علی الرغم نقاط قوت کتاب دو نقد به این کتاب و طرز تفکر شهودی این بانو وجود دارد.
۱_عدم باور به نیروی شر و بدی تا جاییکه مکررا در کتاب میخوانیم بدی حقیقت ندارد... بدی فقط در درون ما و ساختهی ذهن و توهم ماست. حال آنکه بنا بر نص صریح قرآن نیروی شر در جهان و بیرون از ذهن و تفکر ما وجود دارد.
۲_بها ندادن به ذهن استدلالی و ارجحیت الهام بر آن، حال آنکه استدلال زادهی خرد و عقل سلیم است، به طور کلی تفکر ات اسکاول شین بسیار به فلسفهی اشراق و کشف و شهود نزدیک است که میپنداشته اند: پای استدلالیان چوبین بود.
۱_عدم باور به نیروی شر و بدی تا جاییکه مکررا در کتاب میخوانیم بدی حقیقت ندارد... بدی فقط در درون ما و ساختهی ذهن و توهم ماست. حال آنکه بنا بر نص صریح قرآن نیروی شر در جهان و بیرون از ذهن و تفکر ما وجود دارد.
۲_بها ندادن به ذهن استدلالی و ارجحیت الهام بر آن، حال آنکه استدلال زادهی خرد و عقل سلیم است، به طور کلی تفکر ات اسکاول شین بسیار به فلسفهی اشراق و کشف و شهود نزدیک است که میپنداشته اند: پای استدلالیان چوبین بود.