زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های هوشنگ ابتهاج

۶ اسفند ۱۳۰۶ تا ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ - ایرانی

هوشنگ ابتهاج، با تخلص «سایه»، از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین شعرا و غزل‌سرایان معاصر ایران بود. کتاب‌های «سراب»، «سیاه‌مشق» و «بانگ نی» از شناخته‌شده‌ترین مجموعه اشعار وی به حساب می‌آیند.

عکس هوشنگ ابتهاج

زندگینامه هوشنگ ابتهاج

امیر هوشنگ ابتهاج (Amir Hushang Ebtehaj) در شهر رشت در خانواده‌ای برجسته دیده به جهان گشود. پدر او از پزشکان مشهور این شهر و مدتی نیز رئیس بیمارستان پورسینای رشت بود. ابتهاج دوران تحصیلی دبستان را در شهر زادگاهش، و دوران دبیرستان را در تهران سپری کرد. او نوزده سال بیشتر نداشت که در سال 1325، اولین مجموعه شعر خود را با عنوان «نخستین نغمه‌ها» منتشر کرد. پس از چاپ کتاب نخستین نغمه‌ها، هوشنگ ابتهاج به طور جدی به سرودن شعر ادامه داد تا آنکه پس از گذشت پنج سال، در سال 1330، دومین اثر خود را با عنوان «سراب» به انتشار رساند.

هوشنگ ابتهاج در سال 1337 و در 31سالگی، با آلما مایکیال ازدواج کرد. ثمره‌ی زندگی مشترک 63ساله‌ی آن‌ها چهار فرزند است. 

هوشنگ ابتهاج پس از کناره‌گیری داوود پیرنیا از سرپرستی برنامه‌ی رادیویی گلچین هفته یا همان «گلها»، از سال 1350 تا 1356 مسئولیت این برنامه‌ی محبوب را برعهده گرفت. وی همچنین در برهه‌ای به عنوان مدیر کل شرکت سیمان تهران فعالیت داشت.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های هوشنگ ابتهاج

دستگیری و اخراج هوشنگ ابتهاج از کانون نویسندگان ایران

هوشنگ ابتهاج هم در دوره‌ی حکومت پهلوی و هم پس از انقلاب اسلامی، طرفدار نظام سیاسی سوسیالیستی بود و در برهه‌های زمانی مختلف، اشعاری نیز در تبلیغ این ایدئولوژی سیاسی سروده بود. او هیچ‌گاه به عضویت حزب توده درنیامد؛ اما بارها علاقه‌ی خود به این حزب را تأیید کرده بود. عقاید سیاسی و رابطه‌ی خوب او با اعضای حزب توده، سبب اخراج وی از کانون نویسندگان ایران در سال 1358، و بازداشت وی در سال 1360 شد. البته او به سبب پیگیری‌های مکرر شهریار که دوست صمیمی او به حساب می‌آمد، پس از گذشت مدت کوتاهی، آزادی خود را دوباره به دست آورد.

هوشنگ ابتهاج به همراه خانواده‌ در اواسط دهه‌ی شصت به کشور آلمان مهاجرت کرد. البته او به علت دلبستگی و علاقه‌ای که به وطن خود داشت، در سال چندین بار به ایران سفر می‌کرد. او تا سال‌های پایانی زندگی به شعر و شاعری ادامه داد و آثار متعددی به چاپ رساند.

هوشنگ ابتهاج سرانجام به تاریخ 19 مرداد 1401، در شهر کلن آلمان به علت نارسایی کلیه و کهولت سن چشم از جهان فرو بست. آرامگاه هوشنگ ابتهاج در باغ محتشم رشت واقع شده است.

بهترین کتاب‌های هوشنگ ابتهاج

کتاب نخستین نغمه‌ها: نخستین نغمه‌ها شامل اولین غزل‌های عاشقانه‌ی هوشنگ ابتهاج است که تأثیر حافظ بر آن‌ها بسیار مشهود است. این اشعار (از آنجایی که سایه هنوز در آن دوره با شعر نیما آشنا نشده بود) به روش کهن و کلاسیک سروده شده‌اند.

کتاب سراب: سراب دومین کتاب انتشاریافته از هوشنگ ابتهاج و نخستین مجموعه‌ی اوست که با اسلوب نو سروده شده است. شعر «در لبخند او» یکی از مشهورترین سروده‌های این مجموعه است.

کتاب سیاه‌مشق: سایه غزل‌های سروده‌شد‌ه‌ی خود در بین سال‌های 1325 تا 1329 را در مجموعه‌‌ای با عنوان سیاه مشق منتشر کرد.

کتاب بانگ نی: بانگ نی مجموعه‌ای از هوشنگ ابتهاج در قالب شعریِ مثنوی است. سایه سرایش اشعار این کتاب را دهه‌ی چهل آغاز، و در طول چند دهه‌ی بعدی، آن را تکمیل کرد.

کتاب حافظ به سعی سایه: حافظ به سعی سایه یکی از کامل‌ترین تصحیح‌ها از دیوان حافظ است که توسط هوشنگ ابتهاج در سال 1373 منتشر شد. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ به سعی سایه را «حسن ختام تصحیح‌های حافظ» می‌داند.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های هوشنگ ابتهاج

علاقه‌مندان به مطالعه‌ی بهترین اشعار هوشنگ ابتهاج می‌توانند کتاب صوتی شعر زندگی را از اپلیکیشن کتابراه تهیه کنند.

سبک نگارش و دیدگاه‌های هوشنگ ابتهاج

از سایه در دو نوع شعر نو و شعر کلاسیک سروده‌های درخشان ماندگاری به جای مانده است؛ بهتر آنکه هرکدام از این دو را به طور جداگانه‌ بررسی کنیم. هوشنگ ابتهاج خود شیفته‌ی غزلیات حافظ بود و این علاقه در اشعار ابتدایی وی مشهود است. مفاهیمی چون عشق، ملامت، رندی، آزادی و مرگ‌آگاهی درون‌مایه‌ی غزلیات وی را تشکیل می‌دهند. از لحاظ سادگی زبان و دوری از استعاره‌های پیچیده، غزل‌های سایه را می‌توان نزدیک به سعدی دانست. تشبیه و تشخیص پراستفاده‌ترین آرایه‌های اشعار ابتدایی وی به حساب می‌آیند. تشبیهات و نماد‌های او اغلب همان موارد رایج و ساده‌ای هستند که پیش از او در سروده‌های بسیاری از شعرای دیگر به کار رفته‌اند.

شعر نو سایه را به طور کلی می‌توان اجرای مدرن‌تری از ایده‌های غزل او دانست. او در برخی از اشعارش از پیچیدگی‌های زبانی و هنری مختلفی بهره می‌گیرد اما در اغلب آن‌ها، با زبانی بسیار ساده و تقریباً بدون هیچ‌گونه پیچیدگی و ظرافتی، به بیان افکار و عقایدش درمورد جامعه می‌پردازد. بسیاری معتقدند هوشنگ ابتهاج برای سرودن غزل زاده شده بود، نه شعر جدید، و برگشت او به غزل پس از چندین سال دوری از این قالب شعری را مهر تأییدی بر همین ادعا می‌دانند.

جوایز و افتخارات هوشنگ ابتهاج

  • جایزه‌ی بنیاد موقوفات افشار: هوشنگ ابتهاج در سال 1395، بیست‌وسومین جایزه‌ی ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار را کسب کرد.
  • نشان عالی هنر برای صلح: هوشنگ ابتهاج در مهر سال 1397، نشان عالیِ جشنواره‌ی بین‌المللی هنر برای صلح را دریافت کرد.

هوشنگ ابتهاج از نگاه دیگران

  • هوشنگ ابتهاج ذوقی الهی دارد. (سیمین بهبهانی)
  • شعر سایه را به تمام اشعار شعرای معاصر زنده ترجیح می‌دهم. (محمدرضا شفیعی کدکنی)
  • جای کتاب «حافظ به سعی سایه» بر دیده‌‌ی چشمان من است. (محمود دولت‌آبادی)
  • سایه، جانی به موسیقی ایرانی دمید. (داریوش طلایی)
  • نوآوری و خلاقیت اشعار ابتهاج ماندگار است. (محمد افشین وفایی)

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های هوشنگ ابتهاج

حقایقی جالب درباره هوشنگ ابتهاج

  • سایه در سنین جوانی عاشق دختری ارمنی به نام گالیا شد و اشعاری عاشقانه به یاد او سرود و تقدیمش کرد.
  • هوشنگ ابتهاج در دوره‌ی جوانی شیفته‌ی بازی بیلیارد بود. طبق گفته‌ی او، روزانه بیش از ده ساعت از وقت خود را صرف بازی بیلیارد می‌کرد.
  • هوشنگ ابتهاج در مصاحبه‌ای تعریف کرده بود که آینده‌ی او را زمانی که هنوز ده‌ساله هم نشده بود، یکی از دوستان مدرسه‌اش به‌درستی پیش‌بینی می‌کند. پیش‌بینی او این‌گونه بود: «آینده‌ات به سخن گره می‌خورد، خانواده‌ای پرجمعیت تشکیل می‌دهی و برای 94 سال زندگی می‌کنی.»

ابیات برگزیده هوشنگ ابتهاج

- ای آزادی!
از ره خون می‌آیی،
اما
می‌آیی و من در دل می‌لرزم:
این چیست که در دست تو پنهان است؟
این چیست که در پای تو پیچیده‌ست؟
ای آزادی!
آیا با زنجیر می‌آیی؟

- ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می‌گرید
چون دل من که چنین خون‌آلود
هر دم از دیده فرو می‌ریزد

- ای غم! تو با این کاروانِ سوگواران تا کجا همراه می‌آیی؟
دیگر به یادِ کس نمی‌آید
 آغازِ این راهِ هراس‌انگیز
چونان که خواهد رفت از یادِ کسان افسانه‌ی ما نیز!
با ما و بی ما آن دلاویزِ کهن زیباست
در راه بودن سرنوشتِ ماست
روزِ همایونِ رسیدن را
پیوسته باید خواست

- بشنو ای جلاد!
می‌رسد آخر
روز دیگرگون:
روز کیفر،
روز کین‌خواهی،
روز بار آوردنِ این شوره‌زار خون.

کتاب‌های هوشنگ ابتهاج

1