بعضیها نظرات خیلی بد دادند، اما به نظر من واقعا این کلامها را دو طرفه مطرح کرده و هدف اصلی کتاب فهماندن مسئولیتهای زنان و مردان است. چه بسا امروزه زنها همه کار میکنند کار بیرون کار منزل شوهرداری بارداری خانه داری آشپزی و بچه داری و مرد تنها کار بیرون از منزل. و حتی دیدم که درآمد بعضی زنان بیشتر از مردانشان بوده و این باعث تن پروری و تنبلی و بی مسئولیتی بیشتر آن مردان شده.
به نظرم درد امروزه حانوادهها بیشتر به دلیل مسئولیت ناپذیری مردان است. که همین بی مسئولیتی آنان باعث بی تعهدی و اربابی و انتظار بیشتر آنها از زنان شده است. و در جامعهای مثل جامعه ما که خانواده از بچگی پسران خود را آموزش دادهاند کار خانه نکنند چون وظیفشه آنها نیست و حتی کارهای خودشان را هم نکنند چون کار زن است و به دختران خود آموزش و این وظیفه رو دادند که خانه داری و آشپزی و بچه داری و حتی پرستاری از مردان و داشتن محبت فقط وظیفه زن است پس آیا نباید به مردان مسئولیت داد؟ آیا نباید این فرهنگ مردسالاری را از دادن مسئولیتهای زندگی به مردان به فرهنگ برابری زن و مرد تبدیل کرد؟
به نظرم درد امروزه حانوادهها بیشتر به دلیل مسئولیت ناپذیری مردان است. که همین بی مسئولیتی آنان باعث بی تعهدی و اربابی و انتظار بیشتر آنها از زنان شده است. و در جامعهای مثل جامعه ما که خانواده از بچگی پسران خود را آموزش دادهاند کار خانه نکنند چون وظیفشه آنها نیست و حتی کارهای خودشان را هم نکنند چون کار زن است و به دختران خود آموزش و این وظیفه رو دادند که خانه داری و آشپزی و بچه داری و حتی پرستاری از مردان و داشتن محبت فقط وظیفه زن است پس آیا نباید به مردان مسئولیت داد؟ آیا نباید این فرهنگ مردسالاری را از دادن مسئولیتهای زندگی به مردان به فرهنگ برابری زن و مرد تبدیل کرد؟