داستان در مورد یک مرد بود که اتفاقی برایش میافتاد و در مورد بعضی پیشامدها با یک دوست خیالی یعنی جن مشورت میکرد به نظر من خیلی چرت و مسخره هست که انسان با یک جن مشورت کند حالا بگذریم خلاصه در چند داستان اول از این موجود کمک میگیرد اما در داستانهای آخر که معمایی و جنایی است را بیشتر دوست دارم داستان (مسئلهای از اعداد) خیلی قشنگ بود اینکه شاگرد از استاد دخترش ا خواستگاری میکند و استاد گفت اگر رضایت من را میخواهد باید به یک سوال من جواب دهد و اعدادی را روی کاغذ نوشت و از او میخواهد پاسخ دهد پسر اعداد را میبیند و از آنجایی که پروفسور شیمی بود پسر این اعداد را هر کدام به دو رقم دو رقم جدا کرد گفت در جدول تناوبی عناصر اینها باید اعداد اتمی دو رقمی باشد پس اسم عناصر را نوشت و حروف را کنار هم قرار داد و فهمید که نوشته (رضایت من.)
این از همه داستانهایش قشنگ بود و بقیه داستانها به نظر من چرت بود.
این از همه داستانهایش قشنگ بود و بقیه داستانها به نظر من چرت بود.