبنی بر منشأ فساد اخلاقی دانستن هنر، بهویژه تئاتر، بار دیگر باعث شد برای بار دوم در بیمارستان روانی بستری شود؛ اما این بار به تشخیص و تأیید پزشک مبنی بر اینکه دیوانه نیست از بیمارستان روانی مرخص شد.
کوئلیو در مصاحبهای در مورد این رفتار پدر و مادرش گفته بود: «آنها نمیخواستند به من صدمه بزنند، اما نمیدانستند چه کار باید بکنند؛ آنها این کار را انجام ندادند تا مرا نابود کنند، بلکه این کار را کردند تا مرا نجات دهند.» این اتفاقها باعث میشود که پائولو برای رضایت خانوادهاش در مدرسهی حقوق ثبتنام کند و یک سال بعد، مدرسه را رها و مثل یک هیپی به جنوب آمریکا، شمال آفریقا، مکزیک و اروپا سفر کند. در سال 1998، پائولو کوئیلو کتابی را با عنوان «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» تحت تأثیر همین دوران نوشت که باعث به تصویب رسیدن قانون ممنوعیت پذیرش بیرویهی بیماران روانی در بیمارستانها شد.
پائولو کوئیلو چطور نویسنده شد؟
پائولو کوئلیو دریافت که دنبال کردن یک زندگی معمولی و به دور از هیجان راضیاش نمیکند. از این رو در دههی 20 و 30 زندگیاش برای یکی از معروفترین ستارگان موسیقی راک برزیل ترانه مینوشت و مشق نوشتن میکرد. کوئیلو که همواره نویسندگی یکی از آرزوهای مهم زندگیاش بود، در سال 1987 و در پی کشف و شهودی درونی، کتاب «زائر کوم پوستل» را به زبان پرتغالی نوشت؛ کتابی که روایتی از طی کردن مسیر 500 کیلومتری در کوم پوستل با پای پیاده و تجربهی لمس مذاهب و مکاتب الهی گوناگون است. کوئیلو که آتئیسم، بودیسم و ایمان به مکاتب دیگر را تجربه کرده بود، در انتها به اصول مذهبی کاتولیک بازگشت.
کتاب «زائر کوم پوستل» با استقبال خوبی مواجه شد، اما کوئیلو یک سال بعد رمان «کیمیاگر» را نوشت که در چاپ اول فروش خوبی نداشت، با این حال کوئیلو، با توجه به روحیهی جنگنده و مثبتاندیشش، عقب ننشست و با انتخاب یک ناشر جدید، «کیمیاگر» را به یکی از افسانهایترین کتابها در زمینهی خودباوری تبدیل کرد و بدین طریق، قدم بزرگی در مسیر پرچالش و عاشقانهی نویسندگی برداشت.
بهترین کتابهای پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو را با کتاب «کیمیاگر» میشناسند، بهویژه در ایران، اما این نویسندهی برزیلی نزدیک به 30 جلد کتاب تألیف و منتشر کرده است که در ادامه، مروری خواهیم داشت بر برخی از آنها:
کتاب کیمیاگر (The Alchemist): رمان کیمیاگر اثر مشهور و برجستهی پائولو کوئیلو که به بیش از 50 زبان زندهی دنیا ترجمه شده، یکی از پرطرفدارترین کتابهای جهان محسوب میشود. در این کتاب، نویسنده به اهمیت توجه به افسانهی شخصی اشاره میکند و اهمیت دنبال کردن اهداف والا و دست نکشیدن از رؤیاها را یادآور میشود.
کتاب نامههای عاشقانه یک پیامبر (Beloved Prophet): این کتاب در واقع دربرگیرندهی نامههای عاشقانهی جبران خلیل جبران، نویسندهی لبنانی، به معشوقهی خود، ماری هسکل، است که پائولو کوئلیو که در مقطعی از زندگی به واسطهی گرایشش به عرفان و فرقههای مذهبی و همچنین مقولهی خود عشق تحت تأثیر شخصیت جبران قرار گرفته بود، آن را با هدف کشف شخصیت این نویسنده، گردآوری و بازنویسی کرده است.
کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد (Veronika Decides to Die): کتابی الهامگرفته از سرگذشت خود نویسنده که ضمن روایت داستان دختری که میان پوچی و سرگردانی زندگی دست به خودکشی میزند، به تأملی ژرف در باب معنای زندگی از منظری متفاوت میپردازد. آگاهی ورونیکا، دختر جوان داستان، از مرگ باعث میشود بیشتر قدر زندگی و زنده ماندن را بداند و کارهایی را انجام دهد که پیش از آن هرگز نکرده بود.
کتاب یازده دقیقه (Eleven Minutes): رمان «یازده دقیقه» به واسطهی موضوع جذاب و جنجالیاش با دیگر آثار کوئیلو تفاوت دارد و یکی از کتابهای ماندگار این نویسندهی توانمند ادبیات برزیل به شمار میرود. در این اثر، در کنار نوع نگرش متفاوت نویسنده به مقولهی عشق، باز هم ردپای مضامین مشترک کلیهی آثار کوئیلو یعنی وجود روح زندگی و ایجاد احساس نشاط و امید به چشم میخورد.
کتاب شیطان و دوشیزه پریم (The Devil and Miss Prym): سومین کتاب از سهگانهی «در روز هفتم» که به تقابل همیشگی خیر و شر در قالب داستانی خواندنی پرداخته است. این کتاب یک هفته از زندگی شخصیتی را روایت میکند که با مسائل مختلف انسانیای چون عشق، قدرت و مرگ دست و پنجه نرم میکند. در یک طرف داستان، خدای یگانه و در طرفی دیگر نیز شیطان رجیم قرار دارد.
در انتها، باید یادآور شویم که اگر بهدنبال تهیهی کتابهای الکترونیکی پائولو کوئیلو هستید، میتوانید برخی از بهترین آثار این نویسنده (از جمله کتاب الکترونیکی شیطان و دوشیزه پریم و کتاب الکترونیکی کیمیاگر) و همچنین برخی از بهترین کتابهای صوتی کوئیلو (از جمله کتاب صوتی نامههای عاشقانه یک پیامبر و کتاب صوتی ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد) را در سایت کتابراه بیابید.
سبک نگارش و دیدگاههای پائولو کوئیلو
رمانهای پائولو کوئیلو از زندگی واقعی او الهام گرفته شدهاند و چون از واقعیت جاری زندگی نشئت گرفتهاند، مانند آینهای زندگی و واقعیات آن را بازتاب میدهند و برای عموم مردم، قابل درک و باورپذیر خواهند بود. استفاده از عناصری چون جادو، فلسفه، تخیل، عرفان و تجربههای شخصی مشخصههای بارز داستانها و رمانهای فلسفی او هستند.
در اینجا باید یادآور شد که دستمایههای اولیهی عرفان و معنویتی که پائولو کوئلیو در آثارش بهدنبال ترویج و بسط آن در ذهن مخاطب است، آمیختهای از عرفان مسیحی (دین خود نویسنده) و عرفان ساحریِ نشئتگرفته از آثار کارلوس کاستاندا است. البته کوئیلو طی تمام سالهای نویسندگیاش، تحت تأثیر افراد مختلف دیگری هم بوده است و از نگرشهای عرفانی متنوعی الهام گرفته است که ردپای آن در آثار متعددش به چشم میخورد؛ کسانی مانند: جبران خلیل جبران، خورخه لوئیس بورخس، هنری میلر، ژورژه آمادو، خیام، مولوی، کارل گوستاو یونگ و پولس قدیس.
جوایز و افتخارات پائولو کوئیلو
- دریافت نشان «شوالیهی هنر و ادب» از فیلیپ دوست _ بلازى، وزیر وقت فرهنگ فرانسه، در سال ۱۹۹۶
- دریافت جایزهی معتبر «کریستال» از انجمن جهانی اقتصاد در سال ۱۹۹۹
- دریافت جایزهی «بامبی»، یکی از معتبرترین و قدیمیترین جوایز ادبی آلمان، در سال ۲۰۰۱
- دریافت جایزهی هنری «پلانتاری» از باشگاه بوداپست در فرانکفورت در سال ۲۰۰۲
- دریافت «جایزهی پرافتخار رئیسجمهور» از دست رئیسجمهور بلغارستان، گئورگی پاروانوف، در سال ۲۰۰۶
- دریافت دو جایزهی مهم ادبی ایتالیا و جایزهی بینالمللی «فلایانو» برای کتاب کیمیاگر در سال 1995
حقایقی جالب درباره پائولو کوئیلو
- پائولو کوئیلو مدتی پس از مرخص شدن از بیمارستان روانی در جوانی، تحت تأثیر مکتب هیپیگری، سفرهای خود به کشورهای مختلف دنیا را آغاز کرد.
- پائولو کوئیلو در دههی 1960 مصرف مواد مخدر را آغاز کرد و تا مدتی درگیر اعتیاد به مواد مخدر و الکل بود.
- پائولو کوئیلو در سال 1974 به دلیل برخی از شعرهای سیاسیاش به زندان محکوم شد.
- پائولو کوئیلو علاوه بر نویسنده به عنوان بازیگر، کارگردان و ترانهسرا نیز فعالیتهایی داشته است.
- پائولو کوئیلو عضو هیئتمدیرهی مرکز صلح شیمون پرز و مشاور ویژهی یونسکو برای «گفتوگوی بینفرهنگی و همگرایی معنوی» است.
جملات برگزیده پائولو کوئیلو
-
هر انسانی دوست دارد امیال خود را به معرض آزمایش بگذارد و تجربه کسب کند. این امر، بخشی از گنج انسان به شمار میرود. اگر بتواند کسی را احضار کند، حتماً کسی خواهد بود که برایش اهمیت دارد. (کتاب یازده دقیقه)
-
مرد خوشبخت، مردی است که خدا را در خود ببیند و در خود بجوید؛ همانطور که کیمیاگر گفته است، خوشبختی میتواند حتی در یک دانهی ناچیز ماسهی صحرا هم دیده شود، چون یک دانهی ماسه هم گویای لحظهای از آفرینش است و کائنات برای پیدایش آن میلیونها سال وقت گذاشته است. (کتاب کیمیاگر)
-
انسان هرگز نمیتواند از رؤیاهای خود دست بکشد. رؤیا خوراک روح است. همانطور که غذا خوراک تن است. در زندگی بارها رؤیاهامان را فرو ریخته، و تمناهامان را ناکام میبینیم، اما باید به دیدن رؤیا بپردازیم. اگر نه، روحمان میمیرد. (کتاب خاطرات یک مغ)
پائولو کوئیلو در میان ایرانیان
کتابهای پائولو کوئیلو در سال 1374 به ایران راه یافت و تا پایان سال 1376 چهار کتاب از این نویسندهی برزیلی در ایران به چاپ و بهتبع آن به محبوبیت بسیاری رسید که عبارتاند از: «کیمیاگر» (در کمتر از ۲ سال، سه ترجمه از آن چاپ شد)، «کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم»، «دیدار با فرشتگان»، و «سفر به دشت ستارگان». آرش حجازی، مترجم رسمی کتابهای پائولو کوئیلو در ایران، استقبال بینظیر خوانندگان ایرانی از آثار این نویسندهی برزیلی را دلیل تجدید چاپ چندینبارهی کتابهای کوئیلو در ایران دانسته است.
کوئیلو، در سفر دهروزهای که در ۱۳۷۹ به ایران داشت، در گفتوگو با روزنامهی همشهری دربارهی استقبال از آثارش در ایران گفت: «برای من، استقبال ایرانیان از کتابهایم یک سورپرایز بود. پولی که برای چاپ کتابهایم از ایران دریافت میکنم از هیچ جای دنیا نگرفتهام.»