زندگینامه هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) در شهر کیوتوی ژاپن به دنیا آمد و پس از آن به شوکوگاوا، آشیا و کوبه نقل مکان کرد. پدر و مادرش هر دو معلم زبان ژاپنی بودند. موراکامی در دانشگاه واسدا ادبیات خواند و همانجا بود که با همسرش، یوکو، آشنا شد.
در سال 1974، هاروکی موراکامی همراه با یوکو کافهی کوچکی در کوکوبونجی افتتاح کرد. موراکامی کافهی خود را اینگونه توصیف میکند: «مکانی که بتوان در آن کمی قهوه نوشید، اسنک خورد و از صبح تا شب موسیقی جز گوش کرد.» اما موراکامی در سال 1981 به خاطر اینکه همهی وقتش را صرف نوشتن کند، کافه را فروخت و تماموقت نوشت.
سیر نویسندگی هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی در سال 1979 اولین کتابش، «به آواز باد گوش بسپار»، را درحالیکه 29ساله بود نوشت. در همان سال جایزهی نویسندهی «گونزو» (Gonzo) را از آنِ خود کرد و همین موفقیت در ابتدای کار باعث شد به نوشتن ادامه دهد.
هاروکی موراکامی، یک سال پس از انتشار اولین کتابش، دومین کتاب خود را به نام «پینبال، 1973» منتشر کرد و یک سال بعد کتاب «تعقیب گوسفند وحشی» را به چاپ رساند. این سه کتاب به ترتیب سه قسمت سهگانهی موش صحرایی بودند.
هاروکی موراکامی در 1996 برای اولینبار در یک مسابقهی ماراتن شرکت کرد و سالها بعد کتاب «از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم» را نوشت که دربارهی خاطرات و تجربهی او از سالها دویدن است. در سال 1985، موراکامی کتاب «سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا» را نوشت که داستانی فانتزی و تخیلی داشت. تنها دو سال پس از انتشار این کتاب، هاروکی موراکامی شاهکار خود را با نامِ «چوب نروژی» منتشر کرد. تمرکز این کتاب بر موضوعاتی مانند دلتنگی و از دست دادن در فضایی رئال بود. چوب نروژی باعث محبوبیت او در میان هموطنانش شد. هاروکی موراکامی پس از انتشار این کتاب ژاپن را به مقصد اروپا و پس از آن آمریکا ترک کرد تا بتواند شهرت خود را جهانی کند.
بهترین کتابهای هاروکی موراکامی
کتاب سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش (Colorless Tsukuru Tazaki and His Years of Pilgrimage): داستانِ مردی به نام سوکورو است که در توکیو زندگی میکند. او در دبیرستان چهار دوست صمیمی داشته که حالا دیگر با او صحبت نمیکنند. سوکورو برای حل مسائل و یافتن جواب سؤالهای خود به دنبال دوستانش میرود.
کتاب بعد از زلزله (After the Quake): ماجرای این کتاب در سال 1995 در شهر کوبه میگذرد. در این مجموعهداستان، هاروکی موراکامی به زندگی شش شخصیت که زلزله زندگی آنها را دستخوش تغییر کرده سرک میکشد و ما را با خود همراه میکند.
کتاب اول شخص مفرد (The First Person Singular): این کتاب داستانهای کوتاه هاروکی موراکامی است که در سال 2021 به چاپ رسید و با استقبال بینظیری روبهرو شد. در این مجموعه، داستانها بهشکل مستقل روایت میشوند و هیچ مضمون مشترکی با هم ندارند. هر کدام از داستانها بهتنهایی جذاب و خواندنی هستند و حکایتی جدا از باقی کتاب را روایت میکنند.
کتاب کشتن شوالیهی دلیر (Killing Commendatore): داستان یک نقاش پرتره است که همسرش را ترک میکند و با هنرمندی مشهور به نام «توموهیکو آمادا» آشنا میشود که در کوهستان زندگی میکند. سفر او به دنیای رازآلود با پیدا کردن یک نقاشی در اتاق زیرشیروانی آغاز میشود؛ داستانی دربارهی عشق، هنر و رؤیا.
کتاب کافکا در ساحل (Kafka on The Shore) این کتاب که با نام «کافکا در کرانه» هم شناخته میشود یکی از برجستهترین آثار هاروکی موراکامی است. داستان پسری به نام «کافکا» که با پیرمردی به نام «ناکاتا» آشنا میشود. ناکاتا به خاطر مشکلاتی که از بچگی دارد میتواند با گربهها صحبت کند.
تمامی کتابهای هاروکی موراکامی که در متن معرفی شدند به صورت کتاب الکترونیکی و صوتی در اپلیکیشن و سایت کتابراه قابل خواندن و شنیدن هستند.
سبک نگارش هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی را نمیتوان نویسندهای دانست که تمام داستانهایش را به یک سبک و سیاق نوشته است. او در بیشتر نوشتههایش حالوهوایی فراواقعگرایانه دارد و در برخی از کتابهایش سبک رئالیسم جادویی را پی میگیرد.
فرانتس کافکا، گوستاو فلوبر، چارلز دیکنز، کورت ونهگات، فئودور داستایوفسکی، ریچارد براتیگان و جک کرواک از نویسندگان مورد علاقهی هاروکی موراکامی هستند که بر سبک داستاننویسی او تأثیر گذاشتهاند.
اقتباسهای سینمایی از آثار هاروکی موراکامی
- کازوکی اموری در سال 1981 اقتباسی سینمایی از به آواز باد گوش بسپار، اولین رمان هاروکی موراکامی، انجام داد. همچنین در سال 2010 فیلمی به کارگردانی تران آن هونگ براساس کتاب چوب نروژی ساخته شد.
- در سال 2021 نیز فیلم «ماشین را بران» بر اساس داستان کوتاهی به همین نام ساخته شد که ریوسوکی هاماگوچی کارگردانی آن را بر عهده داشت و موفق شد اسکار بهترین فیلم بینالمللی را از آن خود کند.
- تئاترهایی هم از آثار هاروکی موراکامی اقتباس شده که از جملهی آنها میتوان به «فیل ناپدید میشود»، «بعد از زلزله» و «کافکا در کرانه» اشاره کرد.
حقایقی جالب درباره هاروکی موراکامی
- عنوان کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم از مجموعهداستانی با نام «از عشق که حرف میزنم از چه حرف میزنم» اثر ریموند کارور برداشته شده است. کارور از نویسندگان محبوب هاروکی موراکامی است.
- در سال 2021، کنگو کوما، معمار معروف ژاپنی، کتابخانهی موراکامی را در دانشگاه واسدا ساخت که حدود سه هزار کتاب و دستنوشته از او را در خود جای داده است.
- هاروکی موراکامی، غیر از ماراتن، به بازی بیسبال هم علاقهمند است. او میگوید که ایدهی داستان اولش، به آواز باد گوش بسپار، در حالی که مشغول تماشای بیسبال بود به ذهنش رسیده.
- هاروکی موراکامی در کشورش منتقدانی دوآتشه دارد. آنها معتقدند داستانهای او غیرژاپنی است و برای خوشامد غربیها نوشته شده. اما موراکامی در سراسر دنیا طرفداران بیشماری دارد.
جملات برگزیده هاروکی موراکامی
- ما نباید انتظار داشته باشیم آدمها را تمام و کمال بشناسیم. حتی اگر عمیقاً عاشق آنها باشیم. (داستان ماشین مرا بران)
- تنها راه برای اینکه بدانی مرگ چیست این است که بمیری. (کتاب کجا ممکن است پیدایش کنم)
- مرگ وجود دارد، نه به عنوان نقطهی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن. (کتاب جنگل نروژی)
هاروکی موراکامی در میان ایرانیان
هاروکی موراکامی یکی از بزرگترین نویسندگان دوران معاصر است که نهتنها در ادبیات ژاپن بلکه در تمام دنیا طرفداران زیادی دارد. میتوان گفت که هاروکی موراکامی عاشقانی هم در ایران دارد. کتابهای او به محض انتشار تمام میشوند و به چاپهای متعدد میرسند.
یکی از مترجمان کتابهای هاروکی موراکامی مهدی غبرایی است که بیشترین ترجمه را از آثار موراکامی دارد. البته مترجمان زیادی از جمله امیرمهدی حقیقت، مجتبی ویسی، شیوا مقانلو و... در انتشار آثار این نویسنده با نشرهای گوناگون همکاری کردهاند.
از هر کتاب هاروکی موراکامی، چندین ترجمه در نشرهای متفاوت وجود دارد که در سایت کتابراه میتوانید داستانِ موردنظرتان از این نویسنده را با ترجمههای دلخواه، به صورت کتاب الکترونیکی و صوتی، بخوانید یا بشنوید.