زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای رابیندرانات تاگور
رابیندرانات تاگور بزرگترین شاعر ایالت بنگال، از فعالان سیاسی هند و نخستین آسیایی برندهی جایزهی نوبل ادبیات است که شعرهایی به دو زبان هندی و بنگالی میسرود و اشعار خود را به انگلیسی نیز ترجمه میکرد. کتابهای «گیتانجالی» و «خانه و جهان» دو عنوان از شناختهشدهترین آثار تاگور هستند.
زندگینامه رابیندرانات تاگور
رابیندرانات تاگور (Rabindranath Tagore)، شاعر، نویسنده، فیلسوف، موسیقیدان، فعال اجتماعی و نقاش، سال 1861 میلادی در شهر کلکته و در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد و از کودکی با شعر و شاعری آشنا شد.
پدر رابیندرانات تاگور مردی ثروتمند و دیندار بود و در میان هندوان، «مهاریشی» نامیده میشد که لقب ویژهی رهبران دینی است. او علاقهی فراوانی به شعر فارسی داشت و غزلهای حافظ را از بر بود. رابیندرانات تاگور از خانوادهای بسیار پرجمعیت بود و 13 خواهر و برادر داشت. او آخرین فرزند خانواده بود و برادران و خواهرانش تأثیر زیادی بر روند فکری و رفتاری وی داشتند. وضعیت مالی خوب خانوادهی تاگور نیز سبب شد همهی فرزندان در رفاه به سر ببرند و از کودکی با موسیقی، شعر، نویسندگی، فلسفه و حتی چهرهپردازی آشنا شوند.
رابیندرانات تاگور که در خانه «رابی» صدایش میزدند، خواندن و نوشتن را در منزل آموخت و از هشتسالگی سرودن شعر را آغاز کرد. خانواده، بهویژه مادر و برادر بزرگ وی، مشوقهای اصلی او برای کسب علم و پیشرفت در هنر بودند، اما رابیندرانات تاگور از مدرسه بهشدت گریزان بود. بنابراین، 12ساله بود که به همراه پدرش به هیمالیا رفت؛ سفری پررمزوراز که او را با نیایشگاههای هندوان آشنا کرد. او بعدها دانشگاه تاگور را در همین منطقه دایر کرد.
رابیندرانات تاگور در سال 1875 مادرش را از دست داد. از آنجایی که پدرش اغلب اوقات در سفر بود، مراقبت و نگهداری از رابیندرانات بر عهدهی برادر بزرگش قرار گرفت.
رابیندرانات تاگور در سال 1878 برای تحصیل در رشتهی حقوق از سوی خانواده به بریتانیا فرستاده شد. او که علاقهای به درس خواندن در این رشته نداشت، ماندن در غرب را زمان زیادی تاب نیاورد و یک سال بعد به زادگاهش بازگشت.
رابیندرانات تاگور در سال 1883 و در 22سالگی ازدواج کرد.
شروع فعالیت حرفهای رابیندرانات تاگور و مصائب زندگی او
رابیندرانات تاگور که از کودکی شعر میسرود، فعالیت ادبی خود را به طور جدی از سال 1876 و با سرودن اشعار غنایی آغاز کرد. بهتدریج بحرانهای سیاسی و اجتماعی هند به یکی از دغدغههای اصلی رابیندرانات تاگور تبدیل شد و فعالیتهایش در این حوزه او را در بین مردم کشورش به یک متفکر و مدافع سرسخت استقلال هندوستان تبدیل کرد.
سالهای آغازین قرن بیستم برای رابیندرانات تاگور جانسوز و فراموشنشدنی بود. گرچه این قرن با تأسیس آموزشگاهش در «برهماچاریه اشرام» آغاز شد، سال 1901 برای وی مصادف بود با بیماری همسرش، بیماری سختی که دو سال بعد جان همسرش را گرفت و باعث شد رابیندرانات تاگور با پنج فرزندش تنها بماند.
نُه ماه بعد از درگذشت همسرش، دومین دختر رابیندرانات تاگور نیز بر اثر بیماری درگذشت. پدرش، مهاریشی، نیز در سال 1905 در 88سالگی از دنیا رفت، و اتفاق تلخ دیگر برای او، مرگ پسرش در سال 1907 و در 13سالگی بود.
تمامی این اتفاقات خانوادگی روح و روان رابیندرانات تاگور را بهشدت تحت تأثیر قرار داد که بازتاب آن در اشعار این شاعر هندی نمایان است.
سفرهای رابیندرانات تاگور
سفر بخشی جدانشدنی از زندگی رابیندرانات تاگور بود، هرچند در زمان حیات این شاعر پرآوازه، سفر کردن کار سادهای نبود. این سفرها و دیدارهایش با شخصیتهای برجستهی کشورها سبب شد او به شخصیتی محبوب در بین مردم کشورهای آسیایی تبدیل شود.
رابیندرانات تاگور دو بار به ایران سفر کرد. نخستین بار سال 1932 میلادی (1311 شمسی) با همراهی دینشاه ایرانی (یکی از پیشوایان پارسیان هند)، عروس خود و چند تن دیگر از نزدیکانش به دعوت وزارت فرهنگ از طریق بوشهر وارد ایران شد. تاگور به تهران، اصفهان و شیراز هم رفت، از آرامگاه حافظ و سعدی، تخت جمشید، مساجد اصفهان و ساختمان مجلس شورای ملی دیدار کرد. او ملاقاتهای مختلفی با نویسندگان و شاعران ایرانی داشت و در جشنی که به مناسبت هفتادسالگی وی برپا شده بود حضور یافت. رابیندرانات تاگور در سال 1313 برای دومین بار و با هدف ادای احترام به فردوسی و شرکت در مراسم رونمایی آرامگاه توس به ایران آمد.
این دیدارها بر اهالی شعر و ادب ایرانزمین هم تأثیر زیادی گذاشت و شاعران و نویسندگان شناختهشدهای چون علی اکبر دهخدا، ملکالشعرای بهار، رشید یاسمی، لطفعلی صورتگر و عبدالحسین سپنتا در ستایش رابیندرانات تاگور اشعاری سرودند. این سفر در رسانههای آن زمان هم بازتاب داشت، به ویژه روزنامهی اطلاعات بخش زیادی از جزئیات سفر تاگور را منتشر کرد.
رابیندرانات تاگور سفرهای زیادی به کشورهای دیگر جهان نیز داشت و از بسیاری از کشورهای اروپایی، آفریقایی و آمریکایی دیدن کرد. پایان زندگی رابیندرانات تاگور نیز به یکی از همین سفرهایش گره خورده است. او در سال 1940 به کوههای هیمالیا رفت؛ همان منطقهای که در نوجوانی با پدرش به آنجا سفر کرده بود. رابیندرانات تاگور ناگهان بیمار شد و به کلکته برگشت اما این بیماری او را رها نکرد و در سال 1941 تن به عمل جراحی داد. این جراحی حال او را نامساعدتر کرد تا اینکه سرانجام در هفتم اوت همان سال در 83سالگی جان خود را از دست داد.
جسد این چهرهی برجستهی ادبیات هند در کنار رود گنگ سوزانده شد و خاکسترش به شانتینیکتان، جایی که نخستین آموزشگاهش را دایر کرده بود، انتقال یافت.
بهترین کتابهای رابیندرانات تاگور
گرچه رابیندرانات تاگور را اغلب به عنوان شاعر میشناسند، در کارنامهی حرفهای او رمان، مقاله، داستان کوتاه، سفرنامه، نمایشنامه و هزاران آهنگ نیز دیده میشود.
کتاب گیتانجالی (Gitanjali) مطرحترین اثر رابیندرانات تاگور و دفتر شعری است که شهرت زیادی را برای وی به ارمغان آورد. کتاب گیتانجالی مجموعهای از شعرهای رابیندرانات تاگور است که به زبان بنگالی سروده شد و در سال 1910 به چاپ رسید.
سال 1912 میلادی زمانی بود که رابیندرانات تاگور به همراه پسرش به لندن رفت تا آرزوی ترجمهی این دفتر شعر و انتشارش به زبان انگلیسی را به حقیقت تبدیل کند. تاگور در انگلستان با ویلیام باتلر ییتس، شاعر ایرلندی، آشنا شد و ترجمهی انگلیسی اشعارش را برای او خواند. ییتس هم اشعار رابیندرانات تاگور را منتشر کرد. ترجمهی کتاب گیتانجالی در بریتانیا با استقبال بیش از حد تصور روبهرو شد، تا حدی که یک سال بعد رابیندرانات تاگور را برندهی جایزهی ادبیات نوبل کرد. این اتفاق برای او شروع جریانی جدید در زندگی بود. آندره ژید، نویسندهی فرانسوی، نیز اشعار این مجموعه را به زبان فرانسوی برگردانده است.
کتاب خانه و جهان (The Home and the World) نیز یکی از شناختهشدهترین آثار رابیندرانات تاگور است که در سال 1916 با موضوع تحریم کالاهای انگلیسی به چاپ رسید. ماجرای این داستان عاشقانه در سال 1908 در یکی از ایالتهای بنگال میگذرد و موضوعات سیاسی نیز در خلال آن بیان میشود. رابیندرانات تاگور با روایت تنشهای شخصیت اصلی داستان، در واقع مناقشات موجود در هند را بازتاب داده و سیاست را به یک داستان عاشقانه پیوند زده است.
کتاب گورا (Fair-Faced) نیز یکی از بهترین رمانهای رابیندرانات تاگور محسوب میشود که در آن مشکلات و درگیریهای طبقهی سرمایهدار کلکته روایت شده است.
دیدگاههای رابیندرانات تاگور
رابیندرانات تاگور را میتوان مبارزی شجاع دانست که به دلیل نوشتههای تند و تیزش در باب سیاست، به یک شخصیت ملی در هند تبدیل شد. او که از منتقدان سیاست بریتانیا بود، از جوانی به سرودن شعر و نوشتن مقاله پرداخت. او برای هند شعر میسرود و پرداختن به سیاست بهتدریج مسیر زندگیاش را تغییر داد.
بسیاری از نوشتههای رابیندرانات تاگور در حوزهی سیاست از جمله رسالهی «نهضت ملی»، به مکتوبات ملی هند تبدیل شدهاند. رابیندرانات تاگور بر بسیاری از اندیشمندان همعصر خود، از جمله ماهاتما گاندی و بسیاری از بنیانگذاران هند مستقل، تأثیر گذاشت و منبع الهام بسیاری از انقلابیون آن دوره بود. او پابهپای مبارزان و متفکران هندی در این مسیر حرکت کرد و وطندوستیاش را بارها به اثبات رساند. گرچه هندوستان در زمان حیات رابیندرانات تاگور به استقلال نرسید، اما نام او با تاریخ استقلال هندوستان گره خورده است.
جوایز و افتخارات رابیندرانات تاگور
- مطرحترین جایزهای که رابیندرانات تاگور در زندگی به دست آورد نوبل ادبیات بود. او نخستین آسیایی است که موفق شد در سال 1913 این جایزهی ادبی را به دست آورد.
- دولت بریتانیا در سال 1915 به رابیندرانات تاگور لقب شوالیه را اهدا کرد، اما 4 سال بعد و پس از کشتار مردم پنجاب، تاگور این نشان بریتانیایی را برای فرماندار آن زمان هندوستان پس فرستاد.
حقایقی جالب درباره رابیندرانات تاگور
- علاقهی مهاریشی، پدر رابیندرانات تاگور، به ادبیات فارسی تا آن حد بود که وی خود را متعلق به ایرانزمین میدانست. رابیندرانات تاگور مانند پدرش علاقهی زیادی به ایران داشت، به طوری که در یکی از خطابههایش اعلام کرد خودش نیز ایرانی است و نیاکانش از این سرزمین به هندوستان مهاجرت کردهاند.
- رابیندرانات تاگور از مدرسه گریزان بود و در 14سالگی ترک تحصیل کرد. او در بزرگسالی مدرسه را ترکیبی از بیمارستان و زندان نامید.
- سرود ملی هند و سرود ملی بنگلادش از تصنیفهایی هستند که رابیندرانات تاگور آنها را سروده است.
رابیندرانات تاگور در میان ایرانیان
از میان مهمترین آثار ترجمهشدهی رابیندرانات تاگور به زبان فارسی میتوان به کتاب گیتانجالی اشاره کرد که با ترجمهها و عناوین مختلفی به چاپ رسیده است. ع پاشایی و احسان عباسلو از جمله مترجمانی هستند که رخت واژگان فارسی بر مهمترین اثر تاگور پوشاندهاند.
ع پاشایی منتخبی از اشعار تاگور را نیز به فارسی ترجمه کرده و آنها را در دو کتاب مختلف با نامهای «ماه نو و مرغان آواره» و «نیلوفر عشق» راهی بازار کتاب کرده است.
کتاب خانه و جهان رابیندرانات تاگور نیز با ترجمهی زهرا خانلری کیا به فارسی ترجمه شده است. «چیترا»، «ملیگرایی»، «کودکی من در هند»، «کشتی شکسته» و «اشک نهان» برخی دیگر از آثار رابیندرانات تاگور هستند که به زبان فارسی منتشر شدهاند.