عرض احترام به همگی
در فحوای کتاب دو اتفاق نظر منو به خودش جلب کرد:
اولی اینکه اینشتین در عنفوان جوانی به دلیل باور خاصش به عقاید و باورهای خودش تونست بستر مساعدی در پس ناخود آگاه ذهنش برای ارائه نسبیت خاص که منجر به اشتهار جهانی وی شد مهیا کنه (اثبات این مورد رو در کتاب تمدن و ملالتهای فروید میتونید مطالعه کنید)
دوم اینکه ذهن کودکان رو به دلیل کنجکاو بودن بی تعصب هم ردیف ذهن خودش میدونست و با دقت کافی به اونها جواب میداد و این باور اینشتین ارزش مندی به کودکان رو دو چندان میکرد. (در واقع کودکان بیشتر هم رای با وی بودن تا بزرگسالان)
در فحوای کتاب دو اتفاق نظر منو به خودش جلب کرد:
اولی اینکه اینشتین در عنفوان جوانی به دلیل باور خاصش به عقاید و باورهای خودش تونست بستر مساعدی در پس ناخود آگاه ذهنش برای ارائه نسبیت خاص که منجر به اشتهار جهانی وی شد مهیا کنه (اثبات این مورد رو در کتاب تمدن و ملالتهای فروید میتونید مطالعه کنید)
دوم اینکه ذهن کودکان رو به دلیل کنجکاو بودن بی تعصب هم ردیف ذهن خودش میدونست و با دقت کافی به اونها جواب میداد و این باور اینشتین ارزش مندی به کودکان رو دو چندان میکرد. (در واقع کودکان بیشتر هم رای با وی بودن تا بزرگسالان)