در این قسمت میپردازه به تفکر نو و جدید دکارت و شروع تفکر مدرن.
او اول از همه تصمیم گرفت به همه چیز شک کنه و تمام چیزهای مادی و غیرمادی رو به چالش میکشیدو دوم اینکه به اثبات خدا پرداخت، ذهن را غیرمادی و عقل را مادی دانست و گفت من میاندیشم پس هستم، این یکی از دو برهان او بود و دیگری برهان وجودی اوست.
او اول از همه تصمیم گرفت به همه چیز شک کنه و تمام چیزهای مادی و غیرمادی رو به چالش میکشیدو دوم اینکه به اثبات خدا پرداخت، ذهن را غیرمادی و عقل را مادی دانست و گفت من میاندیشم پس هستم، این یکی از دو برهان او بود و دیگری برهان وجودی اوست.