معرفی و دانلود کتاب صوتی هواتو دارم: روایت زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی

معرفی کتاب صوتی هواتو دارم: روایت زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی

کتاب صوتی هواتو دارم نوشته‌ی محمدرسول ملاحسنی، روایتی از سرگذشت زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی است. این قصه از خواب عجیبی که همسر شهید، سال‌ها پیش از ازدواجشان دیده شروع می‌شود و به مرور، داستان اعزام به جبهه‌ی جنگ و شهادت را روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی هواتو دارم

داستان کتاب صوتی هواتو دارم نوشته‌ی محمدرسول ملاحسنی از یک خواب شروع می‌شود؛ رویایی که نیمه‌های بامداد به سراغ دختر جوانی می‌رود و همان خواب، نقطه‌ی سرآغاز تغییر در زندگی‌اش می‌شود. ستاره، دختر هجده‌ ساله‌ی این قصه، خواب عجیبی می‌بیند که به محض بیدار شدن، او را به کلی متحول می‌کند. ستاره با این احساس که تمام زندگی‌اش رابه پوچی و بی‌اختیاری گذرانده از خواب می‌پرد و با احساس وحشتی که تمام وجودش را فرا گرفته، تلاش می‌کند تا با خواندن دو رکعت نماز ذهنش را آرام کند. آرامشی که زیر چادر نماز احساس می‌کند باعث می‌شود تا او تصمیم بگیرد تا یک‌شبه سبک زندگی‌اش را عوض کند و به چادر روی بیاورد.

ستاره خودش را پیش از این دختری می‌دید که به مد علاقه داشت و هرچه که مد می‌شد را می‌پوشید. خانواده‌اش مذهبی و معتقد بودند اما خودش چندان کاری به دین و سیاست و حکومت نداشت. اهمیت چندانی به روزهای انتخابات و راهپیمایی‌ها نمی‌داد و در کل سال هم فقط دو شب تاسوعا و عاشورا را چادر سر می‌کرد. حالا دختری که شال را به سختی روی سرش نگه می‌داشت، تصمیم گرفته بود تا بعد از یک خواب چادری شود.

پدر و مادرش از این تصمیمش استقبال کردند و او بعد از این با چادر از خانه بیرون می‌رفت. گرچه کنترل چادر روی سرش و زیر دست‌وپایش کار آسانی نبود، ولی او تمام تلاشش را می‌کرد تا این کار را به خوبی انجام دهد. اطرافیان از دیدن او با چادر تعجب می‌کردند، چون او تنها کسی بود که در کل فامیل تصمیم گرفته بود تا چادر به سر کند، اما این تعجب‌ها و نگاه‌های خیره چیزی نبود که ستاره به آن‌ها اهمیتی بدهد.

گذشت تا پای یک خواستگار به خانه‌شان باز شد. آقا مرتضی، پسر خانواده‌ی عبداللهی که دوستی نزدیکی با پسر دایی‌اش داشت، تصمیم گرفته بود تا برای خواستگاری از ستاره که تنها یک سال از خودش کوچک‌تر بود پا پیش بگذارد. مرتضی خیلی جوان بود؛ نه تحصیلاتش را کامل کرده بود، نه سربازی رفته بود و نه کار درست و حسابی داشت، اما در وجودش جنم و صداقتی بود که هم ستاره و هم خانواده‌اش را تسلیم شنیدن خواسته‌هایش می‌کرد. با آنکه ستاره قصد ازدواج در این سن کم را نداشت، اما اجازه داد تا رفت‌وآمد میان خانواده‌ها ادامه پیدا کند تا بتواند بیشتر مرتضی را بشناسد. مرتضی در صحبت‌هایش خودش را یک بسیجی مومن و معتقد معرفی می‌کرد که عمل به دستور رهبر برایش اولویت بود و خدمت به اسلام جزو خط قرمزهایش محسوب می‌شد. مرتضی از همان زمان گفته بود که اگر شرایط جنگ و جهاد میسر شود از این کار دریغ نمی‌کند و این حرف در آن زمان، یعنی در حدود سال 87، برای ستاره که هنوز هیچ چیز از سرد و گرم روزگار نچشیده بود حرف عجیبی به نظر می‌رسید...

کتاب صوتی هواتو دارم کاری از نشر صوتی سماوا و انتشارات شهید کاظمی است. این کتاب را با صدای ملیحه شبانیان می‌شنوید.

کتاب صوتی هواتو دارم برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به روایت زندگی شهدای مدافع حرم علاقه دارید، این کتاب مخصوص شماست.

در بخشی از کتاب صوتی هواتو دارم: روایت زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبداللهی می‌شنویم

بابا که انگار راه‌دستش نبود من رو به این زودی بفرسته خونه‌ی بخت، بی‌پرده گفت: «مرتضی پسر خیلی خوب، خیلی مودب، خیلی آقا. توام باهاش صحبت کردی، قبولش کردی. ما هم که خانواده‌ش رو می‌شناسیم؛ خانواده‌ی خوب، باتقوا. این‌ها همه قبول. ولی وضعیتش همینی هست که تاحالا دیدی. این پسر فعلاً باید درس بخونه. سربازی هم نرفته و هیچ درآمدی از خودش نداره. یعنی تا سر کار نرفته، تو نباید هیچ توقعی ازش داشته باشی. دیگه خونه‌ی بابا نیست بخوای هرروز یه جور بپوشی، یا برات خدمه بگیریم که کارات رو انجام بده.» درحالی‌که عرق حیا رو پیشونیم نشسته بود گفتم: «بابا من آقا مرتضی رو همین شکلی که هست، با همه‌ی شرایطش قبول کردم. سعی می‌کنم باهاش کنار بیام تا اون هم کار و درآمدش سروشکل بگیره. حواسم هست وضعیت الانش چجوریه.»

فهرست مطالب کتاب صوتی