نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای نمایش صوتی دانه انار

نمایش صوتی دانه انار
غزال زرگر امینی، معصومه عزیز محمدی
۳۷۲ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۱۱/۱۷
داستان در مورد فرارسیدن شب یلدا بود که دختر عاشق پسره به نام امید شده بود و هنگام دون کندن انار می‌گفت میشه نمیشه و مادرش کلافه شده بود. جر و بحث بین مادر و دختر بسیار زیبا بود مادر غر می‌زد انقدر فس فس نکن و دختر می‌گفت من در هر کاری فلسفه دارم و از عشق و علاقه‌اش به امیر می‌گفت مادر مدام غر می‌زد. در داستان دختر بسیار شاد و سرزنده با روحیه فوق العاده عالی از عشق صحبت می‌کرد. ولی زیادی پرحرف بود اعصاب منم از حرف‌های زیادیش خرد شد زیادی چرت و پرت می‌گفت و من نیز اگر جای مادرش بودم سردرد می‌گرفتم. این کتاب شبیه داستان‌های رادیویی بود من قبلاً داستان‌های رادیویی گوش داده بودم و صداگذاری آن‌ها این چنین است دوبل خیلی طبیعی است انگار داری فیلم را می‌بینی.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟