زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای سیدنی شلدون
سیدنی شلدون نویسندهی آمریکایی است که رمانهای او به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاند. او به دلیل نمایشنامهها و فیلمنامههای خود موفق به کسب جوایز معتبری چون اسکار و تونی شد. از بهترین کتابهای سیدنی شلدون میتوان به عناوینی چون «استاد بازی» و «اگر فردا بیاید» اشاره کرد.
زندگینامه سیدنی شلدون
سیدنی شلدون (Sidney Sheldon) در 11 فوریهی سال 1917 در آمریکا به دنیا آمد. پدرش جواهرفروش بود و سواد اندکی داشت. او از کودکی به دنیای ادبیات علاقه داشت و توانست اولین شعر خود را در 10سالگی بفروشد. سیدنی شلدون در 17سالگی بهاجبار به لسآنجلس رفت و برای گذران زندگی خود، کارهای مختلفی را چون گویندگی، فروشندگی و کار در رستوران تجربه کرد.
سیدنی شلدون تحصیلات عالی خود را در دانشگاه نورث وسترن آغاز کرد. او در دوران دانشجویی برای گروههای تئاتر نمایشنامههای کوتاه مینوشت، اما نتوانست تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان برساند و در جریان جنگ جهانی دوم، به نیروی هوایی آمریکا پیوست. پس از پایان جنگ، سیدنی شلدون دوباره به دنیای سینما و نویسندگی برگشت و در استودیوی فاکس قرن بیستم به عنوان فیلمنامهنویس مشغول به کار شد.
سیدنی شلدون در زمینهی فیلمنامهنویسی به موفقیتهای بزرگی رسید و توانست در سال 1947 برای نوشتن فیلمنامهی «مرد مجرد و دختر جوان» (The Bachelor and the Bobby-Soxer) به جایزهی اسکار دست پیدا کند. همچنین، او علاوه بر فیلمنامهنویسی در زمینهی نمایشنامهنویسی نیز فعال بود و برخی از نوشتههای او در تئاتر برادوِی به اجرا درآمد و جایزهی تونی را برای او به ارمغان آورد.
سیدنی شلدون در 30 ژانویهی 2007 به دلیل بیماری ذاتالریه درگذشت.
بهترین کتابهای سیدنی شلدون
آثار سیدنی شلدون به زبانهای گوناگونی ترجمه شده است. در این بخش، به بهترین کتابهای سیدنی شلدون خواهیم پرداخت:
کتاب استاد بازی (Master of the Game): سیدنی شلدون در این رمان داستان چهار نسل از خانوادهای قدرتمند را روایت میکند. این کتاب در زمان انتشار در سال 1982، به مدت چهار هفته در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار داشت.
کتاب اگر فردا بیاید (If Tomorrow Comes): شخصیت اصلی این رمان دختری زیبا و باهوش است که با حادثهای زندگی او تحت تأثیر قرار میگیرد و تمام فکرش انتقام میشود. یکی از ویژگیهای رمان اگر فردا بیاید غیرقابل پیشبینی بودن اتفاقاتش است. این کتاب هیجانانگیز در سال 1985 منتشر شد.
کتاب آسمان فرو میریزد (The Sky Is Falling): شخصیت اصلی این رمان دنا ایونز، گویندهی تلویزیون، است. او تلاش میکند تا از راز قتل یک خانوادهی سرشناس پرده بردارد. اگر به رمانهای جنایی و رازآلود علاقهمندید، خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنیم.
اقتباسهای سینمایی از آثار سیدنی شلدون
از آنجایی که سیدنی شلدون فیلمنامهنویس سرشناسی بود، از دیگر کتابهای او نیز آثار اقتباسی ساخته شده است. در این بخش، به اقتباسهای سینمایی از کتابهای سیدنی شلدون خواهیم پرداخت:
فیلم وراثت (Bloodline): ترنس یانگ این فیلم را با اقتباس از رمانی به همین نام نوشتهی سیدنی شلدون کارگردانی کرد. فیلم وراثت در سال 1979 در سینماها به نمایش درآمد. این فیلم جنایی و معمایی به ماجرای فردی میپردازد که هدف یک باند بزرگ خلافکاری است. در این فیلم آدری هپبورن به ایفای نقش میپردازد.
سریال اگر فردا بیاید (If Tomorrow Comes): این سریال در سال 1986 و با اقتباس از رمان سیدنی شلدون منتشر شد. کارگردان این فیلم جری لاندن و فیلمنامهنویس نیز کارمن کولور بود. از بازیگران این فیلم میتوان به مدولین اسمیت اشاره کرد.
فیلم آنسوی نیمهشب (The Other Side of Midnight): این فیلم داستان فراز و فرودهای عشق زن و مردی را در برههی جنگ جهانی دوم روایت میکند. کارگردانی این اثر را که در سال 1977 منتشر شد، چارلز جروت برعهده داشت. سوزان ساراندون و مایکل لانر از بازیگران شاخص این فیلم هستند.
جملات برگزیده سیدنی شلدون
کتابها از طریق جملات جذاب و عمیق خود مشهور میشوند. در این بخش، به جملات برگزیدهی سیدنی شلدون خواهیم پرداخت:
- من زن هستم و این حق را دارم که نظرم را عوض کنم. (کتاب استاد بازی)
- هر انسانی زندانی است و موقعیت جالب زمانی است که تو زندانی انسان دیگری باشی. (کتاب وراثت)
- جرایمی که بر پایهی عشق رخ میدهند هزار بار بیشتر از جرایمی هستند که بر پایهی نفرت اتفاق میافتند. (کتاب آنسوی نیمهشب)
- برای آنکه موفق شوی به دوست نیاز داری و برای اینکه خیلی موفق شوی، به دشمن نیاز داری. (کتاب آنسوی نیمهشب)