معرفی و دانلود کتاب خوششانستر از همه بودیم
برای دانلود قانونی کتاب خوششانستر از همه بودیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خوششانستر از همه بودیم
جورجیا هانتر در کتاب خوششانستر از همه بودیم، با الهام از داستانی واقعی، حکایت یکی از خانوادههای یهودی که در جنگ زندگی آرام خود را از دست داده و تلاش میکنند به سلامت آن را سپری کنند را به تصویر میکشد.
جورجیا هانتر (Georgia Hunter) در این داستان سعی میکند به جای احساسات تلخ و آزار دهنده، امیدوارانه به زندگی نگاه کند و از پیچیدگیهای الهامبخش زندگی رونمایی کند.
کتاب خوششانستر از همه بودیم (We were the lucky ones) که از پرفروشترینهای نیویورک تایمز است نشان میدهد که چگونه روح انسان هنگام رویارویی با سختیهای زندگی و جنگ میتواند طاقت بیاورد و به آینده امیدوار باشد.
بهار 1939 وحشت در سراسر اروپا همهگیر شده و هر سه نسل خانواده کرک با همهی تلاشی که برای داشتن یک زندگی آرام میکنند جنگ گریبان آنها را نیز میگیرد. این خانواده از هم میپاشد و هرکدام از افراد خانواده مجبور میشوند به تنهایی به راه خود ادامه دهند و سختیهای جنگ را به تنهایی به دوش بکشند.
آنها برای زنده ماندن دست و پنجه نرم میکنند و با تمام عذابی که بر سرشان میبارد، تقلا میکنند از مرگ نجات یابند. یکی تلاش میکند از اروپا فرار کند، دست به کارهای خطرناک میزنند، ساعتهای طولانی گرسنگی میکشند و... اما برای نجات و رسیدنِ دوباره به یکدیگر مصمماند.
اراده راسخ اعضای خانوادۀ کرک برای زنده ماندن و ترس از اینکه دیگر نتوانند یکدیگر را ببینند، به آنها انگیزه حرکت به جلو و قوت قلب میدهد.
در بخشی از کتاب خوششانستر از همه بودیم میخوانیم:
هالینا دیگر نمیتوانست درست فکر کند. فرانکا و خانوادهاش مفقود شده بودند. میدانست اگر دنبالشان نمیگشت، نمیتوانست ورشو را ترک کند. او، آدام، جیکوب و بلا در دردسر افتاده بودند. بیپول و گرسنه بودند. زمستان در راه بود. پیش از قیام، رئیس هالینا، آقای دن، به او گفته بود که تقاضای انتقال به کراکوف را داده است.
گفته بود: «اگه چیزی احتیاج داشتی، من رو میتونی تو بانکِ مرکز شهر تو خیابون رینک پیدا کنی.» هالینا انتخاب دیگری نداشت. باید روی کمک او حساب میکرد. آدام به این پیشنهاد اعتراض کرد زیرا به عقیدۀ او رفتن هالینا به کراکوف آنهم به تنهایی خطرناک بود، اما هالینا دستبردار نبود.
تعدادی از افراد سازمان زیرزمینی هنوز در ورشو به کارمشغول بودند و بیش از هر زمان دیگری به آدام نیاز داشتند. میلا هم مشکل دیگری بود، زیرا برای رسیدن به فلیشیا بسیار بیقرار بود. هالینا گفت: «اگه بمونی، میتونی به میلا کمک کنی تا یه راهی برای رفتن به صومعه پیدا کنه. درضمن میتونی دنبال فرانکا هم بگردی. خواهش میکنم، من تنهایی از پسِ خودم برمیام.» قول داد زود با مقداری پول که زمستان را با آن سپری کنند، برخواهد گشت. بالاخره آدام موافقت کرد. کتش را با یک جوان یهودی در ازای کیسهای سیبزمینی مبادله کرد تا در نبودش بقیه غذایی داشته باشند، و این چنین راهی کراکوف شد.
اما پس از گذشتن یک روز، نقشۀ خوبش در ایستگاه قطار به بنبست رسید؛ زیرا چند دقیقه پس از پیاده شدن دستگیرش کردند. افسر گشتاپویی که توقیفش کرد علاقهای به شنیدن داستان او یا تماس با آقای دن نشان نداد. هالینا بدون آنکه عصبانیتش را پنهان کند گفت: «پس بذارید با همسرم تماس بگیرم.» دوباره افسر به او اعتنایی نکرد.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول
فصل یک: ادی
فصل دو: گنک
فصل سه: نچوما
فصل چهار: بِلا
فصل پنج: میلا
فصل شش: ادی
فصل هفت: جیکوب و بلا
فصل هشت: هالینا
فصل نه: جیکوب و بلا
فصل ده: نچوما
فصل یازده: ادی
فصل دوازده: گنک و هرتا
فصل سیزده: ادی
فصل چهارده: هالینا
بخش دوم
فصل پانزده: ادی
فصل شانزده: گنک و هرتا
فصل هفده: ادی
فصل هجده: میلا و فلیشیا
فصل نوزده: هالینا و آدام
فصل بیست: ادی
فصل بیست و یک: جیکوب و بلا
فصل بیست و دو: هالینا
فصل بیست و سه: گنک و هرتا
فصل بیست و چهار: ادی
فصل بیست و پنج: جیکوب و بلا
فصل بیست و شش: ادی
فصل بیست و هفت: گنک و هرتا
فصل بیست و هشت: میلا و فلیشیا
فصل بیست و نه: جیکوب و بلا
فصل سی: میلا و فلیشیا
فصل سی و یک: ادی
فصل سی و دو: میلا و فلیشیا
فصل سی و سه: سل و نچوما
فصل سی و چهار: هالینا و آدام
فصل سی و پنج: جیکوب و بلا
فصل سی و شش: هالینا
فصل سی و هفت: گنک و هرتا
فصل سی و هشت: فلیشیا
فصل سی و نه: ادی
فصل چهل: میلا
فصل چهل و یک: بلا
فصل چهل و دو: میلا و فلیشیا
فصل چهل و سه: گنک
فصل چهل و چهار: هالینا
فصل چهل و پنج: گنک
فصل چهل و شش: ادی
فصل چهل و هفت: گنک
فصل چهل و هشت: جیکوب و بلا
فصل چهل و نه: میلا
فصل پنجاه: هالینا
فصل پنجاه و یک: میلا
فصل پنجاه و دو: هالینا
فصل پنجاه و سه: هالینا و آدام
بخش سوم
فصل پنجاه و چهار: خانوادۀ کرک
فصل پنجاه و پنج: خانوادۀ کرک
فصل پنجاه و شش: هالینا
فصل پنجاه و هفت: خانوادۀ کرک
فصل پنجاه و هشت: خانوادۀ کرک
فصل پنجاه و نه: جیکوب و بلا
فصل شصت: ادی
فصل شصت و یک: جیکوب و بلا
فصل شصت و دو: خانوادۀ کرک
فصل شصت و سه: خانوادۀ کرک
یادداشت نویسنده
تاکنون
قدردانی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خوششانستر از همه بودیم |
نویسنده | جورجیا هانتر |
مترجم | سارا حسینی معینی |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 551 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-461-102-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |