معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی از دلت مایه بذار: چطور Starbucks، استارباکس شد

معرفی خلاصه کتاب صوتی از دلت مایه بذار: چطور Starbucks، استارباکس شد

دوری یانگ در کتاب صوتی از دلت مایه بذار: چطور Starbucks، استارباکس شد (میکرو کتاب)، شما را با طرز فکر و راهکارهای هوارد شولتز آشنا می‌‌کند و به شما می‌گوید که چگونه استارباکس به محبوب‌ترین فروشگاه‌های قهوه در سراسر جهان تبدیل شد.

استارباکس یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین فروشگاه‌های قهوه در سراسر جهان است. اما چطور به چنین موفقیت جهانی رسیده است؟ استارباکس برخلاف شرکت‌های دیگر صفر تا صد تولید محصولش توسط خودش انجام می‌شود، به هیچ‌‌کس نمایندگی نمی‌دهد و تمام فروشگاه‌هایش را خودش افتتاح می‌کند. همه این موفقیت‌ها را زمانی به دست آورده که مردم حتی حاضر به خوردن قهوه غلیظ نبودند و این موفقیت را مدیون هوارد شولتز است. کسی که بسیاری او را بنیان‌گذار استارباکس می‌دانند. روش رهبری و طرز فکر هوارد او را تبدیل به فردی منحصر به فرد در زمینه مدیریت کرد.

دوری یانگ (Dori jones yang) یکی از نویسندگان کتاب است که بیش از 15 سال در این زمینه تجربه دارد. او چندین سال خبرنگار هم بوده است. دوری همچنین رئیس هفته‌نامه کسب‌وکار در نیویورک هم هست.

هوارد شولتز (Howard Schultz)، مدیرعامل سابق و رهبر و مدیر استراتژیک فعلی استارباکس است. شولتز در نوشتن این کتاب سهم زیادی داشته و تلاش کرده تا همه چیز در مورد استارباکس گفته شود. شولتز اولین کافه خود را در سال 1985 در سیاتل راه‌اندازی کرد و امروز استارباکس 6300 شعبه در دنیا دارد.

این کتاب صوتی در قالب میکروکتاب به شما عرضه شده تا با صرف هزینه و زمان کمتر از تمام بخش‌های اصلی و مهم، به دور از حاشیه و اضافه گویی کتاب اصلی از محتوای آن بهره‌مند شوید. میکروکتاب‌ها تحت قواعد و استانداردهای خلاصه نویسی برای شما چکیده شده‌اند. شما با شنیدن آن‌ها‌‌‌ همان اطلاعات مفیدی را دریافت می‌کنید که کتاب اصلی در اختیارتان می‌گذارد.

در بخشی از میکرو کتاب صوتی از دلت مایه بذار (Pour Your Heart into It) می‌‌شنویم:

«شولتز که اکنون به اندازه کافی پول داشت تا به کسب‌وکارش ادامه دهد، تمرکزش را روی جزییات راه‌اندازی اسپرسو بارهای زنجیره‌ای ایل‌جورناله گذاشت. در این مرحله، از بخت خوبش به دیوید اولسن برخورد که در سیاتل و در محله دانشگاه یک اسپرسو بار کوچک کثیف را می‌چرخاند. شانس مناسبی بود، شولتز اولسن را استخدام کرد و جزییات یک کافه خرده‌فروشی را به او سپرد تا خودش روی هدف بزرگ تمرکز کند.

اگر در حال ساخت یک سازمان هستید، خیلی زود می‌فهمید که تنهایی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. اگر همکاری پیدا کنید که کاملاً به او اعتماد دارید، می‌توانید یک شرکت خیلی قدرتمندتر بسازید، کسی که نقاط قوت متفاوتی دارد که با شما ترکیب شود، اما باید ارزش‌های مشترکی هم با شما داشته باشد. دِیو با کوه‌پیمایی با نشاط می‌شود. من با هیجان بازی بسکتبال انرژی می‌گیرم. او می‌تواند درباره یک قهوه مرغوب و خوش‌طعم از جزیره سولاوسی حماسه سرایی کند؛ از آن طرف من می‌توانم یک اتاق پر از آدم را هیجان‌زده و مشتاق کنم، چون در قلبم نسبت به آینده شرکت احساس تعهد می‌کنم. اگر هر کسب و کار حافظه‌ای داشته باشد، دیوید اولسن درست در مرکز حافظه استارباکس است، جایی که انگیزه‌های اصلی و ارزش‌ها کنار هم جمع می‌شوند. بدون داشتن دِیو اولسن به عنوان جزئی از تیمم در ایل‌جورناله، استارباکس نمی‌توانست چیزی باشد که الان هست. او به شکل‌گیری ارزش‌های شرکت، یک عشق قوی نسبت به قهوه، روراستی بی‌نظیر، صداقت خلع سلاح کننده و اعتبار در تمام جنبه‌های کسب و کار کمک مهمی کرد. چشم‌انداز مشترک من و او سازمانی بود که افراد نفس خود را پشت در می‌گذاشتند، تیم می‌شدند و با شوق و ذوق باهم کار می‌کردند. او من را آزاد کرد که مشغول ساختن کسب‌و‌کارمان شوم، چون می‌دانستم اصلاً نباید نگران کیفیت قهوه باشم. دِیو مثل یک ستون، بخشی از پایه شرکت است.»

فهرست مطالب کتاب صوتی