زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر رماننویس پرآوازه و صاحبسبک فرانسوی و خالق کتابهای بینظیری چون «مادام بواری» و «سالامبو» است. فلوبر را از تأثیرگذارترین نویسندگان عصر خود برمیشمارند. او همچنین به عنوان یکی از پدیدآورندگان مکتب رئالیسم در ادبیات فرانسه شناخته میشود. واقعگرایی و تحلیلهای عمیق روانشناسی را از ویژگیهای برجسته و منحصربهفرد آثار گوستاو فلوبر میدانند.
زندگینامه گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر (Gustave Flaubert) در دوازدهم دسامبر سال 1821 در فرانسه به دنیا آمد. پدر او، آشیل کلئونا فلوبر، جراح ارشد بیمارستان روئن بود. مادرش دختر دکتری از یک خانوادهی برجستهی بورژوازی بود. گوستاو فلوبر فعالیتهای ادبی خود را از مدرسه آغاز کرد. او با فیلسوف جوان، آلفرد لو پویتوین، دوستی نزدیکی داشت و از نظرات و دیدگاه بدبینانهی وی تأثیر پذیرفت. علاوه بر آن، از اثری که از مشارکت در بحثهای جراحان بزرگ، قرار گرفتن در محیط بیمارستانها، اتاقهای عمل و کلاسهای آناتومی ـ که تماماً پیامد حرفهی پدرش بود ـ پذیرفته بود نباید بهسادگی گذشت.
گوستاو فلوبر از هوش سرشاری برخوردار بود و بهشدت از ایدههایی که توسط همه پذیرفته میشد دوری میکرد. او قصد داشت برای سرگرمی خود، فرهنگ لغتی از آن ایدهها پدید بیاورد. او و پویتوین شخصیتی خیالی و عجیبوغریب به نام «لگارسون» برای خود خلق کردند تا هرگونه اظهار عقیدهای را که از دید آنها تحقیرآمیز به نظر میرسید به وی نسبت بدهند. گوستاو فلوبر از بورژوا متنفر بود. بورژوا از نظر او به کسی اطلاق میشد که نگرش و تفکری ضعیف و ناکارآمد داشت.
گوستاو فلوبر در نوامبر سال 1841 برای تحصیل در رشتهی حقوق در دانشکدهی حقوق پاریس ثبتنام کرد. با این حال، در بیستودوسالگی تشخیص داده شد که از یک بیماری عصبی رنج میبرد و آن بیماری صرع عنوان شد، هرچند علائم چندانی از آن بروز نمیداد. این بیماری باعث شد تا گوستاو فلوبر تحصیل در رشتهی حقوق را رها کند و بهصورت تماموقت به ادبیات و نویسندگی بپردازد.
در سال 1846، پدر گوستاو فلوبر درگذشت. اندکی بعد، خواهرش که بسیار او را گرامی میداشت نیز پس از به دنیا آوردن فرزندش درگذشت. گوستاو فلوبر به همراه مادر و خواهرزادهی نوزادش به ملک خود در کرواسه، نزدیک رود سن، رفت و تقریباً تا پایان عمرش در همانجا سکونت داشت. او اغلب زمان خود را به دلیل بیماریاش در منزل میگذراند، اما یک بار در سال 1851 به همراه دوستانش به مصر و خاور دور سفر کرد.
مسیر نویسندگی گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر 5 سال از عمرش را صرف نوشتن شاهکارش، «مادام بواری»، کرد. این رمان را مجلهی ادبی نقد و بررسی پاریس در شش قسمت منتشر کرد. اگرچه این کتاب نقدهای مثبتی دریافت کرد و فروش خوبی نیز داشت، گوستاو فلوبر را به اتهام فحاشی و خدشه وارد کردن به اخلاق جامعه و مذهب، تحت فشار افکار عمومی قرار داد. با وجود این، مادام بواری به تأثیرگذارترین رمان فرانسوی قرن نوزدهم تبدیل شد. این اثر الهامبخش اقتباسهای متعدد سینمایی در کشورهای مختلف جهان نظیر آمریکا، فرانسه و آلمان بوده است. شهرت نویسندگی گوستاو فلوبر با آثار دیگرش نظیر «سالامبو»، «تربیت احساسات»، و «وسوسهی آنتونیوس قدیس» فزونی پیدا کرد. در سال 1877، گوستاو فلوبر مجموعهای از داستانهای کوتاه خود را با نام «سه داستان» به انتشار رسانید.
گوستاو فلوبر در هشتم مهی 1880 درگذشت و در آرامستان روئن در نرماندی به خاک سپرده شد. اثر ناتمام او در همان سال و با عنوان «بووار و پکوشه» پس از درگذشت او به انتشار رسید که آخرین اثر چاپشده از این نویسندهی منحصربهفرد به شمار میرود.
بهترین کتابهای گوستاو فلوبر
کتاب مادام بواری (Madame Bovary): گوستاو فلوبر، نویسندهی مادام بواری، به دلیل جسارتی که برای به تصویر کشیدن پرترهای بیپروا از زندگی اِما بواری به خرج داده بود، به اتهام ارتکاب جرم علیه اخلاق و مذهب، مورد مؤاخذه قرار گرفت. در نهایت اما، قدرت نویسندگی او بر جریانهای حاشیهای پیروز شد و این کتاب به اثری بیبدیل در تاریخ ادبیات قرن نوزدهم فرانسه و جهان بدل شد. آنچه در مورد این داستان تحسینبرانگیز است هنر نابی است که گوستاو فلوبر در خلق آن به کار برده است: شکوه روایت، عظمت نثر، و خلق جزئیاتی بینظیر که مخاطب خود را به همراهی با روایتی منحصربهفرد دعوت میکند. گوستاو فلوبر در نوشتن رمان مادام بواری از فرایندهای متداول داستاننویسان همعصر خود از قبیل زیبانویسی فاصله گرفته و تلاش میکند زبان داستان خود را پیراسته و شفاف سازد.
کتاب سه داستان (Three Tales): مجموعهی سه داستان اثری است از گوستاو فلوبر که در سال 1877 به زبان فرانسه منتشر شده است. این مجموعه از سه قصهی «دل ساده»، «افسانه سنتجولیان میهماننواز» و «هرودیا» تشکیل شده است.
کتاب سالامبو (Salammbo: Ancient Tale of Blood and Thunder): سالامبو داستانی تاریخی دربارهی زنی روحانی است که دختر ژنرالی از اشرافزادگان است. داستان این کتاب در کارتاژ در قرن سوم پیش از میلاد روی میدهد. منبع اصلی گوستاو فلوبر برای این اثر کتاب اول تاریخ پولیبیوس است. گوستاو فلوبر برای نوشتن این کتاب، پژوهشی گسترده انجام داد. انتشار این اثر بر دلایل شهرت او به عنوان نویسندهای توانا و خلاق مهر تأییدی زد.
کتاب بووار و پکوشه (Bouvard and Pecuchet): این کتاب ماجرای دو کارمند پاریسی به نامهای فرانسوا دنیس بارتولومه بووار و ژست رومن سیریل پکوشه است که تقریباً همسن هستند و خلقوخوی یکسانی دارند. آنها در یک روز گرم تابستانی با یکدیگر آشنا میشوند و بهسرعت میان آنها دوستی و همزیستی شکل میگیرد که آغازگر داستانهای این دو دوست است.
کتاب تربیت احساسات (Sentimental Education): کتاب تربیت احساسات با رفتن قهرمان داستان، فردریک مورو، از پاریس آغاز میشود. او به شهرستان و به نزد مادرش برمیگردد. این داستان گاه عاشقانه است و گاه تاریخی، و رویدادهای آن در بستری از طنز رخ میدهند. تربیت احساسات شرح تجربهی زیستهی گوستاو فلوبر از عشق نافرجام است. این کتاب که جزئیات روشن و اصالت تاریخی آن مورد تأیید قرار گرفته است، از طرف گوستاو فلوبر به «تاریخ اخلاقی مردان نسل من» تعبیر شده است.
برای خواندن و شنیدن بهترین کتابهای این نویسندهی برجستهی ادبیات فرانسه به سایت و اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنید.
سبک نگارش و دیدگاههای گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر ذاتاً فردی کمالگرا بود و همین کمالگرایی بیشازاندازه و وسواسگونهی وی موجب شد تا تعداد آثار منتشرشده از او در مقایسه با سایر نویسندگان همعصرش، بهمراتب کمتر باشد. او روزها و گاهی هفتهها را صرف نوشتن تنها یک صفحه میکرد و در نهایت، همچنان از نتیجهی کار رضایت نداشت. گوستاو فلوبر بهسختی روی نوشتههای خود کار میکرد، از به کار بردن واژههای مترادف خودداری میکرد و به پیدا کردن کلمهی مناسب برای بیان هر معنی و مفهومی باور داشت. هدف نهایی او رسیدن به کمال در سبک ویژهی خود بود که بارها و بارها در نوشتههای خود به اصلاح و تجدیدنظر در آن دست زده بود. نقل شده است که گوستاو فلوبر پس از نوشتن مطلبی، آن را با صدای بسیار بلند در اتاق کار خود میخواند تا وزن کلمات و تأثیرگذاری آن را بسنجد. از همین رو، اتاق کار او را «فریادگاه» نامیده بودند.