یک روز پیش از راهی شدن نوا و کلیر ه سفری که با دوستانشان ترتیب داده بودند فرزندشان به آنها گفت به این سفر نروید ن خواب دیدهام که هیولایی شما را نابود میکند آنها این حرف را ناشی از تخیلات کودکانه فرزند خود میبینند و به این صحبت اعتنایی نمیکنند
روز سفر فرا میرسد و شش دوست که در حقیقت سه زوج بودند ه قصد اقامت در جنگلی بکر و مرموز شهر را ترک میکنند پس از اتفاقات هولناکی که طی این روزها رخ میدهد ر نهایت مییابند که قاتل میانشان است و از این جمع تنها یک زوج ه خانه برمیگردد
و در آخر به تمامی لاقمندان به داستانهای مرموز و ماجراجویانه را به خواندن این کتاب دعوت میکنم
روز سفر فرا میرسد و شش دوست که در حقیقت سه زوج بودند ه قصد اقامت در جنگلی بکر و مرموز شهر را ترک میکنند پس از اتفاقات هولناکی که طی این روزها رخ میدهد ر نهایت مییابند که قاتل میانشان است و از این جمع تنها یک زوج ه خانه برمیگردد
و در آخر به تمامی لاقمندان به داستانهای مرموز و ماجراجویانه را به خواندن این کتاب دعوت میکنم