زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های نجف دریابندری

۱ شهریور ۱۳۰۸ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ایرانی

نجف دریابندری نویسنده و مترجم ایرانی و صاحب تألیفات و ترجمه‌های متعدد است. حوزه‌ی آثار منتشرشده از او به گستردگی ترجمه تا آشپزی‌ است. وفاداری به سبک ویژه‌ی نویسنده و دقت بر جزئیات متن، نگاهی هوشمندانه و انتقادی به ترجمه و تبحر در زبان‌های مبداء و مقصد، آثار دریابندری را بسیار خواندنی کرده‌اند. از جمله ترجمه‌های برجسته‌ی او می‌توان به «وداع با اسلحه» از ارنست همینگوی و «گور به گور» از ویلیام فاکنر اشاره کرد.

عکس نجف دریابندری

زندگینامه نجف دریابندری

​​​نجف دریابندری (Najaf Daryabandari) یکم شهریورماه سال 1308 در آبادان متولد شد. پدرش ناخدا خلف دریابندری زاده، ناخدای کشتی‌های نفتی و باری، بود. ابتدایی را در مدرسه‌ی ملی آبادان گذراند. در هفت‌سالگی پدرش را از دست داد و مسیر زندگی‌اش به شیوه‌ی دیگری رقم خورد. نجف دریابندری سال سوم دبیرستان بود که مدرسه را ترک گفت تا به جست‌و‌جوی کار بپردازد.

نجف دریابندری از همان سنین نوجوانی مطالعه را آغاز کرد. در ابتدا سعی می‌کرد مانند نویسندگانی که به آن‌ها علاقه داشت، دست به قلم شده و نویسنده‌ی بزرگی شود. سبک نوشتاری صادق‌های بزرگ ادبیات فارسی، هدایت و چوبک، را تقلید می‌کرد و می‌کوشید داستان بنویسد. اما پس از مدتی از این کار صرف‌نظر کرد.

علاقه‌ی نجف دریابندری به زبان انگلیسی و داستانِ آموختن این زبان جالب‌ توجه است. تجدیدی در درس زبان انگلیسی در سال سوم دبیرستان و انگیزه گرفتن از معلمش که آن را بسیار خوب درس می‌داد، سالن سینمایی به نام «تاج» در نزدیکی محل زندگی‌اش که فیلم‌های زبان اصلی روی پرده نمایش می‌داد، استخدام در شرکت نفت آبادان و هم‌کلامی با کارمندان غیرفارسی‌زبان این شرکت موجب شد به یادگیری زبان انگلیسی علاقه‌مند شود.

نجف دریابندری در اداره‌ی انتشارات شرکت نفت مشغول به کار شد. در آنجا با افراد برجسته‌ای نظیر محمدعلی موحد، ابراهیم گلستان، ابوالقاسم حالت و بسیاری دیگر از اشخاصی آشنا شد که بعدها به شخصیت‌های تأثیرگذاری در فرهنگ و ادب ایران تبدیل شدند. نجف دریابندری در ابتدا، به ترجمه‌ی اخبار می‌پرداخت. سپس وارد بخش سینمایی روزنامه‌ی «خبرهای روز» شد. در روزنامه، خلاصه و شرحی بر فیلم‌های در حال اکران در سینما می‌نوشت. نوشته‌های او بسیاری را با سینمای غرب و نگاه عمیق‌تر به آثار هنری آشنا کرد که از جمله‌ی آنان می‌توان به ناصر تقوایی اشاره کرد. تقوایی در مراسم تقدیر و بزرگداشت نجف دریابندری چنین گفته است: «خلاصه‌ی داستان فیلم‌ها که برگرفته از نگاه نجف بود، به من تربیتی در تماشای فیلم داد. من فیلم‌ها را از دیالوگ‌هایی که رد و بدل می‌شد، نمی‌فهمیدم. من فیلم را از ساختارش می‌فهمیدم و این مثل یک میراث از همان دوران برای من باقی ماند.»

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های نجف دریابندری

نجف دریابندری همچنین در برنامه‌های ادبی «باشگاه ایران» در آبادان نیز فعالیت داشت. او را از جمله‌ی بنیان‌گذاران محافلی این‌چنینی در آبادان می‌دانند. 

سیر مترجمی نجف دریابندری

کتاب «اولین پرواز»، نوشته‌ی نویسنده‌ای ایرلندی به نام لیام اوفلاهرتی، نخستین ترجمه‌ی منتشرشده با نام نجف دریابندری است. این ترجمه در یک نشریه‌ی هفتگی منتشر شد. دریابندری هنوز بیست‌ساله نشده بود که سه داستان از ویلیام فاکنر را ترجمه کرد. این ترجمه‌ها در روزنامه‌ی خبرهای روز منتشر شدند.

فعالیت‌های حزبی و شرایط آن روزها موجب شد تا نجف دریابندری دستگیر و زندانی شود. محکومیت وی پس از تخفیف‌های مکرر، از حکم عجیب اعدام به چهار سال زندان تبدیل شد. او یک سال از این چهار سال را در زندان آبادان و سه سال باقی‌مانده را در زندان قصر تهران گذراند. شاید بتوان گفت سپری کردن این مدت در زندانْ او را با فلسفه و ادبیات به معنای واقعی آشنا کرد.

نجف دریابندری در زندان، کتاب «تاریخ فلسفه‌ی غرب» اثر برتراند راسل را ترجمه کرد. در سال 1337 از زندان آزاد شد و تلاش کرد تا کار جدیدی بیابد. او در نهایت در انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد و به مدت 17 سال با این مؤسسه همکاری داشت. ترجمه‌ی کتاب‌هایی مانند «پیرمرد و دریا» و «سرگذشت هکلبری فین» مربوط به این دوره از زندگی اوست. نجف دریابندری در سال 1354 با مؤسسه‌ی فرانکلین قطع همکاری کرد و به‌طور جدی بر ترجمه و تألیف متمرکز شد. 

از جمله آثار ترجمه‌ی نجف دریابندری می‌توان به «یک گل سرخ برای امیلی»، «گور به گور»، «رگتایم»، «چنین کنند بزرگان»، «وداع با اسلحه»، «پیامبر و دیوانه» و... اشاره کرد. او علاوه بر فعالیت‌های ادبی، به عکاسی و نقاشی نیز علاقه‌ داشت و با وجود اینکه هیچ‌کدام را به‌صورت جدی ادامه نداد، تعدادی آثار نقاشی و پرتره از وی به یادگار مانده است.

نجف دریابندری در 15 اردیبهشت‌ماه 1399 درگذشت.

بهترین ترجمه‌های نجف دریابندری

کتاب وداع با اسلحه (A Farewell to Arms): وداع با اسلحه یکی از آثار محبوب ارنست همینگوی، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آمریکایی، است. فردریک هنری جوانی آمریکایی است که در شهر کوچکی در شمال ایتالیا زندگی می‌کند. او پس از شروع جنگ به ارتش ملحق می‌شود. مجروح شدن و بستری شدن در بیمارستان موجب می‌شود تا با کاترین آشنا شود. پس از بهبودی، ناچار دوباره به جنگ اعزام می‌شود، اما این‌ بار همه‌چیز چهره‌ی دیگری دارد. اولین برگردان این اثر به فارسی را از نجف دریابندری می‌دانند. او زمانی که این داستان را ترجمه کرد، تنها 23 سال داشت. دریابندری خودش طی مقاطع مختلف چاپ مجدد کتاب، آن را تصحیح کرده است.

کتاب گور به گور (As I Lay Dying): مرگْ مضمون اصلی داستان گور به گور، نوشته‌ی ویلیام فاکنر، است. مادر خانواده‌ای روستایی که همسر و چهار فرزند دارد، در انتظار مرگی قریب‌الوقوع است. همه‌ی اعضای خانواده این راز را می‌دانند و همگی به‌نوعی با آن کنار آمده‌اند. فرزند ارشد خانواده نجار است. اوست که تابوتی برای مادر می‌سازد. با هر اره گویی بخشی از زمان مادرش را که هنوز زنده است می‌برد و دور می‌اندازد. پس از مرگ مادر، هر کدام از اعضای این خانواده راوی بخشی از زندگی‌شان در غیاب او هستند. نجف دریابندری این کتاب را به‌شیوایی ترجمه کرده است. او در پیشگفتار چنین نوشته است: «گور به گور عنوانی است که من روی این رمان گذاشته‌ام، زیرا نتوانستم عنوان اصلی آن را به عبارتی که خود بپسندم به فارسی درآورم. "همچون که دراز کشیده بودم و داشتم به مرگ فکر می‌کردم" کوتاه‌ترین عبارتی است که به نظر من معنای عنوان اصلی را دقیقاً بیان می‌کند.»

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های نجف دریابندری

کتاب سرگذشت هکلبری فین (Adventures of Huckleberry Finn): هکلبری فین اثر برجسته‌ی پدر ادبیات آمریکا، مارک تواین، است و داستان زندگی دو پسر نوجوان را روایت می‌کند: هک که پس از ناپدید شدن پدرش، زنی سرپرستی او را پذیرفته و جیم برده‌ی سیاه‌پوستی که در آن خانه کار می‌کند. این دو در پی رویدادهایی عجیب با یکدیگر آشنا شده و به دوستانی واقعی برای همدیگر تبدیل می‌شوند. هکلبری فین را ادامه‌ی رمان «تام سایر» می‌دانند. نجف دریابندری، مترجم این کتاب، در مقدمه به شرح ویژگی‌های این داستان پرداخته است: «هکلبری به‌آسانی پذیرفته نشد. نخستین منتقدانی که درباره‌ی آن اظهارنظر کردند نه‌تنها آن را اثر مهمی نشناختند، بلکه صفاتی مانند مبتذل، خام، نازیبا، ناتراشیده، نیمه‌مستهجن و حتی کثیف روی آن گذاشتند. پاره‌ای از کتابخانه‌ها این رمان را به قفسه‌های خود راه ندادند، مبادا اخلاق کودکان را فاسد کند... امروز بعد از صد سال، هکلبری شاید تنها کتابی است که روشنفکران و خوانندگان عادی بر سر آن با هم توافق دارند.»

جوایز و افتخارات نجف دریابندری

  • نجف دریابندری به دلیل ترجمه‌ی آثار ادبیات آمریکا موفق به دریافت جایزه‌ی تورنتون وایلدر از دانشگاه کلمبیا در آمریکا شد. 
  • در تاریخ دهم مرداد سال 1396، کمیته‌ی ملی ثبت میراث ناملموس، ضمن تجلیل از جایگاه بزرگ نجف دریابندری در ادبیات و فرهنگ ایران، نام او را به‌عنوان «گنجینه‌ی زنده‌ی بشری در میراث خوراک» در فهرست حاملان میراث ناملموس (نادره‌کاران) به ثبت رسانید. این افتخار به دلیل نگارش کتاب «مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» به وی اهدا شد. ماجرای نگارش این کتاب نیز در نوع خود جالب توجه است: محمد زهرایی (مدیر فقید انتشارات کارنامه) شبی مهمان نجف دریابندری بوده و او، برای مهمان خود، خوراکی مکزیکی از دست‌پخت‌های خودش درست کرده است. زهرایی سر میز شام به او پیشنهاد می‌کند تا اگر دریابندری موافق است، از او حمایت شود و کتابی جامع در این حوزه بنویسد. پشتیبانی مرحوم زهرایی و همسرش، مرحوم فهیمه راستکار، موجب می‌شود تا پس از هشت سال پژوهش‌‌های میدانی، این کتاب توسط نجف دریابندری گردآوری و منتشر شود.
1