نظر سما جعفری برای کتاب و دوباره زندگی

رمان موضوع خوبی داشت و نویسنده روی مسئله‌ای دست گذاشته بود که جزء مهمترین مسائل روز هست و خیلی از جوونها و نوجوونها درگیرش میشند. هم اعتیاد و هم فریب خوردن از جنس مخالف... البته از ابتدا کاملا مشخص بود که مهران قصد فریب رویا رو داره. اما من اول فکر کردم هدفش سرگرمی و بازی با احساسات اون باشه. جلوتر که رفتم، متوجه شدم که از قبل فروشنده مواد مخدر بوده و میخواد رویا رو هم وارد این کار کنه. اما این که خود مهران همون نادر خان معروف، سرکرده‌ی باند بود، واقعا عجیب بود. آخه همچین افرادی چرا باید توی یه محله‌ی معمولی زندگی کنند و خودشون در پوشش مربی نقاشی به دنبال جذب افرادی باشند که براشون کار کنند. پنهان موندن گوشی رویا هم تا مدت طولانی خیلی بی معنی بود. واقعا نمیشه گوشی موبایل هر شب دستت باشه و به کسی پیام بدی اما اونها متوجه نشند. زمانی هم که مادرش فهمید که گوشی داره زیاد پیگیری نکرد و حتی اطلاع نداشت دخترش مدتها کلاس نقاشی نمیره و تابلویی هم ازش ندیده بود و دختر ادعا میکرد پولی که به دست میاره، از فروش نقاشی‌هاشه. شخصیت پدر و برادر رویا خیلی کمرنگ بود که البته غیاب پدر تا حد زیادی قابل توجیه هست ولی بهتر بود روی شخصیت رضا بیشتر کار می‌شد.