نظر 📚maniya(◕ᴗ◕✿) برای کتاب صوتی گربه زیر باران

گربه زیر باران
📚maniya(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۱۱/۲۳
00
داستان در مورد یک زن و شوهر آمریکایی بود که در هتلی مستقر بودند طبقه دوم بودند. واحد آن ها دارای یک پنجره مشرف به دریا و پارک بود که منظره بسیار زیبایی داشت و نویسنده به توصیف منظره پارک و دریا می پردازد. پارکی با نخل های زیبا و نیمکت های سبز که وسط آن یک مجسمه جنگی بود. نقاشان در آن جا به ترسیم مناظر می پرداختند و دریا با موج هایی به ساحل برخورد می کرد. شبنم هایی که روی برگ های ی نشست رنگین کمان هایی را ایجاد می کرد. باران گرفت همه پراکنده شدند در این هنگام گربه ای زیر نیمکتی رفت. زن آن را از پنجره دید و تصمیم گرفت که گربه را به خانه بیاورد اما وقتی بیرون رفت او را ندید. او به شوهرش گفت دوست دارد موهایش بلند باشد و دلش بچه گربه می خواهد اما شوهرش توجهی نکرد. صاحب هتل وقتی فهمید که او برای گربه بیرون رفته بود برای او یک گربه خال خالی تهیه کرد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.